نگاهی نو، اندیشهای جدید و راهی بهتر برای رسیدن به رستگاری و پیشرفت اجتماعی با تأکید بر حفظ ارزشهای دینی واخلاقی از آیتالله هاشمی رفسنجانی چهرهای خاص و سازنده به جهانیان نشان داد که در این مقاله به آن اشاره خواهم کرد.
حضور اینجانب در کنار ایشان، بهعنوان دوست و برادر و همکار، اوضاعی را فراهم آورد تا بیشتر از دیگران و گاه حتیٰ بیشتر از نزدیکانش با اندیشه و نگاه آقای هاشمی در موضوعات مختلف آشنا شوم. بهندرت میتوان موضوعی را یافت که آیتالله هاشمی دربارۀ آن آگاهی نداشته باشد. ایشان، در مسیر زندگی مادی و معنوی، به کار و تلاش اقتصادی در کنار تحصیل علوم حوزوی پرداخته بودند؛ ازاینرو، به دانش و توان مدیریتی خوبی دست یافته بودند، همۀ این عوامل از ایشان، به قول دوستان روحانی و معمم، آخوندی متفاوت ساخته بود. اینجانب در بسیاری از ملاقاتهای خارجی ایشان حضور داشتم و میدیدم که چگونه سران دولتهای خارجیِ ملاقاتکننده و اندیشمندان و صاحبنظران و مقامات سیاسی از ایشان در موضوعات گوناگون رهنمود میجستند. دراینباره به نمونهای اشاره میکنم: در اجلاس «کاپلام» که تعدادی از وزرای کار کشورهای مختلف حضور داشتند، پس از سخنرانی دقیق و کارشناسی آیتالله هاشمی، مدیریت اجلاس مذکور اعلام کرد: «فقط چند تن از سران کشورها قادرند بدون نوشته، کاملاً دقیق و فنی با ذکر اعداد و آمار سخنرانی کنند. یکی از این جمع کسی نیست جز آیتالله هاشمی رئیس جمهوری اسلامی ایران.» کارشناسی در زمینههای دینی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی از ایشان چهرهای کامل و جامع به جامعه ارائه کرده بود. تحصیل همزمان با کار در مزرعۀ پدری و بعد، ادامۀ تحصیل همزمان با فعالیت در ساختوساز مسکن برای روحانیون در قم، قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، از ایشان چهرهای آشنا با واژۀ کار ساخته بود. ایشان ازسوی حضرت امام (ره) مأمور شد تا با کارگران اعتصابی صنعت نفت گفتوگو کند که باعث شد آقای هاشمی به نقش اثرگذار کارگران در ساقطکردن حکومت پهلوی پی ببرد. ایشان در خاطرات خود میگویند: «آنها [=کارگران] کار را تمام کردند و به حامیان پهلوی فهماندند که کار تمام است و باید بپذیرند که حکومت رفتنی است.» سخنرانی اثرگذار آیتالله و اعتماد کارگران به سخنان وی موجب شد تا ضمن ادامۀ اعتصاب و ممانعت از صادرات نفت، نیاز داخلی مردم تأمین شود. پس از تشکیل شورای انقلاب و پذیرفتن مسئولیت ادارۀ کشور، راهاندازی مجدد چرخ اقتصاد فروپاشیده ضرورت یافت. پس از آن حزب جمهوری اسلامی شکل گرفت و شورای انقلاب امور را پیگیری میکرد. ایشان اطلاعات اقتصادی و کارگری بسیاری داشت و ما نیز، در چارچوب وظایف واحد پیگیری شورای انقلاب و شاخۀ کارخانهجات حزب جمهوری اسلامی، میکوشیدیم آخرین یافتههای خود را در زمینۀ کار و کارگری و مدیریت واحدهای اقتصادی کاملاً به اطلاع ایشان و سایر اعضای شورای انقلاب برسانیم. ایشان با موضوعات گوناگونِ آموزشی، کشاورزی، صنعتی، خدماتی و ساختوساز آشنایی داشت و نیز دربارۀ برنامهریزی و بودجهنویسی و حتیٰ با آفند و پدافند نیز آگاه بود. همۀ اینها موقعیتی را فراهم آورده بود که ایشان بتواند بسیاری از مشکلات ریزودرشت را بهدرستی ارزیابی، شناسایی و حلوفصل کند. ایشان جامعۀ کار و تولید کشور را بهخوبی میشناخت و صنفهای آموزشی و فرهنگی کشور را بهدرستی ارزیابی میکرد. این موضوع موجب شد تا از پدیدۀ سوادآموزی کارگران و دفاتر فرهنگی آنها حمایت گستردهای کند و بعدها آموزشهای فنیوحرفهای بهحدی توسعه یابد که پیشرفت آن از مهمترین افتخارات ایشان شود. مسئولان شاخۀ کارگریِ حزب جمهوری اسلامی دوباره فعالیتهای خانۀ کارگر را آغاز کردند که دو تن از اعضای این شاخه به عضویت شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی و یک نفر بهعنوان مسئول بخش کارخانهجات واحد پیگیری شورای انقلاب انتخاب شده بودند؛ بنابراین، شکل تازهای از همکاری میان کارگران و نمایندگان آنان با شورای انقلاب و مسئولان ادارۀ کشور فراهم آمد. شاید بعد از اعلام مصادرۀ اموال ۵۲ سرمایهدار، و البته وابسته به رژیم گذشته، که متهم به تبانی با حکومت پهلوی بودند و دخالت مستقیم در چپاول اموال ملت داشتند، قانون نحوۀ فعالیت شوراهای اسلامی کارگری در محیطهای صنعتی و کشاورزی و خدماتی بخشی از مصوباتی بود که به تعاملی مستقیم فیمابین حکومت اسلامی و کارگران و بهتبع آن کارگران و آیتالله هاشمی رفسنجانی منجر شد. تصویب اصول مرتبط با حق اشتغال و تشکیل شوراهای اسلامی کارگران و حقوق اولیۀ منظورشده در قانون اساسی و در سالهای بعد قوانین و مقررات جدید بیارتباط با تعاملات پیشگفته نبود. قانون شوراهای اسلامی کار پس از مجادلات سیاسی اقتصادی و اجتماعی فراوان در رسانهها و اجتماعات کارگری و کارفرمایی و دانشگاهی و با وجود ایرادها و اظهارنظرهای بازدارندۀ شورای نگهبان تصویب شد. و اینْ پدیدهای بود که دستیابی به آن بهآسانی صورت نپذیرفت. آیتالله هاشمی در ملاقاتها و نشستهای پیدرپی خود با نمایندگان کارگران و حضور در مجامع صنعتی و کشاورزی بر اصلاح روابط کار براساس فرهنگ اسلامی و قانون اساسی تازهتصویبشدۀ نظام اسلامی تأکید میورزیدند. در موقعیت خاص دفاع مقدس و بمبارانِ هرروزۀ صنایع و مراکز تولیدی و نابسامانی اقتصادی ناشی از تحریمها و آشفتگیِ مدیریتیِ سالهای اولیۀ بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، بیمۀ بیکاری تصویب شد که هرچند از جامعیت مناسب برخوردار نبود، تاحدودی توانست از مشکلات و آلام جامعۀ کارگری بکاهد. تصویب قانون کارهای سخت و زیانآور و همچنین قانون بازنشستگی پیشازموعد علاوهبر هدفقراردادن جامعۀ آسیبدیدۀ کارگری رهیافت سلامت و بهبود بازارکار واشتغال را نیز مورد توجه قرار داده بود. نگاه آیتالله به حفظ ذخایر کارگری و بهبود موقعیت سازمان تأمین اجتماعی موجب شد تا مقدمات پرداخت بخش عظیمی از بدهی دولت به سازمان مذکور فراهم آید و باعث شد فعالیتهای تولیدی شکل بگیرد، بهگونهای که بقای تابهامروز سازمان مذکور را میتوان ناشی از دوراندیشی و ژرفاندیشی آقای هاشمی دانست.
تعداد ورزشگاههای کارگری رشد ۳۰۰درصدی یافت. تعداد خانههای بهداشت کارگری که حفظ سلامت کارگران را در دستور کار قرار خود قرار داده بودند همگی رشد مضاعفی داشتند. صدها واحد بهداشت کارگری در صنایع و کارگاهها شکل گرفته بود. طبقهبندی مشاغل و توجه به تخصصهای متفاوت در کارگاهها، افزایش مهارت و افزایش مزد تخصصی نیروی انسانی کارآمد از مهمترین دغدغههای آیتالله هاشمی بود. البته باید یادآور شد این مرد بزرگِ تاریخِ رشد و اعتلای ایران اسلامیْ همواره رضایت خود را در همۀ زمینهها از جامعۀ کارگری ابراز میکرد. ایشان در یکی از خاطرات خود اشاره میکنند که چگونه رزمندگان اسلام هدایای جامعۀ کارگری را با اشتیاق در آغوش میگرفتند و از دسترنج جامعۀ کارگری، در میادین جنگ و جهاد، بهعنوان بزرگترین هدیۀ پشت جبهه یاد میکردند. کارگران در سایۀ رهنمودها و حمایتهای آیتالله هاشمی نهتنها در میدان جهاد دفاع مقدس، بلکه در رساندن انواع امدادها به رزمندگان پیشگام بودند. همواره در طول دوران دفاع مقدس و پس از آن، آیتالله هاشمی از جامعۀ کارگری ایران بهنیکی یاد میکردند. میزان ارادت قلبی جامعۀ کارگری و آیتالله هاشمی به یکدیگر را میتوان در مراسم بدرقۀ پیکر آن مجاهد نستوه و یار دیرین امام (ره) و انقلاب دید. صدها هزارنفر، از جمعیت بدرقهکنندۀ پیکر آیتالله هاشمی، کارگران بودند. آنها در اقصینقاط ایران با برگزاری مجالس یادبود اندوه خود را برای ازدستدادن حامی بزرگ جامعۀ کار و تولید نشان دادند.
آیتالله هاشمی شورای اشتغال را تشکیل دادند که مخاطب آنْ جمعیت آسیبدیده، کارازدستداده و جوانان جویای کار بود. توجه به اشتغال و نگرانی برای وضع کارگران بیکار و خانوادههای آنان و نگرانی برای جوانان سرخورده و نومید بیکار باعث شد تا ایشان به راه چارهای بیندیشند. هرچند باتوجهبه برنامههای توسعه و اشتغال دورۀ سازندگی و براساس آمارهای سازمان برنامۀ وقت، نرخ بیکاری از ۹/۱۵درصد در آغاز تشکیل دولت اول سازندگی به ۹/۸درصد در سال آخرِ دورۀ دوم رسید؛ اما ایشان شورای عالی اشتغال را تشکیل دادند و دبیرخانۀ آن را در سازمان برنامهوبودجه معین کردند که ستادیترین دستگاه حکومتی ارزیابی میشود که این امر نشاندهنده آشنایی دقیق ایشان با نقش وظایف دستگاه و پدیدۀ اشتغال و نحوۀ شکلگیری و ازبینرفتن آن بود. آیتالله هاشمی رفسنجانی با پدیدۀ کار و کارگری و مدیریت تولید و خدمات آشنا بودند، بااینحال، ایشان درخطبههای نماز جمعه و سخنانشان در جایگاه رئیس مجلس شورای اسلامی، خواستار واگذاری سهام واحدهای صنعتی و کشاورزی و خدماتی به کارگران همان واحدها شدند تا انگیزۀ کار و تلاش در آنها فزونی گیرد و حس مالکیت بهجای دستمزدبگیری در آنها ایجاد شود. ایشان همچنین با عدالتجویی ضمن تأکید بر تعدیل و اصلاح ساختار اقتصادی این موضوع را در دستور کار قرار دادند. سهامدارکردن کارگران باعث شد تا رغبت کار و تولید در آنان بیشتر به وجود بیاید؛ بنابراین، چند میلیون سهم به کارگران واحدهای مختلف تولیدی واگذار شد. رضایت آقای هاشمی از این اتفاق مبارک را میتوان درسخنرانیهای متنوع ایشان پیرامون کار و تولید کاملاً حس کرد. همۀ اینها با نقشآفرینی وی در زمینۀ تصویب قانون کار نگاهی نو به پدیدۀ کار و کارگری را به نمایش گذارد. اصولاً مدیریتِ موضوعاتِ متضاد با توانمندی خاص ایشان ممکن و میسر شد. سرعت تغییرات اقتصادی و بازسازی کشور و تورم ناشی از هزینهکردهای وسیع اقتصادی ازیکسو و تأمین نیازهای مردم و حفظ قدرت خرید طبقات فقیر، بهخصوص کارگران، ازسویدیگر بهگونهای بود که در دورۀ هشتسالۀ ریاست جمهوری ایشان بهجز یک سال، که افزایش دستمزد کمتر از میزان تورم اعلامی توسط بانک مرکزی بود، در سایر سالها کارگران افزایش دستمزد حقیقی دریافت کردند؛ یعنی سالیانه علاوهبر مزد مجازی چنددرصد نیز افزایش دستمزد حقیقی داشتند. قانون کار در اوضاعی تصویب شد که گروههای محافظهکار و سنتگرا بر حاکمیت مطلق بخش خصوصی بر اموال خود و سرنوشت کسانی که در محیط کار تلاش میکنند خرده میگرفتند و تأکید آنها بر اینکه کارگران را چون کالا میتوان اجاره داد و تعریف حقوقی آنان از کارگران تحت عنوان اجیر موجبات رنجش گستردۀ کارگران را فراهم آورده بود. آیتالله هاشمی کارگران را راهنمایی میکرد تا مسیر دستیابی به حقوق خود را در چارچوب وحدت ملی و منافع ملی بپیمایند و جامعۀ کارگری را به بالندگی نزدیک میکردند. از زمان ارائۀ لایحۀ قانون کار ازسوی دولت به مجلس شورای اسلامی، در آخرین مرحلۀ آن، حدود پنج سال رفتوبرگشت لایحه بین مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان جریان داشت. در سومین مرحلۀ تصویب قانون کار، مجادلات فقهی بین برخی از فقها مانند مرحوم سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی و مرحوم احمد آذری قمی به وجود آمد و وزیر وقت کار و امور اجتماعی به محضر امام نامه نوشت و امام تصمیم گرفت مجمعی برای تشخیص مصلحت بهعنوان مرجع حل اختلافات بین دو رکن، یعنی مجلس نمایندگان و شورای نگهبان، تشکیل شود که بعدها به سایر امور نیز تسری یافت و همۀ اموری را که ازسوی رهبری نظام به مجمع ارجاع میشد نیز در بر گرفت، تاجاییکه درسالهای بعد برای سند چشمانداز بیستساله جزو وظایف آن قرار گرفت. در قانون کار بهمنظور حفظ انسجام و یکپارچگی قانون همانطورکه در پایان قانون مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام اشاره شده است همۀ مواد این قانون بررسی شد و در مواد متعددی، تغییرات اساسی ایجاد شد.
اصولاً اطلاعات و شناخت آیتالله هاشمی بهگونهای بود که مخاطبان احساس میکردند که از قبل همۀ اطلاعات و آمار موضوع مذاکره یا نشست در اختیار ایشان قرارگرفته است. خطرپذیری، شجاعت و درایت آقای هاشمی در انجام امور بود که بهحق او را صاحب عنوان ارزشمند سردار سازندگی کرد. درهمان دوران و با توسعۀ سیستمهای بازرسی، حوادث ناشی از کار تحت کنترل ویژه قرار گرفت.
[۱]. دبیرکل حزب اسلامی کار؛ سه دوره نمایندۀ مردم تهران در مجلس شورای اسلامی؛ دوازده سال وزیرکار و اموراجتماعی در دولتهای سازندگی واصلاحات؛ چهار سال قائممقام وزارت بازرگانی؛ دوازده سال مشاورعالی رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام.