حدیث دیگران
  • صفحه اصلی
  • حدیث دیگران
  • تصمیمات مهم هاشمی برای حل مشکلات امروز

تصمیمات مهم هاشمی برای حل مشکلات امروز

حسین علایی (عضو هیأت علمی دانشگاه امام حسین (ع))

  • تهران
  • شنبه ۳ شهریور ۱۳۹۷
روش ایشان هم در برخورد با موضوعات و مشکلات، «روش حل مساله» بود. در مواجهه با هر مسأله‌ای، می‌پرسید چگونه این را باید حل کنیم. در دوران جنگ، اولویت جنگ برایشان از آن جهت بود که بتوانیم به‌گونه‌ای آن را تمام کنیم که پس از آن، به بازسازی و سازندگی برسیم.

بسم الله الرحمن الرحیم. در این جلسه که به یاد بزرگ‌مرد تاریخ ایران حضرت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی برگزار شده، از حوزه‌های مختلفی می‌توان راجع به تفکر و روش مدیریتی ایشان صحبت کرد. 
برداشتی که من از آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در دوران جنگ و بعد از آن داشتم، مربوط به چند ویژگی ایشان می‌شود؛ ایشان «به دنبال پیشرفت ایران بود». معتقد بود اولویت کشور، پیشرفت و توسعه ایران است. توسعه و پیشرفت ایران را برای این می‌خواست که ایران که در آن انقلاب شده و این انقلاب، نظامی را به نام اسلام حاکم کرده است، اگر بتواند الگو بشود، باعث پایداری انقلاب در داخل کشور می‌شود و باعث می‌شود دیگر کشورهای اسلامی از ما به‌عنوان یک تجربه موفق در کنار زدن نظام شاهنشاهی و برپایی نظام مردمی بهره بگیرند. اما اگر نتوانیم ایران را به‌عنوان الگو هم در حوزه اخلاق و هم در حوزه اقتصاد و توسعه به مردم دنیا نشان دهیم، از همین جا آفت شروع خواهد شد و دچار مشکلات بزرگی می‌شویم که برای حفظ انقلاب بحران‌ساز خواهد بود.
روش ایشان هم در برخورد با موضوعات و مشکلات، «روش حل مساله» بود. در مواجهه با هر مسأله‌ای، می‌پرسید چگونه این را باید حل کنیم. در دوران جنگ، اولویت جنگ برایشان از آن جهت بود که بتوانیم به‌گونه‌ای آن را تمام کنیم که پس از آن، به بازسازی و سازندگی برسیم. مسأله ایشان این بود که آیا می‌توانیم از جنگ به‌گونه‌ای سربلند بیرون بیاییم که پایه‌ای برای دوران بازسازی و سازندگی شود. به همین خاطر بود که نگاه ایشان در دوران جنگ و پایان جنگ، با نگاه دیگران متفاوت بود. ایشان هر عملیاتی را به‌عنوان راهکاری پایان دادن به جنگ نگاه می‌کرد تا بتوانیم به سمت بازسازی و پیشرفت برویم. 
اهل تصمیم‌گیری‌های بزرگ بود. مسائل کشور را اولویت‌بندی می‌کرد و برای اولویت‌های بزرگ، تصمیمات بزرگ می‌گرفت. هرجا به خودش مربوط بود، تصمیم می‌گرفت و هرجا به دیگران مربوط بود به اخذ تصمیم کمک می‌کرد. مسأله جنگ به امام مربوط می‌شد، خیلی از مسائل دیگر که به رهبری مربوط می‌شد، کمک می‌کرد که آن تصمیمات بزرگ گرفته شود. 
امروز در کشور سه چهار مساله بزرگ و اساسی داریم که باید برای آنها تصمیم گرفته شود. بعضی از آنها در دوران آقای هاشمی تصمیمات مربوط به آنها گرفته شده است. یکی از مسائل ما این است که ما در دنیای فعلی به روابط بین‌الملل چگونه نگاه می‌کنیم و جایگاه‌مان را در جهان کجا تعریف کرده‌ایم، چگونه می‌خواهیم در جهانی که آمریکایی‌ها به دنبال حاکمیت واحد در آن هستند و بسیاری از کشورها را مدیریت می‌کنند زندگی کنیم. من فکر می‌کنم یکی از مسائلی که در ذهن آیت‌الله هاشمی بود این بود که ما موضوع آمریکا را چگونه می‌خواهیم حل کنیم و چه راه و روشی برای حل آن داریم. الان هم یکی از مسائلی که ما داریم، بحرانی است که ترامپ می‌خواهد برای ایران ایجاد کند و از برجام خارج شده تا فضای جدیدی را به وجود بیاورد. من خیلی جاها می‌دیدم که این دغدغه ایشان است. الان هم بنظرم یکی از مسائل مهم این است که باید تئوری‌های گوناگون برای حل این مسأله ارائه شود و مشخص کنیم این موضوع را چگونه می‌خواهیم حل کنیم و چگونه می‌خواهیم در این جهان جایگاه خود را تعریف کنیم و از ابزار دیپلماسی برای ارتقای جایگاه ایران استفاده کنیم. 
مسأله دیگری که خیلی مهم بوده و هست، نگاه ما به اقتصاد است. ما مسائل مختلفی در حوزه اقتصادی داریم. همانطور که مهندس ترکان فرمودند، در هر دوره ریاست جمهوری، نقدینگی ما نسبت به اول آن دوره، سه برابر شده است. اگر آمارها را نگاه کنید تقریبا این اتفاق تکرار شده است و نقدینگی به جای اینکه در خدمت تولید باشد تبدیل می‌شود به یک سیل بنیان‌افکن که قیمت ارز را تا سه برابر افزایش دهد. یادم هست در همین دوران اخیر قبل از ارتحال ایشان، بعضی وقت‌ها به مناسبت‌هایی که خدمت ایشان می‌رسیدیم یکی از موضوعاتی که همواره دغدغه‌شان بود، این بود که چگونه است ما نقدینگی بزرگی در اختیار داریم اما کارخانجات ما برای تولید دچار کمبود نقدینگی هستند. دنبال این بودند و طرح‌هایی را ارائه می‌کردند. در یکی از جلسات از آقای مجید قاسمی که قبلا رئیس بانک مرکزی بودند، سؤال کردند چگونه نمی‌توانیم این نقدینگی را به سمت تولید ببریم. من فکر می‌کنم یکی از مسائلی که ایران را دچار مشکلات اقتصادی کرده، موضوع نگاه به اقتصاد است. هنوز ما تکلیف‌مان را از نظر نخبگی نسبت به اقتصاد روشن نکرده‌ایم؛ آیا اقتصاد آزاد و رقابتی را می‌پذیریم، اقتصاد دولتی را تا چه حد قبول داریم. یارانه‌ها که یکی از بزرگترین معضلات ما هست، می‌بینیم که همچنان مشکل‌ساز است و تکلیف ما با آن روشن نیست. حتی وقتی کسانی سر کار می‌آیندکه به اقتصاد یارانه‌ای اعتقاد ندارند ولی باز تصمیمات غلط گذشته در دوره آنها هم ادامه پیدا می‌کند. شاید علت این مسأله این باشد که نگاه به اقتصاد هنوز بین نخبگان ایران محل اجماع نیست. آقای هاشمی خیلی در این زمینه پیگیری می‌کرد که چطور می‌شود در این زمینه چاره‌اندیشی کرد. اگر یادتان باشد در دوران سازندگی کنار گذاشتن نظام جیره‌بندی که یادگار دوران جنگ بود، یکی از معضلات بزرگ آقای هاشمی بود؛ در نهایت هم ایشان بخشی از آن را توانستند حل کنند ولی بخشی باقی مانده و هنوز ما مسأله داریم.
از طرفی، ایشان واقع‌گرا بود؛ به این معنا که همه مسائل را طبق واقعیت بررسی می‌کرد و هم خودش خوب دریافت می‌کرد. به دیگران هم کمک می‌کرد که بتوانند مسأله را درست ببینند. 50درصد حل مسأله را ارزیابی و فهم درست مسأله می‌دانست. جزو کسانی بود که بیشترین دیدار را با افراد مختلف داشت تا درباره یک مسأله بتواند به ارزیابی درستی برسد. مثلا در حوزه نظامی در بین سران کشور از جمله کسانی بود که جزئیات مسائل را نظامی سعی می‌کرد بفهمد تا بتواند تصمیم بگیرد. 
در یکی از جلسات که سران مملکت در آن حضور داشتند، ایشان در تاکتیک یک عملیات بحث می‌کرد، بعضی دوستان گفتند که بخشی از سنگرهای خط مقدم را با تفنگ 106 می‌زنیم. یکی از سران قوا که در جلسه بود، فکر کرد تفنگ 106 یک تفنگ انفرادی کوچک است. یادم هست آقای هاشمی در آن جلسه برای آن مسئول عالی‌رتبه توضیح داد که تفنگ 106 دارای چه ویژگی‌هایی است. هم به جزئیات وارد می‌شد و هم سعی می‌کرد از جزئیات برای فهم مسائل کلان استفاده کند. 
هاشمی‌رفسنجانی دارای تفکر ایستا نبودند. هاشمی رفسنجانی سال 57 همان با هاشمی رفسنجانی سال 68 و سال 75 و اواخر عمر یکی نبود. متناسب با تحولات جامعه و دنیا، در اندیشه و رفتار و تصمیم‌گیری تحول در خود ایجاد می‌کرد. خیلی افکار و دیدگاه‌هایشان در گذر زمان تغییر کرد و این حسن نگاه و رفتار ایشان بود. نمی‌گفت همان چیزی که قبلا می‌گفتیم درست است و باید همان را ادامه بدهیم. فرصت نیست و الا من مصادیق تغییر دیدگاه ایشان را در مسائل مختلف از جمله درباره ساختار اداره کشور و نوع تصمیم‌گیری‌ها عرض می‌کردم. ایشان همان‌طور که گفتم غیر از اینکه افراد مختلف با تفکرات مختلف را برای مشورت دعوت می‌کرد، شاید بین مسئولان کشور جزو معدود افرادی بود که اگر کسی در سراسر کشور نظری و دیدگاهی داشت که می‌خواست به ایشان برساند، امکان ملاقات و دیدار داشت و حرف‌ها را می‌شنید. هر وقت به دفتر ایشان می‌رفتم افراد متنوع و مختلفی را می‌دیدم که در آنجا حضور پیدا کرده بودند و در شرایط سخت سیاسی افرادی را در آنجا می‌دیدیم که شاید خیلی‌ها به‌خاطر امنیت خودشان حاضر نبودند حتی اینها از کنارشان رد شوند.
نکته دیگری که خیلی در زمامداران مهم است و در آقای هاشمی وجود داشت، ایشان هم از ایران و ظرفیت‌هایش شناخت خوبی داشت و خیلی جاها را از نزدیک دیده بود، هم از وضعیت بین‌المللی اطلاعات درستی داشت و شرایط واقعی را می‌دید. از این جهت دنبال توانمندسازی ایران بود. بسیاری از ظرفیت‌های صنعتی در دوران ایشان پایه‌گذاری شد. بسیاری از زیربناهایی که امروز مبنای قدرت دفاعی ما هست و به آنها افتخار می‌کنیم، زمان آقای هاشمی رفسنجانی پایه‌گذاری شد. ما قدرت موشکی را از زمان ایشان داریم، ما صنعت هوایی و ساخت هواپیما را از زمان آقای هاشمی داریم که متأسفانه ادامه پیدا نکردند. بسیاری از ظرفیت‌های خوب برای توانمندسازی ایران از زمان آیت‌الله هاشمی شکل گرفت که باید ادامه پیدا کنند. 
در پایان می‌گویم کاش آقای هاشمی دستور تثبیت ارز را نمی‌دادند چون ما هنوز هم نفهمیدیم که باید ارز را تثبیت کرد یا قیمت ارز باید در بازار تعیین شود. 

میزگرد چالش‌های امروز و راهکارهای هاشمی

منبع: از دفاع تا رفاه