حدیث دیگران
  • صفحه اصلی
  • حدیث دیگران
  • به تفکر «هاشمی» هنوز هم نیاز داریم

به تفکر «هاشمی» هنوز هم نیاز داریم

  • سه شنبه ۲۱ دی ۱۳۹۵

شرق: عملکرد سردار سازندگی را در اقتصاد بی‌نظیر و فوق‌العاده می‌داند. اکبر ترکان که در دولت اول آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی، وزیر دفاع و در دولت دوم، بر کرسی وزارت راه‌وترابری نشسته بود، می‌گوید سردار سازندگی پس از جنگ تحمیلی، لباس رزم را درآورد و لباس کار به تن کرد. آیت‌الله به‌خوبی توانست اقتصاد دولتی را به اقتصاد آزاد تبدیل کند. راهی که به‌شدت پیچیده و دشوار بود. او در پاسخ به انتقاداتی که نسبت به عملکرد دولت هاشمی‌رفسنجانی وارد می‌شد، نیز می‌گوید انتقاداتی که مطرح می‌شود، در سطح بسیار نازلی است: «در دولت دوم هاشمی‌رفسنجانی به‌علت کمبود منابع، تعدادی از دستگاه‌ها به سرمایه‌گذاری خارجی رجوع کردند.

 این دستگاه‌ها در بهره‌گیری از فاینانس‌های خارجی، از فاینانس کوتاه‌مدت استفاده کردند، اما در سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت از آن بهره بردند و قبل از اینکه این سرمایه‌گذاری‌ها به بازدهی برسد، موعد بازپرداخت فاینانس فرارسید و آنها نتوانستند آن را بازپرداخت کنند. این اشتباه اساسی بود که در دوران دوم دولت ایشان، اتفاق افتاد. این کار موجب سکته‌ای در حوزه سرمایه‌گذاری خارجی شد که البته سال‌های آخر دولت هاشمی‌رفسنجانی، پشت سر گذاشته شد». او البته به انتقاد دیگری درباره شکاف بین فقیر و غنی هم این‌گونه پاسخ می‌دهد: «حقیقتاً آقای هاشمی‌رفسنجانی مدافع بخش خصوصی بود. وقتی سیاست‌های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی از سوی رهبری ابلاغ شد، برخی نزد رهبر رفته بودند و انتقاد کرده بودند که این کار موجب می‌شود عده‌ای پولدارتر شوند. آقا گفته بودند چنین کردیم که این اتفاق بیفتد.

 قرار است مبنا بر رقابت باشد. در رقابت عده‌ای جلوتر می‌افتند و این طبیعی است». او که اکنون دبیر شورای هماهنگی مناطق آزاد تجاری- صنعتی و ویژه اقتصادی است، از آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی به‌عنوان بنیان‌گذار مناطق آزاد ایران یاد می‌کند. به گفته او: «ایده و قانون مناطق آزاد در زمان آقای هاشمی‌رفسنجانی به تصویب رسید و فعالیت مناطق آزاد در سه منطقه قشم، کیش و چابهار آغاز شد». ترکان نواندیشی این سیاست‌مدار را در تمامی بخش‌های فعالیتش، امری می‌داند که در راه توسعه اقتصادی ایران نیازمند آن است. به گفته او: «اثر هاشمی‌رفسنجانی بر ایران، فراتر از اقتصاد است. تفکر آقای هاشمی‌رفسنجانی در نواندیشی، آن چیزی بود که برای بازسازی پس از جنگ و توسعه اقتصادی به آن نیاز داشتیم و هنوز هم به آن نیاز داریم».

سؤال) اندیشه‌های آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در حوزه اقتصاد را چگونه تحلیل می‌کنید؟

آقای هاشمی در هر مقطعی از دوران زندگی‌اش، بخشی از ظرفیت‌هایش برای مردم شناخته شد؛ در دوران مبارزه و قبل از انقلاب بخشی از وجود ایشان به عرصه آمد، در دوران استقرار حکومت نظام جمهوری اسلامی بخشی دیگر از قابلیت‌های ایشان عرضه شد. در دوران دفاع مقدس، فرماندهی بی‌نظیر او بر جنگ به نمایش گذاشته شد و در بخش مهم دیگری که کمتر از همه در آن زمینه سخن گفته شده، مدیریت پایانی دوران دفاع مقدس و خاتمه‌دادن به جنگ بود. آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی پس از جنگ لباس رزم را کنار گذاشت و در دوران هشت‌ساله ریاست‌جمهوری‌اش، لباس کار به تن کرد. ایشان با لباس کار به بازسازی ویرانه‌های جنگ تحمیلی پرداخت تا جایی که به سردار سازندگی شهره شد.

سؤال) آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی چگونه اقتصاد دولتی را تبدیل به اقتصاد بازار کرد؟

 

برای تحلیل این بخش از عملکرد او، باید تصویری از دوران اقتصادی پیش از سازندگی ارائه داد؛ در زمان جنگ، برای اداره کشور و جلوگیری از در مضیقه قرارگرفتن مردم، در دوران شهید رجایی، دستگاهی به نام ستاد بسیج اقتصادی به راه افتاد که آقای بهزاد نبوی، مدیریت آن را برعهده داشت، این ستاد، دفترچه‌هایی به نام دفترچه بسیج اقتصادی فراهم کرد که با کوپن‌هایی که در آن تعبیه شده بود، هر ماه و در موعد مقرر، سهمیه مردم در زمینه کالاهای اساسی از جمله برنج، روغن و... تأمین می‌شد. در روش دیگری برای تأمین نیازهای دیگر مردم مانند یخچال و... هم مردم نمی‌توانستند از طریق مغازه‌ها این نوع کالاهای خود را تهیه کنند، زیرا برخی سوءاستفاده‌ها، گرانی‌ها و احتکار از این طریق انجام می‌شد؛ این نوع کالاها از طریق شبکه‌های تعاونی ادارات و دستگاه‌ها برای مردم توزیع می‌شد.

 حتی برای ساختمان‌سازی هم مردم باید مجوز شهرداری و تأییدیه محلی و... آماده می‌کردند تا بتوانند سیمان و آهن تهیه کنند و ساختمان بسازند. چاره‌ای نبود، زیرا در شرایط جنگ برای جلوگیری از احتکار و رفتارهای ظالمانه به مدیریت دولتی در این حجم و اندازه نیاز بود. پس از جنگ، جلساتی در دفتر ریاست‌جمهوری آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای با نام جلسات بازسازی تشکیل می‌شد؛ در جلسات بازسازی، سیاست‌های اقتصادی پس از جنگ بررسی می‌شد که اکنون چه کنیم تا شبکه‌های توزیع غذایی از حالت کوپن خارج شود و در قالب بازار آزاد قرار گیرد. در آن زمان دولت به برخی از کالاها ارز ارزان می‌داد و یک‌سری از کالاهای هم ارز به قیمت‌های غیردولتی دریافت می‌کردند.

دولت در آن زمان به‌شدت دقت می‌کرد کالاهایی که مشمول ارز دولتی بودند در بازار با ارز آزاد خرید و فروش نشوند و حتماً در شبکه‌های تعاونی با قیمت‌های ارزان عرضه شوند. تبدیل این اقتصاد به اقتصادی که سازوکار بازار در آن کار کند، پیچیدگی‌های خاص خود را داشت، این پیچیدگی‌ها در ستاد سیاست‌گذاری برای بازسازی، بررسی و سیاست‌های آن تبیین می‌شد تا اینکه پس از رحلت حضرت امام (ره)، آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی رئیس‌جمهور شدند. ایشان باید سیستم اقتصادی تماماً دولتی را به اقتصاد بازار تبدیل می‌کرد. از طرف دیگر نمی‌توانستیم بخشی از کارها را به بازار بسپاریم. در مواردی که شکست بازار در آن حاکم بود، مانند مقوله درمان مردم یا برای نمونه در زمینه انحصار طبیعی برق و آب هم، نمی‌توان کار را به بازار سپرد؛ بنابراین باید دستگاه تنظیم‌کننده و رگولاتوری مانند دستگاه حمایت از مصرف‌کننده هم در این قسمت پدید می‌آمد که بتواند انحصار در این بخش‌ها را کنترل کند؛ بنابراین به‌وجودآوردن این سازوکارها بسیار توانمندی می‌خواست.

سؤال) نتیجه عملکرد اقتصادی ایشان در تبدیل اقتصاد دولتی به اقتصاد آزاد را چطور تحلیل می‌کنید؟

ایشان فوق‌العاده عمل کرد، عملکرد او بسیار بی‌نظیر بود.

سؤال) اما انتقادهایی هم به عملکرد او در آن دوران مطرح می‌شد.

اینکه عملکرد او اشکال دارد یا خیر بحث دیگری است. وقتی پلو هم درست می‌کنید چند دانه برنج از آبکش بیرون می‌ریزد؛ اما می‌توان گفت پلو درست نکنید؟ مشکلاتی که مطرح می‌شود در این سطح است. در دولت دوم هاشمی‌رفسنجانی اتفاقی رخ داد که مربوط به پرداخت‌نشدن تعهدات در بانک مرکزی بود. در آن زمان به علت کمبود منابع تعدادی از دستگاه‌ها به سرمایه‌گذاری خارجی رجوع کردند. این دستگاه‌ها برای سرعت‌بخشیدن به سرمایه‌گذاری‌ها، به سمت استفاده از فاینانس‌های خارجی روی آوردند.

در بهره‌گیری از فاینانس‌های خارجی، برخی دستگاه‌ها فاینانس کوتاه‌مدت دریافت کردند؛ اما در سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت از آن بهره بردند و قبل از اینکه این سرمایه‌گذاری‌ها به بازدهی برسد، موعد بازپرداخت فاینانس فرا رسید و آنها نتوانستند آن را بازپرداخت کنند. این اشتباهی اساسی بود که در دولت دوم ایشان، اتفاق افتاد، زیرا فاینانس کوتاه‌مدت در سرمایه در گردش و رفع برخی از نواقص خط تولید کاربرد دارد، این کار موجب سکته‌ای در حوزه سرمایه‌گذاری خارجی شد که البته در سال‌های آخر دولت هاشمی‌رفسنجانی پشت سر گذاشته شد.

سؤال) یعنی دولت وقت موفق شد از این بحران عبور کند؟

بله. برای رفع این معضل، به مذاکره مجدد و تمدید زمان بازپرداخت نیاز داشتیم، در آن زمان مرحوم نوربخش و آقای احمد عزیزی برای گفت‌وگو و تمدید زمان بازپرداخت فاینانس‌های کوتاه‌مدت وارد عمل شدند و در نهایت در انجام این کار موفق شدند.

سؤال) آیت‌الله، فارغ از دوره خود، تا چه اندازه توانست در اقتصاد ایران اثرگذار باشد؟

اثر او بر ایران فراتر از اقتصاد است. تفکر آقای هاشمی‌رفسنجانی در نواندیشی، آن چیزی بود که برای بازسازی پس از جنگ و توسعه اقتصادی به آن نیاز داشتیم که هنوز هم به آن نیاز داریم. اندیشه‌های کهنه نمی‌تواند کشور را به صنعتی‌شدن برساند. اندیشه‌های جدیدی لازم است که کشور را به مرزهای توسعه صنعتی برساند. در اینجا باید کار بزرگ دیگری هم انجام می‌شد که مربوط به اصل ۴۴ قانون اساسی بود. اصل ۴۴ قانون اساسی کشور طوری تنظیم شده که گویی اقتصاد، باید دولتی باشد.

 در این شرایط یا باید قانون اساسی تغییر پیدا می‌کرد یا از اختیارات مقام معظم رهبری بهره گرفته می‌شد که با تدبیر مقام معظم رهبری یک بسته تفسیری به اصل ۴۴ قانون اساسی افزوده شد. برهمین‌اساس سیاست‌های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی ارائه شد. براین‌مبنا، قسمت‌هایی از اقتصاد که طبق قانون باید دولتی باقی می‌ماند، مشخص شد. در واقع با این عمل حوزه عملکرد بخش خصوصی گسترده شد. ازآنجاکه دولت‌ها در اداره صنعت و تجارت ناکارآمد هستند، مبنا بر آن گذاشته شد که دولت‌ها از فعالیت‌های صنعتی، بازرگانی و تجاری به‌کل خارج شوند و این بخش‌ها به وسیله بخش‌های غیردولتی مدیریت شود و دولت‌ها تنها در بخش‌هایی وارد شوند که زیربنایی است.

سؤال) همواره از آقای هاشمی‌رفسنجانی به عنوان مدافع بخش خصوصی یاد می‌شود. فعالان اقتصادی در بخش خصوصی در آن دوره و اکنون تا چه اندازه از نظرات ایشان استقبال کردند؟

حقیقتاً آقای هاشمی‌رفسنجانی مدافع بخش خصوصی بود. وقتی سیاست‌های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی از سوی رهبری ابلاغ شد، برخی نزد رهبر رفته بودند و انتقاد کرده بودند که این کار موجب می‌شود عده‌ای پولدارتر شوند. آقا گفته بودند چنین کردیم که این اتفاق بیفتد. قرار است مبنا بر رقابت باشد. در رقابت عده‌ای جلوتر می‌افتند و این طبیعی است.

منتها سازوکارهای اقتصادی ابزارهای دیگری دارد که مانع از نابجارفتن ثروت‌ها می‌شود. در اقتصاد دینی مالکیت محدود نیست. در اقتصاد اسلامی، چگونگی تصرف در مالکیت مفهوم دارد نه محدودیت مالکیت. در اقتصادهای غیردینی، مالکیت و تصرف بر مال، حدوحصر ندارد. در اقتصاد اسلامی اسراف و حلال‌وحرام و... مطرح است که در مالکیت تأثیرگذار است. قواعدی در اقتصاد اسلامی وجود دارد که شیوه مالکیت فرد بر اموال را تعیین می‌کند؛ بنابراین مالک، مالک است اما نحوه تصرفش بی‌نهایت نیست.

سؤال) کدام‌یک از دولت‌های پس از دولت‌های ایشان، بیشتر از سیاست‌های اقتصادی او متأثر بودند؟

 

دولت اول رئیس دولت اصلاحات، از لحاظ اجتماعی و سیاسی، درخشش‌های خوبی داشت، اما دولت دوم رئیس دولت اصلاحات به لحاظ اقتصادی ادامه‌دهنده مشی اقتصادی آقای هاشمی‌رفسنجانی بود. در دولت‌های آقای محمود احمدی‌نژاد، اقتصاد حاکم بر دولت، اقتصاد چاوزی بود؛ چون علائمی مانند مسکن مهر در دولت چاوز هم مطرح بود. سهام عدالت مشابه آن چیزی است که در ونزوئلا رخ داد. یارانه نقدی هم به همین‌صورت. این نوع سیاست‌ها، نه ربطی به عملکرد اقتصادی دولت رئیس دولت اصلاحات داشت و نه مشابه اقتصاد دولت آقای هاشمی بود. دولت آقای روحانی هم در حوزه دیپلماسی و برجام به‌خوبی عمل کرد.

سؤال) از آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی به عنوان مؤسس مناطق آزاد هم یاد می‌شود. این اقدام چگونه صورت گرفت؟

ایده و قانون مناطق آزاد که پایلوتی برای انجام یک تجربه اقتصادی است تا بتوانیم نتایج این تجربه را به سرزمین اصلی گسترش دهیم در زمان آقای هاشمی‌رفسنجانی به تصویب رسید و فعالیت مناطق آزاد در سه منطقه قشم، کیش و چابهار آغاز شد. تجربه جهانی می‌گوید هر کشوری می‌خواهد از اقتصاد بسته به سمت اقتصاد رقابتی حرکت کند، باید قسمت‌هایی از کشور این تجربه را آغاز کنند.

 در دوران جنگ، اقتصاد بسته‌ای داشتیم که باید تبدیل به اقتصاد باز می‌شد. مرحوم آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی، علاوه بر اینکه این نوع اقتصاد را در داخل کشور گسترش دادند، در بخش‌هایی از جغرافیای کشور هم قوانین جدیدی را که قوانین منطقه آزاد است، برقرار کردند تا این آزمون‌ها برای تجربه در سرزمین اصلی، به کار گرفته شود که در اسفند ۹۲، با رهنمود مقام معظم رهبری دوباره به احیای این تفکر اقدام کردیم که چگونه در این مناطق آزاد، تولید، صادرات، فناوری و تأمین نیازهای کشور را محور قرار داده و نمونه‌سازی کنیم تا بتوانیم تجربیات و نتایج آن را در جغرافیای کشور گسترش دهیم.