وَاذْکُرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنذَرَ قَوْمَهُ بالْأَحْقَافِ وَقَدْ خَلَتْ النُّذُرُ مِن بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ
و یاد کن برادر قوم عاد (هود) را وقتی که در سرزمین احقاف به مردم خود اخطار کرد ـ در حالی که پیش از او و بعد از او اخطارکنندگان گذشتند ـ که جز خدا را پرستش نکنید، همانا من از عذاب روزی بزرگ بر شما می ترسم.
1- پیامبر(ص) مأمور یادکرد سرگذشت پیامبر قوم عاد و تلاش های وی در جهت انذار قومش
و اذکر أخا عاد إذ أنذر قومه
2- لزوم یادکرد سرگذشت پیامبران، برای درس آموزی و پندگیری
و اذکر أخا عاد
از آخر آیه شریفه (إنّی أخاف علیکم...)، استفاده می شود که یادکرد در جهت پندگیری است.
3- پیامبر قوم عاد(هود)، از تبار ایشان و دارای رابطه خویشاوندی با آنان *
و اذکر أخا عاد ... إذ أنذر
واژه «أخ» ممکن است اشاره به رابطه خویشاوندی داشته باشد.
4- هود(ع)، برادری دلسوز و خیرخواه برای قوم عاد
و اذکر أخا عاد
واژه «أخ» چه اشاره به روابط عاطفی خویشاوندی داشته باشد و چه اشاره به اخوت معنوی; به هر حال پیامدار دلسوزی و محبت عمیق است.
5- پیامبران، رهبرانی دلسوز برای امت های خویش
و اذکر أخا عاد إذ أنذر قومه
با الغای خصوصیت از مورد آیه، برداشت بالا به دست می آید; زیرا هود(ع) در دلسوزی برای امت، با سایر پیامبران تمایزی نداشته است.
6- قوم عاد (ساکنان سرزمین احقاف)، گرفتار انحراف و گناه
إذ أنذر قومه بالأحقاف
انذار در جایی صورت می گیرد که انحرافی وجود داشته باشد; چنان که از ادامه آیه، گرفتاری آنان به شرک استفاده می شود. «أحقاف» سرزمینی در جنوب جزیرة العرب بوده است.
7- اقدام هود(ع) به هدایت و انذار قوم عاد
و اذکر أخا عاد إذ أنذر قومه
8- انذارگری پیامبران، دارای ریشه در محبت عمیق آنان به خلق
و اذکر أخا عاد إذ أنذر قومه
از ارتباط واژه «أخ» و «إنذار»، می توان استفاده کرد که هر چند انذارگری پیامبران به دستور خداوند است; اما آنان این کار را همراه با انگیزه های عمیق انسانی و عاطفی صورت می دهند.
9- سرگذشت هود و انذارهای او به قوم خود، نمونه ای از سرگذشت رسولان الهی و تلاش آنان برای هدایت مردم در طول تاریخ
و قد خلت النذر من بین یدیه و من خلفه
می توان گفت: تعبیر «قد خلت ... و من خلفه» در آیه شریفه، به صورت جمله معترضه آمده، تا بیانگر این معنا باشد که یادکرد سرگذشت هود به مثابه یادکرد دیگر پیامبران است; زیرا آنان در هدف مشترک بوده اند و سرگذشت هود به عنوان نمونه یاد شده است.
10- وجود پیامبرانی قبل و بعد از هود(ع) و همزمان با وی، در میان مردم
و قد خلت النذر من بین یدیه و من خلفه
عبارت «من بین یدیه» می تواند به معنای زمان معاصر وی و «من خلفه» به گذشته اشاره داشته باشد و می توان گفت: «من بین یدیه»; یعنی، پیش از او و «من خلفه»; یعنی، بعد از آن حضرت. برداشت یاد شده ناظر به تمام احتمالات است.
11- وجود انذارگرانی قبل و بعد از هود(ع) و همزمان با وی، در میان قوم عاد*
و قد خلت النذر من بین یدیه و من خلفه
در صورتی که واژه «النذر» شامل مطلق انذارگران شود ـ چه نبی و چه غیر نبی ـ احتمال می رود مراد آیه شریفه این باشد که تنها هود(ع) انذارگر قوم عاد نبود; بلکه قبل از او نیز انذارگرانی آمدند و حتی در زمان او هم موحدانی بودند که مشرکان را انذار می کردند.
12- نیاز همواره جوامع بشری، به وجود انذارگرانی الهی
و قد خلت النذر من بین یدیه و من خلفه
بنابراین که آیه شریفه نظر به استمرار خط نبوت و انذارگری در قبل و بعد از هود(ع) داشته باشد، نیاز همواره بشر به وجود انذارگران استفاده می شود.
13- دعوت به توحید و انذار از عواقب شرک، محور اصلی و مشترک دعوت پیامبران
ألاّتعبدوا إلاّ اللّه
بنابراین که «ألاّتعبدوا...» در ادامه «و قد خلت النذر» و مصداق انذار آنان باشد ـ و نه صرفاً ادامه سخن هود ـ برداشت بالا به دست می آید.
14- انحراف از خط توحید و خداپرستی، مشکل همیشگی جوامع بشری
و قد خلت النذر ... ألاّتعبدوا إلاّ اللّه
در صورتی که«ألاّتعبدوا...» پیام همه انبیا شمرده شود و سخن انذارگران (النذر) باشد; از آیه استفاده می شود که مشکل جوامع در طول تاریخ، همگون بوده وآن انحراف از توحید و خداپرستی است.
15- هود(ع)، پیامدار توحید و خداپرستی برای قوم خویش
و اذکر أخا عاد إذ أنذر قومه بالأحقاف ... ألاّتعبدوا إلاّ اللّه
در برداشت یاد شده «ألاّتعبدوا...» ادامه انذارها و سخنان هود(ع) دانسته شده است. در این صورت تنها جمله «و قد خلت النذر...» جمله معترضه می باشد.
16- قوم عاد، گرفتار شرک و انحراف در پرستش
و اذکر أخا عاد ... ألاّتعبدوا إلاّ اللّه
از انذار هود(ع) و محتوای پیام او، دانسته می شود که مشکل اساسی قوم عاد، شرک و انحراف در پرستش بوده است.
17- اظهار نگرانی و هشدار هود(ع)، نسبت به فرجام شوم قوم خویش و نزول عذاب الهی بر آنان
و اذکر أخا عاد ... إنّی أخاف علیکم عذاب یوم عظیم
18- روز نزول عذاب بر قوم عاد، روزی بس سخت و دشوار
أخاف علیکم عذاب یوم عظیم
19- شرک و پرستش غیر خدا، در پی دارنده عذاب سخت الهی
ألاّتعبدوا إلاّ اللّه إنّی أخاف علیکم عذاب یوم عظیم
از ارتباط «ألاّتعبدوا...» با «إنّی أخاف علیکم...»، مطلب یاد شده استفاده می شود.
20- مردان الهی، از اعماق وجود، نگران بدفرجامی توده ها و انسان های گمراه
و اذکر أخا عاد ... إنّی أخاف علیکم عذاب یوم عظیم
با توجه به تعبیر «أخا عاد»، از «إنّی أخاف ...» استفاده می شود که نگرانی هود(ع) ریشه در عواطف وی داشته است.
21- روز فرا رسی عذاب دنیوی مشرکان و کافران، روزی بس شگفت و عظیم
إنّی أخاف علیکم عذاب یوم عظیم
مراد از «عذاب یوم عظیم» ممکن است عذاب دنیوی باشد.
22- روز قیامت و کیفر دهی کافران، روزی بس بزرگ و توصیف ناپذیر *
إنّی أخاف علیکم عذاب یوم عظیم
«عذاب یوم عظیم»، ممکن است اشاره به عذاب اخروی داشته باشد. وصف «عظیم» معمولاً در مواردی به کار می رود که موضوع از حد توصیف فراتر باشد.23- «[قال علی بن ابراهیم] حدثنی أبی قال: أمر المعتصم أن یحفر بالبطائیة بئر فحفروا ثلاثمأة قامة فلم یظهر الماء فترکه و لم یحفره فلمّا ولی المتوکل أمر أن یحفر ذلک البئر ابدا حتی یبلغ الماء، فحفروا... حتّی إنتهوا إلی الصخرة فضربوها بالمعول فانکسرت. فخرج منها ریح باردة فمات من کان بقربها، فأخبروا المتوکل بذلک فلم یعلم بذلک ما ذاک فقالوا: سل ابن الرضا عن ذلک و هو أبوالحسن علی بن محمد(ع) ... فقال أبوالحسن(ع) تلک بلاد الأحقاف و هم قوم عاد الذین أهلکهم اللّه بالریح الصرصر;(1)
علی بن ابراهیم از پدرش نقل می کند: معتصم (خلیفه عباسی) دستور کندن چاهی را در بطائیه (مکانی در عراق) داد تا سیصد قامتی آن کندند و به آب نرسیدند او آن را رها کرد و متوکّل در زمان حکومت خود به حفر آن تا رسیدن به آب فرمان داد. پس چاه را کندند تا به سنگی برخوردند. پس با پتکی آن را شکستند و از آن بادی سرد خارج شد در نتیجه هر کس که نزدیک آن بود جان داد. متوکل را از ماجرا آگاه کردند و او علت را ندانست، به او گفتند: از امام علی النقی(ع) سؤال کند ... امام هادی(ع) فرمود: آن جا سرزمین احقاف است و آنان قوم عاد بودند که با تندباد سرد هلاک شدند».
احقاف
اهل احقاف 6; موقعیت جغرافیایی احقاف 23
انبیا
آثار مهربانی انبیا 8; انبیا ی بعد از هود(ع) 10; انبیا ی قبل از هود(ع) 10; انبیا ی معاصر هود(ع) 10; تاریخ انبیا 10; دعوت انبیا 13; زمینه انذارهای انبیا 8; شرک ستیزی انبیا 13; عبرت از قصص انبیا 2; فضایل انبیا 5; قصص انبیا 9; مهربانی انبیا 5; هدایتگری انبیا 9; هماهنگی انبیا 13
انذار
انذار از شرک 13
اولیاءالله
عوامل نگرانی اولیاءالله 20
تذکر
اهمیت تذکر قصص انبیا 2; تذکر قصه هود 1
توحید
اعراض از توحید 14; دعوت به توحید 13; دعوت به توحید عبادی 15
جامعه
نیازهای جامعه 12
روایت 23
سرزمینها
سرزمین قوم عاد 6
شرک
آثار شرک عبادی 19
عبرت
عوامل عبرت 2
عذاب
عذاب سخت 19; مراتب عذاب 19; موجبات عذاب 19
قوم عاد
انذار قوم عاد 1، 7، 9; تاریخ قوم عاد 16، 18; دعوت از قوم عاد 15; سختی عذاب قوم عاد 18; شرک عبادی قوم عاد 16; عذاب قوم عاد 17، 23; فرجام شوم قوم عاد 17; گمراهی قوم عاد 6; گناهکاری قوم عاد 6; منذران قوم عاد 11; هدایت قوم عاد 7
قیامت
عظمت قیامت 22; ویژگیهای قیامت 22
کافران
روز عذاب کافران 21; شگفتی عذاب دنیوی کافران 21; عظمت عذاب دنیوی کافران 21; کیفر اخروی کافران 22
گمراهان
نگرانی از فرجام گمراهان 20
محمد(ص)
رسالت محمد(ص) 1
مشرکان
شگفتی عذاب دنیوی مشرکان 21; عظمت عذاب دنیوی مشرکان 21
مشکلات
مشکلات اجتماعی 14
نیازها
نیاز به منذر 12
هود(ع)
انذارهای هود(ع) 1، 7، 9; تعالیم هود(ع) 15; خویشاوندان هود(ع) 3; خویشاوندی هود(ع) با قوم عاد 3; خیرخواهی هود(ع) 4; فضایل هود(ع) 4; قصه هود(ع) 9، 17; منذران پس از هود(ع) 11; منذران قبل از هود(ع) 11; منذران معاصر هود(ع) 11; مهربانی هود(ع) 4; نگرانی هود(ع) 17; هدایتگری هود(ع) 7; هشدارهای هود(ع) 17
پی نوشت ها:
1. تفسیرقمی، ج 2، ص 298; نورالثقلین، ج 5، ص 17، ح 28.