قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِی اللّهِ شَکٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ یَدْعُوکُمْ لِیَغْفِرَ لَکُم مِّن ذُنُوبکُمْ وَیُؤَخِّرَکُمْ إِلَی أَجَلٍ مُّسَـمًّی قَالُواْ إِنْ أَنتُمْ إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُنَا تُرِیدُونَ أَن تَصُدُّونَا عَمَّا کَانَ یَعْبُدُ آبَآؤُنَا فَأْتُونَا بسُلْطَانٍ مُّبینٍ
رسولانشان گفتند: آیا در خدای آفریننده آسمان ها و زمین شکی هست؟ شما را دعوت می کند که بخشی از گناهانتان را ببخشاید و تا سرآمدی معین مهلتتان دهد. گفتند: شما نیستید مگر بشرهایی مانند ما، که می خواهید ما را از آنچه پدرانمان پرستش می کردند بازدارید، پس برای ما دلیلی روشن بیاورید.
1- انبیای الهی هنگامی که با اظهار تردید اقوام خود به محتوای دعوتشان مواجه شدند، درصدد اقناع آنان با برهانی خلل ناپذیر برآمدند.
إنا لفی شکّ ممّا تدعوننا إلیه مریب . قالت رسلهم أفی الله شکّ فاطر السموت و الأرض
2- انبیای اقوام پیشین برای پاسخ گویی و تردید اقوام خود درباره خداوند، روشی یگانه اتخاذ کردند.
إنا لفی شکّ ممّا تدعوننا ... قالت رسلهم أفی الله شکّ فاطر السموت و الأرض
3- طرح سؤال از روشهای قرآن در تعلیم و آموزش
أفی الله شکّ فاطر السموت و الأرض
4- توجه به مخلوق بودن پدیده های عالم، تردیدی در وجود خداوند باقی نمی گذارد.
أفی الله شکّ فاطر السموت و الأرض
استفهام در آیه، انکاری است; بنابراین معنا چنین می شود: شکی در اینکه خداوند خالق آسمانها و زمین است، نیست و چون اینها پدیده هستند به پدید آورنده نیاز دارند. بنابراین با عنایت و توجه عقلی، شکی در وجود خداوند باقی نمی ماند.
5- نیازمندی پدیده ها به علت و پدید آورنده، امری بدیهی و غیر قابل تردید است.
أفی الله شکّ فاطر السموت و الأرض
از اینکه خداوند از خالقیت خود نسبت به پدیده های آسمان و زمین نفی شک می کند، مبتنی بر قضیه ای است که کبرای آن به دلیل وضوح و بداهتش نیاز به ذکر ندارد و آن نیازمندی هر پدیده (معلول) به پدید آورنده (علت) است که همه عُقلا، و از جمله کفار، هیچ تردیدی درباره آن ندارند.
6- پی بردن از طریق پدیده ها به پدید آورنده (برهان إن)، از برهانهای رسولان الهی برای اثبات وجود خداوند
أفی الله شکّ فاطر السموت و الأرض
نفی تردید از خالقیت خداوند نسبت به آسمانها و زمین، در حقیقت بدین جهت است که با توجه دادن مردم به پدیده بودن آسمانها و زمین، آنان واقف به نیازشان به پدید آورنده خواهند شد و این، عین استفاده از برهان إن است.
7- خداوند، پدید آورنده آسمانها و زمین (عالم آفرینش) است.
أفی الله شکّ فاطر السموت و الأرض
8- شکافتن زمین و بیرون آمدن پدیده های زمینی از آن و نیز شکافتن آسمان و نزول پدیده های آسمانی از آن، از نشانه های وجود خداوند
أفی الله شکّ فاطر السموت و الأرض
«فاطر» در لغت به معنای شکافتن است و احتمال دارد مراد از «فاطر السموات و الأرض» همان معنای لغوی آن باشد; یعنی، شکافتن آسمان و زمین برای بیرون آوردن پدیده های آسمانی و زمینی از آنها.
9- عالم آفرینش دارای آسمانهای متعدد است.
فاطر السموت
10- خداوند، فراخوان مردم به ایمان، برای آمرزش برخی از گناهانشان و به تأخیر انداختن أجل آنان تا مدت معین
یدعوکم لیغفر لکم من ذنوبکم و یؤخّرکم إلی أجل مسمًّی
11- فایده ایمان به خود انسان بازمی گردد.
یدعوکم لیغفر لکم من ذنوبکم و یؤخّرکم إلی أجل مسمًّی
12- دعوت انبیای الهی همان دعوت خداوند است.
ممّا تدعوننا إلیه ... یدعوکم لیغفر لکم
13- ایمان به خدا، از عوامل آمرزش برخی از گناهان و موجب ادامه زندگی تا اجل طبیعی
یدعوکم لیغفر لکم ... و یؤخّرکم إلی أجل مسمًّی
14- معنویات دارای نقشی مؤثر در تداوم حیات دنیوی انسانها
یدعوکم لیغفر لکم ... و یؤخّرکم إلی أجل مسمًّی
مراد از «یدعوکم» می تواند دعوت به ایمان باشد که از جمله معنویات است و از نتایج آن، به تأخیر افتادن أجل تا رسیدن به أجل مسمّی است و این، حاکی از تأثیر معنویت در حیات دنیوی است.
15- امکان وقوع مرگ آدمی قبل از رسیدن اجل طبیعی او
یدعوکم لیغفر لکم ... و یؤخّرکم إلی أجل مسمًّی
اینکه خداوند فرموده است: شما را دعوت می کند تا حیاتتان را تا «أجل مسمّی» تأخیر بیندازد به معنای این است که امکان فرا رسیدن مرگ قبل از آن وجود دارد.
16- تشویق مردم با وعده به پاداش مادی و معنوی، از روشهای انبیا در هدایت
یدعوکم لیغفر لکم ... و یؤخّرکم إلی أجل مسمًّی
پاداش مادی از طول عمر و پاداش معنوی از آمرزش، قابل استفاده است.
17- کافران اقوام پیشین به جای دادن جواب مساعد به دعوت منطقی انبیای خویش، بشر بودن آنان را بهانه نپذیرفتن دعوتشان قرار دادند.
قالت رسلهم أفی الله شکّ فاطر السموت و الأرض ... قالوا إن أنتم إلاّ بشر مثلنا
18- کافران معتقد بودند که آدمیان توان نیل به مقام رسالت را ندارند.
إن أنتم إلاّ بشر مثلنا
کافران، در پاسخ دعوت انبیا به ایمان، می گفتند: «إن أنتم إلاّ بشر مثلنا»، و این جواب، حاکی از آن است که آنان به این معتقد بودند که بشر، نمی تواند پیامبر شود.
19- مخالفان انبیا به جای جواب دادن به استدلالهای منطقی و متین پیامبران به شخصیت آنان می پرداختند.
قالت رسلهم أفی الله شکّ فاطر السموت و الأرض ... قالوا إن أنتم إلاّ بشر مثلنا
20- اقوام کافر گذشته، انبیا را فاقد ویژگی ای می دانستند که پیروی از آنان را ایجاب کند.
قالوا إن أنتم إلاّ بشر مثلنا
کافران در جواب انبیا، آنان را انسانهایی مانند خود می دانستند و با این مطلب، درصدد بیان این نکته بودند که انبیا، موجوداتی برتر از آنها نبوده و در نتیجه ویژگی لازم را برای پیامبری ندارند.
21- قوم نوح، عاد و ثمود و اقوام پس از آنان، خدایان نیاکان خود را می پرستیدند.
تریدون أن تصدّونا عمّا کان یعبد ءاباؤنا
22- اقوام کافر گذشته، دعوت انبیا را به خداپرستی تلاشی برای خارج کردن معبودهایشان از صحنه می دانستند و با آن به مخالفت برمی خاستند.
تریدون أن تصدّونا عمّا کان یعبد ءاباؤنا
23- اقوام کافر پیشین دارای تعصب بودند و از آیین نیاکان خویش کورکورانه تقلید می کردند.
تریدون أن تصدّونا عمّا کان یعبد ءاباؤنا
24- وضعیت اجتماعی ـ فرهنگی، تأثیری چشمگیر در بینش و عقیده نسلهای آینده دارد.
تریدون أن تصدّونا عمّا کان یعبد ءاباؤنا
کفار، بی آنکه پذیرش آیین نیاکان خویش را براساس عقل و منطق قلمداد کنند و یا از درستی آن دم بزنند، از آن متعصبانه سخن می گفتند و این حاکی از آن است که فرهنگ و رسوم گذشتگان در نسلهای آتی، تأثیر زیادی دارد.
25- تقلید از نیاکان در عبادت غیر خدا، عمل باطلی است که انبیا به مبارزه با آن برخاستند.
تریدون أن تصدّونا عمّا کان یعبد ءاباؤنا
26- تداول و تداوم عقیده ای در میان چند نسل، دلیل قابل قبول بودن آن از دیدگاه کافران اقوام پیشین
تریدون أن تصدّونا عمّا کان یعبد ءاباؤنا
27- معبودهای اقوام کافر، موجوداتی فاقد شعور و درک بودند.
عمّا کان یعبد ءاباؤنا
به کار بردن «ما» ی موصول، که اغلب برای موجود فاقد شعور استعمال می شود، در معرفی معبودهای آنان، می تواند برای بیان نکته یاد شده باشد.
28- اقوام کافر پیشین، ضمن طرح شبهاتی در مقابل دعوت روشن انبیا، از آنان خواستار دلیلی قاطع و روشن (معجزه) بودند.
إن أنتم إلاّ بشر مثلنا ... فأتونا بسلطـن مبین
آسمان
تعدد آسمان ها 9; خالق آسمان ها 7; شکافتن آسمان 8
آفرینش
خالق آفرینش 7
آمرزش
موجبات آمرزش 10، 13
آیات خدا
آیات آفاقی 8
اجل
زمینه اجل مسمّی 13; زمینه تأخیر اجل 10
اقوام پیشین
اقوام پیشین و انبیا 20; اقوام پیشین و خداپرستی 22; اقوام پیشین و دعوتهای انبیا 22; بهانه جویی اقوام پیشین 17; بینش اقوام پیشین 20، 22، 26; تعصب اقوام پیشین 23; تقلید اقوام پیشین 23; خواسته های اقوام پیشین 28; شبهه افکنی اقوام پیشین 28; شرک اقوام پیشین 21; شک اقوام پیشین 1، 2; فلسفه مخالفت اقوام پیشین 22
انبیا
احتجاج انبیا 6; انبیا و برهان 1; انبیا و تقلید 25; بشر بودن انبیا 17; تاریخ انبیا 17; خداشناسی انبیا 6; دعوتهای انبیا 12، 22 ; رد دعوتهای انبیا 17; روش احتجاج انبیا 1، 2; روش برخورد مخالفان انبیا 19; شرک ستیزی انبیا 25; هدایتگری انبیا 16; هماهنگی انبیا 2
ایمان
آثار ایمان 10، 13; اهمیت ایمان 10; دعوت به ایمان 10; فواید ایمان 11
برهان
برهان إن 6
پاداش
وعده پاداش مادی 16; وعده پاداش معنوی 16
پرسش
اهمیت طرح پرسش 3
تعلیم
روش تعلیم 3
تقلید
تقلید از نیاکان 21، 23، 25; تقلید کورکورانه 23؛ تقلید ناپسند 25
جامعه
نقش جامعه 24
خدا
خالقیت خدا 7; دعوتهای خدا 10، 12; دلایل خداشناسی 6؛ روش خداشناسی 4؛ شبهات درباره خدا 2
خداپرستی
دعوت به خداپرستی 22
ذکر
آثار ذکر خلقت موجودات 4
زمین
خالق زمین 7; شکافتن زمین 8; موجودات زمین 8
عبادت
عبادت غیرخدا 25
عقیده
عوامل مؤثر در عقیده 24; ملاک صحت عقیده 26
عمر
زمینه طول عمر 13، 14
فرهنگ
آثار فرهنگ 24; فرهنگ و عقیده 24
قوم ثمود
شرک قوم ثمود 21
قوم عاد
شرک قوم عاد 21
قوم نوح
شرک قوم نوح 21
کافران
عقیده کافران 18
مرگ
امکان تعجیل در مرگ 15
معبودان باطل
بی شعوری معبودان باطل 27
معجزه
معجزه اقتراحی 28
معنویات
نقش معنویات 14
موجودات
بداهت نیازمندی موجودات 5
نبوت
نبوت بشر 18
نظام علیّت 5
هدایت
تشویق در هدایت 16; روش هدایت 16