ایده تهیه ویژه نامهای جامع برای کنگره بزرگداشت آیتالله هاشمی رفسنجانی که مطرح شد، دوستانی گرد هم آمدند تا در انجام این کار ماندگار همیاری کنند و در این میان، قرعه انجام مصاحبه با شخصیتها به نام حقیر افتاد. حدود 30 مصاحبه با شخصیتهای مختلف دینی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و هنری برای این ویژهنامه صورت گرفت که ترجیعبند آن، اذعان مصاحبهشوندگان بر ناشناخته بودن قدر، جایگاه و ابعاد گوناگون شخصیت آیتالله هاشمی رفسنجانی برای جامعه و حتی نخبگان است.
اگرچه اکثر مصاحبهها تصویربرداری شد تا بتوان علاوه بر انتشار، در تهیه مستند و کلیپهایی درباره آیتالله نیز از محتوای آنها بهره برد؛ اما دوربین فیلمبرداری قادر به ثبت موج احساس و احترام عمیق مصاحبهشوندگان به این شخصیت بیبدیل تاریخ معاصر ایران نبود؛ شخصیتی که نه تنها همراهان و همفکران مدیریتی و سیاسی او، شیفته خلق و خوی و منشاش بودند، بلکه حتی منتقدان و افراد با سلیقه و مشی متفاوت و متضاد نیز از ژرفای نگاه، سعه صدر، عقلانیت وهوش وافر و جایگاه منحصر بفردش سخن میگفتند.
اگرچه هنوز فهرست بلندی از بزرگان و شخصیتها پیش روی ماست که درباره آیتالله هاشمی رفسنجانی، سخنهای فراوانی در سینه دارند و امیدواریم بتوانیم دستکم برای ثبت در تاریخ، به محضرشان برسیم اما در همین حد نیز از شنیدن سجایا و وصف او مشعوف شدیم:
خوشتر آن باشد که سر دلبران
گفته آید در حدیث دیگران
لذت و شیرینی ساعتهای متمادی نشستن در محضر بزرگان، اساتید و نخبگانی که به نوبه خود هریک چهرهای ماندگار به شمار میآیند و شنیدن حکایت دوست، هنوز در ذائقهمان هست و حسرت فقدانی که شاید سالهای متمادی بگذرد تا عمقش را دریابیم.
پایان کلام را با ابیاتی از غزل بینظیر سلطان سخن، سعدی همنوا میشویم:
از هر چه میرود سخن دوست خوشتر است
پیغام آشنا نفس روحپرور است
هرگز وجود حاضر غایب شنیدهای
من در میان جمع و دلم جای دیگر است
شاهد که در میان نبود شمع گو بمیر
چون هست اگر چراغ نباشد منور است
ابنای روزگار به صحرا روند و باغ
صحرا و باغ زندهدلان کوی دلبر است
جان میروم که در قدم اندازمش ز شوق
درماندهام هنوز که نزلی محقر است
جانا دلم چو عود بر آتش بسوختی
وین دم که میزنم ز غمت دود مجمر است
شبهای بیتوام شب گور است در خیال
ور بیتو بامداد کنم روز محشر است