وَآتَاکُم مِّن کُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ الإِنسَانَ لَظَلُومٌ کَفَّارٌ
و از همه آنچه از او خواستید به شما داد، و اگر نعمت خدا را بشمارید، شمردن [همه] آن را نمی توانید. بی تردید انسان بسیار ستمکار و ناسپاس است.
1- خداوند، همه نیازها و خواسته های وجودی بشر را به او عطا کرده است.
و ءاتیـکم من کلّ ما سألتموه
دو احتمال درباره سؤال در جمله «ما سألتموه» وجود دارد: سؤال به معنای دعا و درخواست زبانی; سؤال و درخواست وجود و طبع انسان; یعنی، آنچه بشر در وجود و طبیعت خود به عنوان موجودی مستقل نیاز دارد، خداوند به او عطا فرموده است. برداشت فوق بر اساس احتمال دوم است.
2- انسان در تأمین همه نیازمندیهای خویش محتاج به خداست.
و ءاتیـکم من کلّ ما سألتموه
از اینکه خداوند فرمود: همه خواسته های شما را برآورده و تأمین کردم، دلیل احتیاج انسان در رفع تمامی نیازمندیهایش به او است.
3- خداوند، آگاه به نیازها و خواسته های انسان و توانا بر تأمین آنهاست.
و ءاتیـکم من کلّ ما سألتموه
چون خداوند تمامی نیازهای نوع بشر را برآورده است، معلوم می شود از آن نیازها آگاه و بر اعطای آنها قادر است.
4- خداوند، بخشی از هر یک از انواع تقاضاها و درخواستهای انسان را به آنان عطا فرمود.
و ءاتیـکم من کلّ ما سألتموه
برداشت فوق مبتنی بر این است که: «من» در «من کلّ» برای تبعیض باشد و نیز مقصود از سؤال در جمله «سألتموه» درخواست و تقاضای زبانی باشد، نه نیازها و خواسته های وجودی.
5- همه نیازمندیها و خواسته های مادی بشر در طبیعت وجود دارد.
و ءاتیـکم من کلّ ما سألتموه
6- انسان برخوردار از نعمتها و احسان بیشمار الهی است.
و إن تعدّوا نعمت الله لاتحصوها
7- نعمتهای خداوند به بشر هرگز قابل شمارش نیست.
و إن تعدّوا نعمت الله لاتحصوها
8- ناتوانی انسان از شناخت همه نعمتهای الهی
و إن تعدّوا نعمت الله لاتحصوها
ناتوانی انسان از شمارش نعمتهای الهی ممکن است به این دلیل باشد که او از شناخت بسیاری از نعمتهای الهی عاجز است، تا چه رسد به شمارش همه آنها.
9- تمامی آنچه خداوند در تأمین نیازها و خواسته های بشر به او داده است، نعمت و احسان است.
و ءاتیـکم من کلّ ما سألتموه و إن تعدّوا نعمت الله لاتحصوها
از اینکه خداوند داده های خود به بشر (و ءاتیکم من کلّ ما سألتموه) را نعمت خوانده است (و إن تعدوا نعمت الله...)، مطلب فوق به دست می آید.
10- انسان، مورد لطف و عنایت خاص خداوند و دارای مقام و مرتبه ویژه در پیشگاه اوست.
و ءاتیـکم من کلّ ما سألتموه و إن تعدّوا نعمت الله لاتحصوها
11- تأمین همه نیازها و خواسته های وجودی انسان و برخوردار ساختن وی از نعمتهای بیشمار، دلیل توحید ربوبی خداوند
الله الذی خلق السموت و الأرض ... و ءاتیـکم من کلّ ما سألتموه و إن تعدّوا نعمت الله لاتحصوها
12- روحیه ستم پیشگی و ناسپاسی انسان، فلسفه دریغ نمودن خداوند از برآوردن تمامی درخواستها و تقاضاهای او
و ءاتیـکم من کلّ ما سألتموه ... إنّ الإنسـن لظلوم کفّار
برداشت فوق بر این اساس است که «من» در «من کلّ» برای تبعیض و مقصود از سؤال درخواست زبانی باشد و نیز جمله «إن الإنسان لظلوم کفّار» تعلیل برای جملات پیشین باشد.
13- انسان در برابر نعمتهای بیکران الهی، بسیار ستم پیشه و ناسپاس است.
و إن تعدّوا نعمت الله لاتحصوها إنّ الإنسـن لظلوم کفّار
«ظلوم» و «کفّار» صیغه مبالغه است و بر کثرت و فراوانی معنای خود دلالت دارد.
14- انسان به خویشتن ستمکار و در برابر نعمت و احسان، بسیار ناسپاس است.
و إن تعدّوا نعمت الله لاتحصوها إنّ الإنسـن لظلوم کفّار
مقصود از «ظلوم» بودن انسان، به قرینه بیان نعمتها و داده های الهی به وی، ظلم به خویشتن است.
15- شکر و سپاس در برابر نعمتهای الهی لازم است.
و إن تعدّوا نعمت الله لاتحصوها إنّ الإنسـن لظلوم کفّار
جمله «إن الإنسان لظلوم کفّار» در مقام بیان زشتی ستم و ناسپاسی نعمتهای الهی است، و این می رساند که شکر و سپاس در برابر نعمتهای الهی، امری لازم است; زیرا اگر لازم نبود، ترک آن زشت و ناپسند نمی نمود.
16- ناسپاسی در برابر نعمت و احسان، امری بس نکوهیده و ناپسند است.
و إن تعدّوا نعمت الله لاتحصوها إنّ الإنسـن لظلوم کفّار
17- کفران و ناسپاسی نعمتهای الهی، ظلم به خویشتن است.
و إن تعدّوا نعمت الله لاتحصوها إنّ الإنسـن لظلوم کفّار
18- سرشت انسان با نوعی از ظلم به خویشتن و ناسپاسی عجین است.
إنّ الإنسـن لظلوم کفّار
انسان
تأمین برخی از نیازهای انسان 4; تأمین نیازهای انسان 9، 11; صفات انسان 13، 14; طبع انسان 18; ظلم انسان 13، 14، 18; عجز انسان 8; فضایل انسان 6، 10; کفران نعمت انسان 13، 14; منشأ تأمین نیازهای انسان 1، 2، 3; نعمتهای انسان 6; نیازهای مادی انسان 5
توحید
دلایل توحید ربوبی 11
خدا
شناخت نعمتهای خدا 8; عطایای خدا 1، 4; علم غیب خدا 3; قدرت خدا 3; موارد احسان خدا 9; موارد نعمتهای خدا 9; وفور نعمتهای خدا 7، 13
خود
ظلم به خود 14، 17، 18
دعا
موانع اجابت دعا 12
شکر
اهمیت شکر نعمت 15
ظلم
آثار ظلم 12
کفران
آثار کفران نعمت 12، 17; سرزنش کفران نعمت 16; کفران نعمت 18; ناپسندی کفران نعمت 16
لطف خدا
مشمولان لطف خدا 10
نعمت
مشمولان نعمت 6
نیازها
منابع تامین نیازها 5؛ منشا نیاز به خدا 2؛ نیاز به خدا 2