روزنامه ایران: تاریخ خصوصیسازی
واگذاری بنگاههای دولتی بویژه صنایع بزرگی که بیشتر در دهه 40 خورشیدی جان گرفته و در جریان انقلاب اسلامی مصادره شده و به دست دولت رسیده بود، در دولت هاشمی رفسنجانی مطرح شد. براساس سیاست تعدیل اقتصادی دولت باید بارش را سبکتر میکرد. اما جنجالهای خصوصیسازی از اوایل دهه 80 و با شروع دولت نهم آغاز شد. در این دوره زمانی، سیاستهای اصل ۴۴ قانون اساسی و اجرای آنها مطرح شده بود؛ موضوع بازنگری و بازخوانی سیاستهای اصل 44 سال 1376 توسط رهبری به مجمع سپرده شده بود اما بهدلیل اختلاف نظرها در مورد اداره اقتصاد این بازنگری تا سال 84 مسکوت ماند. پس از این سال و با تلاشهای صورتگرفته در بدنه اقتصادی دولت و مجلس وقت سیاستهای کلی اصل 44 در فضای عمومی کشور مطرح و خصوصیسازی انبوه آغاز شد. اما شواهد مختلف نشان میدهد که این فرآیند و روند طی شده برای خصوصیسازی انبوه، در نهایت محصول «خصولتی شدن» را به بار آورد.رقابت این بخش با بخش خصوصی واقعی تنها مشکل خصوصیسازیهای اخیر نبود. یکی از بزرگترین معضلات خصوصیسازی انجامشده در 20 سال اخیر واگذاری شرکتهای دولتی در قالب رد دیون به نهادهایی بود که برای اداره آن تخصص نداشتند و بهدلیل بیانگیزگی ناشی از نبود فضای رقابتی تلاشی برای توسعه واحدهای واگذارشده نمیکردند.
نهادهای عمومی که دنبال سود بیشتر بودند در مجامع شرکتها با افزایش سرمایه مخالفت میکردند. بهدلیل مدیریت غیرمتخصص و نامطلوب امکان تأمین منابع برای نوسازی واحدهای واگذارشده از نظر تکنولوژیکی وجود نداشت و همین مسأله هم به عقبماندگی این صنایع دامن میزد. حالا مجموعه شرکت سرمایهگذاری تأمین اجتماعی تبدیل به هلدینگی عظیم در اقتصاد کشور شده است که در هشت زمینه صنعتی و اقتصادی فعالیت میکند و بیش از 200 شرکت بزرگ بهطور مستقیم در اداره شستا است. شرکتهایی که در تهاتر بدهی دولت به سازمان تأمین اجتماعی واگذار شده و عمده آنها، فرسوده و زیانده بودهاند. این مسألهای است که عادل آذر، رئیس دیوان محاسبات کشور هم چندی پیش در قرائت گزارش تفریغ بودجه در مجلس بخش مهمی از صحبتهایش را به آن اختصاص داد و گفت:«صندوقهای بازنشستگی کشوری و سازمان تأمین اجتماعی، عمدتاً قانون ممنوعیت تصدی بیش از یک شغل و دریافت حقوق از یک صندوق را اجرا نمیکنند و اعضای هیأت مدیره این صندوقها عمدتاً در چند صندوق مشغول بهکار هستند البته پرونده تکتک این افراد، بررسی و به دادسرا ارسال شده است. مانده مطالبات هلدینگ صندوقها ۱۵۰۰ میلیارد تومان است که تاکنون وصول نشده است، به نظر میرسد صندوقها نمیتوانند زیرمجموعه خود را بدرستی مدیریتی کنند. شرکت شستا با دیوان محاسبات جهت بررسی صورتهای مالی همکاری نکرده و به نامههای دیوان پاسخ نداده است به همین جهت، این تخلف از قانون به دادسرای دیوان ارسال شده است.»
غیر از این برخی واگذاریها به عقبگرد صنایع منجر شد که یک نمونه پتروشیمی ایران بود. پتروشیمی پیش از خصوصیسازی رتبه دوم دنیا را داشت اما خصوصیسازی باعث شد این جایگاه جهانی را از دست بدهد چراکه با این واگذاری زنجیره خوراک و تولید در این صنعت از هم گسست. براساس گزارش تحلیلی آینده نگر ماهنامه اتاق بازرگانی تهران، همه این نتایج زیانبار در خصوصیسازی نشان میدهد که شاید اصلاح ساختار شرکتهای دولتی باید در اولویت قرار میگرفت تا هم بخش خصولتی شکل نگیرد و هم صنایع در جریان خصوصیسازی به نهادهای غیرمتخصص واگذار نشود. در حال حاضر نیز در نتیجه روند طی شده، کار به جایی رسیده است که هیچچیز شفافی وجود ندارد. علیاصغر سعیدی، جامعهشناس اقتصادی و پژوهشگر تاریخ اقتصاد در یادداشتی در روزنامه سازندگی نوشته بود:«در حال حاضر، مشخص نیست که شرکتها به چه نحوی و با چه مقرراتی واگذار میشوند. چند شرکت اخیراً با اعتصابهای کارگری همراه بودند که حتی نوع این اعتصابها هم مشخص نیست. باید دید حتی ریشه این اعتصابها کجاست و در برخی از آنها حتی دست گروههای تجاری دیده میشود که میخواهند پروژههایی را در اختیار بگیرند. حتی برخی از شرکتها اعلام میکنند که ورشکسته هستند تا بتوانند از دولت پول بگیرند. در واقع این به عادت و ترفند آنها تبدیل شده است. نبود شفافیتهایی طی دورههای مختلف رخ داد که باعث شد کار به اینجا بکشد.»
سایت خبرخوان: انتشار برای نخستین بار بخشی از مذاکرات اجلاسیه ۱۵ مرداد۱۳۶۸ مجلس خبرگان رهبری
انتشار برای نخستین بار |بخشی از مذاکرات اجلاسیه ۱۵ مرداد۱۳۶۸ مجلس خبرگان رهبری و رأی گیری مجدد برای رهبری آیتالله خامنهای پس از رفراندوم قانون اساسی حاضرین در جلسه ۶۴ نفر بودند و با اکثریت قاطع خبرگان بر تصمیم قبلی خود در انتخاب آیتالله خامنهای بعنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران صحه گذاشتند. متن قرائت شده از سوی آقای هاشمی رفسنجانی برای رأی گیری: مجلس خبرگان در اجلاسیه فوقالعاده مورخ ۱۳۶/۰۵/۱۵، با توجه به اصول جدید قانون اساسی، شرایط و صفات لازم در رهبری را منطبق بر حضرت آیتالله آقای حاج سیدعلی حسینی خامنهای دانست و بر این اساس رهبری معظمله را که در اجلاس مورخ ۱۳۶۸/۰۳/۱۴ به تصویر خبرگان رسیده بود مورد تأیید و تاکید قرار داد. روایتی دست اول از وقایع مربوط به انتخاب حضرت آیتالله خامنهای بهعنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران
روزنامه جام جم: روایت شاهدان عینی جلسه 6/1/68
به دنبال ایجاد شبهه از سوی برخی افراد درباره اصالت نامههای امامخمینی(ره) در خصوص آیتا... منتظری و همچنین نهضت آزادی، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، متن شهادت مکتوب حضرات آیات خامنهای، هاشمی رفسنجانی و مشکینی بر صحت نامه 6فروردین 68 امام خمینی و توضیحات حمید انصاری، قائم مقام موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) را در مورد تأیید اصالت نامه امام در خصوص نهضت آزادی در دادگاه منتشر کرد.
به گزارش جماران، در ارتباط با ابراز تردیدی که نسبت به نامه مورخ 6/1/68 حضرت امام خمینی (خطاب به آیتا... منتظری) اخیرا در برخی رسانهها انتشار یافته است؛ چهار سند قاطع که بیانگر شهادت صریح حاضران در جلسه شامگاه 6 فروردین سال 68 در حضور حضرت امام خمینی و مرحوم یادگار حضرت امام است، منتشر شده است.
با این توضیح که این سندها، شهادت کتبی سه نفر از اعضای هیات رئیسه وقت مجلس خبرگان رهبری: حضرت آیتا... خامنهای، مرحوم آیتا... مشکینی و مرحوم آیتا... هاشمیرفسنجانی و همچنین اظهارات آیتا... امینی است که در همان روز 6 فروردین 1368 ـ در جلسه هیات رئیسه با حضور ایشان و آیتا... طاهری خرمآبادی و آیتا... مومن ـ درباره تصمیم حضرت امام و نامه ایشان بحث کردهاند و تصمیم گرفته میشود که خدمت حضرت امام بروند.
حضرات نام برده بهجز آیتا... طاهری و آیتا... مومن در شامگاه همان روز 6فروردین خدمت حضرت امام میرسند. در این جلسه که مرحوم یادگار امام نیز حضور داشته است، مطالب این نامه و درخواست عدمانتشار و تعدیل آن مورد گفتوگوهای جدی قرار میگیرد.
در سال 1379 و 80، تولیت موسسه (حجتالاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی) طی نامههایی از محضر این بزرگواران با اشاره به حضور ایشان در جلسه در محضر امام و با اشاره به تشکیکهایی که در مورد اصالت این نامه از سوی برخی جریانات مطرح گردیده است، درخواست میکند تا «برای محروم نماندن آیندگان از حقیقت امر» شهادت خویش را مرقوم فرمایند. سه شهادتنامه مکتوبی که در اینجا آمده است در پاسخ به این درخواست مرقوم شده است.
صراحت متن این سه مرقومه در اثبات اصالت نامه 6/1/68 حضرت امامخمینی بی نیاز از هرگونه توضیح است.
متن سند شماره 1ـ مرقومه رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیتا... خامنهای (دام ظله):
بسمه تعالی
با سلام و تحیت در شب هفتم فروردین 68 اینجانب و حضرات نامبرده بالا در خدمت حضرت امام راحل قدسا...روحه بودیم و بیشترین گفتوگو درباره آن نامه بود و اینکه از رسانهها پخش بشود یا نه و سرانجام تصمیم نهایی امام این شد که نامه پخش نشود و فقط برای مخاطب نامه فرستاده شود. ساعتی قبل از آن هم فرزند گرامی امام مرحوم حجتالاسلاموالمسلمین آقای حاج احمدآقا متن نامه را برای نامبردگان قرائت کردند. صدور آن نامه از ذهن و قلم شریف امام جای کمترین
تردید نیست.
والسلام علیکم
سیدعلی خامنهای 22/10/79
متن سند شماره 2 ـ مرقومه آیتا... علی مشکینی(ره):
بسما... الرحمن الرحیم
پس از اهداء سلام و تحیات، در اوایل فروردین 68 شبی در حضور امام راحل قدس سره با نامبردگان فوق بودیم و صحبت در اطراف انتشار و عدم انتشار نامه مزبور بود و از معظمله درخواست عدم انتشار و یا تخفیف مفاد آن میشد و اگر کسی در آن حال سخنان ایشان را درباره آقای منتظری میشنید نه فقط یقین میکرد که نامه نامه ایشان است بلکه یقین میکرد که ایشان در نوشتن نامه ارفاق نموده و رعایت برخی از مصالح را کرده است، و در واقع «سبقت رحمته غضبه» و به هرحال بنده میدانم و شهادت میدهم که نامه فوقالذکر نامه معظمله و مطالب آن منظور ایشان بوده و اگر کسی شک دارد «قل هاتوا برهانکم ان کنتم صادقین»
و السلام علیکم و رحمها...
الاقل علی المشکینی 31/1/80
متن سند شماره 3 ـ مرقومه آیتا... اکبر هاشمی رفسنجانی(ره):
بسما... الرحمن الرحیم
عصر آن روز دفتر امام(ره) از من و آیتا... خامنهای خواسته بود که این نامه امام را به قم ببریم و به دست آقای منتظری برسانیم و هیات رئیسه مجلس خبرگان در دفتر اینجانب جلسه داشت برای تصمیمگیری در مورد تشکیل جلسه خبرگان به منظور اجرای دستور امام درخصوص عزل آقای منتظری.
حضار آقایان فوقالذکر به اضافه آقایان مومن و طاهری خرمآبادی بودند. به اتفاق آراء با ابلاغ چنین نامه تندی و نیز تشکیل جلسه خبرگان موافق نبودند، تصمیم گرفتیم که به جماران برویم و نظرمان را به محضر امام بگوییم و هروقت به دفتر امام رسیدیم و امام اجازه ملاقات دادند یادگار امام هم به جمع ما پیوستند.
از امام درخواست کردیم که از ارسال نامه خودداری فرمایند امام نپذیرفتند و سپس درخواست شد که از اعلان متن نامه منصرف شوند که فقط پذیرفتند تا فردا منتشر نشود و سپس هنگام طلوع فجر فرستاده امام به خانه اینجانب آمد و گفت امام فرمودهاند نامه از صدا و سیما پخش نمیشود، و توسط فرد دیگری برای آقای منتظری ارسال میشود.
اکبر هاشمی 11/2/80
ضمنا آیتا... هاشمی رفسنجانی علاوه بر شهادت مکتوب فوق، در خاطراتش نیز جریان این جلسه و مسائل آن را بازگو کرده است.
سند شماره 4ـ اظهارات آیتا... امینی:
متن اظهارات و شهادت شفاف آیتا... امینی در همین ارتباط نیز به عنوان سند چهارم - به شرح ذیل - بینیاز از توضیح است:
من و آقای هاشمی و آقای خامنهای و آقای مشکینی به سمت جماران حرکت کردیم و ساعت 9 شب به آنجا رسیدیم. حاج احمدآقا باز هم تکرار کرد که گمان نمیکند امام در این وقت شب به کسی اجازه ملاقات بدهند، با این همه به اطلاع ایشان خواهد رساند. بعد هم نسخهای از نامه امام را به آقای هاشمی داد و ایشان نامه را خواند. تلخی ناشی از اندوه و عاطفه و حسرت امام و در عینحال لحن قاطع ایشان، چنان تأثیر عمیقی روی روح و روان من گذاشت که هنوز هم وقتی خاطره آن لحظه را به یاد میآورم، بهشدت متأثر میشوم.
حاج احمدآقا برگشت و گفت که امام برای ملاقات تشریف میآورند. ساعت حدود نه و نیم بود. که خدمت ایشان رسیدیم. ابتدا آقای هاشمی با لحن ملتمسانهای گفت که ما همواره در هنگام بروز مشکلات بزرگ از شما کمک گرفتهایم، حالا هم فکر میکنیم انتشار این نامه و عزل آقای منتظری برای نظام عواقب ناگواری داشته باشد. حالا هم از شما میخواهیم در این باره عجله نکنید، شاید در آینده راه حل بهتری پیدا شود. برای تشکیل اجلاس خبرگان هم شتاب نکنید و اجازه بدهید جوانب امر را دقیقا بسنجیم و خدمت شما عرض کنیم، بعد از آن هر امری بفرمایید اطاعت خواهیم کرد. بعد هم آقای مشکینی و آقای خامنهای نکاتی را بیان کردند.
امام در حالی که آثار اندوه در چهرهشان آشکار بود، فرمودند: «من درباره عواقب و جوانب این امر کاملا فکر کرده و تصمیم خود را گرفتهام و چون و چرا هم ندارد. من گفته بودم که متن نامه مرا در اخبار بخوانند، اما کوتاهی شد. من از ابتدا با انتخاب ایشان مخالف بودم، اما نخواستم در کار خبرگان دخالت کنم. گفتهام که در تمام ادارات عکس ایشان را جمع کنند. تشکیل اجلاس خبرگان هم ضرورت ندارد و خودم رأساً ایشان را خلع میکنم. امام میخواستند مسؤولیت این کار را شخصا بهعهده بگیرند. به آقای هاشمی و آقای خامنهای هم فرمودند که لازم نیست شما نامه عزل آقای منتظری را ببرید، میدهم کس دیگری ببرد، شما هم دیگر برای دیدار با ایشان به قم نروید.» (در گفتوگو با مجله پاسدار اسلام)
خبرگزاری مهر :دوره جدید ماهنامه «زمانه» منتشر شد.
زمانه در نخستین شماره خود به مناسبت چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی ایران موضوعات گوناگونی درزمینهانقلاب اسلامی را مورد بررسی قرار داده است. مهم ترین پرونده این شماره «علم و انقلاب» نام دارد که به بررسی انتخاب استراتژیپیشرفت علمی از سوی رهبری انقلاب و تاثیر آن بر جریان علم در ایران پرداخته است. در بخشی از ورودی این پرونده چنین می خوانیم:
آیت الله خامنه ای در شرایطی سکان رهبری انقلاب اسلامی را برعهده گرفت که مهم ترین مساله، انتخاب استراتژی اساسی برای پیشرفت ایران و دستیابی به آرمان های انقلاب بود. در این دوره طرح استراتژی توسعه اقتصادی از سوی اکبر هاشمی رفسنجانی و استراتژی توسعه سیاسی توسط سیدمحمد خاتمی چندان خوشایند رهبری انقلاب نبود.
به نظر می رسد آیت الله خامنه ای از سال های پایانی دهه هفتاد و پس از عیان شدن نتایج استراتژی توسعه اقتصادی دولت هاشمی و توسعه سیاسی دولت خاتمی، استراتژی پیشرفت علمی را برای هدایت جامعه ایران برگزید و برای آن که تمایز آن را با مدل های توسعه غربی نشان دهد از نام گذاری آن به «توسعه علمی» اجتناب کرد .
انقلاب و غرب» و «پهلوی ها پس از سقوط» دو پرونده دیگر ماهنامه زمانه هستند. زمانه همچنین در بخش مجله خبری خود موضوعاتی چون جلسه اخیر رهبری با تاریخ نگاران، بحث های تازه درباره امام موسی صدر، صنعت موشکی ایران و ... را مورد بررسی قرار داده است .
گفتنی است ماهنامه زمانه در دوره جدید خود با همکاری مرکز رسانه و نشر علمی دانشگاه آزاد اسلامی و کانون اندیشه جوان منتشر می شود.
سایت عصر ایران: هاشمی رفسنجانی حمایت از فاسدان را به تریبون نماز جمعه کشاند.
رئیس ستاد بزرگداشت چهلمین سال پیروزی انقلاب گفت: اگر امروز به وضع اقتصادی اعتراض داریم، قصور و تقصیر متوجه خود ماست، چون به کسانی رأی دادیم که بهدنبال سراب دیپلماتیک برای حل مشکلات اقتصادی کشور بودند.
بخشهای مهم گفتوگوی سردار نقدی با خبرگزاری فارس را بخوانید:
* انقلاب اسلامی، انقلابی نه شرقی و نه غربی بوده و مثل بسیاری از انقلابها تکیهگاهی از یک طاغوت بر علیه طاغوتی دیگر نداشته است و از همان اوایل انقلاب در شرق کشور با اتحاد شوروی و در غرب کشور با تمام ابرقدرتها که از رژیم بعثی حمایت میکردند و در جنوب کشور با ارتش و ناوگان آمریکا در جنگ بودیم.
*با وجود چنین دشمنهایی رساندن انقلاب به ۴۰ سالگی کاری هنرمندانه و شاهکار ملت ایران است.
* برای اولین بار رهبری کشور به جای یک فرد کم سواد یا بی سواد و ظالم و زورگو به ولایت الهی واگذار شد و مردم رهبری را از شاه ظالم گرفتند و به ولایت عادل سپردند.
*شاهان نه تنها چنین فضیلتهایی نداشتند بلکه بعضی از آنها صد در صد خلاف این فضیلت بودند، مثل رضاخان نه تنها دانشمندترین نبود حتی صاحب دانش هم نبود، بلکه بی سواد بود و خواندن و نوشتن نمیدانست. آنقدر هم بیعرضه بود که بعد از ۱۶ سال شاهنشاهی بر ایران تا آخر هم کامل، سواد نوشتن را کامل و درست یاد نگرفت.
*رضاخان نه تنها شجاعترین نبود، بلکه بزدلترین بود. چون وقتی دشمن به ایران حمله کرد کمترین مقاومتی نکرد و مثل برّه تسلیم شد. نه تنها با تقوا نبود بلکه دزد و غارتگر اموال مردم بود. وقتی به سلطنت رسید فقیر بود و وقتی از سلطنت عزل شد ۴۴ هزار ملک داشت که از مردم به زور غصب کرده بود.
*جالبتر و مضحکتر اینجاست که برخی افراد که خود را استاد دانشگاه میدانند از طریق تریبونهایی که جمهوری اسلامی در اختیارشان گذاشته است، جمهوری اسلامی را کشوری غیر آزاد میدانند و همزمان از رضاخان، که مجسمه اختناق و دیکتاتوری است، تعریف و تمجید میکنند.
*در دوران شاهنشاهی یک دیکتاتور برای همه مردم براساس منافع خودش تصمیم میگرفت و همه ملزم به اطاعت و گذشتن از منافع خود به نفع شاه بودند. انقلاب اسلامی به این وضعیت پایان داد.
*در زمان حکومت پهلوی نه فقط مردم بلکه شخص شاه نیز حق رای نداشت و برای وی نیز تعیین و تکلیف میشد. از طریق اسناد و خاطرات خاندان پهلوی و وزرا یاران خود شاه مشخص است که تمام نخستوزیران کشور را آمریکا و انگلیس نصب میکردند.
*فرح پهلوی در خاطراتش نوشته است زمانی که ملکه شدم گمان میکردم که شاه تصمیم گیرنده است، اما بعدها متوجه شدم عواملی خارجی در تصمیمگیریهای شاه دخیل است. سفیر آمریکا در ملاقاتی با شاه به وی تشر زد که چرا شخصی را که آمریکا برای نخست وزیری انتخاب کرده را بر این مقام نمیگذارد؟ و شاه با درایت و تیز هوشی پاسخ داد که «انگلیسیها شخصی دیگری را برای نخست وزیری مدنظر دارند؛ اول اختلاف بین خودتان را حل کنید و بعد به ما بگویید که چه کسی را بر سر کار بگذاریم». سفیر آمریکا هم در پاسخ به وی گفت که کسی که تو را در سال ۱۹۵۴ بر سر کار آورده، میتواند تو را از هستی ساقط کند و جلسه را ترک کرد. شاه بلافاصله بعد از رفتن سفیر به نخست وزیر تلفن زد و گفت: استعفایت را بیاور و به کسی که سفیر آمریکا گفته بود نخست وزیر شود زنگ زد و گفت: بیا حکم نخست وزیریات را بگیر.
* احزاب در کشورهای مدعی دموکراسی، کنسرسیومهای اقتصادی هستند
*انقلاب برای این کشور استقلال به ارمغان آورده است امروز به گواهی دوست و دشمن مستقلترین کشور دنیا هستیم.
*آزادی در کشور به بهترین نحو موجود است به طوری که در برخی از سخنرانیهایم در مدارس میبینم که پسر یا دختری ۱۰-۱۲ ساله بدون اینکه ترسی داشته باشد از بالا تا پایین نظام را مورد نقد قرار میدهد. این نشان میدهد که آزادی در کشور وجود دارد.
* رهبر انقلاب همواره مانع خدشه به مردمسالاری شده است
*مردمسالاری در ایران در جهان بینمونه است. کشورهایی که داعیهدار دمکراسی هستند مردمسالار نیستند، حزب سالارند. حزبها چه هستند؟
*در این کشورها افرادی که محبوب مردماند امکان ندارند در چرخه قدرت قرار بگیرند و اگر کسی قصد نماینده شدن را داشته باشد حتماً باید عضو این احزاب باشد.
*عده اوایل انقلاب مطرح کردند که ولایت فقیه دیکتاتوری است امام در جواب این عده با استدلال منطقی و فلسفی فرمودند که ولایت فقیه دیکتاتوری نیست ولایت فقیه ضد دیکتاتوری است.
* رهبری در موارد مغایرت رأی خود با مردم از رأی مردم دفاع میکند.
* در سالهای ۷۶، ۷۸ و ۸۸ قصد داشتند که انتخابات را باطل اعلام کنند و ریاست جمهوری را مادامالعمر کنند، اما ولایت فقیه جلوی این اشخاص ایستاد.
*منطق افرادی که معتقد بودند ولایت فقیه دیکتاتوری میآورد این بود که اعتقاد داشتند این همه قدرت اگر در شخصی جمع شود دیکتاتوری میآورد، اما دیدیم ۴۰ سال است نیروهای مسلح تحت امر ولایت فقیه هستند و روسای صدا و سیما و قوه قضائیه را، ولی فقیه عزل و نصب میکند؛ اگر کسی در این منصب قصد سواستفاده داشته باشد به راحتی میتواند شخصی را بالا یا پایین ببرد، اما مهمتر از این مناصب نفوذ اجتماعی است که اگر رهبری لبتر کند میلیونها جوان میریزند همه چیز را زیر و زبَر میکنند، اما در این ۴۰ سال آیا هیچوقت رهبری با این اختیارات و یا نفوذ اجتماعی خلاف مصالح ملّی عمل کرده است؟
* در سالهای اخیر رهبری فرمودند: من به نتایج مذاکرات خوشبین نیستم؛ فرمودند: آمریکاییها بد عهدند و فرمودند: مشکلات اقتصادی مردم با مذاکره حل نمیشود، اما ما مردم در انتخابات به چه کسی رای دادیم؟ به کسی که معتقد بود مذاکره از اکسیژن واجبتر است. در این قضیه نیز رهبری پشت رای ما مردم ایستادند و فرمودند: من به مردم سالاری دینی پایبندم.
*حالا عدهای میگویند «چرا حضرت آقا فکری به حال مردم نمیکنند؟ مردم گرفتار گرانی هستند»؛ حال، آنکه حضرت آقا این فکر را هشت سال پیش کردند و به ما هم گفتند اگر میخواهید اقتصادتان درست شود راهش مذاکره با آمریکا نیست، راهش اقتصاد مقاومتی است. به جای مذاکره بروید سراغ فعال کردن ظرفیتهای داخلی مشکل حل میشود. ما خودمان نرفتیم، یعنی به کسانی رأی دادیم که به ظرفیت داخلی اعتماد ندارند. دنبال خارجند. وقتی ما خودمان اینطور خواستهایم رهبری چه کند؟ فلذا گره نارساییها را باید به دست خودمان و با آراء خودمان باز کنیم.
* مردم خاطرات بدی را از رژیم گذشته دارند. حدود ۷۰ درصد مردم در روستاهای فاقد امکانات کافی زندگی میکردند. روستا آنطور که امروز میبینید نبود. قبل از سال ۵۷ روستا جایی بود که روشنایی خانههایش با آفتاب و مهتاب بود و گرمایش این خانهها با فضولات حیوانی و هیزم بود. اغلب روستاها جاده ماشینرو نداشتند، چه رسد به برق و مخابرات و گاز که رویا بود.
*در حکومت پیشین حتی بخشی از جادههای ترانزیتی کشور از قبیل: تهران به بندرعباس که یکی از جادههای مهم کشور هم محسوب میشد خاکی بود. اکثریت مردم سواد خواندن و نوشتن نداشتند و ما حتی شلنگ آب را از اسرائیل وارد میکردیم.
*موج اول انقلاب و فضای جنگی که در کشور وجود داشت بستر را برای اینکه مسئولین به فکر منافع شخصی خود باشند باز نگذاشته بود. نمیتوان گفت که هیچگونه منفعتمحوری در اوایل انقلاب وجود نداشت، چرا که آقای بهزاد نبوی زمانی که داشت در مجلس دوم استیضاح میشد، در صحن مجلس خطاب به نمایندگان مجلس گفت: «مگر من به همه شماها ماشین (پاترول) ندادم؟!
* چنین خلافها و تبعیضهایی بود، اما فضای جنگی که هنوز اجازه نمیداد مسئولان خودشان را در حال راحتی و رسیدن به مسائل شخصی ببیند مشکلات خیلی کمتر بود، اما زمانی که جنگ تمام شد و دولت کارگزاران (آقای هاشمی) در کشور به روی کار آمد، آنها طبیعت کار و پیشرفت را وجود فساد میدانستند.
* مرحوم هاشمی در بیان میگفت که من قائل به مبارزه با فساد هستم، اما در عمل زمانی که من به دنبال افرادی بودم که فساد مالی داشتند ایشان به جای اینکه از ما حمایت کنند از آن افرادی (کرباسچی شهردار تهران) حمایت کردند که مرتکب فساد شده بودند.
*حتی ایشان حمایت از فاسدان را به تریبون نماز جمعه کشاند و از این افراد حمایت کرد تا جایی که مردم نمازگزار به طور خودجوش شعار معروف مرگ بر غارتگر را در آن زمان سر دادند.
*وقتی ما به این مسئله اعتراض داریم که چرا فلان وزیر ۲ هزار میلیارد سرمایه دارد باید به این هم توجه کنیم نمایندهای که ما انتخاب کرده ایم به او رای اعتماد داده و رئیس جمهوری که ما انتخاب کردهایم آن را برای وزارت معرفی کرده است.
*خود ما رای دادهایم و اگر قصور یا تقصیری در این مسئله وجود داشته باشد، از خود ماست. ما کشور مردمسالار هستیم، نه بنده و نه هیچکس نمیتواند و نباید جلوی آراء مردم بایستد. البته اگر مردم بخواهند حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال کنند، ولی فقیه جلوی آن را بستند، اما در چارچوب اسلام و قانون اساسی اداره کشور بر عهده خود ما مردم است.
خبرگزاری مجلس شورای اسلامی (خانه ملت) : ایده شورای انقلاب توسط آیتالله مطهری در سفر به نوفل لوشاتو به امامخمینی ارائه شد.
علی مطهری در پاسخ به اظهارات مهدی طالقانی نوشته است :ایشان تشکیل شورای انقلاب اسلامی را به آیتالله طالقانی نسبت میدهد؛ در حالی که همه میدانند ایده شورای انقلاب توسط آیتالله مطهری در سفر به نوفل لوشاتو به امامخمینی ارائه شد و امام(ره) استاد مطهری را مأمور تشکیل این شورا نمود و هسته اولی آن شامل پنج نفر بود: شهید مطهری، شهید بهشتی، مرحوم هاشمی رفسنجانی، شهید باهنر و مرحوم موسوی اردبیلی، بعداً افرادی از جمله آیتالله طالقانی اضافه شدند.
سهشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۰۸:۰۰
به گزارش خبرگزاری خانه ملت، علی مطهری در صفحه اینستاگرام خود مطلبی درباره مصاحبه اخیر مهدی طالقانی ، فرزند آیت الله طالقانی به اشتراک گذاشته است.
نکاتی درباره مصاحبه آقای مهدی طالقانی
مدیرمسئول محترم سایت انتخاب
با سلام، در مصاحبه آن پایگاه اطلاعرسانی با جناب آقای مهدی طالقانی فرزند مرحوم آیتالله طالقانی چند مطلب در ارتباط با استاد شهید آیتالله مطهری آمده بود که نیاز به توضیح دارد:
1. آقای مهدی طالقانی راهپیمایی تاسوعای سال 1357 در تهران را صرفاً ناشی از اعلامیه مرحوم آیتالله طالقانی دانستهاند در حالی که اعلامیه جامعه روحانیت مبارز تهران با امضای شهید مطهری، شهید بهشتی، مرحوم انواری، مرحوم مهدوی کنی، مرحوم هاشمی رفسنجانی و عدهای دیگر نقش اساسی در این راهپیمایی داشت.
2. ایشان تشکیل شورای انقلاب اسلامی را به آیتالله طالقانی نسبت میدهد؛ در حالی که همه میدانند ایده شورای انقلاب توسط آیتالله مطهری در سفر به نوفل لوشاتو به امامخمینی ارائه شد و امام(ره) استاد مطهری را مأمور تشکیل این شورا نمود و هسته اولی آن شامل پنج نفر بود: شهید مطهری، شهید بهشتی، مرحوم هاشمی رفسنجانی، شهید باهنر و مرحوم موسوی اردبیلی، بعداً افرادی از جمله آیتالله طالقانی اضافه شدند.
3. آقای مهدی طالقانی در بحث از دکتر شریعتی گفتهاند «مشکل دکتر شریعتی از زمان حسینیه ارشاد شروع شد. آقای مطهری برنمیتافت که از سخنرانی شریعتی استقبال شود چون استقبال از منبر دکتر خیلی بیشتر از شهید مطهری بود.»
این جملهها نشان میدهد که آقای مهدی طالقانی نه تاریخچه حسینیه ارشاد را میداند و نه شخصیت شهید مطهری را میشناسد. بعد از حدود 2 سال از تأسیس حسینیه ارشاد توسط استاد مطهری و برخی دوستانشان، دکتر شریعتی و پدرش به وسیله شهید مطهری به حسینیه ارشاد دعوت شدند و ریشه قضیه این بود که استاد مطهری سخنرانی دکتر را در مشهد دیده بود و او را برای جذب نسل جوان مناسب یافته بود. البته ایشان پدر دکتر را از گذشته میشناخت. نه با عقل و نه با شخصیت الهی و متقی استاد مطهری جور در میآید که ایشان که خود، دکتر را دعوت کرده است نسبت به استقبال از سخنرانی او حسادت ورزد. مضاف بر این که سخنرانیهای خود شهید مطهری نیز با استقبال زیادی مواجه بود، تفاوت در نوع مستمعین بود که مستمعین دکتر بیشتر افراد طالب شور و هیجان بودند و مستمعین استاد مطهری بیشتر افراد پختهتر و عمیقتر.
خبرگزاری ایسنا: پیام تسلیت جهانگیری به محمد هاشمیرفسنجانی
معاون اول رییس جمهور با صدور پیامی درگذشت طیبه هاشمی بهرمانی همشیره آیت الله هاشمی رفسنجانی را تسلیت گفت.
متن پیام اسحاق جهانگیری به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای محمد هاشمی رفسنجانی
درگذشت بانوی مؤمنه حاجیه خانم طیبه هاشمی بهرمانی مادر شهید والامقام محسن شریفیان و همشیره مکرمه تان موجب تأثر و تأسف شد.
این مصیبت را به جنابعالی، خانواده محترم آن مرحومه و سایر بستگان صمیمانه تسلیت می گویم و از خداوند بزرگ برای آن فقیده سعیده غفران و رحمت واسعه الهی و برای بازماندگان عزادار صبر و اجر مسألت دارم.
اسحاق جهانگیری. معاون اول رییس جمهور
پایگاه خبری پارسینه: پیام تسلیت مرتضی الویری به محسن هاشمی رفسنجانی
رئیس شورایعالی استانها در پیامی درگذشت همشیره حضرت آیتالله هاشمی رفسنجانی را به بیت مکرم ایشان، محمد هاشمی و محسن هاشمی رئیس شورای اسلامی شهر تهران تسلیت گفت. به گزارش معاونت ارتباطات و بین الملل شورای اسلامی شهر تهران مرتضی الویری رئیس شورایعالی استانها در پیامی درگذشت همشیره حضرت آیتالله هاشمی رفسنجانی را به بیت مکرم ایشان، محمد هاشمی و محسن هاشمی رئیس شورای اسلامی شهر تهران تسلیت گفت.
متن پیام مرتضی الویری- رییس شورای عالی استانها به این شرح است:
خبر درگذشت سرکار حاجیه خانم طیبه هاشمی بهرمانی همشیره محترم مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی موجب تاسف و تاثر شد.
اینجانب این مصیبت را به بیت معظم حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی بویژه آقایان مهندس محمد هاشمی و مهندس محسن هاشمی تسلیت عرض نموده و برای آن فقیده سعیده غفران الهی و علو درجات و برای بازماندگان معزز صبر و اجر از درگاه قادر متعال مسئلت می نمایم
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : برای مادری که فرزندش در کربلای ۴ جاماند
نویسنده: محسن هاشمی رفسنجانی
خبر کوتاه و ناراحت کننده بود، خانم طیبه هاشمی بهرمانی ، خواهر آیت الله هاشمی رفسنجانی، به دیدار حق شتافت.
خبر درگذشت زنی است که آیت الله او را با اسم همشیره طیبه در خاطرات خود مکررا یاد کرده است و به صبر، مناعت طبع، شجاعت، ساده زیستی و شکیبایی او تقدیم احترام کرده است.
زنی است که با اینکه یکی از بردرانش نفر دوم کشور و دیگری برای مدتها رییس صداوسیما و معاون رییس جمهور بود، زندگی سخت، ساده و سرشار از معنویت خود را در روستای دورافتاده نوق از توابع بهرمان کرمان، یعنی زادگاهش رها نکرد.
زنی که مانند هزاران مادر فداکار این سرزمین ، فرزندش را در دوران دفاع مقدس به ایران اسلامی تقدیم کرد.
زنی که کار را افتخار می دانست وحاضر نشد زندگی دشوار و پرکار روستا را به شهرنشینی و رفاه وامکانات تغییر دهد.
آیت الله هاشمی رفسنجانی در خاطرات روزنوشت خود در موارد زیادی به دیدار با همشیره طیبه اشاره کرده اند و بمناسبت شهادت فرزند ایشان پیام مشروحی به خواهر و خانواده این شهید داده اند که در ادامه به آن اشاره می کنم:
16 اردیبهشت 1362
عصر حاجیه والده و طیبه همشیره آمدند. خوشحال شدیم و بچهها همه جمع شدند. در قریه بهرمان نوق رفسنجان زندگی میکنند و مایل نیستند وضع زندگیشان را تغییر بدهند و علیرغم نگرانیهایی که در مورد امنیت آنها وجود دارد، پاسدار محافظ هم قبول نمیکنند.
12 تیر 1365
همشیره طیبه و محمد و معصومه آمدند. خبر داد که فرزندش مهدی در مهران جراحت برداشته و به نوق منتقل شده است. او آموزش ]غواصی[ برای عبور از اروند و شکست خط دیده است.
1 آذر 1365
شب همشیره طیبهآمد؛ برای ازدواج دختر وپسرش که میخواهند حضرت امام عقد آنها را ببندد. به احمدآقا گفتم، قبول کردند. قرار شد روز دوشنبه عقد بسته شود
3 آذر 1365
در منزل بودم. بیشتر وقتم به مطالعه گذشت. اول وقت همشیره طیبه و بستگانش آمدند. دخترش را عروس و پسرش را داماد میکند. از امام تقاضا شده بود که عقد ببندند. همراه آنها خدمت امام رسیدیم و عقدها بسته شد. عفت و من به آنها هدیه دادیم.
شنبه 13 دی 1365
عفت از رفسنجان تلفن کرد. گفت هنوز معلوم نیست جنازه شهید مهدی شریفیان ـ همشیره زادهام ـ به نوق رسیده باشد. منتظر رسیدن خبر بودند که به نوق بروند. با آقای خامنهای صحبت کردم و نتایج سفر را گفتم. احمدآقا آمد. نتیجه سفرم را به ایشان گفتم که خدمت امام بگویند. اظهار نظر کرد که بهتر است آقای سید هادی هاشمی آزاد شود. من هم موافقم. خبر دادند که سید مهدی هاشمی بعضی از اعترافات خود را پس گرفته است. بیشتر وقت را به انجام کارهای عقب مانده چند روز سفر و قرائت گزارشها اختصاص دادم. نامهای به همشیره طیبه در تسلیت شهادت فرزندش مهدی در کربلای چهار نوشتم.عصر آقای ]عبدالمجید[ معادیخواه برای کارهای بنیاد تاریخ آمد؛ ترمینال کامپیوتری گرفته و خرج ماهانه دارد. اول شب آقای محمدی عراقی آمد. گزارشی از وضع واحدها در جنوب داد و پیشنهادهایی داشت. در مورد جنگ رقم مفقودان کربلای چهار را تا امروز در حدود دو هزار نفر گفت. قبلا بیشتر گفته شده، مثل اینکه کم کم پیدا میشوند. معمولاً بعد از عملیات چنین است.
24 تیر 1367
همشیره طیبه و محمد شریف و بستگان آمدند. مقداری گفتوگو و دیدار کردیم و از وضع والده در نوق پرسیدم و با همشیره طیبه به یاد فرزند شهیدش محسن شریفیان گریستم.
بخشی از پیام آیت الله هاشمی رفسنجانی به مناسبت شهادت فرزند خواهر ایشان در 13 دیماه 1365
"از فقدان مهدی عزیز خالی از تأثر نیستم و از لحاظ عاطفی دلم برای اندوهی که طبعآ خواهید داشت اندوهگین است، اما عمیقآ از سعادتی که نصیب خود او، شما و پدرش و سایر بستگان شده راضیم و از این که میبینم خواهر بزرگوارم لیاقت افتخار عظیم " مادر شهید بودن " داشته، خرسندم. چند ماه پیش را که در تهران شما و پدرش خبر آمادگی و اشتیاق مهدی را برای جهاد پس از شوکتش در صف شکنی عملیات والفجر 8 در گروه غواصان پیشتاز و شهادت طلب را دادید و دیدم در این وضع راضی به تهییج هستید خیلی خوشحال شدم و همان روز خبر مجروح شدنش را در جبهه شنیده بودید و آرامش روحی قابل تحسینی داشتید و بقیه اعضای خانواده هم با شما هماهنگ بودند و بیشتر از همه مادر سالخورده و ضعیفمان از این که خداوند بهاو این گونه فرزندانی عطا کرده، شاکر و شادمان بود. اینها همه برای من خیلی زیبا بود.
از اینکه میدیدم بستگان نزدیک من به جای اینکه به فکر ناروای استفاده از موقعیت فامیلی خود در جهت منافع مادی باشند، مثل بسیاری از مردم مستضعف مسلمان کشور راه جهاد و فداکاری و خدمت بهاسلام و انقلاب را ترجیح دادهاند، عمیقآ خوشحال و خدای را براین نعمت سپاسگزار شدم. چه شیرین است زندگی در جامعهای که نزدیکان مسئولان طراز اول کشور، گمنام در کنار سربازان دیگر در سنگرهای جهاد شرکت کنند و در غم و شادی و رنج و رفاه با دیگران همراه و همساز باشند. همین حال و برداشت را هم در روزهایی که مهدی فرزند خودم در یکی از خطرناکترین خطوط جبهه در عملیات کربلای 2 شرکت داشت و هر لحظه احتمال شهادتش میرفت، داشتم. هنوز جزئیات و کیفیت شهادت مهدی عزیزت را نمیدانم و نخواستم از فرمانده لشگرش آقای قاسم سلیمانی که پریروز در اهواز این خبر را بهمن داد، پیش از این که درباره سایر شهدا بپرسم سئوالی در باره مهدی بکنم.
چه مرگ شیرینی اگر بشود اسم آن را مرگ گذاشت. حالا خودم را مغبون میبینم که در حیات مهدی، او را کم میدیدم. دو سه ماه پیش یکبار او را اینجا دیدم. بعد از آن تاریخی که شما از شهادت طلبی و قهرمانیش گفته بودید در نظرم خیلی عمیق و وزین جلوه کرده است. حرف کم میزد، خجول و فکور و آرام و متین بود. بیشتر از شرایط و نیازهای جبهه گفت و کمتر از مسائل دیگر، وقت زیادی نداشتم که بیشتر با او صحبت کنم. وقتی که میرفت به فکرم رسید که ممکن است او را دیگر نبینم. احتمال اینکه او به زودی برود به ملاء اعلاء و به ملاقات خدا و من مثل گذشته در همین دنیای خودمان و با همین اشتغالات روزانهای که زیاد هم بود، لحظهای خواستم با این برداشت خداحافظی و از او قول شفاعت بگیرم، ولی منصرف شدم و با خودم گفتم درست نیست قبل از موعد، مسأله احتمال شهادت با رزمنده جوان مطرح شود.
از قدرت تحمل شما اطمینان دارم. گذشتهها را به یاد دارم و وضع زندگی فقیرانه امروز شما را هم میدانم. یاد دارم در دورانی که همگی در خانه پدری بودیم، شما چگونه زحمت میکشیدید. علاوه بر کارهای خانه با بافندگی و خیاطی و کارهای طاقتفرسا بخشی از جهیزیه مختصر و ناچیز خود را تهیه کردی و پس از رفتن به خانه شوهر با پای واریس گرفته از فشار بر چرخ خیاطی چگونه مخارج زندگی و تحصیل فرزندان فقیرت را کسب میکردی که امروز یکی از همانها را تقدیم اسلام و انقلاب کردی و میدانم که پس از پنجاه سال کار طاقت فرسا و اداره خانهای خالی همراه با فقر و محرومیت و بزرگ کردن هشت فرزند، هنوز هم نتوانستهای خانهای درست داشته باشی و در یک خانه مخروبه و نیمه ساخته به سر میبری. برای من، مهم این است که در تمام این مدت، ندیدم از مشکلات زندگی اظهار نارضایتی و شکوه کنی. با این که در گذشته در روستای " بهرمان " به نسبت مردم محروم آنجا که همگی کارگر و خرده مالک نیازمند بودند، خانواده ما رفاه بیشتری داشت و امروز خیلی از کسانی که محرومتر از شما بودند، امکانات و رفاه بیشتری از شما دارند، حتی بعضی از کارگرانی که برای خود ما کار میکردند، شما را راضی و قانع مییافتم و شیرینتر این که در این سالها که برادرانت مسئولیتهای مهمی در کشور اسلامی دارند، نخواستی که از موقعیت آنها در جهت رفاه، بهرهگیری کنی و همیشه در خاطرم خواهد ماند که مهمترین خواست شما در سال گذشته این بود که بتوانی در مورد جبهه رفتن مهدی صابر و شاکر باشید و اکنون خدای را شاکر باش. آنچه برای ما میماند رضایت خداست و مادیات ماندنی نیست."
بجاست که در آستانه روزمادر ، یاد وخاطره همه مادران رنج کشیده این سرزمین را گرامی بداریم، خانم پوران شریعت رضوی، همسر مرحوم دکتر شریعتی که او نیز افتخار خواهر شهید بودن را بهمراه داشت و خانم طیبه هاشمی بهرمانی، خواهر آیت الله هاشمی رفسنجانی، امیدواریم این زنان راست قامت سخت کوش وسرافراز الگوی بانوان ایرانی برای رقم زدن آینده بهتر برای فرزندانمان باشند.