از مصالح خود عبور میکرد -- مصاحبه حسین کمالی
مصاحبه با مجله حریم امام
بفرمایید که از چه زمانی با مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی همکاری داشتید و این همکاری در چه زمینههایی بود؟
بنده در شورای انقلاب با ایشان آشنا شدم. در شورای انقلاب فعالیت میکردم و ایشان هم در آنجا بود. خدمت ایشان میرسیدم و با همدیگر همکاری داشتیم. همچنین دو دوره وزیرِ کار دولت ایشان بودم.
uدر همان زمانی که وزیرِ کار دولت آیتالله هاشمی بودید، ایشان را از نظر توانایی مدیریتی چگونه ارزیابی میکردید؟
ایشان مدیر بسیار توانمند و آشنا به مسائل بود و به امور مختلف تسلط داشت. هر کسی با آیتالله هاشمی همکاری داشت این حس به او دست میداد که ایشان به مسائلِ مختلف دانا است. من که با ایشان همکاری نزدیکی داشتم، کاملاً این را میدیدم که در زمینههای مختلفی از قبیل کشاورزی، صنایع، آموزشهای عالی، محیط زیست و... آگاهی داشت و به نوعی صاحبنظر بود.
uچطور شد که شما را برای وزارتخانة کار و امور اجتماعی انتخاب کرد؟
قبل از اینکه وزیر کار بشوم با ایشان در مقاطع مختلف همکاری داشتم. از زمان شورای انقلاب با ایشان همکاری داشتم. همچنین سه دورة نمایندة مجلس بودم و ایشان هم رئیس مجلس شورای اسلامی بود. از این نظر ایشان من را میشناخت، به همین خاطر وقتی رئیس دولت شد، من را برای وزارتخانة کار دعوت کرد. به هر حال ایشان قابلیتها را در نظر میگرفت و مدیران توانا را تشخیص میداد و آنها را به موقع انتخاب میکرد.
u از نظر شما ویژگیهای مؤثر شخصیت ایشان چه بودند؟
مرحوم آیتالله هاشمی انسان معتقد و با ایمانی بود. هیچ گاه به کسی تهمت نمیزد و دروغ نمیگفت. برخلاف آنچه بعضیها علیه ایشان جوسازی میکردند، انسان بسیار وارستهای بود. در زمینههای مختلف قناعت داشت. البته به این معنا نیست که زهد کاذبی را در زندگی خود در پیش بگیرد؛ اما در مجموع در مقاطع مختلف زندگی خود انسان قانعی بود. قانع بودن به این معنا نیست که کوشش و تلاش نمیکرد؛ بلکه تمام سعی و تلاش خود را انجام میداد؛ اما به هر چه حاصل میشد، رضایت میداد. ایشان تمام وجود خود را صرف انقلاب اسلامی کرد و پیشرفت اسلام، انقلاب و ایران برایش مهم بود. بارها گفته بود که هر کجا احساس کنم انقلاب و کشور به من نیاز داشته باشد، حاضرم از مصالح خودم بگذرم و این را در عمل هم ثابت کرد.
uاز مرحوم آیتالله هاشمی به عنوان «مرد دوران سخت» یاد میکنند. از نظر شما چرا این تعبیر را برای ایشان به کار میبرند؟
ایشان خودش را برای اسلام و انقلاب وقف کرده بود و هر توانایی که داشت در هر زمینهای که لازم بود، ورود پیدا میکرد. برای حل مسائل و مشکلات کشور از هیچ کمکی که در توانش باشد، دریغ نمیکرد. به همین خاطر میبینیم که در مقاطع مختلفی از مصالح خود عبور میکند به طوری که افراد عادی هیچ گاه حاضر نمیشوند چنین گذشتی را برای دیگران داشته باشند. آیتالله هاشمی هم قبل از انقلاب و هم پس از پیروزی انقلاب، این روحیة ایثارگری را داشت.
uبرای ما بفرمایید که نوع تعامل ایشان با وزرا و مدیران خودش در دولت چگونه بود؟
نوع تعامل ایشان با سایر وزرا و مدیران، متین و توأم با مدارا بود. از قضا چون خود ایشان انسان بسیار توانمند و ناظمی بود، اعضای دولت خودشان را موظف به نظم و اجرای صحیح برنامههای میکردند. اینگونه نبود که ایشان مدیران خود را وادار به اطاعت کند، بلکه خود مدیران به خاطر هیبت و روحیة مدیریتی ایشان، چنین احساس وظیفهای مینمودند و تمام همت و تلاش خود را مصروف اجرای صحیح برنامهها میکردند.
uمهمترین خصوصیت ایشان در مواجه با وزرا و مدیران خود چه بود؟
مهمترین خصوصیت ایشان این بود که گوش شنوایی داشت. مسائل و مشکلات را میشنید و در جهت رفع آنها همت میکرد. مطالعة زیادی در زمینههای مختلف داشت. مدیرانی که با ایشان کار میکردند وقتی این توانمندی و روحیه را میدیدند، شجاعت و شهامت بیشتر به خرج میدادند و همت کار بیشتر را پیدا میکردند. از مدیران شجاع و توانمند دفاع میکرد و رفتارش با آنان به نحوی بود که هر کدام از مدیران روحیة مضاعفی میگرفتند.
uدر سالهای آخر عمر ایشان دیدیم که وجه مردمی بودن ایشان پُررنگتر شده بود. علت آن را چه میدانید؟
در سالهای آخر چون مشغلههای کمتری داشت، بیشتر میتوانست با مردم به طور مستقیم در ارتباط باشد.
uمهمترین دغدغة ایشان در این سالهای پایانی چه بود؟
دغدغة همیشگی ایشان حفاظت از انقلاب اسلامی و پیشرفت آن بود. مصلحت مردم را در حفظ و پیشرفت انقلاب اسلامی میدید و به غیر از این به چیز دیگری فکر نمیکرد.
uدر پایان، لطفاً در یک جمله شخصیت مرحوم آیتالله هاشمی را توصیف بفرمایید.
ایشان مدیری مدبر، دلسوز و وفادار به اسلام و ایران بود.