مَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِنَفْسهِ وَمَنْ أَسَاء فَعَلَیْهَا ثُمَّ إِلَی رَبِّکُمْ تُرْجَعُونَ
هر کس کار شایسته کند به سود خود او است و هر کس کار بد انجام دهد به زیان خود او است، سپس به سوی پروردگارتان بازگردانده می شوید.
1 - بازتاب نتایج اعمال نیک و بد آدمی، تنها متوجه خود او است.
من عمل صـلحًا فلنفسه و من أساء فعلیها
2 - نظام کیفر و پاداش الهی، نظامی عادلانه و براساس عملکرد نیک و بد خود انسان
لیجزی قومًا بما کانوا یکسبون . من عمل صـلحًا فلنفسه و من أساء فعلیها
3 - کوچک ترین و کم ترین عمل نیک آدمی، ثمربخش به حال او
من عمل صـلحًا فلنفسه
از تنوین تقلیل در«صالحاً» می توان به مطلب بالا را به دست آورد.
4 - تساوی انسان ها، در برابر قانون کیفر و پاداش الهی
من عمل صـلحًا ... و من أساء
از عموم و شمول واژه «من»، مطلب بالا استفاده می شود.
5 - عفو و گذشت از کافران به هنگام ضرورت، امری شایسته و عمل صالح است.
یغفروا للذین لا یرجون ... من عمل صـلحًا
6- مجازات و کیفر الهی پی آمد آلودگی به گناه است; نه صرف هر لغزش *
بما کانوا یکسبون ... و من أساء فعلیها
برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که در مورد عمل صالح، تعبیر «عمل صالحاً» با تنوین تقلیل ذکر شده است ـ که کم ترین اعمال ارزشی را نیز شامل می شود ـ ولی در مورد اعمال زشت، تعبیر «أساء» به کار رفته است و نه «عمل سیّئاً».
7 - اعمال نیک و بد آدمی، دارای بازتاب در دنیا و درپی دارنده کیفر و پاداش در حیات اخروی
من عمل صـلحًا ... ثمّ إلی ربّکم ترجعون
تعبیر «ثمّ إلی ربّکم» ـ در پی «من عمل صالحاً...» ـ می رساند که آنچه در صدر آیه شریفه نسبت به بازتاب عمل گفته شده، مربوط به دنیا است و اعمال آدمی پس از آن نیز کیفر و پاداشی در نزد پروردگار خواهد داشت.
8 - بازگشت همه انسان ها (نیک کرداران و بدکاران) به سوی پروردگار
من عمل صـلحًا ... و من أساء ... ثمّ إلی ربّکم ترجعون
9 - ربوبیت خداوند نسبت به انسان ها، مقتضی بر پا ساختن قیامت و بازگرداندن آنان به سوی خویش
ثمّ إلی ربّکم ترجعون
کاربرد وصف «ربّ» در آیه شریفه، گویای این نکته است که ربوبیت الهی نقشی عمده در رجعت آدمیان و حیات اخروی آنان دارد; یعنی، از آن جهت که خداوند، پروردگار و رشددهنده خلق است، می بایست حیات را در جهان آخرت تداوم بخشد تا خلق به کمال خویش برسند.
10 - بازگشت آدمیان به زندگی در عالم آخرت، بازگشتی قهری و بدون اختیار
ثمّ إلی ربّکم ترجعون
مجهول آمدن فعل «تُرجعون»، نشانگر آن است که آدمیان بدون اختیار و انتخاب، ناگزیر به حیات اخروی اند و کافران برخلاف تمایلشان، به صحنه آخرت احضار خواهند شد.
11 - فلسفه معاد، تحقق عدالت الهی و رسیدن انسان به نتیجه عملکرد خود
ثمّ إلی ربّکم ترجعون
مسأله قیامت ـ که از«إلی ربّکم ترجعون» استفاده می شود ـ پس از اصل بازیابی نتایج اعمال، یاد شده است. از این مطلب فهمیده می شود که برپایی قیامت نیز در راستای اجرای عدالت است.
12 - معاد، نویدی به مؤمنان صالح و هشداری به کافران بدکردار
من عمل صـلحًا فلنفسه و من أساء فعلیها ثمّ إلی ربّکم ترجعون
پیام آیه شریفه، نوید به نیکوکاران و هشدار به بدکاران است. تعبیر «ثمّ إلی ربّکم...» نیز ـ که اشاره به معاد دارد ـ در راستای همین معنا آمده است.
انسان
تساوی انسان ها 4; فرجام انسان 8; محدوده اختیار انسان 10
بازگشت به خدا 8
حتمیت بازگشت به خدا 10 8; موجبات بازگشت به خدا 9 8
پاداش
تساوی در پاداش 4
جهان بینی
جهان بینی توحیدی 8
خدا
آثار ربوبیت خدا 9; عدالت خدا 2، 11
خود
بازگشت آثار عمل به خود 1
صالحان
بشارت به صالحان 12
عمل
آثار عمل 7، 11; آثار عمل ناپسند 2; آثار فردی عمل1; پاداش اخروی عمل 7; کیفر اخروی عمل 7
عمل صالح
آثار عمل صالح 2، 3; موارد عمل صالح 5
قیامت
زمینه قیامت 9
کافران
عفو از کافران 5; هشدار به کافران 12
کیفر
تساوی در کیفر 4; موجبات کیفر 6
گناه
آثار گناه 6
مؤمنان
بشارت به مؤمنان 12
معاد
فلسفه معاد 11، 12
نظام جزایی 2، 4