وَإِذْ قَالَت طَّائِفَةٌ مِّنْهُمْ یَا أَهْلَ یَثْرِبَ لَا مُقَامَ لَکُمْ فَارْجِعُوا وَیَسْتَأْذنُ فَرِیقٌ مِّنْهُمُ النَّبیَّ یَقُولُونَ إِنَّ بُیُوتَنَا عَوْرَةٌ وَمَا هِیَ بعَوْرَةٍ إِن یُرِیدُونَ إِلَّا فِرَارًا
و آن گاه که گروهی از آنان گفتند: ای اهل یثرب! [صحنه نبرد] جای ماندن شما نیست پس برگردید و گروهی از آنان از پیامبر اذن [رفتن] می خواستند و می گفتند: خانه های ما بی حفاظ است، در حالی که آنها بی حفاظ نبود [و] آنان جز اراده فرار نداشتند.
1 - عده ای از منافقان، مسلمانان شرکت کننده در غزوه احزاب را، به ترک جهاد وسوسه می کردند.
و إذ قالت طائفة منهم یـأهل یثرب لامقام لکم فارجعوا
2 - منافقان برای ماندن مسلمانان به همراه پیامبر(ص) در غزوه احزاب ـ باتوجه به هجوم دشمن ـ وجهی منطقی قائل نبودند و آنان را به ترک غزوه، دعوت می کردند.
قالت طائفة منهم یـأهل یثرب لامقام لکم فارجعوا
3 - منافقان مدینه، به مسلمانان وانمود کردند که شکست شان در غزوه احزاب حتمی است.
و إذ قالت طائفة منهم یـأهل یثرب لامقام لکم فارجعوا
4 - منافقان، به نفع جبهه احزاب متّحد، برای درهم شکستن جبهه مسلمانان، فعالیت تبلیغاتی داشتند.
و إذ قالت طائفة منهم یـأهل یثرب لامقام لکم فارجعوا
5 - منافقان، در غزوه احزاب، برای وادار کردن مؤمنان به ترک اسلام و روی آوردن به کفر، تلاش می کردند.
یـأهل یثرب لامقام لکم فارجعوا
برداشت بالا، بر این احتمال است که مراد از «لامقام لکم» ماندن در دین رسول اللّه و مراد از «فارجعوا» دعوت به رجوع به کفر باشد.
6 - یثرب، نام پیشین مدینه پیامبر است.
یـأهل یثرب
7 - منافقان، به نام سابق مدینه، علاقه مند بودند و از نامگذاری آن شهر به «مدینة النبی» ناخرسند بودند.
یـأهل یثرب
با توجه به این که نام مدینه، در آیه صدو بیست از سوره توبه و آیه شصت از سوره احزاب آمده و در این جا، از قول منافقان، آن شهر به نام سابق اش خوانده شده، نکته بالا به دست می آید.
8 - برخی از منافقان و بیماردلان مدینه، از پیامبر(ص) برای ترک جهاد در غزوه احزاب، به بهانه ناامن بودن خانه و کاشانه شان، مصرّانه اجازه می خواستند.
و یستئذن فریق منهم النبیّ یقولون إنّ بیوتنا عورة
مراد از «عورة» در آیه، مستحکم نبودن خانه و قابل ورود بودن آن برای هر کس است که بخواهد وارد شود(مفردات راغب).
9 - پیامبراکرم(ص) فرمانده و تصمیم گیر اصلی در غزوه احزاب بود.
و یستئذن فریق منهم النبیّ
10 - در سپاه مسلمانان، به هنگام غزوه احزاب، نظمی استوار، حاکم بود. به گونه ای که منافقان نیز خود را ملزم به رعایت آن می دانستند.
و یستئذن فریق منهم النبیّ
11 - مستحکم نبودن خانه و کاشانه، بهانه منافقان و افراد بیماردل برای گریز از جهاد در غزوه احزاب بود.
و یستئذن فریق منهم النبیّ یقولون إنّ بیوتنا عورة و ما هی بعورة إن یریدون إلاّ فرارًا
12 - خانه و کاشانه مجاهدان شرکت کننده در غزوه احزاب، خلل ناپذیر و دارای استحکام بود.
یقولون إنّ بیوتنا عورة و ما هی بعورة
13 - خانه و زندگی، از جمله نگرانی انسان است و وابستگی به آنها، باعث تزلزل در جهاد می شود.
یقولون إنّ بیوتنا عورة و ما هی بعورة
14 - زندگی و امنیت فکری، امری حیاتی برای انسان ها است.
و یستئذن ... یقولون إنّ بیوتنا عورة
از این که منافقان، خانه و کاشانه خود را بهانه می گیرند تا به وسیله آن، جهاد را ترک کنند، نشان می دهد که زندگی و داشتن امنیت خاطر درباره آن، امری حیاتی است.
15 - فرار از جبهه جهاد، امری مذموم و ناپسند است.
یقولون إنّ بیوتنا عورة و ما هی بعورة إن یریدون إلاّ فرارًا
16 - ترس و واهمه، باعث می شود که از انسان در صورت محذور داشتن، رفتاری غیر صادقانه سرزند.
یـأهل یثرب لامقام لکم فارجعوا و یستئذن فریق منهم ... یقولون إنّ بیوتنا عورة و ما هی بعورة إن یریدون إلاّ فرارًا
از بهانه گیری منافقان برای فرار از جهاد، به دست می آید که آنان، از طرفی می ترسیدند و از طرفی نمی توانستند معرکه جنگ را ترک کنند. نفس بهانه گیری به جای موضع گیری صریح، رفتاری غیر صادقانه از روی ترس است.
17 - منافقان مدینه، فاقد شخصیت لازم برای موضع گیری صریح و شفاف بودند.
قالت طائفة ... و یستئذن فریق منهم ... یقولون إنّ بیوتنا عورة و ما هی بعورة إن یریدون إلاّ فرارًا
از این که منافقان، به جای موضع صریح درباره عدم شرکت در جهاد، خانه و کاشانه را بهانه می گیرند تا از جهاد بگریزند، می فهمیم که آنان از شخصیت توان مندی برخوردار نبودند.
18 - وحی، نیات منافقان را در رخصت خواهی شان از پیامبر(ص) آشکار کرد.
و إذ قالت طائفة منهم یـأهل یثرب لامقام لکم ... و یستئذن ... إن یریدون إلاّ فرارًا
19 - منافقان، پیشگامان تزلزل و اضطراب و فرار از غزوه احزاب بودند.
هنالک ابتلی ... و زلزلوا زلزالاً ... و إذ یقول المنـفقون ...إنّ بیوتنا عورة ... إن یریدون إلاّ فرارًا
20 - «عن عبداللّه الحلبی عنه(ع): إنّهم قالوا «إنّ بیوتنا عورة...» فأکذبهم اللّه قال: «و ما هی بعورة...» و هی رفیعة السمک حصینة;(1)
از عبداللّه حلبی، از امام(ع) نقل شده که منافقان گفتند: خانه های ما بی حفاظ است. خداوند آنان را تکذیب کرد و فرمود: «و ما هی بعورة...» و آن خانه ها، دارای دیوارهای بلند و محکم بود.»
ارتداد
دعوت به ارتداد 5
امنیت
اهمیت امنیت 14
ترس
آثار ترس 16
جهاد
آسیب شناسی جهاد 13; اجازه ترک جهاد 8، 18; عوامل سستی در جهاد 13; فرار از جهاد 11; ناپسندی فرار از جهاد 15
رفتار
پایه های رفتار 16
روایت 20
علایق
آثار علاقه به خانه 13
عمل
عمل ناپسند 15; عوامل عمل ناپسند 16
غزوه احزاب
اضطراب منافقان مدینه در غزوه احزاب 19; امنیت خانه مجاهدان غزوه احزاب 12; بیماردلان مدینه در غزوه احزاب 8، 11; تلاش منافقان مدینه در غزوه احزاب 5; شکست در غزوه احزاب 3; فرمانده غزوه احزاب 9; قصه غزوه احزاب 1، 2، 3، 4، 5، 8، 9، 10، 11، 12، 19; مسلمانان مدینه در غزوه احزاب 1، 2; منافقان مدینه در غزوه احزاب 1، 4، 8، 11، 20; نظم سپاه مسلمانان مدینه در غزوه احزاب 10
محمد(ص)
فرماندهی محمد(ص) 9
مدینه
بهانه جویی بیماردلان مدینه 8، 11؛ تاریخ مدینه 6; نام پیشین مدینه 6
مسلمانان مدینه
تشویق مسلمانان مدینه به ترک جهاد 1، 2
منافقان
اجازه خواهی منافقان 18; افشای منافقان 18
منافقان مدینه
بهانه جویی منافقان مدینه 8، 11، 20; بی شخصیتی منافقان مدینه 17; بینش منافقان مدینه 3; تلاش منافقان مدینه علیه مسلمانان 4; خانه های منافقان مدینه 20; منافقان مدینه و غزوه احزاب 2، 3; منافقان مدینه و نامگذاری مدینه 7; نقش منافقان مدینه 3; نیت منافقان مدینه 18
ناامنی
بهانه ناامنی 11
وحی
نقش وحی 18
یثرب 6
پی نوشت ها :
1 - تفسیر عیاشی، ج 2، ص 103، ح 98; نورالثقلین، ج 4، ص 243، ح 36.