انتخابات 96 بدون هاشمی
در ادامه این گفت و گو می خوانیم: برخی تحلیلگران سیاسی هاشمی رفسنجانی را بیبدیل خوانده و معتقدند که هیچ شخصیت سیاسی نمیتواند بر جای خالی آیتالله تکیه زند. بعضی دیگر اما علیاکبر ناطقنوری را بهترین گزینه هدایت میدانند؛ با اینحال سرنوشت حامیان آیتالله در هالهای از ابهام مانده است، آیا این احزاب و جناحها قادرند بدون گرانیگاه سیاسی و تنها با وحدت و گفتمان پیروز کارزارهای انتخاباتی باشند؟
در تمامی سالهای بعد از انقلاب اسلامی، این تبدیل به یک عادت شده بود که ردپای حضور آیتالله هاشمی رفسنجانی را در صحنه ببینیم. فارغ از انتخابات مجالس شورای اسلامی – که وی زمانی رییس آن بود – و خبرگان رهبری که در انتخابات اخیر رکورد رایآوری در آن را شکست، حتی در انتخابات ریاست جمهوری نیز همواره سایه هاشمی مشاهده میشود؛ چه زمانی که در قامت عضو حزب جمهوری اسلامی از چهرههای این حزب برای ریاست جمهوری حمایت جدی داشت، چه زمانی که در دو دوره پیاپی به ریاست جمهوری رسید، آن هنگام که ناطق نوری را گزینه مورد نظر هاشمی برای حضور در انتخابات 96 میدانستند، چه زمانی که در سال 84 دوباره کاندیدا شد و این بار نتوانست رای بیاورد، چه در سال 92 که کاندیدا و رد صلاحیت شد و اما حمایتش از حسن روحانی در کنار بزرگان اصلاحطلب باعث پیروزی دولت تدبیر و امید شد و در نهایت این روند را با حمایت از لیست ائتلاف امید در انتخابات مجالس شورای اسلامی و خبرگان رهبری کامل کرد. سوال این جاست که انتخابات 96 به عنوان اولین انتخابات بدون آیتالله هاشمی رفسنجانی چگونه خواهد بود؟
**ادامه راه هاشمی با وحدت و انسجام
احمد مازنی، نماینده مردم تهران در مجلس دهم و عضو حزب اعتماد ملی میگوید هیچ شخصی قادر نیست بر جای آیتالله هاشمی رفسنجانی تکیه زند؛ چراکه کسی با آن جامعیت و ویژگیها پیدا نمیشود.
این فعال اصلاحطلب اما معتقد است که تنها افکار و آثار آیتالله جای خالی وی را پر خواهند کرد؛ اندیشه انقلابی، نگاه اعتدالی به مسائل، باور به دین و مردم و امید به آینده ایران از جمله افکار اوست که با تمسک به آنها و با شعار «ادامه راه هاشمی» میتوان خلاء موجود را پر کرد. احمد مازنی در خصوص سرنوشت اصلاحطلبان و اعتدالیون پس از آیتالله هاشمی رفسنجانی گفت: این دوجناح باید منسجم و متحد شده و از هر حرکت یا فکری که مانع از هماهنگی آنها می شود، پرهیز کنند.
منظور احمد مازنی از اتحاد میان این دو جناح، به یقین شکلگیری وحدتی است که از سال 1392 و با پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری ایجاد شد.
او بر این باور است که وظیفه اصلاحطلبان و اعتدالیون، گسترش و توسعه اعتماد در مجموعه نظام و همچنین وفاداری به وعدههایشان در قبال مردم است.
**هر ایرانی یک آیتالله هاشمی باشد
پروانه مافی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی با اشاره به درگذشت جانسوز یار دیرین امام(ره)، پیام رحلت آیتالله هاشمی رفسنجانی به مردم را همبستگی خواند؛ همه ما یک خانواده هستیم و باید در راه آبادانی کشور و آیندهای روشنتر تلاش کنیم. مافی، نماینده مردم تهران در مجلس دهم شورای اسلامی همچنین شرایط موجود را به نفع اصلاحطلبان و اعتدالگرایان تفسیر کرده و معتقد است که طی چندسال اخیر این دو جناح به هم نزدیک تر شده و یک «من واحد» را تشکیل دادهاند. به گفته این سیاستمدار اصلاحطلب، درگذشت هاشمی رفسنجانی اگرچه نابهنگام و جانکاه بود اما شخصیتهای بزرگی در کشور حضور دارند؛ افرادی که بتوانند در راس نهضت قرار گرفته و چراغ راه باشندو
پروانه مافی، با اشاره به رخدادهای دوران انقلاب و پس از آن، یادآور شد: در طول تاریخ انقلاب حادثه و بحران زیاد دیدهایم، اما هر بار کسی افتاد، چندین نفر او را از زمین بلند کردند. مطمئنا رحلت آیتالله هاشمی نیز به ما باهم بودن و اتحاد را یادآور خواهد شد. عضو شورای سیاستگذاری حزب کارگزاران سازندگی هر ایرانی را یک هاشمی رفسنجانی میخواند: ما همه هاشمی رفسنجانی هستیم، هرکدام از ما میتواند یک آیتالله هاشمی رفسنجانی باشد تا با یکیشدن و اتحاد بیش از گذشته به وحدت، حفظ انقلاب، توسعه و راهبری کشور عزیزمان ایران کمک کنیم. او همچنین عنوان کرد که نگرانی آنجایی است که فردیت و منیت مطرح باشد، آنجایی که از با هم بودن کمتر سخن به میان آمده و تفرقه جای آن را بگیرد؛ بنابراین برای اصلاحطلبان و اعتدالیون جای هیچ نگرانی نیست،شرایط برای اصلاحطلبان و اعتدالیون مناسب است. آنها پشت هم قرار خواهند گرفت و مسائل آینده کشور را در انتخابات پیش رو، به جلو خواهند برد.
**گفتمان اصلاحطلبی در عمق جامعه مدنی
عبدالله ناصری، عضو شورای مشورتی اصلاحطلبان نیز براین باور است که هرگز نباید به دنبال جانشینی برای آیتالله هاشمی رفسنجانی باشیم، او شخصیت و زندگی سیاسی و اجتماعی خاص خود را داشت. ناصری، آیتالله را انسانی تحول یافته در دورانهای مختلف جمهوری اسلامی به خصوص از سال 84 به بعد میداند؛ تحولی که نقطه اوج آن سال 88 رقم خورد.
عبدالله ناصری از ویژگیهای مهم آیتالله هاشمی رفسنجانی به این مهم اشاره دارد که او در اوج قدرت سیاسی خود، آن زمان که به مثابه رییس یک قوه محسوب میشد،توانست میان جایگاه خود در صحنه قدرت و در جامعه مدنی هماهنگی خوبی ایفا کند؛ هماهنگی که بیش از پیش بر محبوبیت او افزود. بدرقه و تشییع جنازه آیتالله هاشمی گواهی برهمین مسئله است. عضو شورای مشورتی اصلاحطلبان بار دیگر تاکید میکند که نباید به دنبال شخصیت جایگزین گشت، چراکه گاهی جسارتهایی از خود نشان میداد که شاید هیچ شخص دیگری از عهده آن برنمی آمد.
عبدالله ناصری اما برخلاف تحلیلگران سیاسی که عرصه سیاست پس از هاشمی رفسنجانی را چالشی برای اصلاحطلبان و اعتدالیون حامی او میدانند، براین باور است که جای خالی او برای تمامی ملت خالی خواهد ماند و قضیه فراتر از مسائل جناحی است ؛ با اینحال او تاکید کرد که نبود هاشمی رفسنجانی، بیش از اصلاحطلبان، نگرانی اصلی اصولگرایان معتدل است. در چنین شرایطی و برای کاهش نگرانی در جایگاههای سیاسی، ناصری اعتقاد دارد که شخصیتهایی نزدیکتر به آرا و اندیشههای او، حتی اگر قدرت سیاسی لازم را نداشته باشند، باید وارد صحنه سیاسی شوند، که از مهمترین آن باید به مجمع تشخیص مصلحت نظام اشاره کرد و اینکه باید منتظر بمانیم که چه کسی جانشین او خواهد شد.
این فعال سیاسی اصلاح طلب با رد این ادعا که همه گروههای سیاسی پشتوانه خود را آیتالله هاشمی رفسنجانی میدانستند، گفت: از سال 88 به بعد با توجه به اینکه رهبران جنبش سبز و رییس دولت اصلاحات در شرایط خاص سیاسی قرار گرفتند، فقط هاشمی رفسنجانی بود که در صحنه سیاسی رفت و آمد داشت و همین هم منجر به ایجاد پشتوانهای برای اصلاحطلبان و اعتدالیون شد. او از طرف دیگر عنوان میکند که بعد از 88، اصلاحطلبان دغدغه اینکه در نبود آقای هاشمی چه کنند را نداشتهاند، اما اصولگرایان سنتی، رادیکال یا معتدل با شکاف میان خودشان روبهرو خواهند بود و دغدغه آنها به مراتب بیشتر از دیگر جناحها و احزاب است.
به گفته ناصری، گفتمان اصلاحطلبی در عمق جامعه مدنی جمهوری اسلامی ایران رسوخ و جامعه فهم آن را پیدا کرده است؛ امروزه نیز توانستهاند با توسعه و گسترش ارتباطات اجتماعی، بر محبوبیت خود بیافزایند؛ اگرچه رحلت هاشمی رفسنجانی در شرایط فعلی کشور و همچنین در عرصه بینالمللی ضایعه بزرگی برای همه جریانات سیاسی و حتی نهادهای نظامی و امنیتی به شمار می آُید که طی این سالها به نوعی خاص با او رفتار میکردند، اما بالا رفتن سطح اگاهی مردم طی سالها حلقه ارتباطی بزرگی ایجاد کرده است. در یک کلام با تاسفی دوباره برای از دست دادن یار دیرین امام(ره) باید گفت که جامعه طرفدار هاشمی رفسنجانی، اعم ازاصلاحطبان و اعتدالیون و اصولگراهای معتدل بعد از درگذشت ایشان خود را بهتر باز پیدا خواهند کرد و هویت اجتماعی، منزلت و جایگاه بهتری خواهند داشت.
*منبع: روزنامه ابتکار، 1395.10.27