تفسیر آیات قرآن کریم – سوره أحزاب – آیه 25 – کتاب تفسیر راهنما – تألیف آیت الله هاشمی رفسنجانی
وَرَدَّ اللَّهُ الَّذینَ کَفَرُوا بغَیْظِهِمْ لَمْ یَنَالُوا خَیْرًا وَکَفَی اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتَالَ وَکَانَ اللَّهُ قَوِیًّا عَزیزًا
و خداوند کافران را با خشمشان برگرداند در حالی که به هیچ خیری دست نیافتند و خدا [مشقّت] جنگ را از مؤمنان برداشت و خدا قویّ و عزّتمند است.
1 - پراکنده شدن احزاب متّحد از اطراف مدینه، به دست خداوند بود.
و ردّ اللّه الذین کفروا
2 - احزاب متّحد محاصره کننده مسلمانان در مدینه، همگی، کافر بودند.
و ردّ اللّه الذین کفروا
طبق آنچه در آغاز سوره آمد، احزاب گرد آمده برای جنگ با مسلمانان مدینه، از مشرکان و منافقان و یهودیان بودند، ولی خداوند از همه آنان، به «الذین کفروا» تعبیر کرده است و این، حکایت از کفر همگی آنان می کند.
3 - احزاب متّحد، در حالی از محاصره مدینه ناامید و پراکنده شدند که آکنده از خشم بودند.
و ردّ اللّه الذین کفروا بغیظهم
«باء» در «بغیظ» برای ملابسه است و «بغیظهم» حال برای موصول «الذین کفروا» است.
4 - طوفان و نیروهای نامریی در غزوه احزاب، از عوامل فروپاشی جبهه احزاب متّحد و پراکنده شدن آنان بود.
فأرسلنا علیهم ریحًا و جنودًا ... و ردّ اللّه الذین کفروا
بنابراین که «و ردّ اللّه» عطف بر آیه نُه (فأرسلنا علیهم...) باشد، نکته یاد شده به دست می آید.
5 - احزاب متّحد، از هجوم شان به مسلمانان، هیچ سود و نتیجه ای به دست نیاوردند.
و ردّ اللّه الذین کفروا ... لم ینالوا خیرًا
مراد از «خیر» به قرینه مقام، می تواند «ظفر و پیروزی» باشد و احتمال دارد که به قرینه آیاتی مانند «إنّه لحبّ الخیر لشدید» مراد از آن، مال باشد. برداشت بالا، براساس احتمال نخست است. احتمال دارد که تعبیر از «پیروزی کافران بر مسلمانان» به «خیر» طبق نظر کافران باشد.
6 - آکنده شدن احزاب متّحد از خشم و غضب، معلول ناکامی آنان در تلاش شان بود.
و ردّ اللّه الذین کفروا بغیظهم لم ینالوا خیرًا
«لم ینالوا خیراً» می تواند حال برای «الذین کفروا» باشد و احتمال دارد که برای بیان «بغیظهم» باشد. برداشت بالا، بنابر احتمال دوم است.
7 - خداوند، مسلمانان را از سختی جنگی که احزاب متّحد درصدد ایجاد آن بودند نگه داشت.
و کفی اللّه المؤمنین القتال
«کفی» در آیه متعدی به دو مفعول و به معنای «حسب» است; یعنی: «خداوند کفایت کرد مؤمنان را در جنگ». با توجه به آیه نُه همین سوره، مراد از «کفایت خدا برای جنگ مؤمنان»، فرستادن طوفان و سپاهیان نامریی برای درهم کوبیدن سپاه دشمن است.
8 - خداوند، مؤمنان مدینه را در روزهای سخت و وانفسای هجوم همه جانبه دشمن، یاری کرد.
إذ جاءوکم من فوقکم و من أسفل منکم و إذ زاغت الأبصـر ... هنالک ابتلی المؤمنون ... و ردّ اللّه الذین ...و کفی اللّه المؤمنین
9 - غزوه احزاب، بدون درگیری نظامی عمده، به سود مسلمانان پایان یافت.
و ردّ اللّه الذین کفروا بغیظهم لم ینالوا خیرًا و کفی اللّه المؤمنین القتال
10 - خداوند، همواره قوی (توانمند) و عزیز (با عزّت) است.
و کان اللّه قویًّا عزیزًا
11 - توان مندی خداوند، با عزّت و شکست ناپذیری او همراه است.
و کان اللّه قویًّا عزیزًا
«عزیزاً» می تواند خبر دوم برای «کان» باشد و می تواند صفت برای «قویّاً» باشد. بنابر احتمال دوم، نکته یاد شده به دست می آید.
12 - توان مندی خداوند، منشأ فراهم آمدن زمینه پراکنده شدن احزاب متّحد از اطراف مدینه
و ردّ اللّه الذین کفروا ... و کان اللّه قویًّا
«و کان اللّه...» به منزله تعلیل برای جمله «و ردّ اللّه الذین کفروا» است.
13 - عزّت و شکست ناپذیری خداوند، سر منشأ امداد او به مؤمنان مدینه برای نجات از شکست حتمی بود.
هنالک ابتلی المؤمنون و زلزلوا ... و ردّ اللّه الذین کفروا ... و کان اللّه ... عزیزًا
احزاب صدراسلام
بی ثمری لشکرکشی احزاب صدراسلام 5; عوامل شکست احزاب صدراسلام 4; غضب احزاب صدراسلام 3، 6; کفر احزاب صدراسلام 2; یأس احزاب صدراسلام 3
اسماوصفات
عزیز 10; قوی 10
خدا
افعال خدا 1، 7; امدادهای خدا 8، 13; عزت خدا 11، 13; قدرت خدا 11، 12
غزوه احزاب
پیروزی مسلمانان مدینه در غزوه احزاب 9; سختی غزوه احزاب 7; شکست احزاب صدراسلام در غزوه احزاب 1، 3، 6، 12; فرجام غزوه احزاب 9; قصه غزوه احزاب 9; نقش طوفان در غزوه احزاب 4; نیروهایی نامرئی در غزوه احزاب 4
کافران 2
مدینه
محاصره مدینه 2، 3; هجوم دشمن به مدینه 5
مسلمانان مدینه
امداد به مسلمانان مدینه 8، 13; حفظ مسلمانان مدینه از سختی 7; مشکلات مسلمانان مدینه 8