انتقال آیت الله هاشمی رفسنجانی به زندان عشرت آباد در سال 1350
تاریخ : 0/12/1350
بعد از مدتی ما را با جمعی منتقل کردند به زندان عشرت آباد. پادگان نظامی، یک زندان داشت که بیشباهت به زندان قزل قلعه ـ از جهاتیـ نبود. یک سالن با هشت سلول انفرادی و یک حیاط با چند اتاقِ عمومی داشت که ظرفیت آن تکمیل شده بود. آن روزها زندانی زیاد خیلی بود.
ما را به سلولها بردند، اما درهای سلولهای آنجا باز بود و موقع غذا خوردن همه با هم غذا میخوردیم. معمولا از این زندان، بعد از تمام شدنِ بازجویی استفاده میشد که زندانیها در انتظار دادگاه بودند. به دادرسیِ ارتش هم نزدیک بود که بردن و آوردنِ زندانی برای تشریفات دادگاه آسان بود. این همان زندانی است که امام در جریان دستگیریِ 15 خرداد آنجا بودند. آثاری هم از حضور گذشته ایشان در آن زندان دیده میشد. ابتدا در سلول انفرادی بودند، بعد هم با آقایان قمی و محلاتی به عمومی منتقل شده بودند. امام بعد از آزادی تعریف کردند که گاهی در آن سلول دچار مشکل تنفّس میشدند و برای تنفس پشت پنجره درِ سلول میرفتند و بینی را به پنجره میچسباندند و نفس عمیق میکشیدند.
ما را بردند دادگاه و به هفت ماه زندان محکوم شدیم. مجموعآ عشرت آباد زندان خوبی بود. مدتی را گذرانده بودیم و جمع خوبی هم بود و، با توجه به باز بودن درِ سلولها، برای ما امکان تجمع بود. آنجا یک درس قرآنی گذاشتم ـ از آیات اول قرآن ـ که همین آقای ]محمد[ مصطفوی و برادرانِ طریقت در آن شرکت میکردند. فراموش نمیکنم به این آیه از سوره بقره که رسیدیم :
«و إذأخذنا میثاقکم و رفعنا فوقکم الطور ...»
] یاد باد که از شما پیمان گرفتیم و طور را بر سرتان فراز آوردیم ...[
اعضای مجاهدین معجزه را قبول نمیکردند. آیاتی را که جنبه معجزه داشت، نمیتوانستند تحمل کنند. انتظار داشتند که طوری تفسیر شود که با تحلیلهای مادی ناسازگاری نداشته باشد که گاهی هم اینطور تلاشهایی میشد.
نوروز 51 را ما در آن زندان بودیم که روز سیزده، بیرون محوطه زندان پتو انداخته بودیم، و به خانوادهها ملاقات حضوری داده بودند.
منبع: کتاب هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، زیر نظر محسن هاشمی، دفتر نشر معارف انقلاب