وَنَزَعْنَا مَا فِی صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ تَجْرِی مِن تَحْتِهِمُ الأَنْهَارُ وَقَالُواْ الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذی هَدَانَا لِهَـذَا وَمَا کُنَّا لِنَهْتَدیَ لَوْلا أَنْ هَدَانَا اللّهُ لَقَدْ جَاءتْ رُسُلُ رَبِّنَا بالْحَقِّ وَنُودُواْ أَن تِلْکُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوهَا بمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ
و هر کینه ای را که در سینه هایشان بوده است بر می کنیم، در حالی که از پایینشان نهرها جریان دارد، و می گویند: ستایش مختصّ خداست که ما را به این [سعادت]هدایت کرد و اگر خدا ما را هدایت نکرده بود امکان نداشت [به آن] راه بیابیم. همانا فرستادگان پروردگارمان حق را آوردند. و به آنان ندا داده می شود که این بهشت در برابر آنچه انجام می دادید به شما واگذار شده است.
1 خداوند دلها و سینه های اهل بهشت را از هر کینه و دشمنی پاک خواهد کرد.
و نزعنا ما فی صدورهم من غل
«غل» به معنای کینه است.
2 زندگی بهشتیان آکنده از صلح و سلامت و به دور از کشمکشهایی مانند جدال دوزخیان است.
و نزعنا ما فی صدورهم من غل
هدف از بیان پاکیزگی دل های بهشتیان از کینه و عداوت پس از گوشزد کردن نزاع دوزخیان، مقایسه دو جایگاه از جهت صفا و صمیمیت و عداوت و کینه توزی است.
3 دشمنی و کینه توزی، رذایلی ریشه دار و مبارزه با آن نیازمند سعی و تلاش است.
و نزعنا ما فی صدورهم من غل
به کارگیری «نزع»، به معنای کندن، برای رهاسازی انسان از کینه و عداوت، می تواند اشاره به برداشت فوق داشته باشد.
4 زدودن کینه و عداوت از سینه ها، ارزش الهی است.
و نزعنا ما فی صدورهم من غل
5 وجود برخی از کینه ها در سینه مؤمنان قبل از ورود به بهشت و زدودن آن با ورود به بهشت*
و نزعنا ما فی صدورهم من غل
6 بهشت دارای نهرهایی متعدد، لبریز و همواره جاری
تجری من تحتهم الأنهر
اِسناد جریان به خود نهرها، همانند «جری المیزاب»، حکایت از پر بودن و لبریز بودن نهرهای بهشتی دارد.
7 جایگاه رفیع بهشتیان، مشرف بر نهرهایی جاری
تجری من تحتهم الأنهر
8 نهرهای جاری بهشت، پاداش مؤمنان نیک کردار
تجری من تحتهم الأنهر
9 بهشتیان پس از ورود به بهشت و مشاهده مواهب آن، خداوند را به خاطر هدایت شدن و نیلشان به بهشت، سپاس می گویند.
و قالوا الحمد للّه الذی هدینا لهذا
10 رهیابی به بهشت جاودان، جز در پرتو هدایت الهی میسر نیست.
و ما کنا لنهتدی لو لا أن هدینا اللّه
11 خداوند هدایت کننده مردم به ایمان و انجام اعمال صالح برای رساندن آنان به بهشت و مواهب آن
و قالوا الحمد للّه الذی هدینا لهذا
برداشت فوق بر این اساس است که متعلّق «هدینا»، به قرینه آیه پیشین، ایمان و عمل صالح و «لام» در «لهذا» بیانگر هدف و غایت هدایت باشد. یعنی: هدانا إلی الایمان لنکون من أصحاب الجنة.
12 رهیابی به ایمان و عمل صالح، جز در پرتو هدایت و توفیق الهی میسر نیست.
و ما کنا لنهتدی لو لا أن هدینا اللّه
متعلَّق «لنهتدی» و «هدینا»، به قرینه آیه قبل، می تواند ایمان به آیات الهی و انجام اعمال صالح باشد. یعنی: ما کنا لنهتدی إلی الایمان و الاعمال الصالحة لو لا أن هدانا اللّه إلی ذلک.
13 عدم اتکای بهشتیان به اعمال خویش، در رسیدن به نعمتهای بهشت
و قالوا الحمد للّه الذی هدینا لهذا و ما کنا لنهتدی
14 بهشتیان حقانیت رسالت و وعده های پیامبران را درمی یابند و با سوگند آن را بازگو می کنند.
لقد جاءت رسل ربنا بالحق
15 رسالت فرستادگان الهی برای تربیت و رشد آدمیان است.
لقد جاءت رسل ربنا بالحق
برداشت فوق با توجه به کلمه «رب» استفاده شده است.
16 بهشت تفضلی است از جانب خداوند به مؤمنان نیک کردار، نه پاداشی همپایه عملکرد آنان
تلکم الجنة اورثتموها بما کنتم تعملون
خداوند از یک سو بهشت را پاداش عملکرد اهل ایمان دانسته (بما کنتم تعملون) و از سوی دیگر آن را میراث (دستیابی به چیزی بدون عوض) خوانده است تا به این حقیقت اشاره کند که اعطای بهشت همپایه اعمال مؤمنان نیست، بلکه تفضلی است از جانب خداوند به ایشان.
17 بهشت، جایگاهی بس والا و ارجمند در پیشگاه خداوند
أن تلکم الجنة
به کارگیری کلمه «تلکم»، علی رغم نزدیک بودن مشارالیه آن (بهشت)، بیانگر عظمت و ارجمندی بهشت است.
18 برخورداری مؤمنان از نعمتهای الهی در بهشت، نتیجه کردار نیک و مستمر آنان است.
و نودوا أن ... بما کنتم تعملون
19 و روی عن النبی (ص) انه قال: ما من احد إلا و له منزل فی الجنة و منزل فی النار ... و المؤمن یرث الکافر منزله من الجنة فذلک قوله: «اورثتموها ... » ;(1)
از رسول خدا (ص) روایت شده است: هیچ کس نیست مگر آن که منزلی در بهشت و منزلی در جهنم دارد ... و مؤمن، منزل کافر را در بهشت به ارث می برد. و این است معنای قول خداوند: «اورثتموها ... ».
20 عن رسول اللّه (ص) (فی حدیث) انه قال فی وصف أهل الجنة: و الانهار تجری من تحت مساکنهم وذلک قول اللّه عز و جل «تجری من تحتهم الانهار ... ».(2)
از رسول خدا (ص) ضمن حدیثی طولانی در وصف اهل بهشت روایت شده است: نهرها از زیر خانه های آنها جاری است. و این اســـت معنای قول خدا که فرمود: «تجری من تحتهم الانهار ...».
اخلاق:
مبارزه با رذایل اخلاق ی 3
ارزشها: 4
انبیا:
حقانیت رسالت انبیا 14 ; فلسفه بعثت انبیا 15
ایمان:
عوامل ایمان 12 ; هدایت به ایمان 11
بهشت:
آثار ورود به بهشت 5 ; ارزش بهشت 17 ; تزکیه قبل از بهشت 5 ; تعدد نهرهای بهشت 6 ; جاودانگی بهشت 10 ; جریان نهرهای بهشت 6 ; صفات نهرهای بهشت 6 ; ظهور حقایق در بهشت 14 ; موجبات بهشت 10، 11، 13، 16 ; نعمتهای بهشت 9، 11، 13، 18 ; نهرهای بهشت 7، 8
بهشتیان:
در بهشت 9 ; بهشتیان و کینه 1 ; بهشتیان و وعده انبیا 14 ; پاکی قلب بهشتیان 1، 5 ; جایگاه بهشتیان 7 ; زندگی بهشتیان 2 ; سوگند بهشتیان 14 ; شکر بهشتیان 9 ; صفات بهشتیان 13 ; صلح بهشتیان 2 ; صمیمیت بهشتیان 2 ; عمل بهشتیان 1 ; مقامات بهشتیان 7
تربیت:
عوامل تربیت 15
تزکیه:
ارزش تزکیه 4
جهنمیان:
منازعه جهنمیان 2
خدا:
فضل خدا 16 ; هدایت خدا 10، 11، 12
رشد:
عوامل رشد 15
شکر:
نعمت بهشت 9 ; شکر نعمت هدایت 9
عمل صالح:
آثار عمل صالح 16 ; پاداش عمل صالح 18 ; موجبات عمل صالح 12 ; هدایت به عمل صالح 11
کینه:
ارزش رفع کینه 4 ; اهمیت رفع کینه 4
مؤمنان:
پاداش مؤمنان 8، 16 ; تفضل به مؤمنان 16 ; عمل صالح مؤمنان 18 ; کینه در مؤمنان 5 ; مؤمنان در بهشت 5، 18
نیکوکاران:
پاداش نیکوکاران 8
هدایت:
عوامل هدایت 11، 12
پینوشتها:
1. مجمع البیان ج 4، ص 649 ; الدر المنثور، ج 7، ص 394.
2. کافی، ج 8، ص 98، ح 69 ; بحارالانوار، ج 8، ص 160، ح 98.