اخبار
  • صفحه اصلی
  • اخبار
  • هاشمی رفسنجانی در رسانه ها + 1 تیر ماه 1398

هاشمی رفسنجانی در رسانه ها + 1 تیر ماه 1398

هاشمی رفسنجانی در رسانه ها + 1 تیر ماه 1398

خبرگزاری ایرنا: اگر هاشمی رفسنجانی زنده بود به فرزندانش اجازه می‌داد
حسین مرعشی، فعال اصلاح‌طلب به اظهارنظر محسن هاشمی، رئیس شورای شهر درباره زیست شبانه این‌طور واکنش نشان می‌دهد: «زیست شبانه تصمیم خوبی است که باید ابعاد و فرآیند آن از سوی اعضای شورای شهر برای مسئولان تشریح شود، آقای هاشمی می‌تواند فقط درباره فرزندان خود تصمیم‌گیری کند، اما من مطمئن هستم اگر آقای هاشمی رفسنجانی زنده بودند، به فرزندانشان اجازه می‌دادند.»

خبرگزاری ایرنا: هاشمی رفسنجانی گفت خام نباش

 حسین نصیری ،مدیرعامل اسبق ایرنا در بخش سوم گفت و گو با «پروژه تاریخ شفاهی ایران ایرنا» در پاسخ به برخی از سئوالات گفت:

خبرنگار: گویی در زمان مسئولیت جنابعالی؛ اجلاس خبرگزاری‌های کشورهای غیرمتعهد نیز توسط ایرنا برگزار شد. داستان چه بود؟

نصیری: اواخر دورانی که درایرنا مشغول بودم، تلاش کردم ریاست اجلاس خبرگزاری کشورهای غیرمتعهد را بگیرم. نزد آقای هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت رفتم. ایشان گفت: نصیری خام نباش! در این شرایط بین المللی ریاست این اجلاس را به ما نمی‌دهند. پاسخ دادم: من آن را می‌گیرم آقای هاشمی. ولی اگر گرفتم چه؟ ایشان با ناباوری گفت: اگر گرفتی برای ما خیلی اهمیت دارد پس فکر خرج آن نباش! وقتی با تلاش همکاران، میزبانی و ریاست این اجلاس را گرفتیم، آقای هاشمی باورش نمی‌شد.

حضور عراق و کویت پس از اشغال عراق، کوبا، یوگسلاوی و … برای اولین بار با برنامه ریزی های انجام شده حضور نمایندگان آسیای مرکزی و همسایگان و اداره آن اهمیت بسیار داشت.

خبرنگار:  آقای هاشمی پول برگزاری این همایش را داد؟

نصیری: خیر. آن موقع دولت پول نداشت.

هفته نامه تجارت فردا (شماره ۳۱۷):اکثر انتخاباتمان پوپولیستی است.

مهندس محمدرضا باهنر، نائب رئیس سابق مجلس:  پوپولیسم را همین‌جا هم داشتیم. یعنی عرض کردم اگر بخواهیم از آن دید نگاه بکنیم، ما اغلب انتخاباتمان پوپولیستی است. اما بالاخره اینجا کشوری است با سابقه و با ریشه تمدنی و اعتقادی بسیار طولانی. خب در قدیم می‌گفتند: «نعمتان مجهولتان الصحه والأمان»... من یک نکته دیگر را بگویم. الان یک مقدار فشار اقتصادی‌مان زیاد است. اما باز هم یک حرفی می‌خواهم بزنم که شاید خیلی‌ها این را نپسندند. بهترین وضعیت اقتصادی‌مان بعد از انقلاب مثلاً دوره دوم مرحوم آقای هاشمی بوده یا حتی دوره دوم آقای خاتمی بوده است. از نظر اقتصادی، کارها راه افتاده بود، رکود نبود، رونق بود. در مملکت کار زیاد بود.

هفته نامه تجارت فردا (شماره ۳۱۷): گزارش یک حزب

  در نخستین روزهای پس از انقلاب، جو مبارزه و انقلاب و به اصطلاح امروز، جو ایدئولوژیک حاکم بود. حداقل در بین مبارزان کمتر کسی به جنبه‌های کارشناسی واقعیت‌های اقتصادی اجتماعی و عدد و رقم توجه داشت. در حوزه اقتصادی بیشتر دغدغه‌ها بر این متمرکز بود که کدام خط اقتصادی انتخاب شود و انتخاب میان دوراهی: سرمایه‌داری و سوسیالیسم بود. تمام انقلابیون قبل از انقلاب به جز نهضت آزادی نظرشان گرایش اقتصادی تفکرات چپ بود. گروه‌های مارکسیستی و چپ‌های سنتی هم که جای خود داشتند. نیروهای مذهبی هم که طی ۱۰ سال قبل از انقلاب به صحنه آمده بودند، از نظر اقتصادی چپ و حتی چپ رادیکال بودند. در میان روحانیون هم آن دسته از روحانیونی که در سطح رهبری انقلاب بودند و در سال ۵۷ و قبل از پیروزی انقلاب از طرف امام به عنوان اعضای شورای انقلاب منصوب شده بودند، تفکر اقتصادی چپ داشتند. چهره‌های برجسته این شورا مرحوم بهشتی، آقای هاشمی، آقای خامنه‌ای، آقای موسوی‌اردبیلی، آقای مهدوی‌کنی، مرحوم باهنر و مرحوم طالقانی بودند که مهم‌ترین و اولین حزب ۴۰ سال اخیر، یعنی حزب جمهوری اسلامی را نیز بنیان نهادند.

تعارضات بر سر مواضع اقتصادی، میان گرایش‌های چپ و سرمایه‌داری در سال‌های حیات حزب همچنان ادامه پیدا کرد و عاقبت اندیشه چپ توانست گوی سبقت را برباید و برنده میدان مبارزه باشد. اما همین تعارضات محملی برای اختلافات بیشتر و علتی برای انحلال حزب شد و حزب جمهوری اسلامی، در ۱۱ خرداد ۱۳۶۶ به فرمان امام منحل شد. 

 

خبرگزاری ایسنا : طعمه گرگ‌های خارج‌نشین

اکبر هاشمی‌رفسنجانی، رئیس وقت مجلس در خاطرات روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ می‌نویسد: «طرح عدم کفایت سیاسی آقای بنی‌صدر در دستور بود. آقای مهندس سحابی به عنوان اولین مخالف می‌خواست ایراد آئین‌نامه‌ای به دستور کار بگیرد که موفق نشد، سپس مخالفان و موافقان صحبت کردند. مخالفان حرفی برای گفتن نداشتند. خودشان را هم مخالف بنی‌صدر قلمداد می‌کردند و هم مخالف عزل او. موافقان هم با اینکه حرف حسابی زیاد داشتند خوب صحبت نکردند.»

در این جلسه علی‌اکبر دهقان نماینده تربت‌جام، عطاری، شهریاری نماینده رودباران بوشهر، همتی نماینده مشکین‌شهر، مجید انصاری و علی‌اکبر ولایتی (واکنش به معین‌فر) به عنوان موافقان عزل بنی‌صدر سخن گفتند و عزت‌الله سحابی و علی‌اکبر معین‌فر هر چند حامی بنی‌صدر به حساب نمی‌آمدند اما هر یک از زاویه‌ای با برکناری اولین رئیس‌جمهوری از در مخالفت درآمدند.

هاشمی‌رفسنجانی که از نطق موافقان طرح عدم کفایت در روز اول بررسی در مجلس راضی نبود، در خاطرات روز ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ (روز دوم بررسی) درباره این جلسه مجلس می‌نویسد: «امروز موافقان طرح خیلی خوب صحبت کردند. مخصوصاً آقایان موسوی‌خوئینی‌ها و سیدعلی خامنه‌ای و مخالف‌ها بعضی منصرف شدند و بعضی غیبت داشتند و بعضی در موافقت صحبت کردند و رئیس‌جمهور هم که مخفی است، برای دفاع نیامد.»

بعد از بیانی افرادی چون موحدی ساوجی، محمد یزدی، رنجبر و صادق خلخالی هم پشت تریبون قرار گرفتند و مطالبی را بیان کردند اما به گفته رئیس مجلس ۶۵ نفر برای نطق در روز دوم ثبت‌نام کرده بودند که نوبت صحبت به بسیاری از آن‌ها نرسید. پس از سخنان موافقان و مخالفان، پیش از رأی‌گیری هاشمی رفسنجانی از مرتضی الویری خواست اسامی این نمایندگان را قرائت کند.

در حالی که فضای مجلس به دلیل کمبود وقت و عدم امکان نطق گروهی از نمایندگان دچار همهمه شده بود، رئیس مجلس کفایت مذاکرات را اعلام و خواستار رأی‌گیری درباره کفایت سیاسی رئیس‌جمهوری شد. هاشمی رفسنجانی گفت: «در آئین‌نامه می‌گوید رأی با ورقه است و علنی این رأی به طرح داده می‌شود. طرح "عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور" است، کسانی که با طرح موافقند، یعنی نظرشان این است که رئیس‌جمهور کفایت سیاسی ندارد، رأی سفید را می‌دهند، یعنی کارت سفیدی که اسم پشتش نوشته شده برای کسانی است که معتقدند رئیس‌جمهور آقای بنی‌صدر کفایت سیاسی ندارد، رأی کبود مال کسانی است که مخالف هستند یعنی معتقدند ایشان کفایت سیاسی دارد و زرد مال کسانی است که رأی ندارند و کسانی هم که کارت ندهند و در مجلس حضور داشته باشند، ممتنع حساب می‌شوند. اما ما چون حضور و غیابمان به همین کارت‌هایی است که داده می‌شود خواهش می‌کنم کسانی که رأی ممتنع می‌خواهند بدهند به هرحال کارت زرد بدهند که ما با همین حضور و غیابمان را اعلام می‌کنیم چون ممکن است بعضی از صندلی‌ها ارتباطش با تابلو درست نباشد.»

پس از آن رأی‌گیری درباره سرنوشت رئیس‌جمهوری آغاز شد و بعد از دقایقی هاشمی رفسنجانی رأی را این گونه اعلام کرد: «بسم الله الرحمن الرحیم. انا فتحنالک فتحا مبینا لیغفرلک الله ما تقدم من ذنبک و ماتأخر و یتم نعمته علیک و یهدیک صراطا مستقیماً. جمع افرادی که در مجلس حاضر بودند ۱۹۰ نفر. آرایی که موافق عدم کفایت سیاسی آقای بنی‌صدر به صندوق ریخته شده ۱۷۷ نفر. رأی مخالف یک نفر…» در این لحظه حضار شعارهایی علیه بنی‌صدر سر دادند و خواستار اعدام وی شدند که هاشمی در واکنش گفت: «آقایان دیگر از این به بعد آقای بنی‌صدر به عنوان رئیس‌جمهور از قاموس جمهوری اسلامی حذف شده، شعارها برگردد به طرف آمریکا.» و حضار شعار مرگ بر آمریکا سر دادند. این گونه بودکه بعد از برگزاری دو جلسه مجلس در روزهای ۳۰ و ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ این طرح دو فوریتی با ۱۷۷ رأی موافق، یک رأی مخالف و ۱۲ رأی ممتنع به تصویب رسید و ابوالحسن بنی‌صدر با عنوان عدم کفایت سیاسی از ریاست جمهوری اسلامی ایران عزل شد.

پس از آن هاشمی‌رفسنجانی به عنوان رئیس مجلس شورای اسلامی در نامه‌ای به رهبر انقلاب نتایج رأی‌گیری مجلس درباره کفایت بنی‌صدر را به اطلاع ایشان رساند که در بخشی از آن آمده بود «در مورد آقای سید ابوالحسن بنی‌صدر بر این قرار گرفت که "آقای ابوالحسن بنی‌صدر برای ریاست جمهوری اسلامی ایران کفایت سیاسی ندارد". به موجب اصل ۱۱۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مراتب برای اتخاذ تصمیم به خدمت امام عظیم‌الشأن گزارش می‌گردد.»

طبق بند پنج اصل ۱۱۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، عزل رئیس‌جمهور پس از حکم دیوان عالی کشور و یا رأی مجلس شورای اسلامی، از وظایف و اختیارات رهبری است. به دنبال این رأی تاریخی و قاطع مجلس، امام خمینی روز اول تیر ۱۳۶۰ بنی‌صدر را از ریاست جمهوری عزل کردند. امام (ره) پاسخ نامه رئیس مجلس نوشتند:

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‌

پس از رأی اکثریت قاطع نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی مبنی بر اینکه آقای ابوالحسن بنی‌صدر برای ریاست جمهوری اسلامی ایران کفایت سیاسی ندارد، ایشان را از ریاست جمهوری اسلامی ایران عزل نمودم.

اول تیر ماه ۱۳۶۰

روح‌اللَّه الموسوی‌الخمینی»

سایت انتخاب: ری‌شهری: بنی‌صدر به من گفت عمامه‌ات را بر گردنت می اندازند.

« در خردادماه سال ۱۳۶۰ روزی آقای غفوری، استاندار وقت خراسان، از من وقت ملاقات خواست و پس از هماهنگی به محل سکونتم (واقع در پادگان دوشان‌تپه) آمد و گفت: «همراه آقای بنی‌صدر با همواپیما به تهران می‌آمدیم، هنگامی که به قله دماوند رسیدیم، بنی‌صدر رو به من کرد و گفت: به ری‌شهری بگو به همین روشنی که اکنون قله دماوند را مشاهده می‌کنیم، می‌بینم که عمامه‌ات را بر گردنت انداخته‌اند و در خیابان‌های تهران او را می‌گردانند.»

این پیغام نشان می‌داد که او در جریان کودتایی علیه نظام است و اطمینان به موفقیت آن کودتا داد، من تلفنی این ماجرا با به آقای هاشمی رفسنجانی اطلاع دادم.

اهمیت موضوع ایجاب می‌کرد که هرچه زودتر پیغام بنی‌صدر را به اطلاع امام برسانم، به دفتر امام رفتم – ظاهرا – همین وقت بود که شهید باهنر (رضوان‌الله تعالی علیه) نیز در دفتر امام بود و گفت‌وگو راجع به تغییر موضع بیت امام نسبت به بنی‌صدر مطالبی اظهار کرد.

باری چند روزی پس از این پیغام، خدمت امام رسیدم و پیغام بنی‌صدر به خود را به اطلاع ایشان رساندم، اما احساس کردم که گویا امام باز هم می‌خواهد با او مدارا کند. آن‌چه در خاطر دارم این است که فرمود: «نگران نباشید اگر اصلاح نشد در نیم روزی مشکل را حل خواهم کرد.»»

منبع: محمدی ری‌شهری، محمد، خاطره‌ها جلد اول، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چ چهارم، ۱۳۸۸، صص ۱۷۳ و ۱۷۴.

 

سایت دیده بان ایران: درخواست فرزند امام از آیت الله هاشمی چه بود؟ 

آیت الله هاشمی رفسنجانی در خاطرات سال ۱۳۷۰ تحت عنوان سازندگی و شکوفایی در روزنوشت ۲۹  خرداد این سال می نویسد: عصر در جلسه هیات دولت شرکت کردم . نزدیک غروب، برای استفاده از استخر به خانه آمدم ولی هوا سرد بود منصرف شدم به خاطر کمر درد پزشکان توصیه به شنا می کنند

شب احمد آقا (خمینی) آمد گفت ذهن خیلی از مردم را در مورد او منحرف می کنند از من تقاضا کرد که در نماز جمعه این ذهنیت را صاف کنم. 

گفتنی است علی لاریجانی (رئیس وقت سازمان صداو سیما) هم در خاطرات پنجم مهرماه ۱۳۷۳ خود در کتاب هوای تازه  می‌نویسد: «در اخبار داخلی، موضع‌گیری و انتقاد شدیداللحن حجت‌الاسلام آقای حاج سیداحمد خمینی خبر مهمی بود. سخنان ایشان در رسانه‌های داخلی و خارجی انعکاس گسترده‌ای داشت. رسانه‌های خارجی این سخنان را مخالفت با سیاست‌های دولت آقای هاشمی تلقی کرده و روی آن داستان سرایی کرده اند. هرچند ظاهر این مطالب مخالفت با سیاست‌های دولت آقای هاشمی است، ولی نه آن طور که در رسانه‌های خارجی بزرگ شد.»

آقای لاریجانی در خاطرات یک روز بعدش هم  می‌نویسد: «آقای هاشمی قدری گرفته به نظر می‌رسید. احتمال می‌دهم به دلیل نوع موضع‌گیری‌هایی که این روزها برخی شخصیت‌ها و روزنامه‌ها درباره کارنامه دولت داشته‌اند، خوشحال نیست.»

 

سایت خبری شهرک اکباتان: 28 خرداد در آینه تاریخ معاصر ایران

28 خرداد 1369

هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور در پاسخ به نامه دوم صدام با اشاره به عبارات مغرضانه وی، اظهار امیدواری کرد بعد از این، وقت دو طرف با مبادله نامه تلف نشود. وی گفت «به خاطر مواضع منفی سعودیها نسبت به انقلاب اسلامی ایران قلمرو دولت عربستان محل مناسبی برای مذاکرات صلح نیست.»

 

خبرگزاری تسنیم: خاطره مهندس نعمت زاده از آخرین جلسه‌ با مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی

من در آخرین جلسه‌ای که با مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی داشتم ایشان به من گفتند که ما در سال‌های گذشته روش‌های مختلفی برای کنترل بازار تجربه کردیم ولی در نهایت به این نتیجه رسیدیم که برای کنترل بازار چاره‌ای جز افزایش تولید و کنترل عرضه نداریم.

 

سایت خبری تابناک: پاسخ به دیپلماسی ژاپنی، از آیت الله هاشمی تا آیت الله خامنه ای

محسن هاشمی رفسنجانی در یادداشتی نوشت: ژاپن کشوری مهم در شرق آسیاست که بصورت تاریخی به ایران توجه دارد، در دهه شصت نیز تعاملات دیپلماتیک با ژاپن بارها انجام شد که اوج آن در سفر تاریخی آیت الله هاشمی رفسنجانی به ژاپن در تیرماه سال 1364، انجام شد که این فرصت نیز نصیب من که در حال اتمام تحصیلات خود در مقطع کارشناسی ارشد بودم، شد که ایشان را در سفر همراهی کنم و علاوه بر بازدید از صنایع و پیشرفتهای ژاپن، در دیداری کم نظیر و خصوصی آیت الله هاشمی رفسنجانی بعنوان یک مقام خارجی با امپراطور ژاپن حضور داشته باشم که شرح آن دیدار فرصتی دیگر می طلبد.

پس از بازگشت هیات ایرانی از ژاپن و تمایل دولت ژاپن به کاهش تنش در منطقه، از سوی دولت ژاپن رایزنی هایی میان توکیو و واشنگتن انجام شده بود و فرستاده ویژه ای از سوی نخست وزیر ژاپن به تهران آمد تا مسایل میان ایران و آمریکا را با میانجیگری ژاپن حل و فصل کند.

این مقطع زمانی است که دولت آمریکا بشدت درگیر موضوع گروگانهای آمریکایی در لبنان است وهمزمان از چندکانال در حال رایزنی برای آزادی گروگانهاست، در این مقطع موضوع مشکل کشور در فروش نفت نیز تاثیرجدی در وضعیت اقتصادی و تامین نیازهای جنگ گذاشته است.

نقش آیت الله هاشمی رفسنجانی در این دوره بعنوان فرمانده جنگ و رییس مجلس شورای اسلامی در دیپلماسی کشور تاثیرگذار بوده و وزارت خارجه از ایشان درخواست می کند تا با فرستاده ویژه نخست وزیر ژاپن ملاقات کند.

آیت الله هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود در روز 16 مرداد سال 1364 این موضوع را ذکر کرده اند:
"تا ساعت هشت صبح در منزل کار کردم و مقداری از نوار مصاحبه با مجله جوانان [امروز] را پر نمودم. سپس به مجلس رفتم. دو نفر از مسئولان سپاه در لبنان آمدند. راجع به گروگانهای آمریکایی در لبنان با آنها صحبت کردم.
آنها اطلاعی از گروگان‏گیرها ندارند اما حدسهائی زده می‏شود. گفتم از مسأله گروگانگیری در جهت خراب کردن چهره لبنان و نیروهای انقلابی استفاده می‏شود و وسعت امکانات تبلیغاتی امپریالیسم خبری، مجالی برای انقلابیون برای دفاع از خود نمی‏دهد. گرچه کمک کردن به استکبار هم هزینه دارد ولی باید فکری کرد که این حربه از آنها گرفته شود.
آقای [محمد]غرضی وزیر نفت آمد و در مورد مقدار فروش نفت و تأکید امام و ماها بر ضرورت فروش بیشتر نگران بود و استمداد می‏کرد. گفتم راهی نیست جز اینکه یا خودش بفروشد و یا اینکه با آمدن نماینده آقای [میرحسین موسوی]نخست‏ وزیر برای فروش بیشتر در وزارت [نفت] موافقت کند؛ مهلتی خواست که خودش تلاش بیشتر نماید.
آقای [حسین]کاظم‏پور اردبیلی [معاون وزیر امور خارجه] برای دادن تذکراتی قبل از ملاقات با نماینده ویژه نخست‏وزیر ژاپن آمد. آقای یوشی هیرو ناکامایاها فرستاده ویژه نخست‏ وزیر ژاپن با نامه‏ای از ایشان برای ملاقات سرّی آمد. مطلب عمده‏اش در خواست کمک ما برای آزادی گروگانهای آمریکایی از لبنان بود. گفتم اولاً نمی‏دانیم که آیا واقعاً گروگانی هست یا خیر؟ و ثانیاً اگر باشد، نمی‏دانیم که صحنه سازی از خود آمریکا یا اسرائیل برای ایجاد بهانه دخالت در کشورهای منطقه نباشد، ثالثاً نمی‏دانیم آمریکا خواستار آزادی آنها هست یا خیر؟ عمل نکردن آمریکا به وعده قبلی در مورد آزادی زندانیهای لبنانی از اسرائیل، در مقابل حل مشکل هواپیمای ربوده شده آمریکایی تی.دبلیو. اِ که با همکاری ما و سوریه حل شد، دلیل اهداف ماجراجویانه آمریکا است. اگر آمریکا حسن نیت دارد به وعده قبلی عمل کند تا ما بتوانیم در این مسأله جدید اقدام نمائیم. او مایل بود از طرف من برای آمریکایی‏ها پیغامی ببرد. نپذیرفتم و گفتم من با ژاپنی‏ها حرف می‏زنم.
عصر هیأت رئیسه جلسه داشت و شب به همراه مسئولان قوا مهمان آقای موسوی اردبیلی [رئیس قوه قضائیه] بودیم. جلسات ما به خاطر بعضی اختلاف نظرها کم بار است. درباره جنگ، اسلحه، زندانی‏ها، اردوگاه بازسازی، خانمهای متهتک و ... صحبت کردیم. برای خواب به مجلس رفتم."
(کتاب امید ودلواپسی خاطرات سال 1364 آیت الله هاشمی رفسنجانی، منتشر شده در سال 1387)

اکنون وپس از حدود 34 سال، به تعبیری تاریخ در حال تکرار شدن است، مجددا تنش میان ایران و آمریکا به اوج رسیده و آمریکا بدنبال رایزنی با ایران از طریق دولت ژاپن است، اینبار نخست وزیر ژاپن که فرزند وزیرخارجه وقت ژاپن در دهه شصت می باشد خود برای رایزنی و میانجیگری و ارسال پیام واشنگتن به تهران، می آید و با آیت الله خامنه ای بعنوان رهبر جمهوری اسلامی دیدار می کند، پاسخ ایشان با پاسخ آیت الله هاشمی رفسنجانی مشابهت دارد و این نشان می دهد که موضوع اصولی جمهوری اسلامی در سیاست خارجی تغییر نمی کند، ایران همانقدر که به منافع ملی دیپلماسی بها می دهد، بر اصول خود مبتنی بر حفظ استقلال و عزت پافشاری می کند، و به همین درجه نیز مرزبندی روشن میان سیاستهای جمهوری اسلامی و جریان تندرو و افراطی که بدنبال تنش زایی و التهاب در منطقه می باشد، وجود دارد.

 

نشریه آفتاب کرمانشاه:گفتگو با فرزند ارشد آیت الله زرندی

(گفتگوی صریح و بی پرده با حجت الاسلام هادی زرندی آیت الله زاده مرحوم شیخ محمدحسین زرندی از آن جهت سخت بود که  سینه پردردش مالامال از خاطرات ناگفته از پدرمجاهد و فرزانه اش است اما در عین حال محدودیت ها و معذوریت ها نمی گذارد وی آنها را به صراحت  بیان کند ، بخصوص بیان آن بخش از خاطراتش که مربوط به سالهای بعد از برکناری پدر از سمت امامت جمعه کرمانشاه و آغاز دوران عزلت و گوشه نشینی آیت الله می شود . بعد از وفات پدر ، شیخ هادی به دیدار آیت الله هاشمی رفسنجانی (ره) می شتاید و او نیز زرندی جوان را توصیه به سکوت می کند و می گوید: چیزی نگوئید چون برای تون مشکل می سازند  . شیخ هادی نیز بعد از دیدار با مرحوم آیت الله هاشمی سفارش آن بزرگمرد را آویزه گوش خود کرده و سعی می کند به حد مقدور سخن بگوید.)

سوال) یکی از اتفاقاتی که بعد از فوت مرحوم ایت االله زرندی افتاد بحث حوزه ایی که ایشان ساخته اند بود و حساسیت عجیبی که به این حوزه اعمال شد بود ممکن است توضیح بیشتری دهید ؟.

جواب) دلائل زیادی داشت ودارد ؛ قاعدتا خط ِ فکری واستقلال سیاسی پدرم به گونه ای بود که خیلی ها تحمل دیدن آن را نداشتند وندارند .متاسفانه قدرت هم در اختیار آن ها قرار داشت و قائدتا نمی توانستند تحمل کنند که ببینند آیت االله زرندی چنین مجتمع عظیمی ساخته اند . یادم می آید بعد از اینکه پدرم از دنیا رفتند برای پیگیری این موضوع خدمت مرحوم آیت االله هاشمی رفسنجانی در مجمع تشخیص  مصلحت نظام رسیدم؛ آن روز آقای مسیح مهاجری هم در جلسه حضور داشت. خدمت ایشان عرض کردم که برای بحث حوزه آمده ام. تا خواستم بحث را بیشتر باز کنم، آقای رفسنجانی صحبتم را قطع کرد و گفت: این ها دنبال دانشگاه آزاد ماهم هستند و مفصل درددل کردند. من رفته بودم که حرف هایم را بزنم اما بیشتر درد و دل های ایشان را گوش کردم.از این بابت خوشحال شدم چون که درد که عمومی شد تحمل آن راحت تر می شود و از شنیدن این صحبت ها آرام شدم فهمیدم تنها نیستم در سختی های روزگار! جالب این بود که شدم سنگ صبور آیت االله هاشمی رفسنجانی ره ! مرحوم رفسنجانی یک سفارش هم داشت و به من فرمود در این زمینه سکوت کنم چون اذیتتون می کنند. بعد از صحبت نسبتا طولانی ، از ایشان اجازه مرخصی گرفتم اما اجازه نداد؛در این حین آقای شیخ قدرت االله علیخانی هم وارد اتاق شد و وقتی من را دید به شوخی گفت : به حاج آقا پناه آورده ای؟  که مرحوم رفسنجانی گفت : نه، فقط آمده است با ما درد و دل کند. بعد از اتمام صحبت های مان، ایشان( رفسنجانی) به ما گفت با هم برویم و از اتاقی که در آن نقاشی های استاد بهزاد نقاش در حال ترمیم بود بازدید کنیم. من و آقای مهاجری و علیخانی هم پشت سر آقای رفسنجانی به اتاقی که در حال کار بودند، رفتیم.وقتی وارد اتاق بزرگ شدیدم دیدم عده ای افراد متخصص با تجهیزات نسبتا مفصلی در حال ترمیم تابلوهای نقاشی قدیمی بودند. آقای رفسنجانی گفتند این تابلوها اثر استاد بهزاد نقاش معروف است که به سفارش رضا شاه کشیده شده است. یادم نمی رود، وقتی در اتاق بودیم یک نفر از آن متخصص ها آمد و گفت : برخی از تابلوها تصویر خانم است البته خانمهای محجبه قجری یا شاید مینیاتوری! آیا اجازه نصب آن ها را داریم ؟ که آقای رفسنجانی گفتند : من با این قضیه مشکلی ندارم اما می ترسم آقایان مخالف برای ما حرف دربیاورند پس بهتر است این تابلوها در جایی مطمئن نگهداری شوند. یکی از اعضاء دفتر آیت االله هاشمی برای من تعریف کرد که قبل از حاج اقا، یک نفری دیگر که بهتر است اینجا اسمش برده نشود در این ساختمان مستقر بوده است اتاق منبت کاری شده که اتاق کار رضاخان بوده را به آبدارخانه دفترشان تبدیل کرده بودند و به خاطر بخار کتری و سماورها منبتهای چوبی متورم شده و آسیب زیادی دیده بود و آیت االله هاشمی رفسنجانی وقتی مسئولیت تشخیص مصلحت نظام را بر عهده گرفت و در این ساختمان مستقر می شوند خیلی زود دستور دادند اتاق منبت کاری را تعمیر و مرمت و اتاق را تخلیه و درش را قفل کنند تا برای آیندگان این آثار مهم هنری به یادگار بماند . به هر حال می خواستم تفاوت سلیقه فکری ایشان را با برخی دیگر از مسئولین کشور توضیح بدهم.

 

روزنامه شرق: علی لاریجانی در نقش هاشمی رفسنجانی

احمد غلامی، سردبیر روزنامه شرق در مقاله‌ای با عنوان «انشعاب در اصلاح‌طلبان الزامی است؟» نوشت: «طیف نخست(کارگزاران) تکنسین‌های قدرت هستند و هر دولتی روی کار بیاید، می‌توانند با حفظ جایگاه خود، این نقش را ایفا کنند... طیف دوم اصلاح‌طلبان خصیصه‌ای تئوریک دارند و استراتژی آنان برمبنای توسعه سیاسی و دموکراسی استوار است...

طیف دوم اصلاح‌طلبان بیش از گذشته باید پاسخ‌گوی مردم باشند و خود را با تغییرات چشمگیری که در جامعه رخ داده است، هم‌زمان کنند. طیف نخست چندان دغدغه این کار را ندارد. آنان اگر با اتحاد و ائتلاف تازه به قدرت برسند، می‌توانند ایده‌های خود را حتی بهتر از زمانی که با اصلاح‌طلبان طیف دوم بوده‌اند، عملیاتی کنند...

آنان ترجیح می‌دهند اگر قرار است با برادر بزرگ‌تری ائتلاف کنند که جایگاه ویژه‌ای در قدرت داشته باشد؛ چهره‌ای همچون هاشمی‌رفسنجانی در گذشته و اکنون هم علی لاریجانی باشد. انتخاب علی لاریجانی برای جایگزینی هاشمی‌رفسنجانی از سر ناچاری نیست، بلکه ماحصل مواضع مشترکی است که بین آنان در اداره امور جامعه وجود دارد.

 

روزنامه مردم سالاری: ثروتی که اقتصاد ایران را بیمه نکرد.

سال ۹۰، سال طلایی از حیث درآمدهای این حوزه بوده است، اما متأسفانه از این درآمدها استفاده درستی صورت نگرفت و درست یک سال بعد، در سال ۹۱، اقتصاد ایران با رشد اقتصادی منفی و تورم بسیار شدید، دست و پنجه نرم کرد.
درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز در دولت بازرگان، تقریباً ۳۹.۸ میلیارد دلار و در دولت رجایی تقریباً ۲۲.۳ میلیارد دلار بود. در دولت میرحسین موسوی در زمان جنگ تحمیلی نیز در مجموع ۱۰۰ میلیارد دلار از محل صادرات نفت و گاز، درآمد نصیب کشور شد. کمترین میزان درآمد صادرات نفت و گاز در دوران پس از انقلاب در سال ۱۳۶۵ بوده که در آن سال این درآمد به ۶.۲ میلیارد دلار رسید!
درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز در دولت هاشمی رفسنجانی ۱۲۶ میلیارد دلار و در دولت سیدمحمد خاتمی ۱۷۲ میلیارد دلار بوده است.
در پنج سال نخست دولت روحانی (از سال ۱۳۹۲ تا پایان ۱۳۹۶) میزان درآمدهای حاصل از صادرات نفت و گاز، ۲۴۳ میلیارد دلار بوده است. آمارهای نهایی مربوط به سال ۹۷ نیز هنوز منتشر نشده است. با توجه به استانداردهای دوران پس از انقلاب، باید گفت که درآمدهای صادرات نفت و گاز در دولت روحانی نیز در ۵ سال نخست این دولت، رقم قابل توجهی بوده است. 
با این حال، درآمد قابل توجه ۲۴۳ میلیارد دلاری این دولت نیز نتوانست اقتصاد ایران را از تکانه سال گذشته که در اثر تحریم‌های آمریکا روی داد، مصون نگه دارد و تورم و رکود دوباره به اقتصاد کشور بازگشت. باید دید در سال جاری این درآمدها چه وضعیتی پیدا می‌کند؟