ایلنا نوشت:
مراسم تشییع پیکر آیتالله هاشمی با حواشی خاصی همراه بود. بخش عمدهای از این حواشی در سایه حضور برخی شخصیتهای سیاسی در میان جمعیت اتفاق میافتاد. ازجمله آنها اعتراضاتی بود که مردم حاضر در مراسم پس از دیدن رئیس سازمان صداوسیما از خود نشان دادند. در این مراسم؛ منتقدان درحالیکه به شدت علی عسگری و سازمان متبوعش را به باد انتقاد گرفته بودند؛ شعارهایی علیه عملکرد رسانه ملی که بیمحابا آن را میلی مینامیدند؛ سرداده بودند. جمعیتی که عسگری را در میان گرفته بودند و سعی در نزدیک شدن به وی را داشتند درحالیکه با فشار محافظان وی بلافاصله از او پراکنده میشدند؛ جملاتی از این دست را با صدای بلند میگفتند: شورش را درآوردهاید.... این چه وضع برنامهسازی هست... یکجانبهگرایی را بس کنید.. دشنام به هاشمی را بس کنید... اعتراضات به حدی بود که علی عسگری وادار به واکنش شد و به خبرنگار ما گفت: "ما انتقادها را روی چشم میگذاریم و سعی میکنیم نسبت به انتقادها، عملکردمان را اصلاح کنیم."
در سالهای اخیر بردن نام برخی از مسئولان و مدیران سیاسی کشور از رسانه ملی بهقدری جرم محسوب میشده که عملا مدیران این رسانه در دورههای قبل؛ سعی در حذف کامل آنها از تاریخ انقلاب ایران را داشتهاند. آقایان هاشمی رفسنجانی و رئیس دولت اصلاحات از این شمارند. در همین زمینه با «مرتضی میرباقری» معاون سیمای سازمان صداوسیما گفتگو کرده و نظر او را در رابطه با اتخاذ موضع این سازمان در روزهای آتی نسبت به آیتالله هاشمی و تغییر رویکردهای رسانه ملی درباره این شخصیت سیاسی بعد از درگذشتش و همچنین نحوه پرداخت به چهرههای دیگری که هنوز مغضوب صداوسیما هستند؛ پرسیدهایم.
صداوسیما در ایامی که از درگذشت آقای هاشمی میگذرد به بهانههای مختلف به ایشان و فعالیتهایشان میپردازد؛ رویکردی که مخاطبان از صداوسیما به ویژه پس از سال 88 از این رسانه انتظار نداشتند. روز گذشته آقای عسگری به اعتراض مردم خشمگین از سانسور صداوسیما در پوشش خبری این رسانه، که در تشییع پیکر آیتالله هاشمی حضور داشتند واکنش نشان داد. اما واقعیت این است که آقای هاشمی تا امروز در برنامهسازیها و مستندهای سیاسی که به هر دلیل از صداوسیما پخش شده و به مرور تاریخ انقلاب میپرداخته؛ کاملا سانسور شده است. نه تصویر؛ نه فیلم و نه سخنرانیها و گفتگوهای ایشان هیچ بازتابی در رسانه ملی نداشته گویی که ایشان اصولا در تاریخ انقلاب اصلا حضور نداشتهاند. اما رسانه ملی به همین مقدار هم بسنده نکرد بلکه در تمام این سالها آشکارا به تخریب این شخصیت سیاسی میپرداخت و هرگز نه به او و نه خانوادهاش امکان دفاع داده نشد. حالا مردم میپرسند چرا با مرگ آیتالله رسانه ملی رویکرد خود را عوض کرده است. آیا داستان بر منوال همان ضربالمثل معروف است که سرخپوست خوب سرخپوست مرده است؟!
آنچه اتفاق افتاد ایجاب میکرد برای تقدیر باشکوه از زحمات ایشان رسانه ملی وارد عرصه شود و مدیریت کار رسانهای را به عهده بگیرد و اجازه ندهد رسانههای معاند از این ماجرا سوءاستفاده کنند یا کسانی که از مصالح و منافع ملی و مصلحت کشور آگاهی جامع ندارند؛ صحنه را خراب کنند تا یک تکریم باشکوه از ایشان برگزار نشود. این وظیفه ما بود. در دورهای که ما آمدیم یعنی در دورهای که آقای علی عسگری؛ مسئولیت کار را در صداوسیما برعهده گرفتند؛ مناسبت و موقعیتی نبوده که در رابطه با آیتالله هاشمی مساله تخریب بخواهد صورت بگیرد. مثلا در رابطه با رحلت آیتالله مهدوی کنی، برنامهای از آقای هاشمی ضبط شده بود که پخش شد و ایشان در آن برنامه حضور داشتند و نقطه نظرات خاص خودشان را هم ابراز کردند. یعنی این اتفاق در دورهای افتاد که ما مدیریت را انجام میدهیم.
سیاست ما درمورد دهه فجر و انقلاب هم همچنان استفاده از ظرفیت فکری و آرشیوی است که در رابطه با ایشان داریم. موضعی هم که سهشنبه 21 دی رئیس سازمان در رابطه با آیتالله هاشمی اعلام کرد نیز موضع رسمی سازمان صداوسیماست. به امید خدا باید با شرایطی که پیش میآید و تصمیمیاتی که گرفته میشود؛ عملکرد این رسانه به محک گذاشته شود تا ببینیم قضاوت به چه صورتی است.
شاید در دورههای پیش از مدیریت آقای علیعسگری حذف تصویر آقای هاشمی در صداوسیما پررنگتر بود اما مردم قضاوت کلی درباره عملکرد این رسانه دارند. آنها میگویند صداوسیما تاریخ انقلاب را از سال 88 تاکنون به کلی تحریف کرده. میپرسند چه کسی پاسخگوی این تحریف است؟ امروز چطور میتوان مستندسازان یا برنامهسازانی که با دستودلبازی به راحتی تاریخ را تحریف کردهاند؛ مورد اتهام و مواخذه قرار داد؟ چگونه است که هنوز مجریانی که دشمنی آنها با برخی شخصیتهای سیاسی مشهود است؛ برنامههای مهم این رسانه را راهبری میکنند. آقای علی عسگری برای این جریان چه پاسخی دارد؟
ما در هر صورت یقینا براساس همان مسیری که مصالح عمومی نظام و مردم ایجاب کند؛ حرکت میکنیم. هرچند امکان دارد فراز و فرودهایی به انحای مختلف وجود داشته باشد. شاخص عمده عبارت از این است که مصالح کلان کشور مدنظر قرار بگیرد و از ظرفیتهای مسئولان کشور در زمینه آنچه که باعث انسجام ملی و باعث اقتدار ما در مقابل بیگانگان میشود، بسته به مواضعشان استفاده کنیم. یقینا با اتفاق میمونی که در این چند روز در استقبال از آقای هاشمی رفسنجانی صورت گرفت و همه اقشار مردم به صحنه آمدند، قطعا ما از مجموعه مواضع ایشان که در ظرفیت آرشیوی ما موجود است؛ استفاده میکنیم. میشود گفت بیش از نود درصد این آرشیو ظرفیتی است که در آنها کاملا مواضع ایشان با مواضع اساسی و کلان کشور همخوانی دارد و از آن بیش از پیش استفاده میکنیم. قطعا استفاده ما در سازمان صداوسیما از ظرفیت آیتالله هاشمی با این اقبالی هم که انجام گرفته؛ بیش از پیش انجام خواهد گرفت.
مشابه همین برخورد با رئیس دولت اصلاحات و آقای سیدمحمد خاتمی هم انجام میگیرد. شاید درست باشد که آقای خاتمی امروز مورد تائید بخشی از نظام نیست اما او هشت سال رئیسجمهور کشور بوده و احترام و حفظ شان ایشان برای همه ازجمله رسانهای که نام ملی را بر پیشانی خود دارد؛ واجب است. چگونه است که هشت سال ریاستجمهوری ایشان در روایتهای صداوسیما هیچ جایی در تاریخ معاصر ما ندارد؟ آیا خدایی نکرده باید اتفاقی مشابه آنچه برای آقای هاشمی افتاد؛ برای ایشان بیفتد تا ایشان هم اجازه حضور در روایت تاریخ معاصر ایران را در تلویزیون رسمی کشور پیدا کنند؟
ما امیدواریم کسانی که فرصتها و مسئولیتهایی در کشور داشتند؛ همچنان فرصت خدمت کردن به مردم را داشته و این زمان برای آنها تداوم پیدا کند. براساس قانون اساسی، چارچوبهایی که نظام دارد و براساس قوانینی که وجود دارد؛ رعایت اصول، قوانین و مصالح، توسط افراد و بزرگانی که دورههایی نمایندگی مردم را برعهده داشتند و کارهای افتخارآمیزی انجام دادند؛ زیبندهتر و ضروری است. اگر تخلفی بخواهد توسط کسی که مورد اقبال افکار عمومی بوده صورت بگیرد؛ امکان دارد ضربه جبرانناپذیری به کشور وارد شود؛ و وقتی مواضع ایشان با مصالح عمومی کشور تطبیق نداشته باشد؛ گرفتاری به وجود میآید. این خود آقایان هستند که شرایطی را فراهم میکنند تا چگونگی حضور آنها در رسانههای ملی کشور تغییر یابد.
آیا این تغییر مواضع به منزله حذف آنها از تاریخ است؟
نکتهای که وجود دارد؛ این است که رسانه نیست که تعیین میکند چه کسی در آن حضور پیدا کند یا نکند. اگر کسانی که مسئولیت دارند و وزیر و وکیلاند؛ همچنان مسیرشان به گونهای باشد که خطوط قرمز و مصالح اصلی نظام را رعایت کنند و دشمن از آنها سوءاستفاده نکند، تریبونهای ملی همچنان در اختیارشان است. ما امیدواریم واقعا شرایط به گونهای باشد که تمام کسانی که مورد اقبال مردم بودند، هستند و انشالله خواهند بود، همانطور که مورد اقبال هستند به مصالح و منافع اساسی درازمدت کشور توجه کنند. شما خبرنگار هستی و به مسائل اشراف داری. میدانید که دشمن به طرق مختلف تلاش میکند تا از ظرفیتهای کسانی که در چشم مردم و مورد اقبال آنها هستند؛ سوءاستفاده کند. این سوءاستفادهها به هر میزانی که انجام بگیرد، محدودیتهایی به نحوی از انحا به وجود میآورد. به هر صورت کشور دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی دارد و به صور مختلف کشورداری ایجاب میکند که دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی ما انواع ارتباطاتی که وجود دارد را مورد توجه قرار بدهد.
لطفا بیشتر توضیح دهید؟
شاید لازم نباشد بسیاری از مسائل درمعرض دید و اطلاع عمومی مردم قرار بگیرد ولی این اطلاعات را دستگاههای اطلاعاتی و نظامی و امنیتی کشور دارند. متاسفانه بعضا میبینیم کسانی که در مراحلی مورد اقبال بودند به این امر توجه نمیکنند و بعضا مورد سوءاستفاده قرار میگیرند. اینجا برای اینکه مصالح نظام حفظ شود؛ تصمیماتی اتخاذ میشود. این همان زیرکی و درایت و تدبیری است که کسانی که مورد اقبال هستند باید داشته و مراقبتهای ویژهای کنند. امام (ره) در مورد آقای منتظری فرمودند که دشمن با دهها واسطه حرفهای خودش را از زبان ایشان مطرح میکند. این کلام مکتوب امام است. یعنی دشمن صدها افراد و حلقهها را واسطه میکند تا حرفی که میخواهد بزند بیان کند چون دشمن اگر حرفش را از زبان خودش بزند که مورد پذیرش قرار نمیگیرد؛ میآید از زبان کسی که وجاهت دارد میزند. اینها را دستگاههای امنیتی و وزارتی و اطلاعاتی کشور میتوانند مراقبت و شناسایی بکنند و بعضا گرفتاریهایی به وجود میآید و کسانی که محبوبیت داشتند و مورد اقبال بودند مورد طمع دشمن قرار گرفتند و در زمین دشمن هم احیانا بازی کردند بدون اینکه ارادهای جدی هم خودشان داشته باشند. ما امیدواریم که واقعا همه ظرفیتهایی که در نظام از اول انقلاب به وجود آمده این درایت را داشته باشند و رسانه ملی هم یقینا به وظایف خودش عمل میکند.
متوجه منظورتان درباره شرایط امروز سیدمحمد خاتمی و به قول خودتان محدودیتها هستم اما بخش دیگر صحبتم درباره روایت تاریخ انقلاب تا امروز است که نمیتوان هشت سال ریاست جمهوری را انکار یا حذف کرد حتی اگر به قول شما مواضع کنونی رئیسجمهور پیشین با خواست امروز شما متفاوت باشد.
{آرشیو تاریخی} در رابطه با ایشان {سیدمحمد خاتمی} و کسان دیگر حتما مورد استفاده قرار میگیرد و هیچ محدودیتی در این زمینه نیست. در بسیاری از مستنداتی که در رسانه ملی پخش میشده و میشود؛ حضور افراد بهعنوان نقش تاریخی که در دوره خودشان داشتند؛ هیچ وقت مورد انکار قرار نمیگرفته است. این در آینده هم مورد توجه است.