وَهُوَ الَّذی یُرْسلُ الرِّیَاحَ بُشْرًا بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ حَتَّی إِذَا أَقَلَّتْ سَحَابًا ثِقَالاً سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَّیِّتٍ فَأَنزَلْنَا بهِ الْمَاء فَأَخْرَجْنَا بهِ مِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ کَذَلِکَ نُخْرِجُ الْموْتَی لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ
و او است کسی که بادها را مژده دهنده پیشاپیش [باران] رحمتش می فرستد، تا آنگاه که ابرهای گرانبار را برداشتند آن را به سوی سرزمینی مرده می رانیم، پس به وسیله آن، آب نازل می کنیم و با آن از همه نوع محصول پدید می آوریم. اینگونه مردگان را [از قبرها] خارج می سازیم. [این مثل را آوریم] باشد که شما متذکّر شوید.
1 بادها، پیام آورانی نویدبخش نزول باران
و هو الذی یرسل الریح بشراً بین یدی رحمته
«بُشر» مخفف «بُشُر»، جمع بشیر و یا بَشُور، است و حال برای «الریاح» می باشد.
2 خداوند بادهای نویددهنده باران را به حرکت می آورد و ابرها را به سرزمینهای خشک گسیل می دارد.
و هو الذی یرسل الریح بشراً بین یدی رحمته ... سقنه لبلد میت
3 باران، رحمتی از جانب خداوند است.
بشراً بین یدی رحمته
4 باد، عامل جابه جایی توده های سنگین و پر آب ابرها
حتی إذا أقلت سحاباً ثقالا
«سحاب» جمع «سحابة» و «ثقال» جمع «ثقیل» (سنگین) است و سنگینی ابرها به بزرگی توده ها و پرآبی آنهاست.
5 بادها دارای نیرویی بس عظیم
حتی إذا أقلت سحاباً ثقالا
به کارگیری فعل «أقلت» (به آسانی حمل کرد و آن را قلیل یافت)، علی رغم توصیف ابرها به سنگینی، بیانگر این معناست که بادها از نیروی بسیاری برخوردار هستند ; به گونه ای که جابه جایی توده های سنگین برای آنان کاری آسان است.
6 خداوند با ابرهای گسیل داده شده، سرزمینهای خشک و مرده را از آب باران سیراب می کند.
سقنه لبلد میت فانزلنا به الماء
ضمیر در «به» به سحاب برمی گردد و حرف «باء» در آن سببیه است.
7 خداوند به وسیله آبهای فروآمده از ابرها، انواع میوه ها را به ثمر می نشاند.
فأنزلنا به الماء فأخرجنا به من کل الثمرت
8 هماهنگی و پیوستگی عوامل طبیعی و عملکرد آنها در پرتو اراده خداوند است.
و هو الذی یرسل الریح بشراً ... فاخرجنا به من کل الثمرت
9 خداوند در قیامت مردگان را از جایگاهشان بیرون خواهد کشید و آنان را زنده خواهد کرد.
کذلک نخرج الموتی
مراد از بیرون کشیدن مردگان، زنده کردن آنهاست و به کارگیری «اخراج» به جای «احیاء» می تواند اشاره به این باشد که مردگان در هر کجا مدفون باشند و یا به چیزی در زمین و آسمان و یا دریاها آمیخته باشند، از آنجا بیرون آورده می شوند و زنده می گردند.
10 حیاتبخشی دوباره به مردگان به هنگام برپایی قیامت، همانند رویش گیاهان مرده و به ثمر نشاندن آنهاست.
فاخرجنا به من کل الثمرت کذلک نخرج الموتی
11 زنده شدن گیاهان مرده، دلیل امکان معاد و زنده شدن مردگان
کذلک نخرج الموتی لعلکم تذکرون
تشبیه زنده کردن مردگان به چگونگی رویش گیاهان و تبدیل دانه های بی جان به موجوداتی زنده، استدلالی است بر امکان معاد و زنده شدن مردگان.
12 مطالعه عوامل طبیعی در حیاتبخشی به گیاهان، موجب پذیرش معاد و پی بردن به قدرت خداوند است.
هو الذی یرسل الریح ... فاخرجنا به من کل الثمرت کذلک نخرج الموتی
13 پی بردن انسانها به قدرت خداوند و توجه همواره به آن، از اهداف آفرینش نیروهای طبیعی در هستی است.
هو الذی یرسل الریح ... لعلکم تذکرون
در برداشت فوق «لعلکم ... » غایت برای «یرسل الریح» و جمله های پس از آن گرفته شده است. یعنی از اهداف آفرینش این اسباب و مسببات تذکر یافتن انسانهاست. قابل ذکر است که «تذکر» به معنای دریافتن و پیوسته در ذهن داشتن است.
ابرها:
حرکت ابرها 2 ; عوامل حرکت ابرها 4 ; نقش ابرها 6
انسان:
حشر اخروی انسان ها 9
ایمان:
عوامل ایمان به معاد 12
باد:
انرژی باد 5 ; باد بشارتخدهنده 1، 2 ; حرکت باد 2 ; نقش باد 1، 4، 5
باران:
بارش باران 1، 6 ; رحمت باران 3 ; نقش باران 6، 7
خدا:
اراده خدا 8 ; افعال خدا 2، 6، 7، 9 ; رحمت خدا 3 ; قدرت خدا 12، 13
ذکر:
عوامل ذکر 13
زمین:
احیای زمین 6
سرزمینهای خشک: 2
طبیعت:
آثار مطالعه طبیعت 12
عوامل طبیعی:
عمل عوامل طبیعی 8 ; فلسفه خلقت عوامل طبیعی 13 ; هماهنگی عوامل طبیعی 8
قرآن:
تشبیهات قرآن 10
گیاهان:
رویش گیاهان 10، 11، 12
مردگان:
احیای مردگان 9، 10 ; دلایل احیای مردگان 11
معاد:
دلایل معاد 11
میوه:
رویش میوه 7