مقالات
  • صفحه اصلی
  • مقالات
  • آفت «تندروی» بر درخت انقلاب؛ بازخوانی اندیشه­‌های امام(ره) و رهبری

آفت «تندروی» بر درخت انقلاب؛ بازخوانی اندیشه­‌های امام(ره) و رهبری

هاشمی رفسنجانی : «شعارهای بلند و عمل‌های کوچک مهم‌ترین شاخص جریان‌های تندروست»

  • یکشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۹
تهران- ایرناپلاس- زمان زیادی لازم نبود تا نتیجه تندروی برخی جریان­‌های افراطی منسوب به اصلاحات در برآمدن دولت نهم آشکار و کوهی از حسرت و دریغ بر ذهن و ضمیر طرفداران عجول و افراطی آن سال­‌ها آوار شد.

به گزارش ایرناپلاس، ۶ سال پیش از آن تاریخ در سال ۷۸ همزمان با آشکار شدن نشانه‌های اولیه افراط و تفریط، گروهی از آبدیدگان سیاست دست به‌کار شدند و در فضایی به شدت غبارآلود، شالوده حزب «اعتدال و توسعه» را بنیان نهادند و نتیجه «تدبیر» آن سال‌شان، برآمدن جوانه‌های «امید» و پیدایی دولت روحانی و دوستان اعتدالی‌اش بود، ۱۴ سال بعد.

ماجرای تندروها و حیات و مماتشان محدود به دهه ۷۰ شمسی نبود؛ این پدیده در همان نخستین ماه‌های پس از پیروزی انقلاب و دهه ۶۰  نضج گرفت و بارها از سوی امام (ره) مهار و نفی می‌شد؛ آن‌ها که اندک خاطره یا مطالعه‌ای از حوادث دهه نخست جمهوری اسلامی به یاد دارند، جمله تاریخی امام (ره) را در نامه به آیت‌الله مشکینی و خطاب به تندروهای انقلابی در ذهن دارند که فرمودند «به جوانان انقلابی‌ام بفرمایید تندروی عاقبت خوبی ندارد» و تنها چند روز بعد دوباره تاکید کردند «سعی کنند تندروی نکنند که تندروی باعث شکست خودشان می‌شود!»
ایشان هیچ استثنایی برای افراطی‌ها در هیچ ساحتی از جامعه قائل نبودند و خطاب به یک نهاد برآمده از انقلاب به صراحت فرمودند، مبادا «از بعضی جوان‌های شما یک تندی، یک چیز مکروهی واقع بشود که مردم خوششان نیاید... در بین شما، جوان‌های تندی هستند که باید آنها را تعدیل کنید»

رهبر معظم انقلاب نیز با بیانی روشن و غیرقابل تأویل، همگان را از هرگونه افراط و خروج از حدود قانون و شرع و گرفتاری در گرداب احساسات محض برحذر داشته‌اند؛ ایشان بین انقلابی‌گری یا آرمان‌گرایی و تندروی تفاوت قائل بوده و می‌فرمایند: «آرمان‌گرائی به‌هیچ‌وجه به معنای در همه زمینه‌ها پرخاشگری‌کردن، برخی از واقعیات لازم و مصلحت‌های لازم را ندیده گرفتن، نیست.»

ایشان، نظام رعایت مصالح کشور را یکی از مصالح مهم خوانده و سفارش می‌کنند «هیچ منافاتی وجود ندارد بین انجام دادن وظائفی که جوانی و آرمان‌گرائی به انسان دیکته می‌کند، و بین ملاحظه مصالح مدیریتی کشور، ملاحظه قانون، ملاحظه تدبیر و درایت مدیریتی در کشور» و البته همانند بنیانگذار انقلاب «امکان تندروی برخی افراد و جوانان پرشور در میان نیروهای انقلابی به ویژه در مواقع حساس» را محتمل دانسته و تاکید می‌کنند: «هیچ کس نباید کل بسیج و نیروهای انقلابی را به تندروی متهم سازد، اما این واقعیت نیز درست است که خود نیروهای بسیجی باید با اطاعت از توصیه‌های مقتدای خود، بهانه به دست دیگران نداده و با گرایش‌های تندروانه دیگران همراهی نکنند.»

واقعیت اینکه، دولت حسن روحانی در برخی زمینه‌ها از جمله تحریم خارجی و فشار تندروهای داخلی، تجربه بی‌مانندی را می‌گذراند؛ اضافه بر مصیبت کرونا و همه‌گیری‌اش، هیچ دولتی در تاریخ انقلاب به این اندازه تحت زشت‌ترین و ناجوانمردانه‌ترین تخریب‌ها و تهاجم‌ها نبوده و از سوی برخی به اصطلاح اصولگرایان، بی‌اصالتی و افراط را تاب نیاورده است. در یکی از آخرین نمونه‌ها، در سالگرد جشن بزرگ و ملی پیروزی انقلاب، رئیس دولت و سخنران رسمی و اصلی مراسم، با هرزگویی و «مرگ» طلبی مواجه و از آن بی‌سابقه‌تر با حجمی عجیب از زشتی مضاعف و طلب‌کاری روبرو شد!

تندروی در همه نظام‌های سیاسی بویژه در حکومت‌های برآمده از انقلاب‌های ایدئولوژیک، یک آفت ریشه‌سوز و تدبیرگداز است؛ مطالعه تاریخ نظام‌های برآمده از انقلاب‌های دو سده اخیر نشان می‌دهد، گاهی اینگونه افراط‌گری‌ها، خود تبدیل به بزرگ‌ترین دشمن «ظاهراً خودی» شده و متاسفانه کلیت آبرو و آرمان اولیه را هدف می‌گیرد.

تاریخ ۴۳ سال گذشته کشورمان نیز بارها تحت تأثیر افراط و تفریط‌ها، فرصت‌سوزی‌ها و دشمن شادکن‌ها بوده است؛ برخی کارشناسان ریشه اصلی تندروی را در فقدان یا بی‌اعتنایی به قانون جست‌وجو می‌کنند؛ برخی دیگر آن را به جهالت و تعصب کور منتسب می‌دانند و گروهی حتی زمینه یا بروز و نمود «نفوذ» علیه ارزش‌ها و اصول بنیادین انقلاب.

ریشه و نطفه بیماری و ناهنجاری تندروی و حاملان آن اما، هرچه باشد، هیچ حاصلی ندارد جز خسارت محض و جویدن کرم‌وار درخت نظام و منافع ملی.

 تندروی و افراط در هر لباس و لوایی بر قامت هر جریان و گروهی (هرچند انگشت‌شمار و معدود)، بسترساز کینه و نفرت در جامعه، عاملی تباهی‌آفرین، قاون‌سوز و صد البته هجمه به قلب امید ملی و تاروپودهای جامعه است.

حیات سیاسی تندروها در هیچ دوره‌ای از انقلاب و حتی پیش از آن نه به سود دین و میهن بوده نه مورد پذیرش بزرگان و شخصیت‌های محوری کشور؛ امام (ره) در قامت مرجعی دینی و رهبری کبیر، حتی تندروی در مبارزه با رژیم شاه را جایز نمی‌دانستند و از همان ابتدا، خط اصیل خود را از افراطی‌های التقاطی جدا کردند.در یکی از معیارهای مهم تشخیص افراط و افراطی در اندیشه مرحوم هاشمی رفسنجانی به عنوان یار دیرین امام و رهبری آمده که معتقد بود «شعارهای بلند و عمل‌های کوچک مهم‌ترین شاخص جریان‌های تندروست»

هرگونه تندروی در گفتار یا کردار موجب برهم زدن آرامش و امنیت جامعه است و به نظر می‌رسد ورود دستگاه قضایی به اینگونه ماجراها ضروری است زیرا قانون برای حفظ نظم و امنیت جامعه بوده و همه باید در چارچوب آن فعالیت کرده به آن ملتزم باشند؛ بویژه کسانی که بیشتر از بقیه تابلوی دفاع از انقلاب و ارزش‌های نظام را در دست دارند.

در پایان، برخی شعارگویان تندرو  و هتاکان را ارجاع می‌دهیم به این فراز از سخنان رهبر معظم انقلاب، باشد که راهگشا باشد: «اینکه شما یک نفر را به عنوان ضد ولایت، ضد بصیرت، ضد چه، مشخص کنید، بعد یک عده‌ای راه بیفتند علیه او  شعار بدهند، مجلس را به هم بزنند، بنده با این کارها هم مخالفم؛ این را من صریح می‌گویم... . بارها به مسئولان و کسانی که می‌توانند جلوی این چیزها را بگیرند، تذکر داده‌ام. آن کسانی که این کارها را می‌کنند، اگر واقعاً حزب‌اللّهی و مؤمن‌اند، خب نکنند. می‌بینید که تشخیص ما این است که این کارها به ضرر کشور است؛ این کارها به نفع نیست. با احساساتشان راه بیفتند اینجا، آنجا، علیه این شعار بدهند، علیه آن شعار بدهند؛ این شعاردادن‌ها کاری از پیش نمی‌برد....»