با انتشار متن "لایحه قانون انتخابات مجلس خبرگان"، برای تشکیل مجلس بررسی نهایی قانون اساسی ]در تاریخ 29 تیر 1358[، و با اعلام زمان برگزاری انتخابات این مجلس، تقریبآ اغلب احزاب و گروههای سیاسی از حضور در این انتخابات استقبال کردند و به استثنای آنهایی که مجلس خبرگان را به علت کمی تعداد اعضای آن به اصطلاح غیر دموکراتیک میدانستند، بقیه در حد و توان خود وارد مبارزات انتخابی شدند. در این مبارزات انتخاباتی که با انتشار لیستهای ائتلافی و یا انفرادی متعددی ]در تاریخ 8 مرداد 1358[ آغاز شد، حزب جمهوری ]اسلامی[ نیز با ائتلاف با چند گروه انقلابی و اسلامی، یک لیست مشترک ـ که شامل چهرههای شاخص روحانی و انقلابی و سیاسی بود ـ منتشر ساخت. رقابت اصلی در این انتخابات میان نیروهای مذهبی و انقلابی معرفی شده به وسیله روحانیت مبارز و حزب جمهوری ]اسلامی [از یک طرف و مجاهدین خلق و ملی گراها از سوی دیگر بود و گروههای چپ مارکسیستی نظیر حزب توده و چریکهای فدایی خلق و... هم فقط میخواستند اوضاع و احوال و جایگاه خود را در بین مردم محک بزنند و تقریبآ از عدم موفقیت خود مطمئن بودند؛ البته جمع چند نفره ما، یعنی آیتاللهخامنهای، آیتالله مهدوی کنی، دکتر باهنر و خود من، که چندی پیش براساس طرح ادغام دولت و شورای انقلاب به معاونت وزارتخانهها آمده بودیم، براساس درخواست خودمان در هیچ لیستی نبودیم، اما آقای بنیصدر ـ که بر مبنای همان طرح به معاونت وزارت امور اقتصادی دارائی رفته بود ـ از این سمت انصراف داد و در انتخابات شرکت کرد. در همین ایام، برخی از گروههای اسلامی از جمله فدائیان اسلام و جامعه روحانیت قم، نام مرا بر خلاف انتظار در لیست تنظیمی خود قرار داده بودند، همین موضوع باعث شد که شبهه و ابهامی به وجود بیاید که چطور اسم من بر خلاف این لیستها، در فهرست اصلی حزب ]جمهوری اسلامی[ نیست. این مسأله مرا مجبور ساخت اطلاعیهای صادر کنم. در این اطلاعیه با تشکر فراوان از اعتماد جمعیتهای دینی و سیاسی که اینجانب را برای مجلس خبرگان کاندیدا نمودهاند، اعلام کردم، به خاطر مسئولیتها و گرفتاریهای زیاد و ضعف ناشی از عوارض سوءقصد، از پذیرفتن نمایندگی مجلس خبرگان معذورم. به هر حال مبارزات انتخاباتی مجلس خبرگان با پر شدن شهرها از پوسترهای تبلیغاتی و برپایی میتینگهای سیاسی از طرف کاندیداها، در فضائی توام با رقابت فشرده احزاب و گروهها برگزار شد؛ در حالی که شنیدن خبرهایی از درگیری موافقان و مخالفان گروههای سیاسی با یکدیگر و پاره کردن پوسترهای تبلیغاتی رقبا، علیرغم توصیههای مکرر به پرهیز از آن، امری عادی شده بود. منبع: کتاب هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات 58-1357 ، انقلاب و پیروزی، زیر نظر عباس بشیری