کینه بعضیها نسبت به هاشمی رفسنجانی و نامش، داستان عجیبی است و حتی مرگ آیت الله هم دلشان را خنک نکرد و هنوز در آتش کینه میسوزد؛ اما ماجرای کینه ورزی حسینسان نسبت به هاشمی از عجایب است تا جایی که حتی امام زمان (عج) هم نتوانست از کینهاش بکاهد؛ هرچند قول داده بود که دیگر نگاهش را عوض کند.
مثلاً در اتفاقات ۸۸ در دفاع از معجزه هزاره سوم گفته بود: «من به عنوان یک فرد مطلع عرض میکنم با وجود انتقاداتی که به احمدینژاد وارد است مثل وجود افرادی چون مشایی، اما باید پذیرفت در این دوره دستهای زیادی از بیتالمال قطع شد و باندهای زیادی که اشرافیت در آنها فرهنگ شده بود و در درون حکومت شکل گرفته بودند متلاشی شدند. آرزوی ما این است و خواهد بود که آقای هاشمی رفسنجانی همواره یار رهبری و یار انقلاب باشند، اما متاسفانه باید گفت که ایشان در ماههای اخیر تعزیهگردان جریان معترض شدند.» (روزنامه دنیای اقتصاد، شماره روزنامه: ۱۹۹۹ ، تاریخ چاپ: ۱۳۸۸/۱۱/۱، شماره خبر: ۵۹۲۵۲۱)
البته در بیان خوبی های هاشمی رفسنجانی هم سخنان زیادی دارد؛ مثلا 11 خرداد 1383 - یعنی کمتر از یکسال قبل از انتخابات ریاست جمهوری نهم و در دوره شهرداری دکتر احمدی نژاد و ازهمه مهمتر در مقطعی است که دولت سازندگی و شخص آقای هاشمی زیر تیغ شدیدترین انتقادات بود.، در باره هاشمی رفسنجانی گفته بود: « از طرف همکاران خدمت حضرت آیتالله هاشمی رفسنجانی خوش آمد عرض میکنم و از ایشان میخواهم که به من اجازه بدهند تا خوشحالی خودم و همکاران را از تشریففرمایی ایشان ابراز کنم.
سالها بود که دوستان ما چشم به راه بودند که از این در، کسی از مسئولین و مقامات جمهوری اسلامی وارد شود و به آنها یک «خسته نباشید» بگوید که الحمدلله بعد از سالها چشم به راهی این انتظار به سر آمد. واقعاً از شما تشکر میکنم. خوشحالیم، نه فقط به خاطر اینکه شخصیتی را که از یاران خاص امام بوده، امروز در بین خود داریم، نه فقط به خاطر اینکه شخصیتی که معمار سازندگی زیرساختهای تاریخ معاصر ایران نوین است، نه فقط به خاطر اینکه رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را در بین خود داریم، همه اینها برای ما مهم است، امّا مهمتر از همه برای ما و همکاران، شخصیت تاریخی حضرتعالی است. ما مردمان تاریخی هستیم که در اینجا گرد آمدهایم و بیشک حضرتعالی یکی از بزرگترین، تأثیرگذاران، تاریخسازان و تحولسازان تاریخ معاصر هستید و ما از این جهت بسیار خوشحالیم که مرد بزرگی امروز میهمان ماست که بیش از چهاردهه از عمر شریفشان را مصروف مبارزه با استبداد داخلی و استعمار خارجی و برای برقراری حکومت الهی جهاد کردهاند و مردی که سالیان سال حقیقتاً در راه آزادی جنگیده و آزادی جزء ماهوی شخصیت ایشان شده است. ما خوشحالیم و بسیار هم خوشحال...» (https://www.parsine.com/ ، ۱۹ شهریور ۱۳۹۰ ، کد خبر: ۴۷۵۳۴)
سال ۹۲ پای بیاناتش را فراتر از گفتار هاشمی رفسنجانی به افکارش کشاند و گفت: «اقای هاشمی معتقد است ولایت در ۱۲ امام منحصر است این در حالی است بر اساس اندیشههای مترقی حضرت امام (ره)، ولایتی که در ولی فقیه متصور است در امتداد ولایت ائمه و مکمل آن است.» البته شاید حق داشته باشد چون یک بار هم به خودش زحمت نداده است که سخنان و یا تیتر سخنان هاشمی رفسنجانی در باره ولایت فقیه را بخواند. مثلاً ۲۸ فروردین ۱۳۷۷ در خطبههای نماز جمعه به مناسبت غدیر و ولایت مولی الموحدین گفته بودند: « بحثها باید عالمانه و محققانه و دور از شکلهای تفرقهانگیز باشد. منظور همان پیرایههای غلطی است که افراد متعصب و جاهل بر مقولههای اصیل و اساسی اعتقادات ما میپردازند. شروع کار، با همان شیوهای که پیغمبر (ص) انجام دادند، اهمیت کار را میرساند. پیغمبر (ص) گذاشتند در حجه الوداع، در مهمترین اجتماعات تمام تاریخ اسلام، ... آن شیوه اعلان و آن نکاتی که پیغمبر (ص) اکرم در آن داشتند و توجه به وحدت و اتحاد اسلامی که این را محور اتحاد قرار دادند، مهم است. متأسفانه در تاریخ اسلام ویژگی این محور تحقق پیدا نکرد و پس از رحلت حضرت پیغمبر (ص) به نقطه افتراق تبدیل شد که آن نقش اساسی این پیام منوّر در عمل ملحوظ نشده است که باید فکری کرد. ما میدانیم. در کشور خودمان و در همین مدّت کوتاه تجربه کردیم که مدیریتی که الگوی آن علی بن ابیطالب باشد - اگرچه ما با مقام معظم علی بن ابیطالب خیلی فاصله داریم، اما هدفمان آنجا است و الگوی ما آن است - میتواند بسیار کارساز باشد. شخصی مثل علی (ع) را در نظر بگیرید. با آن همه فضائل که دشمنانش هم نمیتوانند فضائلش را منکر بشوند، همه ابعاد ممکنه فضیلت انسانی را در خودش جمع کرده باشد، الگو و سرمشق باشد و مدیر کشور باشد و هر کس در صفات کمالیه به او نزدیکتر باشد، میتواند جایگزین او در تاریخهای بعد باشد.» (مرکز اسناد آیت الله هاشمی رفسنجانی، https://rafsanjani.ir/) )
جالب این است که آقای حسینیان در کینه ورزی نسبت به هاشمی رفسنجانی متزلزل است و خودش نمیداند با خودش چند چند است. بعید است نداند که هاشمی رفسنجانی در روزگارانی که خودشان نوجوان ده دوازده ساله بود، کتاب «القضیه الفلسطینیه» اکرم زعیتر را با عنوان «سرگذشت فلسطین» ترجمه کرد و به خاطر آن مزه شلاق در سلول انفرادی را به گونهای چشید که استخوانهای پایش شکست؛ اما آقای روح الله حسینیان که رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی است!!!! برای گرم کردن بازارش در سیاست، از هاشمی میپرسد: « آقای هاشمی چرا تلاش میکنید مسئله فلسطین را عربی کنید در صورتی که امام (ره) مسئله فلسطین را متعلق به جهان اسلام میدانست؟» (https://www.ourpresident.ir/ ، نتشر شده در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۲)
اما همین آقای حسینیان سال ۷۶ حتی به سخنان امام زمان هم توجهی نمیکند. در کتاب خاطرات مرحوم هاشمی رفسنجانی مربوط به سال ۱۳۷۶ که تحت عنوان «انتقال قدرت» منتشر شده است، خاطره جالب توجهی از آقای روح الله حسینیان نقل شده است. هاشمی رفسنجانی در خاطرات ۶ مهر سال ۱۳۷۶ خود نوشته است: « عصر آقای {روح الله} حسینیان، {رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی} آمد. تعدادی از کتابهایی که مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر کرده، منجمله خاطرات آقای {محمد تقی} فلسفی را و پیشنویسی از کتاب خاطرات من را آورد و برای چاپ، اجازه خواست. گفتم با توجه به نشر خاطراتم، دیگر مناسب نیست، ولی اصرار کرد. گفتم بررسی میکنم، ولی مصلحت نمیدانم. گفت: در محافل چپیها، اعتقاد بر ایان است که دولت آقای خاتمی برای انجام وعدهها موفق نمیشود و لذا تصمیم گرفتهاند شایع کنند که رهبری و مجمع تشخیص مصلحت کارشکنی کردهاند. {آقای محمد شریعتمداری} وزیر بازرگانی هم در جلسه جمعیت ارزشها، در قدرت توفیق دولت، در حل مشکلات اقتصادی و به خصوص رکودی که اخیراً در کشور به وجود آمده، اظهار تردید نمود که آقای خاتمی، نمیتواند کار بکند و از حد شعار جلوتر نمیرود؛ گفتم حدود ۴۵ روز از عمر دولت جدید گذشته است.
در ضمن در آخر صحبتش گفت، تا چند ماه قبل، نسبت به من نظر منفی داشته، ولی امام زمان را در خواب دیده و به خاطر ابهاماتی که در مسائل انتخابات برایش پیش آمده بوده، از امام زمان خواهش میکند که او را راهنمایی و روشن کند. امام میفرمایند به آقای هاشمی مراجعه کن. تعجب میکند و با ناباوری باز درخواست راهنمایی میکند، همان جواب را میشنود و دفعه سوم هم همان سؤال و جواب تکرار میشود. با دلهره بیدار میشود، در حالی که به شدت عرق کرده بود و از آن به بعد تغییر عقیده میدهد. گفت قبلاً این خواب را برای علی اخویزاده نقل کرده است و نیز از دفتر رهبری، به دلیل فشار برای ترک تجارت مرکز اسناد {انقلاب اسلامی}، از طریق وارد کردن تلفن موبایل، گله داشت.» ( خاطرات هاشمی رفسنجانی سال ۱۳۷۶ - انتقال قدرت؛ ص. ۴۳۱)