الَّذی أَنقَضَ ظَهْرَکَ
آن باری که برای تو کمرشکن بود.
1 - تحمّل سنگینی رسالت، بدون امدادهای الهی، برای پیامبر(ص) سخت و کمرشکن بود.
الذی أنقض ظهرک
«نَقض» (به فتح «نون») نقطه مقابل ابرام (استحکام) و به معنای از هم گسستن بندهای ساختمان، یا ریسمان و یا گره ها است. از صدایی که هم زمان با از هم گسیختگی چیزی به وجود می آید، به «انتقاض» تعبیر می شود. [ازاین رو] به صدای مفصل ها «نقیض» می گویند (مفردات). «نِقض» (به کسر «نون») به معنای شتری است که رنج سفر آن را لاغر کرده باشد (العین). جمله «الذی أنقض ظهرک»، یا به این معنا است که پشت تو را سنگین کرد تا آن را «لاغر» ساخت و یا این که آن را سنگین کرد، تا صدای شکستن و از هم گسستن آن به گوش رسید. (قاموس)
2 - پیامبر(ص)، در انجام دادن مسؤولیت های سنگین رسالت خویش، حد نهایی طاقت خویش را به کار گرفت.
الذی أنقض ظهرک
3 - تلاش طاقت فرسای پیامبر(ص)، در انجام دادن رسالت های الهی، آن حضرت را بی رمق ساخته، توان او را به تحلیل برده بود.
الذی أنقض ظهرک
4 - مهجور ماندن پیامبر(ص) و رسالت های او در بین مردم، تاب و توان را از آن حضرت ربوده بود.
الذی أنقض ظهرک
برداشت یاد شده، ناظر به این احتمال است که مراد از «وزر» (در آیه قبل)، نقطه مقابل رفعت ذکر (در آیه بعد) باشد.
5 - آداب و رسوم عصر جاهلی برای پیامبر(ص)، کوبنده، آزاردهنده و کمرشکن بود.
الذی أنقض ظهرک
در آیه قبل، برای «وزر»، مصادیقی احتمالی ذکر شد که از جمله آنها، آداب و رسوم دوران جاهلیت بود. این احتمالات، گرچه شاهدی قوی ندارد; ولی ممکن است هدف از مطلق آوردن کلمه «وزر»، تعمیم آن به تمام مصادیق احتمالی باشد.
جاهلیت
سختی رسوم جاهلیت 5
خدا
اهمیت امدادهای خدا 1
محمد(ص)
اذیت محمد(ص) 5; استقامت محمد(ص) 2، 3، 4; تاریخ محمد(ص) 3، 4; سختی رسالت محمد(ص) 1، 3; فضایل محمد(ص) 2; محمد(ص) و رسوم جاهلیت 5; مشکلات محمد(ص) 4
مردم
مردم صدر اسلام و محمد(ص) 4