اخبار
  • صفحه اصلی
  • اخبار
  • هاشمی رفسنجانی در رسانه ها + 5 خرداد 1398

هاشمی رفسنجانی در رسانه ها + 5 خرداد 1398

هاشمی رفسنجانی در رسانه ها + 5 خرداد 1398

«هاشمی رفسنجانی» دوم خرداد ۷۶ از چه کسی حمایت می کرد؟

شعارسال: روزنامه سازندگی در روزهای گذشته در گزارشی از نقش‌آفرینی آیت‌الله هاشمی در انتخابات دوم خرداد به‌نفع خاتمی نوشته بود، بااین‌حال تحلیل ارگان حزب کارگزاران با استناد به خاطرات سایر افراد رد می‌شود.  "هاشمی رفسنجانی سال 76 به چه‌کسی رأی داد؟" این سؤالی است که در سال‌های گذشته از سوی حامیان آیت‌الله هاشمی و به‌ویژه حزب کارگزاران سازندگی به‌نفع خاتمی پاسخ داده می‌شد، به‌ویژه خطبه‌های مرحوم هاشمی در نمازجمعه 76/2/27 درباره احتمال تقلب در انتخابات ریاست‌جمهوری را اماره خاصی از همراهی آیت‌الله با خاتمی می‌دانستند. اولین‌بار صحت همراهی مرحوم هاشمی با جریان چپ آن زمان، در مصاحبه جنجالی سال گذشته موسوی خوئینی‌ها با خبرگزاری جمهوری اسلامی به‌چالش کشیده شد. وی برای اولین‌‌بار مدعی شد که آن خطبه معروف نه در حمایت از خاتمی، بلکه به‌اصرار اطرافیان ناطق‌نوری خوانده شده بود. موسوی خوئینی‌ها در گفتگوی خود درباره خطبه سال 76 هاشمی می‌گوید: بعضی فکر می‌کنند ایشان در حمایت از آقای خاتمی آن خطبه را خوانده در حالی که ما بعد از آن خطبه جلسه‌ای داشتیم، این طور که یادم هست جلسه مجمع تشخیص بود، الآن البته تردید دارم، به‌هرحال، موضوع خطبه نمازجمعه ایشان به‌صورت خارج از دستور کار مطرح شد، خیلی سال گذشته اطمینان ندارم ولی گمان می‌کنم آقای ولایتی مطرح کرد، ایشان خارج از دستور جلسه راجع به همین خطبه آقای هاشمی صحبت کرد. برداشت آقای ولایتی هم گویا این بود که این خطبه به‌نفع آقای خاتمی است. در ذهنم هست بعد از ایشان هم آقای طبسی می‌خواست در تأیید صحبت‌های آقای ولایتی صحبت کند. من که احساس کردم فضای خاصی هست، نوبت گرفتم که صحبت کنم. آقای هاشمی شاید احساس کرد که الآن اگر من هم صحبت کنم، بحث ممکن است تند شود، لذا گفت: (قریب به این مضمون) «من تعجب می‌کنم آقایان چرا این صحبت‌ها را می‌کنید. علاقه‌مندان آقای ناطق و دوستان ایشان به من مراجعات مکرر کردند، از جمله قبل از اینکه از خانه برای نمازجمعه حرکت کنم، به خانه‌ام هم زنگ زدند و از احتمال تقلب ابراز نگرانی کردند». در روزهای گذشته روزنامه سازندگی، ارگان حزب کارگزاران که در انتخابات سال 76 جانب خاتمی را گرفته بود، با استناد به خاطرات تازه‌منتشرشده مرحوم هاشمی از سال 75 در کتاب "سردار سازندگی"، نوشت "پس از 20 سال ناگفته‌های اکبر هاشمی‌رفسنجانی از انتخاب سیدمحمد خاتمی به ریاست‌جمهوری اسلامی در سال 1367 منتشر شد، ناگفته‌هایی که نشان می‌دهد نقش هاشمی‌رفسنجانی، حسن روحانی، حسن حبیبی و کارگزاران سازندگی در انتخاب سیدمحمد خاتمی تا چه اندازه محوری بوده است و نقشه‌ی محافظه‌کاران برای ریاست‌جمهوری علی‌اکبر ناطق نوری چگونه توسط میانه‌روها نقش بر آب شد و زمینه برای پیروزی چپ‌گرایان فراهم شد". گزارش مفصل سازندگی بیشتر از آنکه تکیه بر داده‌ها داشته باشد، تحلیل خاطرات هاشمی است و نیامدن حسن حبیبی و حسن روحانی به عرصه انتخابات را بازی هاشمی قلمداد می‌کند تا جناح راست در برابر تنها کاندیدای جناح چپ قرار بگیرد و این میان شخص ثالثی برای شکستن آراء حضور نداشته باشد. گزارش سازندگی با واکنش محمدعلی ابطحی رئیس دفتر رئیس دولت اصلاحات مواجه شد. وی در اینستاگرام خود نوشت "آقایان ناطق نوری و خاتمی را در جایی دیدم، کنار هم بودند. گفتم «خاطرات سال هفتاد و پنج مرحوم رفسنجانی منتشر شده، سالی که شماها رقیب انتخابات ریاست جمهوری بودید و ایشان رییس جمهور». بخش خاطرات انتخاباتی‌اش را خوانده بودم به آنها گفتم: «به‌روشنی می‌شود فهمید هاشمی رفسنجانی نه دوست داشته ناطق رأی بیاورد و نه خاتمی. کارگزاران زمینه پذیرش ناطق را نداشتند و خودش هم خاتمی را به‌دلیل انتسابش به چپ نمی‌خواسته، دنبال آوردن حسن روحانی و مرحوم حبیبی بوده که میراث خودش زنده بماند، حبیبی هر دفعه رد می‌کرده است. تعجب می‌کنم کارگزاران بعد انتشار این خاطرات از کجای آن، کشف کرده‌اند که هاشمی پدر دوم خرداد بوده است!»". موسوی خوئینی‌ها معتقد است علامت و نشانه‌ای در آن زمان وجود نداشت که ثابت کند هاشمی، خاتمی را بهتر از ناطق می‌دانست گزارش سازندگی و استدلال آنها برای مجاب کردن مخاطب که هاشمی آن سال به حمایت از خاتمی برخاسته، به همین واکنش ختم نشد. فائزه هاشمی که در دوره دوم خرداد نماینده مردم تهران و عضو حزب کارگزاران است در گفتگویی با مجله اندیشه پویا، ابعاد جدید از دوم خرداد را باز کرده است. فائزه هاشمی بخشی از یادداشت‌های روزانه سال 75 خود را در اختیار این مجله قرار داده است که حاکی از همان نکته‌ای است که ابطحی گفته بود. او دنبال حسن حبیبی معاون اول خودش بود چراکه اگر شخص دیگری خارج از کابینه وی بر سر کار می‌آمد، علت مشکلات را بر گردن دولت سازندگی می‌انداخت و این برای هاشمی خوشایند نبود. بخشی از یادداشت‌های روزانه فائزه هاشمی به‌شرح زیر است: "بابا اعتقادی به حمایت از خاتمی نداشت، به دو دلیل که البته تحلیل من است؛ یکی به‌خاطر اینکه بابا به وحدت خیلی معتقد است و دوم به‌خاطر اینکه چپ‌ها دور و بر ایشان را گرفتند". (30 دی 75) "نزد آقای حبیبی رفتم تا در مورد کاندیداتوری و حضور ایشان در انتخابات صحبت کنم؛ به‌دلایل زیر: یکم اعلام تمایل رهبری برای کاندیداتوری ایشان، دوم خطر جدی تقابل جامعه روحانیت و مجمع روحانیون در صورت پیروزی آقای ناطق‌نوری یا آقای خاتمی، سوم نزدیکی ایشان به آقای هاشمی و آمادگی مردم طبق نظرسنجی‌ها برای رأی به ادامه این فکر و اینکه تبلیغ ایشان کار زیادی نمی‌خواهد. چهارم، ادامه برنامه آقای هاشمی. ایشان نگرانی داشت که با کاندیداتوری‌اش حمله به ایشان از اکنون آغاز شود و حمله به سازندگی را دنبال بیاورد". (11 اسفند 75) هاشمی رفسنجانی از اواخر سال 75 به‌دنبال این بود که حسن حبیبی یا علی‌اکبر ولایتی را برای ادامه راه دولتش کاندیدا کند خاطرات فائزه هاشمی نشان می‌دهد به‌خلاف تحلیل کارگزارانی‌ها، دعوت از حسن حبیبی برای انتخابات نه از سوی جناح راست بلکه دغدغه شخصی خود آن مرحوم بوده تا دولتش ادامه پیدا کند. با امتناع حبیبی از نامزدی در انتخابات، هاشمی به‌ناچار روی به دو گزینه دیگر باب‌طبع خود می‌آورد: حسن روحانی و البته علی اکبر ولایتی که چندان مورد حمایت هاشمی واقع نمی‌شود. "درباره کاندیداتوری آقای ولایتی، بابا اعتقاد داشت که چون از نظر سیاسی با جناح راست است، نخواهند گذاشت که کاندیدا شود ولی از نظر فکری معتدل است". 11 اسفند حسن روحانی و 17 اسفند 75 نیز آمدن حبیبی کاملاً منتفی می‌شود و هاشمی از اینجا به بعد باید بین دو گزینه یکی را انتخاب کند؛ سید محمد خاتمی وزیر فرهنگ مستعفی هاشمی و عضو مجمع روحانیون مبارز و دیگری علی‌اکبر ناطق نوری رئیس مجلس و عضو جامعه روحانیت مبارز! به‌خلاف تحلیل‌های روزنامه سازندگی که معتقدند هاشمی راه را برای خاتمی هموار کرد اما وی دل خوشی از چپ‌ها نداشت. "بابا خطر چپ‌ها را کمتر از راست‌ها نمی‌داند. انحصارطلبی‌ها و کارهای بدشان (راستی‌ها) را گفتیم. بابا گفت "اینها را از چپی‌ها یاد گرفته‌اند". (17 اسفند 75) "با بابا در مورد ملاقاتش با کارگزاران صحبت کردم که بابا گفت «به‌دلیل اینکه نمی‌خواهم از کاندیدایی حمایت کنم و ملاقات با من به‌معنی مشخص شدن این امر است". (19 اسفند 75) هاشمی نه دنبال کارگزاران می‌رود و نه کسی از دولتش حاضر می‌شود تا ادامه‌دهنده راه او باشد. وی میان دو گزینه خارج از دولتش به ناطق‌نوری متمایل می‌شود. به‌گفته فائزه هاشمی، پدرش راست‌ها را اجرایی‌تر و کارآمدتر می‌دید و از طرفی خاستگاه هردونفر از جامعه روحانیت مبارز بود. به‌گفته فائزه هاشمی، پدرش ناطق را اجرایی‌تر و کارآمدتر از خاتمی می‌دانسته و به او رأی داده است بدیهی بود حمایت‌های ناطق‌نوری از دولت هاشمی رفسنجانی بی‌تأثیر نباشد، حمایت‌هایی که به‌گفته ناطق‌نوری دست‌آخر به‌ضررش تمام شد و در خاطراتش می‌نویسد "وقتی من از سیاست‌های اقتصادی دولت و شخص ایشان (هاشمی رفسنجانی) دفاع کردم، می‌گفتند «پس ناطق که شق‌القمری نمی‌کند و تحولی در کشور ایجاد نمی‌شود! او هم راه رفسنجانی را ادامه می‌دهد». طبیعتاً این جریان اثر خود را روی آراء می‌گذاشت". موسوی خوئینی‌ها هم می‌گوید "هیچ علامت و نشانه‌ای در آن زمان وجود نداشت که ثابت کند آقای هاشمی آقای خاتمی را بهتر از آقای ناطق می‌دانست. آقای هاشمی تصور می‌کرد آقای ناطق ادامه‌دهنده همان سیاست‌ها و راهی است که خود داشته است چون آقای ناطق خیلی به آقای هاشمی نزدیک بود". حالا که 22 سال از دوم خرداد 76 می‌گذرد و آیت‌الله هاشمی رفسنجانی نیز در قید حیات نیست، می‌توان فهمید به‌خلاف تحلیل روزنامه سازندگی، هاشمی آن روزها به‌شدت در انتخابات دست‌خالی بود، نه گزینه‌هایی همچون حبیبی و روحانی وارد انتخابات شده بودند و نه تمایلی به خاتمی داشته است و از سر اجبار و اینکه در دولت ناطق‌نوری کمتر به سیاست‌های او نقد شود رأی خود را به نام ناطق به صندوق انداخته است.

 شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از خبرگزاری تسنیم، تاریخ انتشار: 29اردیبهشت 1398 ، کدخبر:2014556 www.tasnimnews.com،

 

اعتراف اصلاح طلبان درباره هاشمی رفسنجانی

به گزارش مشرق، یکی از مواضع مورد بحث درباره مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی که بارها از زبان برخی افراد جناح اصولگرا مطرح می‌شده، نظر وی درباره نوع برگزاری انتخابات بوده است.

اینکه مرحوم هاشمی بین انتخاباتی با مشارکت بالا با حضور گسترده مردم -فارغ از نتیجه- با انتخاباتی کنترل‌شده برای دستیابی به نتیجه مطلوب، کدام را می‌پسندید.

 

بیشتر بخوانید:

«هاشمی رفسنجانی» دوم خرداد ۷۶ از چه کسی حمایت می‌کرد؟

اولین‌بار که شخصی از جناح چپ به این مسئله اعتراف کرد که مرحوم هاشمی دنبال انتخاباتی بدون مشارکت بالا بود، موسوی خوئینی‌ها است. وی در مصاحبه جنجالی سال گذشته خود با خبرگزاری جمهوری اسلامی، درباره تفاوت نگاه هاشمی و مقام معظم رهبری درباره انتخابات می‌گوید "آقای هاشمی در پاسخ گفت، اتفاقاً من با آقای خامنه‌ای اینجا اختلاف‌نظر دارم. آقای خامنه‌ای نظرش این است که باید انتخابات خیلی پرشور باشد و مردم همه بیایند و هرچه مردم بیشتر بیایند بیشتر تأیید نظام است. اما من می‌گویم آقا شما بگویید نظرتان چه کسی است، ما همه می‌رویم کار می‌کنیم که همان بشود. آقای هاشمی معتقد بود بالاخره یک رئیس‌جمهور لازم داریم، آقای خامنه‌ای ب گوید چه کسی بشود یا با هم توافق کنیم که چه کسی بشود. ما تلاش می‌کنیم که همان بشود. تعبیر عملگرا برای ایشان خیلی تعبیر درستی بود."

موسوی خوئینی‌ها در آن مصاحبه پا را فراتر گذاشت و از "مهندسی انتخابات" توسط هاشمی سخن گفت: " این روزها یک تعبیری به کار می‌برند برای این کار به اسم «مهندسی انتخابات». آقای هاشمی آن زمان را در نظر بگیرید با آن روابط و امکانات و قدرت نه آقای هاشمی سال‌های آخر را. آقای هاشمی آن زمان می‌توانست انتخابات را جوری مهندسی کند که آن نتیجه‌ای که می‌خواهد گرفته شود البته ممکن هم هست که آن نتیجه گرفته نشود یعنی تضمینی نبود ولی او دنبالش می‌رفت. مثلاً فرض کنید همان سال ۷۶، اگر رهبری هم نظرشان این بود، می‌گفتند من می‌خواهم که آقای ناطق رئیس‌جمهور بشود و شاید هم مایل بودند انتخاب شود اما با رعایت همه معیارهای انتخاباتی، به طوری که همه مردم باور کنند واقعاً انتخابات جدی است بنابراین پای صندوق رأی بیایند. اما آقای هاشمی نظرش متفاوت بود، می‌گفت ما همه سازوکارها را جوری طراحی کنیم که این آقا رأی بیاورد حالا به جای بیست میلیون، ۱۵ میلیون بیایند پای صندوق رأی."

 

عبدس عبدی معتقد است هاشمی در عمل خواهان مشارکت "محدود، برنامه‌ریزی شده و کنترل شده" بود

در سالگرد دوم خرداد ۷۶، مجله اندیشه پویا گفتگویی با برخی چهره‌های اصلاح‌طلب داشته و از آنها درباره موضع مرحوم هاشمی در زمان دوم خرداد پرسیده است. یکی از این افراد عباس عبدی فعال سیاسی اصلاح‌طلب است که پیشتر نیز انتقاداتی به هاشمی رفسنجانی داشته است و او نیز همان حرف موسوی خوئینی‌ها را تکرار می‌کند" آقای هاشمی به‌دنبال انتخابات با مشارکت مردمی بالا نبود. یک انتخابات هدایت شده و برنامه‌ریزی شده را مدنظر داشت. بنظرم این تفاوت آقای هاشمی با مقام معظم رهبری است. رهبری همیشه به‌دنبال حداکثر مشارکت بودند ولی آقای هاشمی در عمل خواهان مشارکت محدود، برنامه‌ریزی شده و کنترل شده بود که قاعدتاً نتیجه آن باید از قبل مشخص می‌بود."

 

مانند همین حرف را محمدعلی ابطحی رئیس دفتر دولت اصلاحات بصورت ضمنی در گفتگو با همین مجله چنین می‌گوید "آقای هاشمی بعد از رحلت امام جناح چپ را نابود کرد و نقش محوری در حذف این جناح از کشور داشت. طبیعی بود که نگران باشد چپ‌ها به قدرت برسند و انتقام بگیرند. از ناطق نیز می‌ترسید که بیاید و نقد سیاست‌های دولت سازندگی را در دستور کار بگذارد. بنابراین مطلوبش این بود که یک انتخابات غیررقابتی برگزار شود و روحانی یا حبیبی رئیس‌جمهور شوند. هاشمی دوست داشت این موضوع را به گردن رهبری بگذارد اما ماجرا آنجور که باید پیش نرفت."

 

حال باید پرسید، چرا اصلاح‌طلبان که همواره نظام را متهم می‌کردند که مانع از برگزاری انتخابات آزاد می‌شود، سالها شخصیتی را مورد حمایت قرار دادند که اساساً اعتقادی به انتخابات آزاد نداشت و به‌دنبال برگزاری کنترل‌شده و یا مهندسی شده انتخابات بود و یا اینکه چرا در زمان حیات آن مرحوم چنین نقدهایی را مطرح نمی‌کردند تا وی تغییری در دیدگاه‌های خود ارائه دهد؟

حتی رفسنجانی هم نمی‌گفت اختیارات لازم را ندارد

خبرگزاری فارس: عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس نهم گفت: حتی هاشمی‌رفسنجانی هم با وجود آنکه می‌خواست همه کارها مطلقاً در ید خودش باشد، هیچ‌گاه نگفت اختیارات لازم را در ریاست‌ جمهوری ندارد. ابراهیم آقامحمدی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نهم ، با اشاره به کلید خوردن مجدّد بحث فقدان اختیارات رئیس‌جمهور در چند روز اخیر از سوی حجت‌الاسلام حسن روحانی و تعدادی از چهره‌های حامی دولت گفت: اگر رئیس‌جمهوری نسبت به دایره وظایف و اختیارات خود در قانون اساسی آگاه نبوده و با این وجود، کاندیدای ریاست جمهوری شده است، نشان از بی‌درایتی اوست و از طرف دیگر، مصیبتی برای یک ملت است که شخصی ناآگاه به وظایف و اختیاراتش در رأس قوه مجریه قرار گیرد. وی با اشاره به اختیارات محدود رئیس‌جمهور پیش از بازنگری قانون اساسی، خاطرنشان کرد: در بازنگری قانون اساسی شاید از آنجا که قرار بود آقای هاشمی رفسنجانی کاندیدای ریاست جمهوری شود، اختیارات وسیعی به رئیس‌جمهور اعطا شد تا جایی که خود آقای هاشمی رفسنجانی پس از آنکه در این مسند قرار گرفت، با وجود آنکه به لحاظ شخصیتی دوست داشت همه کارها مطلقاً در ید خودش باشد، هیچ‌گاه نگفت که رئیس‌جمهور اختیارات لازم برای ایفای وظایفش را ندارد. آقامحمدی گفت: بحث عدم تناسب میان وظایف و اختیارات رئیس‌جمهور را بعدها از زبان هیچ‌یک از کاندیداها و رؤسای جمهوری بعد نشنیدیم، اما امروز گویا در فضای باز رسانه‌ای و مجازی که هیچ کنترل و بازخواستی هم نسبت به آن صورت نمی‌گیرد، هر کس بنا بر مصلحت و منافع خود هر چه می‌خواهد از جمله درباره اختیار نداشتن رئیس‌جمهور می‌گوید. وی با دعوت از منتقدان دایره اختیارات رئیس‌جمهور نسبت به تبیین صریح و دقیق موردی از این محدودیت‌ها خاطرنشان کرد: رئیس‌جمهور امروز اختیارات اجرایی کشور را تماماً در دست دارد، مضافاً آنکه وی رئیس شورای عالی امنیت ملی است و پیشبرد سیاست خارجی کشور نیز در دست اوست، به‌ویژه در شش سال اخیر و موضوع برجام و توافق هسته‌ای که اختیارات تام به این دولت داده شد. از آن گذشته حتی بخشی از اختیارات رهبر معظم انقلاب در سیاست‌گذاری اقتصادی کشور نیز به رئیس‌جمهور تفویض شده است. نماینده مردم خرم‌آباد در مجلس نهم گفت: مردم می‌فهمند که اینگونه اظهارنظرها در دو سال پایانی دولت در حقیقت به قصد توجیه بر زمین ماندن وعده‌هایی است که به وسیله آنها رأی گرفته شده است. وی افزود: کلید زدن دوباره بحث فقدان اختیار برای رئیس‌جمهور بیشتر یک غوغاست که از سوی جریاناتی بازگو می‌شود که حامی این دولت در دو دوره بوده‌اند و حال که می‌بینند دولت منتخب‌شان به وظایف خود عمل نکرده و مطالبات مردم را پاسخ نداده است، فرافکنی می‌کنند. عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نهم با رد مبنای قانونی و حقوقی و علمی طرح چندباره فقدان اختیارات رئیس‌جمهور خاطرنشان کرد: چگونه رئیس‌جمهور آن دو نوبتی که کاندیدای ریاست جمهوری شد، با اتکا به اختیارات مصرح در قانون اساسی وعده‌های فراوان داد؟ آیا آن روز نمی‌دانست که اختیاراتش چه حوزه‌هایی را شامل می‌شود؟

با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از خبرگزاری فارس، تاریخ انتشار: 29اردیبهشت 1398 ، کدخبر:www.farsnews.com ، 13980229000351

 

خاطرات هاشمی رفسنجانی را بسوزانید!

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

روزنامه آرماناین خاطرات آیت‌ا... هاشمی هم بدجوری امان همه را بریده؛ پیشنهاد نگارنده آن است که به‌جای این همه تکفیر و تحقیر و تهمت، حکم جمعی به سوزاندن آن در ملأ عام بدهند تا خیال لشگری از این‌طرف و آن‌طرف راحت شود که دیگر نگران انتشار سال‌به‌سال آن نباشند و مجبور نشوند برای خلاصی از «سایه حضور هاشمی» خود را عبد و عبید دیگران جا بزنند و از «جدی نگیرید» خاطراتش بگویند! ‎خاطرات آقای هاشمی مثل خود هاشمی است، حتما به کام همه، قند نمی‌شود. ‎خاطرات سیاسی هاشمی در دهه ۶۰ به مذاق اصولگراها خوش نمی‌آید، روایت‌های جنگی‌اش کام برخی نظامیان را تلخ می‌کند، ماجرای مراودات عمیقش با امام(ره) دل‌پسند برخی‌ها نیست و تکرار تدابیر خاص و نابش هم به کار امروزی‌ها نمی‌آید! حالا انتشار خاطرات آیت‌ا... هاشمی تازه به میانه دهه هفتاد رسیده که جیغ اصلاح‌طلبان هم درآمده، چرا؟ چون باب طبع آنان نیست. ‎می‌گویند «جدی» نبایدش گرفت! یاللعجب! پس با این تفاسیر اگر انتشار خاطرات آیت‌ا... هاشمی به اواسط دهه هشتاد هم برسد، باید منتظر باشیم که احمدی‌نژاد هم به صدا دربیاید و مدعی شوخی بودن آن بشود! القصه آقایان، چه آنها که دیروز و در زمان حیات آیت‌ا... هاشمی با تهمت و تحقیر به جنگ خاطرات شناسنامه انقلاب رفتند تا خاطر مردم از روایت «دست اول» مرد شماره دوانقلاب کوتاه بماند، چه اصلاح‌طلبانی که امروز دوباره به یاد رفیق قدیم رخت «گنجی» پوشیده و از ترس واگویه دقیق تاریخی وقایع تلخ و شومی نظیر انتخابات مجلس ۷۸ و تحصن مجلس ششم در خاطرات بعدی آیت‌ا... هاشمی، دست پیش گرفتند و بر طبل جدی‌نگرفتن آن می‌کوبند، جملگی باید بدانند خاطرات هاشمی مثل خود هاشمی، زنده است، شاهدان زنده هم برای استناد و اثباتش کم ندارد، پس بهتر است من‌بعد به‌جای نمایش‌های مشمئزکننده «جدی نگیرید» که یادآور «حاجی خاطره» گفتن‌های متعفن برخی دیگر است، به فکر راه علاجی مشترک برای پاک‌کردن گذشته‌های خود باشند که شاید سوزاندن خاطرات هاشمی یکی از آنها باشد و دوای درد دل پرکینه این آقایان شود که قطعا آقای هاشمی به آن راضی‌تر است! به قول مولانا: ‌ای خدا، خصم مرا خشنود کن/ گر منش کردم زیان، تو سود کن!

ناگفته‌هایی از انتخابات سال ۷۶

 

ه گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، روزنامه سازندگی در روز‌های گذشته در گزارشی از نقش‌آفرینی آیت‌الله هاشمی در انتخابات دوم خرداد به‌نفع خاتمی نوشته بود، با این‌حال تحلیل ارگان حزب کارگزاران با استناد به خاطرات سایر افراد رد می‌شود.

"هاشمی رفسنجانی سال ۷۶ به چه‌کسی رأی داد؟ " این سؤالی است که در سال‌های گذشته از سوی حامیان آیت‌الله هاشمی و به‌ویژه حزب کارگزاران سازندگی به‌نفع خاتمی پاسخ داده می‌شد، به‌ویژه خطبه‌های مرحوم هاشمی در نمازجمعه ۷۶/۲/۲۷ درباره احتمال تقلب در انتخابات ریاست‌جمهوری را اماره خاصی از همراهی آیت‌الله با خاتمی می‌دانستند.

ناگفته‌های اکبر هاشمی‌رفسنجانی از انتخاب سیدمحمد خاتمی به ریاست‌جمهوری اسلامی در سال ۱۳۶۷

اولین‌بار صحت همراهی مرحوم هاشمی با جریان چپ آن زمان، در مصاحبه جنجالی سال گذشته موسوی خوئینی‌ها با خبرگزاری جمهوری اسلامی به‌چالش کشیده شد. وی برای اولین بار مدعی شد که آن خطبه معروف نه در حمایت از خاتمی، بلکه به‌اصرار اطرافیان ناطق‌نوری خوانده شده بود.

موسوی خوئینی‌ها در گفتگوی خود درباره خطبه سال ۷۶ هاشمی می‌گوید: بعضی فکر می‌کنند ایشان در حمایت از آقای خاتمی آن خطبه را خوانده در حالی که ما بعد از آن خطبه جلسه‌ای داشتیم، این طور که یادم هست جلسه مجمع تشخیص بود، الآن البته تردید دارم، به‌هرحال، موضوع خطبه نمازجمعه ایشان به‌صورت خارج از دستور کار مطرح شد، خیلی سال گذشته اطمینان ندارم، ولی گمان می‌کنم آقای ولایتی مطرح کرد، ایشان خارج از دستور جلسه راجع به همین خطبه آقای هاشمی صحبت کرد.

برداشت آقای ولایتی هم گویا این بود که این خطبه به‌نفع آقای خاتمی است. در ذهنم هست بعد از ایشان هم آقای طبسی می‌خواست در تأیید صحبت‌های آقای ولایتی صحبت کند. من که احساس کردم فضای خاصی هست، نوبت گرفتم که صحبت کنم. آقای هاشمی شاید احساس کرد که الآن اگر من هم صحبت کنم، بحث ممکن است تند شود، لذا گفت: (قریب به این مضمون) «من تعجب می‌کنم آقایان چرا این صحبت‌ها را می‌کنید. علاقه‌مندان آقای ناطق و دوستان ایشان به من مراجعات مکرر کردند، از جمله قبل از اینکه از خانه برای نمازجمعه حرکت کنم، به خانه‌ام هم زنگ زدند و از احتمال تقلب ابراز نگرانی کردند».

بیشتر بخوانید: دلایل عزل منتظری از کسوت قائم مقامی رهبری

ناگفته‌های اکبر هاشمی‌رفسنجانی از انتخاب سیدمحمد خاتمی به ریاست‌جمهوری اسلامی در سال ۱۳۶۷

در روز‌های گذشته روزنامه سازندگی، ارگان حزب کارگزاران که در انتخابات سال ۷۶ جانب خاتمی را گرفته بود، با استناد به خاطرات تازه‌منتشرشده مرحوم هاشمی از سال ۷۵ در کتاب "سردار سازندگی"، نوشت "پس از ۲۰ سال ناگفته‌های اکبر هاشمی‌رفسنجانی از انتخاب سیدمحمد خاتمی به ریاست‌جمهوری اسلامی در سال ۱۳۶۷ منتشر شد، ناگفته‌هایی که نشان می‌دهد نقش هاشمی‌رفسنجانی، حسن روحانی، حسن حبیبی و کارگزاران سازندگی در انتخاب سیدمحمد خاتمی تا چه اندازه محوری بوده است و نقشه‌ی محافظه‌کاران برای ریاست‌جمهوری علی‌اکبر ناطق نوری چگونه توسط میانه‌رو‌ها نقش بر آب شد و زمینه برای پیروزی چپ‌گرایان فراهم شد".

گزارش مفصل سازندگی بیشتر از آنکه تکیه بر داده‌ها داشته باشد، تحلیل خاطرات هاشمی است و نیامدن حسن حبیبی و حسن روحانی به عرصه انتخابات را بازی هاشمی قلمداد می‌کند تا جناح راست در برابر تنها کاندیدای جناح چپ قرار بگیرد و این میان شخص ثالثی برای شکستن آراء حضور نداشته باشد.

گزارش سازندگی با واکنش محمدعلی ابطحی رئیس دفتر رئیس دولت اصلاحات مواجه شد. وی در اینستاگرام خود نوشت "آقایان ناطق نوری و خاتمی را در جایی دیدم، کنار هم بودند. گفتم «خاطرات سال هفتاد و پنج مرحوم رفسنجانی منتشر شده، سالی که شما‌ها رقیب انتخابات ریاست جمهوری بودید و ایشان رییس جمهور». بخش خاطرات انتخاباتی‌اش را خوانده بودم به آن‌ها گفتم: «به‌روشنی می‌شود فهمید هاشمی رفسنجانی نه دوست داشته ناطق رأی بیاورد و نه خاتمی. کارگزاران زمینه پذیرش ناطق را نداشتند و خودش هم خاتمی را به‌دلیل انتسابش به چپ نمی‌خواسته، دنبال آوردن حسن روحانی و مرحوم حبیبی بوده که میراث خودش زنده بماند، حبیبی هر دفعه رد می‌کرده است. تعجب می‌کنم کارگزاران بعد انتشار این خاطرات از کجای آن، کشف کرده‌اند که هاشمی پدر دوم خرداد بوده است!» ".

ناگفته‌های اکبر هاشمی‌رفسنجانی از انتخاب سیدمحمد خاتمی به ریاست‌جمهوری اسلامی در سال ۱۳۶۷

موسوی خوئینی‌ها معتقد است علامت و نشانه‌ای در آن زمان وجود نداشت که ثابت کند هاشمی، خاتمی را بهتر از ناطق می‌دانست

گزارش سازندگی و استدلال آن‌ها برای مجاب کردن مخاطب که هاشمی آن سال به حمایت از خاتمی برخاسته، به همین واکنش ختم نشد. فائزه هاشمی که در دوره دوم خرداد نماینده مردم تهران و عضو حزب کارگزاران است در گفتگویی با مجله اندیشه پویا، ابعاد جدید از دوم خرداد را باز کرده است.

فائزه هاشمی بخشی از یادداشت‌های روزانه سال ۷۵ خود را در اختیار این مجله قرار داده است که حاکی از همان نکته‌ای است که ابطحی گفته بود. او دنبال حسن حبیبی معاون اول خودش بود چراکه اگر شخص دیگری خارج از کابینه وی بر سر کار می‌آمد، علت مشکلات را بر گردن دولت سازندگی می‌انداخت و این برای هاشمی خوشایند نبود.

بخشی از یادداشت‌های روزانه فائزه هاشمی به‌شرح زیر است: "بابا اعتقادی به حمایت از خاتمی نداشت، به دو دلیل که البته تحلیل من است؛ یکی به‌خاطر اینکه بابا به وحدت خیلی معتقد است و دوم به‌خاطر اینکه چپ‌ها دور و بر ایشان را گرفتند". (۳۰ دی ۷۵)

"نزد آقای حبیبی رفتم تا در مورد کاندیداتوری و حضور ایشان در انتخابات صحبت کنم؛ به‌دلایل زیر: یکم اعلام تمایل رهبری برای کاندیداتوری ایشان، دوم خطر جدی تقابل جامعه روحانیت و مجمع روحانیون در صورت پیروزی آقای ناطق‌نوری یا آقای خاتمی، سوم نزدیکی ایشان به آقای هاشمی و آمادگی مردم طبق نظرسنجی‌ها برای رأی به ادامه این فکر و اینکه تبلیغ ایشان کار زیادی نمی‌خواهد. چهارم، ادامه برنامه آقای هاشمی. ایشان نگرانی داشت که با کاندیداتوری‌اش حمله به ایشان از اکنون آغاز شود و حمله به سازندگی را دنبال بیاورد". (۱۱ اسفند ۷۵)

ناگفته‌های اکبر هاشمی‌رفسنجانی از انتخاب سیدمحمد خاتمی به ریاست‌جمهوری اسلامی در سال ۱۳۶۷

هاشمی رفسنجانی از اواخر سال ۷۵ به‌دنبال این بود که حسن حبیبی یا علی‌اکبر ولایتی را برای ادامه راه دولتش کاندیدا کند

خاطرات فائزه هاشمی نشان می‌دهد به‌خلاف تحلیل کارگزارانی‌ها، دعوت از حسن حبیبی برای انتخابات نه از سوی جناح راست بلکه دغدغه شخصی خود آن مرحوم بوده تا دولتش ادامه پیدا کند. با امتناع حبیبی از نامزدی در انتخابات، هاشمی به‌ناچار روی به دو گزینه دیگر باب‌طبع خود می‌آورد: حسن روحانی و البته علی اکبر ولایتی که چندان مورد حمایت هاشمی واقع نمی‌شود. "درباره کاندیداتوری آقای ولایتی، بابا اعتقاد داشت که، چون از نظر سیاسی با جناح راست است، نخواهند گذاشت که کاندیدا شود، ولی از نظر فکری معتدل است".

۱۱ اسفند حسن روحانی و ۱۷ اسفند ۷۵ نیز آمدن حبیبی کاملاً منتفی می‌شود و هاشمی از اینجا به بعد باید بین دو گزینه یکی را انتخاب کند؛ سید محمد خاتمی وزیر فرهنگ مستعفی هاشمی و عضو مجمع روحانیون مبارز و دیگری علی‌اکبر ناطق نوری رئیس مجلس و عضو جامعه روحانیت مبارز!

به‌خلاف تحلیل‌های روزنامه سازندگی که معتقدند هاشمی راه را برای خاتمی هموار کرد، اما وی دل خوشی از چپ‌ها نداشت. "بابا خطر چپ‌ها را کمتر از راست‌ها نمی‌داند. انحصارطلبی‌ها و کار‌های بدشان (راستی‌ها) را گفتیم. بابا گفت "این‌ها را از چپی‌ها یاد گرفته‌اند". (۱۷ اسفند ۷۵) "با بابا در مورد ملاقاتش با کارگزاران صحبت کردم که بابا گفت «به‌دلیل اینکه نمی‌خواهم از کاندیدایی حمایت کنم و ملاقات با من به‌معنی مشخص شدن این امر است". (۱۹ اسفند ۷۵)

هاشمی نه دنبال کارگزاران می‌رود و نه کسی از دولتش حاضر می‌شود تا ادامه‌دهنده راه او باشد. وی میان دو گزینه خارج از دولتش به ناطق‌نوری متمایل می‌شود. به‌گفته فائزه هاشمی، پدرش راست‌ها را اجرایی‌تر و کارآمدتر می‌دید و از طرفی خاستگاه هردونفر از جامعه روحانیت مبارز بود.

ناگفته‌های اکبر هاشمی‌رفسنجانی از انتخاب سیدمحمد خاتمی به ریاست‌جمهوری اسلامی در سال ۱۳۶۷

به‌گفته فائزه هاشمی، پدرش ناطق را اجرایی‌تر و کارآمدتر از خاتمی می‌دانسته و به او رأی داده است

بدیهی بود حمایت‌های ناطق‌نوری از دولت هاشمی رفسنجانی بی‌تأثیر نباشد، حمایت‌هایی که به‌گفته ناطق‌نوری دست‌آخر به‌ضررش تمام شد و در خاطراتش می‌نویسد "وقتی من از سیاست‌های اقتصادی دولت و شخص ایشان (هاشمی رفسنجانی) دفاع کردم، می‌گفتند «پس ناطق که شق‌القمری نمی‌کند و تحولی در کشور ایجاد نمی‌شود! او هم راه رفسنجانی را ادامه می‌دهد». طبیعتاً این جریان اثر خود را روی آراء می‌گذاشت".

موسوی خوئینی‌ها هم می‌گوید "هیچ علامت و نشانه‌ای در آن زمان وجود نداشت که ثابت کند آقای هاشمی آقای خاتمی را بهتر از آقای ناطق می‌دانست. آقای هاشمی تصور می‌کرد آقای ناطق ادامه‌دهنده همان سیاست‌ها و راهی است که خود داشته است، چون آقای ناطق خیلی به آقای هاشمی نزدیک بود".

حالا که ۲۲ سال از دوم خرداد ۷۶ می‌گذرد و آیت‌الله هاشمی رفسنجانی نیز در قید حیات نیست، می‌توان فهمید به‌خلاف تحلیل روزنامه سازندگی، هاشمی آن روز‌ها به‌شدت در انتخابات دست‌خالی بود، نه گزینه‌هایی همچون حبیبی و روحانی وارد انتخابات شده بودند و نه تمایلی به خاتمی داشته است و از سر اجبار و اینکه در دولت ناطق‌نوری کمتر به سیاست‌های او نقد شود رأی خود را به نام ناطق به صندوق انداخته است.

منبع:تسنیم

سعید قاسمی از پول‌های گمشده بگوید.

سعید قاسمی در کلیپی جدید ادعا کرده است که تابوت هاشمی رفسنجانی در زمان تشییع خالی بوده. فواد صادقی مشاور اسبق آیت الله هاشمی و از نزدیکان او با تکذیب این ادعا آن را واکنشی برای تحت الشاع قرار دادن موضوعی دیگر می‌داند. او از شنیده‌هایش راجع به پرونده‌ای می‌گوید که در آن قاسمی مسوول پول‌های گمشده‌ای است که از محل بودجه برای آنچه «مقابله با فتنه» و «جنگ نرم» خوانده می‌شود گرفته شده است.

صادقی همچنین در بخش دیگری از این گفت‌وگو این موضوع را مطرح می‌کند که «آقای قاسمی در مورد بستری شدنش در بیمارستان اعصاب و روان توضیح دهد.»

فواد صادقی: هروقت بحث پول‌ها مطرح می‌شود کلیپی می‌دهد

فواد صادقی در واکنش به اظهارات اخیر سعید قاسمی به انصاف نیوز گفت: این ادعا که کذب است و به نظر می‌رسد این نوع اظهارات یک هدف خاص دارد و آن هدف هم بنابر شنیده‌ها این است که آقای قاسمی پرونده‌ای دارند راجع به پول‌هایی که در موضوعات «قرارگاه‌های مقابله با فتنه» و «جنگ نرم» گم شده است؛ هروقت این پرونده‌ها قرار است که رسیدگی شود ایشان داستان جدیدی را تعریف می‌کنند و کلیپی بیرون می‌دهند تا موضوع را تحت‌الشعاع قرار دهند.

باعنوان «جنگ نرم» و «مقابله با فتنه» بودجه‌هایی بوده که از آنها خبری نیست. چند سال است پیگیرند که «آقا! این پول‌ها چه شده؟!» و هربار که این موضوع مطرح می‌شود آقای قاسمی کلیپی بیرون می‌دهند.

او در ادامه گفت: بهتر است ایشان بیایند در مورد وضعیت بستری شدن‌شان در بیمارستان اعصاب و روان و بیماری‌های روانی‌شان و همچنین پول‌هایی که مسوولیت‌اش بر عهده‌شان بوده و گم شده توضیح دهند تا اینکه این اکاذیب را مطرح کنند.