به گزارش ایمنا، اکبر هاشمی بهرمانی، معروف به هاشمی رفسنجانی روز سوم شهریورماه سال ۱۳۱۳ برابر با ۴ آگوست ۱۹۳۴ میلادی، در روستای بهرمان از جلگه نوق شهرستان رفسنجان و در خانوادهای متدین و نسبتاً ثروتمند به دنیا آمد. او یکی از ۹ فرزند میرزاعلی هاشمی بهرمانی و ماه بیبی صفریان است. پدرش تحصیلات حوزوی داشت و از باغداران و کشاورزان منطقه بود. نامخانوادگی هاشمی با آنکه سید نیستند به این دلیل برای این خانواده انتخابشده که نام جد پدریشان هاشم بوده است. اکبر هاشمی تحصیلات را از سن ۵ سالگی در مکتبخانه آقا سید حبیب آغاز کرد و در مکتبخانه «زن ملأ عبدالله» ادامه داد، اما در ۱۴ سالگی به خاطر ظرفیتهای کم و امکانات محدود روستا و باهدف ادامه تحصیل در حوزه علمیه به قم رفت.
استادان وی در قم سید حسین طباطبایی بروجردی، روحالله خمینی، سید محمد محقق داماد، محمدرضا گلپایگانی، سید محمدکاظم شریعتمداری، شهابالدین نجفی مرعشی و حسینعلی منتظری بودهاند.
رفسنجانی بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سقوط دولت قانونی و حصر محمد مصدق به سیاست روی آورد، با تبعید آیتالله خمینی، نقش وی در مبارزه با شاه در داخل کشور پررنگتر شد؛ با آنکه او از تاسوعای سال ۱۳۳۷ با سخنرانی علیه سلطنت در همدان، وارد میدان مبارزه علیه پهلوی شد و ۷ بار، مجموعاً ۴ سال و ۵ ماه به جرم فعالیت مخفیانه علیه دولت آن زمان، بازداشت و زندانی شد و حتی علیرغم معافیت، به سربازی اجباری رفت اما نخستین مسئولیتهای رسمی مبارزه را چند ماه قبل از پیروزی انقلاب پذیرفت و به انتخاب امام (ره) و به همراه چهار روحانی دیگر عضو شورای انقلاب شد که پس انقلاب هم عضو آن شورا و سرپرست وزارت کشور برای برگزاری اولین انتخابات ریاست جمهوری در ایران بود.
اکبر هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۳۷ با عفت مرعشی زاده ۱۳۱۴، فرزند سید محمدصادق مرعشی ازدواج کرد.
حاصل ازدواج عفت مرعشی و هاشمی رفسنجانی ۵ فرزند به نامهای فاطمه، محسن، فائزه، مهدی و یاسر است.
دو دختر او با دو پسر آیتالله لاهوتی اشکوری امامجمعه سابق رشت و از دوستان هاشمی رفسنجانی در دوره زندان، ازدواج کردند فاطمه رئیس بنیاد امور بیماریهای خاص و فائزه نماینده تهران در دوره پنجم مجلس شورای اسلامی بود. محسن هاشمی پسر بزرگ اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس کنونی شورای شهر تهران است. مهدی هاشمی فرزند چهارم وی است، در گذشته مسئولیتهایی را در وزارت نفت بر عهده داشت. یاسر هاشمی کوچکترین فرزند اکبر هاشمی رئیس دفتر هیئتامنای دانشگاه آزاد بود.
ماجرای ترور اکبر هاشمی رفسنجانی چیست؟
اولین ترور نافرجام اکبر هاشمی رفسنجانی، واقعهای بود که در شب ۴ خرداد ۱۳۵۸ روی داد و طی آن اکبر هاشمی رفسنجانی در داخل منزلش توسط عاملان گروه فرقان مورد اصابت گلوله قرار گرفت و از ناحیه کبد مجروح شد، در آن شب دو نفر به منزل هاشمی رفسنجانی مراجعه و اظهار میکنند که ما حامل پیام خصوصی برای آقای هاشمی رفسنجانی هستیم. محافظان به آنان اجازه ورود میدهند و پس از رفتارهای مشکوک آن افراد، هاشمی با آنان درگیر میشود.
عفت مرعشی، درباره آن شب چنین گفته است: "غروب بود و هوا تاریک شده بود. من در اتاق را باز کردم و صحنه درگیری آنان را دیدم. رفتم داخل. آن مرد چند بار بهصورت آقای هاشمی زده بود و صورت او سیاه شده بود. بعد نفر دوم منافقین با اسلحه وارد اتاق شد. اول فکر کردم که یکی از پاسدارها برای کمک آمده. اما دیدم نه، این آدم غریبه است. پریدم جلو. آقای هاشمی را پرت کردم روی زمین. یادم آمد که منافقین به سر آقای مطهری شلیک کرده بودند. خودم را انداختم روی آقای هاشمی و دستهایم را دور سر او گرفتم. فرد مهاجم نیز هیچ ابا نکرد. دستش را زیر دست من آورد و دو تا تیر پشت سر هم خالی کرد.
یک تیر هم زد به دیوار اتاق و از در رفت. احتمال داد که آقای هاشمی کشتهشده است. او که رفت، من بلند شدم. دیدم خون از شکم آقای هاشمی بیرون زده. چادری را که برای نماز برداشته بودم، دور بدن آقای هاشمی بستم. فاطمه شروع کرد به جیغ زدن و گریه کردن. گفتم: جیغ نزن، برو ماشین خبر کن. او رفت. خودم هم دویدم داخل کوچه و داد زدم: همسایهها یک ماشین... آقایی وارد خانه ما شد، گفت: ماشین آماده است. من اول وحشت داشتم. گفتم نکند این آقا از منافقین باشد. حالم خوب نبود، گفتم: شما منافق نیستید؟ گفت: نه، خانم من همسایه شما هستم. آقای هاشمی را بغل کردیم و گذاشتیم توی ماشین. مهدی هم پرید داخل ماشین. رفتیم بیمارستان شهدا. تا ما به بیمارستان برسیم، فاطمه از خانه با بیمارستان تماس گرفته و گفته بود که پدرم تیرخورده، بیمارستان را آماده کنید. در خیابان ما به یک چراغقرمز طولانی برخوردیم. من سرم را از ماشین بیرون آوردم و به پلیسی که سر چهارراه بود، گفتم: چراغ را سبز کن. آقای هاشمی در این ماشین است. تیرخورده. پلیس سریع چراغ را سبز کرد. رسیدیم دم بیمارستان. دیدیم که منتظرند."
اکبر هاشمی رفسنجانی در دوران ریاست جمهوری خود نیز سه بار در تاریخهای ۲ تیر ۱۳۶۹، ۲۱ بهمن ۱۳۷۱ و ۱۲ بهمن ۱۳۷۲ هدف ترور قرارگرفته است.