اخبار

قصه سرو

در یک سالگی درگذشت آیت الله هاشمی رفسنجانی، حسین مرعشی و حجت الاسلام مجید انصاری از او می‌گویند. در ویژه نامه قصه سرو که به مناسبت یکسالگی درگذشت آیت الله هاشمی رفسنجانی از سوی روزنامه اطلاعات منتشر شده، مجید انصاری از شخصیت و زندگی آیت الله و حسین مرعشی از فعالیت های سیاسی او گفته اند. در ادامه می توانید این گفت و گوها را بخوانید.
قصه سرو

حسین مرعشی

حسین مرعشی معتقد است محبوبیتی که آیت الله هاشمی در سال های پایانی عمر پیدا کرد، بی نظیر بود.

هاشمی رفسنجانی در مهمترین دوره تاریخی معاصر ایران ریاست جمهوری را بر عهده گرفت. این  دوران پس از درگذشت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و پایان جنگ همراه بود. در این دوران کشور با مسائل عدیده اقتصادی دست و پنجه نرم می‌کرد. هاشمی  با شعار سازندگی و تعدیل اقتصادی وارد میدان نبرد شد. مهندس مرعشی از جمله همراهان هاشمی بود که از بسیاری از فعالیتهای اقتصادی ایشان مطلع بود. در این گفت وگو سعی شده برخی از مسائل آن دوران حتی با نگاهی انتقادی به بحث گذاشته شود. اگرچه وی بر این باور است هاشمی فردی مطلع در امور اقتصادی بود و اگر راه او در مسیر اقتصادی طی می شد وضعیت کشور بسیار بهتر از اکنون بود. بخش سوم این گفت و گو که در ویژه نامه روزنامه اطلاعات به مناسبت اولین سالگرد درگذشت آیت الله هاشمی رفسنجانی منتشر شده را در ادامه می خوانید:

یکی از موضوعاتی که آقای هاشمی به آن توجه داشت، بحـث تعدیل اقتصـادی بود. بحـث تعدیل اقتصادی تا سـال ها تاثیرات مختلفی بر جریانات اقتصادی کشور داشت. شما به عنوان یک منتقد بخواهید آن دوران را نقد کنید چه نقدی به بحث تعدیل اقتصادی وارد میدانید؟

نمی شود با این دقت، بحث کرد. تعدیل اقتصادی، ابعاد مختلفی دارد. یکی درآمد دولت است یکی هزینه دولت. اگر درآمدهای دولت با هزینه هایش، دچار عدم تعادل شوند تورم ایجاد میشود و این موضوع، بخشی از تعدیل است. بعد دیگر، نرخ ارز است. تا دلار ۷ تومانی بود خیلی از کالاها، وارداتش اقتصادی بود. مثالاً در دوران جنگ، حدود سالی ۱۵۰ میلیون دلار پنیر وارد شد. یعنی ما یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار در طول ۸ سال جنگ، پنیر وارد کردیم و کوپنی توزیع کردیم که مردم نان و پنیر بتوانند بخورند. خیلی هم منطقی بود.هنوز هم ذائقه ایرانی ها فقط آن پنیر سفید را می پسندد چون زمان جنگ خورده اند و عادت کرده اند.ما همان زمان، با ۶۵ میلیون دلار سرمایه گذاری کارخانجات پنیر زدیم. ولی کارخانه پنیر باید صرفه داشته باشد. اگر قرار باشد شما با دلار ۷ تومان پنیر وارد کنید بدهید در بازار ولی شیری که از گاودار می خریم و می دهیم به کارخانه گران تر تمام شود و از او بخواهیم با همان قیمت تمام شده وارداتی شیر بفروشد، معلوم است که تولید می خوابد. برای این که این اتفاق در صنعت شیر و لبنیات نیفتد، آقای هاشمی گفت: شیر را به قیمتی بخریم که برای دامدار صرف کند و قیمت پنیرگران شد اما کشور الان دیگر مشکلی به نام لبنیات ندارد. حتی امروز یکی از مسائلمان مازاد تولید لبنیات است به این دلیل که در یک دهه اخیر، ۱۵ درصد هزینه خانوار کاهش پیدا کرده و به تبع آن مصرف لبنیات در ایران ۴۰ درصد کاهش پیدا کرده است و فشار به کارخانجات لبنیات و گاوداری ها می آید. در آن دوره ما با ۶۰ میلیون دلار به جای یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار واردات پنیر،‌کارخانجات پنیر در ایران فعال کردیم و کشور صاحب کارخانجات پنیر شد و شغل درست شد. من یک مثال برایتان بزنم. هلال احمر ایران سالی ۱۰ میلیون دلار از دولت ارز ۷ تومانی می گرفت میداد به واحدهای خارج از کشورش. روزی که دلار آزاد شد، یعنی ۶۰ تومان شد، یکی از مسائل تحلیل اقتصادی، نرخ دلار بود و می گفتند: مگر می شود، با دلار ۷ تومانی تولید در ایران راه انداخت؟ بله اما روی کاغذ!

آمار تولید خودرو در ایران در سال ۱۳۵۶ یک سال قبل از اینکه  انقلاب اوج بگیرد و اعتصابات شروع شود ۱۱۰ هزار خودرو بوده است. همان سال ۴۰ هزار خودرو ی وارد شده است. یعنی ۱۵۰ هزار خودرو در ایران در سال ۵۶ فروش رفته است. در سال ۱۳۶۸ ،تعداد خودرو سواری تولیدی در ایران، ۸ هزار تا بوده است یعنی از ۱۱۰هزارتا به ۸ هزارتا تقلیل پیدا کرد. نه ما دلار ۷ تومانی داشتیم به کارخانه بدهیم نه کارخانه دار می توانست برود با دلار آزاد تولید کند چون نرخ گذاری اش می‌کردند. این عدم تعادل ها، اقتصاد را بیچاره می‌کند. تعدیل اقتصادی یعنی این عدم تعادل ها به تعادل برسد. دلار نرخی داشته باشد که مقداری که کشور میتواند حاصل کند با مقداری که میخواهد مصرف کند برابر باشد و نرخش در بازار به نرخ تعادلی برسد.

داشـتید درباره تأثیر تعدیل اقتصادی به سـبک زندگی می گفتید.

به طور طبیعی سبک زندگی، بیش از آنکه تحت تأثیر تعدیل اقتصادی باشد، تحت تأثیر گسترش رسانه ها، تغییر کرد. یک زمانی شهرهای ایران هر کدامشان هویت فرهنگی خودشان را داشتند. تحت تأثیر تلویزیون الان شما در هر شهر ایران بروید، سوپرها، اسم خیابان ها، فروشگاه ها و اجناس عین هم است. شما نمی توانید فرق ایرانشهر و پیرانشهر را بفهمید چون هرجا که می روید، در ایرانشهر و پیرانشهر، هم خیابان شهید رجایی و طالقانی است هم خیابان شریعتی و امام خمینی. خیابان ها که یکی است، مصالح ساختمانی، سبک ساختمان ها و نماها هم شبیه به هم شده اند. این می شود تغییر در مدل زندگی در داخل ایران. در مبادله با دنیا هم شبکه های ماهواره ای، اثرات واقعی تری روی زندگی دارند تا تعدیل اقتصادی که این پیام را بدهد هرکس بیشتر تلاش بکند سهم بیشتری از کیفیت اقتصاد، گیرش می آید.

 الان  نزدیک به یک سال از فوت آقای هاشمی می گذرددر این مدت انتقادات مختلفی به ایشان وارد شد. شما جایگاه آقای هاشمی را چطور ارزیابی می کنید؟

اختلاف نظر به طور طبیعی همیشه وجود دارد. بالاخره وقتی آدم های تأثیرگذار تصمیم می گیرند، یک عده با تصمیمشان موافقند یک عده مخالف. در مورد آقای هاشمی دو نکته اضافه می شود. یک نکته این که جناح های سیاسی همیشه دلشان میخواسته است آقای هاشمی طوری که آنها می پسندند زندگی کند و حرکت کند و تصمیم بگیرد و فکر کند.جناح اصولگرا دلش میخواست آقای هاشمی در صحنه باشد، فعال باشد، حضور داشته باشد اما آن گونه که آنها می خواهند. در یک مقطع هم اصلاح طلب ها همین توقع را داشتند. آقای هاشمی استقلال داشت. آقای هاشمی به لحاظ فکری و ذهنی و تجربی برتری هایی داشت که تابع هیچ جریانی قرار نمی گرفت. او خودش برای خودش، بینش داشت، روش داشت، تشخیصی داشت و براساس تشخیص خودش عمل می‌کرد و هر دو جناح هم در مقاطعی از ایشان می رنجیدند و انتقاد وارد می‌کردند. نکته دوم این بود که آقای هاشمی، در یک دوره طولانی اثرگذار بود. شما به تاریخ سیاسی کشورها نگاه کنید. ممکن است کسی در کشورش حداکثر در دو دهه از حضورش و اوجش تا افول و کناره گیری اش از سیاست، تأثیرگذار باشد و سابقه بیشتر از این نیست. حتی برگردید قبل از انقلاب؛ کسی از نخست وزیرهای ایران بیشتر از ۴ سال نه ۸ سال نه ۱۲ سال، نبوده است. در دنیا هم تقریباً همین است. اما آقای هاشمی جزو معدود شخصیتهای انقلابی بود که هم در دوران مبارزه و انقلاب حضور پررنگی داشت هم در دوران استقرار، هم در دوران دفاع مقدس، هم در پایان دادن جنگ، هم در دوران سازندگی و هم در دوران انتقال قدرت بعد از سازندگی به دوره اصلاحات.در دوره اصلاحات نیز شخصیت مؤثری بود. پس ایشان بیش از پنجاه سال در عرصه سیاسی حاضر و ظاهر بوده و نقش محوری در مسائل سیاسی ایران داشته است و در فراز و نشیب های مختلف سیاست وی، بالاخره یک عده لطمه خورده اند، یک عده ضرر کرده اند و عده ای ناراحت شده اند. در عین حال به نظر من این که شخصیتی این اندازه تأثیرگذار باشد و محبوبیتی که سالهای آخر عمر آقای هاشمی پیدا کرد خیلی بی نظیر است و بخش زیادی از آن ناشی از اخلاص آقای هاشمی است.

 

مجید انصاری

مجید انصاری معتقد است آیت الله هاشمی زندان را یک سکوی اثرگذار علمی و اثرگذار در  انقلاب تعبیر می کرد.

هاشمی رفسنجانی از جمله روحانیونی بود که تلاش می‌کرد بین دین و توسعه و پیشرفت‌های کشور آشتی برقرار کند. به‌طوری‌که از نظر او اداره جامعه و حل مشکلات مردم در همراهی دین و سیاست امکان‌پذیر است.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین مجید انصاری عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفت و گو با روزنامه اطلاعات ضمن تبیین دیدگاه فوق و دیگر موضوعاتی که آقای هاشمی بدان توجه داشت به نقش و اقدامات آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در قبل و بعد از پیروزی انقلاب، تمایز ایشان با سایر روحانیون، خلأ وجود مرحوم هاشمی رفسنجانی در شرایط فعلی
و… پرداخت.

انصاری ابتدا درباره نقش مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در پیروزی انقلاب و پس از پیروزی، اظهار داشت: درباره نقش ایشان در انقلاب و پس‌ازآن صحبت زیاد شده است و خوشبختانه هنوز حافظه نزدیک مردم این نقش را کم‌وبیش به خاطر دارد، به‌ویژه نخبگان و سیاسیون جامعه که حوادث را تجزیه‌وتحلیل می‌کنند.

وی افزود: بی‌تردید آیت‌الله هاشمی رفسنجانی را باید به‌عنوان یکی از مؤسسان ا انقلاب اسلامی دانست. اگر برای انقلاب هیأت مؤسسی را در نظر بگیریم، در واقع بنیان‌گذار آن حضرت امام بودند، اما در هیأت مؤسس که از آغاز تشکیل با امام همراه و همفکر بود، افراد مختلفی حضور داشتند، ولی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در رأس کسانی بود که در آینده‌نگری، بلوغ شخصیت سیاسی، جهان‌بینی و آگاهی و نسبت به مسائل داخلی و خارجی نقش کلیدی ایفاء کردند. آیت‌الله هاشمی رفسنجانی از معدود افرادی بود که از ابتدا، در دوران جوانی در قم با امام آ شنا شد و مثل کسی که گمشده خود را پیدا کرده است و تقارب متجانس فکری داشت، جذب حضرت امام شد، درحالی‌که برحسب ظاهر افرادی که از نظر حوزوی پیشکسوت‌تر از ایشان بودند می‌توانستند بیشتر به امام نزدیک شوند، اما در همان جلسات اول آقای هاشمی، جذب امام شد و بلافاصله پس از سال ۴۱ و اوایل سال ۴۲ با طرح موضوع انقلاب از سوی امام، مرحوم هاشمی رسماً وارد این عرصه شد و در دوره ای که ایشان به عنوان یک ا فسر وظیفه به سربازی اعزام شد، همانجا با نقشی که ایفا کرد توانست، برنامه رژیم شاه را مبنی بر لغو معافیت تحصیلی طلبه ها که در واقع نوعی دلسردی در طلبه ها ایجاد میکرد، خنثی کند. آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در این زمینه با پیوندی که با افسران شاهنشاهی برقرار کرد، یک اقدام دو سر برد را طراحی کرد که نشان از هوشمندی ایشان داشت، یا آنها بحث سربازی طلبه ها را ادامه می دادند که مرحوم هاشمی توانسته بود طلبه ها را ساماندهی کند که عاملی برای ا نتقال مسایل سیاسی و اجتماعی به درون سربازخانه ها و شکست سنگین حصار آهنین درون ارتش و به نوعی نفوذ اندیشه امام و انقلاب در ارتش بود و طبیعی است که ادامه آن به نفع رژیم نبود و مورد دوم هم این  که طلبه ها طرح را برنتابند و آنها از طرح خود پشیمان شوند و در آن صورت طلبه ها می توانستند به تحصیل و مبارزات خود ادامه بدهند که مورد دوم اتفاق افتاد. بعد که ایشان جلوتر می آید، وقایع سال ۴۳ و تبعید حضرت امام اتفاق میافتد و تا سال ۵۷که انقلاب پیروز شد، شما آقای هاشمی را همواره در صحنه های مختلف مشاهده می کنید؛ هم در عرصه علمی با هوش و ا ستعداد ذاتی خود و هم با شجاعتی مثال زدنی و از خودگذشتگی خاص که هرگز مرعوب فضای بگیر و ببند و زندان های رژیم نشد. ایشان در حوزه های مختلف دیگر هم اقداماتی را انجام داد ازجمله در مبارزه علیه رژیم شاه که بارها به زندان افتاد و در موقعیت های مختلف که ورود پیدا میکرد، منشا خیر بود. آیت‌الله هاشمی رفسنجانی زندان را یک سکوی اثرگذار علمی و اثرگذار در  انقلاب تعبیر میکرد که میتوان از این طریق فرصت به وجود آورد. ایشان در زندان از همه موقعیت ها برای آموزش علوم قرآنی استفاده میکرد و با نگاه جدید به تفسیر موضوعی قرآن و نداشتن امکانات و کتابخانه تخصصی و ابزارهای تحقیق و پژوهش، با حداقل امکانات و حضور بزرگانی مثل مرحوم آیت‌الله طالقانی، مرحوم منتظری، مرحوم ربانی شیرازی و مرحوم ربانی املشی و دیگر بزرگان دانشگاهی مثل مرحوم بازرگان توانست کارهای خوبی انجام دهد که یکی از کارهای مهم ایشان تفسیر قرآن بود که بعدها تکمیل شد. همزمان با این اقدامات، نشان دادن یک اراده محکم و مقاومت غیرقابل شکست در آن شرایط بسیار کارآمد بود که فردی تحت فشارهای سنگین، نشکند آیت‌الله هاشمی قهرمان این عرصه بود و اسناد و مدارک ساواک هم نشان میدهد که شکنجه های فوق تصور را تحمل میکرد. به هر حال، مقاومت جانانه ایشان در برابر شکنجه و شکنجه کردن در زندان و ادامه راه، یکی از نقاط برجسته زندگی سیاسی ایشان بود و بعد هم هر وقت فرصتی پیدا میکرد و آزاد بود به عنوان رابط انقلاب و انقلابیون چه در داخل و چه در خارج دیدارهایی بااعضای انجمن های اسلامی مقیم آمریکا و ا روپا داشت و با نگاه توسعه ای و کسب تجربه از دانش دیگران، سفرهای زیادی انجام میداد. مثلا در سفری به آمریکا، تمامی ایالت های این  کشور را با ماشین طی کرد یا به کشورهای دیگری که سفر میکرد، نگاه ایشان با فردی که صرفاً برای ا یجاد ارتباط  با انجمن اسلامی ها سفر می‌کرد، متفاوت بود. آیت‌الله هاشمی رفسنجانی درسفرها هم هدف اصلی خود را دنبال میکرد و هم به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در حوزه های مختلف بود. این  مسأله زمانی اهمیت بیشتری پیدا می کند که ما نگاهی به شرایط آن زمان حوزه علمیه  و روحانیت داشته باشیم.  در آن زمان به هیچ وجه فضای حوزه آخوندی، اقتضای این مسایل را نداشت و آقای هاشمی در این  زمینه ها یک استثناء بود که هم ضوابط حوزوی و فضای معنوی و علمی حوزه و هم الزامات روحانی بودن را به تمامی معنا رعایت میکرد و به آن پایبند بود و در عین حال در محدوده مکان و زمان خاص خود هیچ گاه خود را محصور نکرد و همواره نگاه به آینده و جهان داشت . ایشان در مقطعی احساس کرد که باید در حوزه ها برای مسایل آموزشی و فرهنگی کار انجام شود، لذا مدرسه رفاه تهران را برای کادرسازی و تربیت نیرو راه اندازی کرد و وقتی ا حساس کرد که مبارزان تحت فشار ساواک هستند و خانواده هایشان از نظر مالی در تنگنا هستند )که این  مسأله، یکی از ا بزارهای ساواک و تهدید بزرگی  بود که مبارزه را به بن بست بکشاند؛ یا مبارزان جذب ساواک شوند یا  دست از مبارزه بردارند( با کمک دوستان خود شروع به کارهای ا قتصادی کرد و در قم و کرج زمین خرید و کار ساختمانی ا نجام داد تا از این رهگذر، درآمدهایی برای تامین زندگی خانواده مبارزان دربند کسب شود. این مسأله هم نشان میدهد که آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در زمان مبارزه به فکر کمک کردن و گشودن معبر و شکستن بن بست ها بود. موضوع دیگری که میتوان به آن ا شاره کرد، این که مرحوم هاشمی قبل از پیروزی انقلاب در نجف خدمت امام رسید و با توجه به احترام ویژه ای که  مام برای ایشان قائل بودند، از چنان شخصیتی در بین مبارزان برخوردار شد که وقتی در زندان محکوم به ا عدام شد، با همین نفوذی که داشت از طریق علما از جمله ا مام موسی صدر از این  مرحله خطرناک نجات پیدا کرد. در واقع ما شاخه های انقلابی واقعی که شجاعت، اخلاص، ایمان به هدف، ا عتماد به نفس و در عین حال واقع گرایی و دوری  از افراط  و تفریط است را در روحیات ایشان می بینیم و همین خصوصیات موجب شد که در اوج گیری مبارزات در سا لهای ۵۶ و ۵۷ و در نهایت تشیکل شورای انقلاب، نخستین فرد معتمد و اصلی حضرت امام، آقای هاشمی باشد و در
موضوع های مختلف همواره مورد مشورت امام قرار میگرفت و ا مام امور دشوار را به ایشان می سپرد. همچنین در کوران انقلاب و پس از آن نقش آقای هاشمی کاملاً مشهود است، چه درطراحی و ا یجاد ساختار نظام جمهوری اسلامی و چه در شورای انقلاب ،چینش ا عضا و در غائله هایی که پیش آمد، در جریان حزب جمهوری ا سلامی و ساماندهی نیروها قبل از ا نتخابات دور اول مجلس شورای اسلامی، بعد از امام، نقش تعیین کننده ایشان به وضوح دیده مشود. در دوران دفاع مقدس هم به عنوان نماینده ا مام و جانشین فرماندهی کل قوا با شجاعت ا یفای نقش کرد؛ تدارک سلاح در طول هشت سال جنگ که در تحریم مطلق بودیم، کار ساده ای نبود و آقای هاشمی در کانون این  مسأله و در کنار سایر نیروهای انقلابی، سپاه و ا رتش بود.انصاری در ا دامه گفت: نخستین آشنایی و همکاری مستقیم من با آقای هاشمی در مجلس ا ول بود، ا ما من شاهد بودم که ایشان با مدیریت راهبردی خود، بنیان قوه مقننه را چنان مستحکم بنا کرد، که ا مروز هر نقطه مثبتی مشاهده میشود از مجلس اول است و اگر احیاناً در بعضی جاها ما ضعفی را می بینیم به لحاظ فاصله گرفتن از شاخصهای ا رزشی مجلس ا ول است. ریاست ایشان در مجلس متعین بود و با وجود شخصیتهای بزرگی که به لحاظ سنی و علمی ممکن بود از ایشان جلوتر باشند، آقای هاشمی توانست با مدیریت صحیح خودشان، مجلس را به خوبی ا داره کند و فراتر از ریاست مجلس ظاهر شود. به تعبیر دیگر، ا گر مجلس در رأس ا مور قرار گرفت بخشی از آن به لحاظ نقشی بود که مجلس در شکل گیری ساختار سیاسی کشور داشت و بخشی هم مربوط به آقای هاشمی است که توانست این جایگاه را به درستی ا رتقاء دهد. نقش بعدی ایشان در جایگاه ریاست جمهوری ا ست.مرحوم هاشمی بعد از پایان جنگ، کشور ویران های را در دست گرفت که تمامی زیر ساخت های آن از بین رفته بود؛ ساماندهی مهاجران جنگی و بازگشت به شهرهایشان و بازسازی کشور از جمله کارهای سخت و طاقت فرسایی بود که آقای هاشمی با عنوان دولت سازندگی کارها را سر و سامان داد، زیرساخت ها را ترمیم کرد و مهاجران به شهرهای خود بازگشتند و با نگاه تعاملی، روابط  با کشورها را بهبود بخشید و سعی کرد دوران قهر و غضب را به دوران همراهی و همکاری بدل کند و ا نصافاً هم در کار خود موفق ظاهر شد. نقش آیت‌الله هاشمی رفسنجانی بعد از ا رتحال حضرت امام )ره(  در ا یجاد آرامش کشور وتعیین رهبری و مشورت هایی که در زما نهای طولانی در این  زمینه داشت و همراهی های ایشان از جمله نقش های بی بدیلی بود که ایشان از عهده همه آنها برآمد. در مجمع تشخیص مصلحت نظام نزدیک به ۲۰  سال با نهایت حسن سلوک، امور را ا داره کردند و همچنین در مقام ریاست مجلس خبرگان رهبری، در تحولات سیاسی و جلوگیری از ا فراط گری ها به خصوص در ا نتخابات سال ۷۶ و بعد از آن، نقش مرحوم هاشمی به خوبی دیده میشود. در یک جمله باید گفت که بی تردید نقش آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در قبل و بعد از انقلاب در تثبیت و تحیکم و پیشرفت و توسعه انقلاب و کشور، نقش بی نظیری بود.

محکوم به مرگ شدن آیت‌الله هاشمی رفسنجانی

شما در خلال صحبت هایتان صحبت از محکوم شدن آقای هاشمی به مرگ گفتید، در حالی که این مسأله تاکنون مطرح نشده بود. انصاری پاسخ داد: من خودم چنین حکمی را ندیدم اما در آن زمان که ما طلبه بودیم، این شایعه قوت گرفته بود که آقای هاشمی محکوم به ا عدام شده ا ست و بعد گفتند که ا مام موسی صدر در سال ۵۴ یا ۵۵ به ا یران سفر کرده بود و چون نفوذ زیادی در لبنان داشت و شاه هم ازایشان حساب می برد و ظاهراً احترام ایشان را هم داشته است، به کمک آیت‌الله حیکم وساطت کردند و از این کار جلوگیری کردند.