اخبار
  • صفحه اصلی
  • اخبار
  • هاشمی رفسنجانی در رسانه ها+ چهارشنبه 26 تیتر 1398

هاشمی رفسنجانی در رسانه ها+ چهارشنبه 26 تیتر 1398

بارها گفتیم و باز هم می گوییم که دوستداران هاشمی رفسنجانی که اعتدال را از او در رفتار و گفتار خویش آموخته بودند، هرگز نمی خواستند از او قهرمان بسازند، بلکه این مخالفان و معاندان هاشمی بودند و هنوز هم هستند که از نامش - آری نامش، چون خود بیش از 30 ماه است که آسمانی شده است - چنان می ترسند که حاضرند بدترین صفت ها را در افکار عمومی برای خویش بیندوزند، اما نیشی حتی اگر شده در قالب مناظره، خبر، طنز و...به این نام بلند و به قول خودشان به امام و انقلاب بزنند، اما می دانند و حکم تاریخ است که : آه دل مظلوم به سوهان ماند گر خود نبُرد،بُرنده را تیز کند
هاشمی رفسنجانی در رسانه ها+ چهارشنبه 26 تیتر 1398

انتقاد صریح از تعطیلی یک ماهه جلسات مجمع

خبرآنلاین: سیدمحمد صدر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره عملکرد مجمع در دوره بعد از آیت الله هاشمی گفت: از آنجا که من در دوره مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در مجمع عضویت نداشتم طبیعی است که نسبت به موضوعاتی که در مجمع می گذشت وقوف نداشته باشم و نتوانم درباره چگونگی عملکرد ریاست مجمع در آن مقطع اظهارنظر کنم.
اما از زمانی که بنده در مرداد سال 96 به عضویت مجمع درآمدم در ابتدا آیت الله هاشمی شاهروی ریاست مجمع را بر عهده داشتند که البته ایشان یک دوره بیماری طولانی داشت که بعد از یکسری درمان ها، مقداری بهبودی پیدا کرد و در نهایت به ریاست مجمع منصوب شد ولی بعد از آن هم همچنان این بیماری بر مدیریت مجمع سایه انداخته بود تا اینکه ایشان به رحمت خدا رفتند و بعد از ایشان هم آیت الله آملی لاریجانی منصوب شدند.

 

تقریبا همه رسانه های اصلاح طلب و اصولگرا: دادگاه محمدرضا خاتمی و مخالفان و موافقانش و نامی که در تاریخ جاودان است: هاشمی رفسنجانی( ما فقط به رسالت خویش؛ یعنی هاشمی رفسنجانی در رسانه ها عمل می کنیم)

محمدرضا خاتمی در دادگاه به خاطره ای از مرحوم هاشمی رفسنجانی در تاریخ 25 خرداد 1388 استناد می‌کند که می‌گوید: "شب محسن رضایی آمد. گفت با آقایان شمخانی، لاریجانی، سلیمانی و قالیباف جلسه داشته و به تقلب حدود هشت میلیون رأی معتقد شده‌اند. به آقای حجازی گفته‌اند به رهبری بگوید."

خاطره‌ای که محمدرضا خاتمی به آن استناد می‌کند البته از سوی انتشارات منتشرکننده خاطرات آقای هاشمی هنوز منتشر هم نشده است.

در این خصوص ذکر چند نکته ضروری است:

اول: اینکه این خاطره آنچنان که گفته شد توسط آیت‌الله هاشمی و یا انتشارات وابسته به او منتشر نشده و ادعای محمدرضا خاتمی است. آن هم درباره فردی که سال 95 دار فانی را وداع گفته و در قید حیات نیست که آن را تایید یا تکذیب کند. لذا استناد دادن به خاطره‌ی یک فرد متوفی آنهم برای اثبات مدعای بسیار بزرگی مانند تقلب 8 میلیونی در انتخابات 88، دست‌کم به اندازه‌ی خود ادعا می‌تواند از نظر سیاسی و حقوقی بی‌پایه و حتی مضحک باشد.

ثانیاً: حتی اگر آیت‌الله هاشمی چنین خاطره‌ای گفته ولی تاکنون جایی منتشر نشده باشد، سوال این است که چقدر خاطرات آقای هاشمی قابل استناد است و مدرکی برای ادعایی چنین بزرگ مانند تقلب 8 میلیونی به شمار می‌رود. برای محک این موضوع اگر مجموعه ی مواضع و گفتارهای سیاسی آیت‌الله هاشمی را در نظر بگیریم، آیت‌الله وضعیت خوبی پیدا نمی‌کند؛ مثلاً ایشان نظر خاصی راجع به مذاکرات هسته‌ای داشت و معتقد بود ریشه مشکل آمریکا با ایران صرفاً مسئله هسته‌ای است و اگر در این زمینه با او به توافق برسیم نه تنها موضوع حل می‌شود بلکه مسیر شکوفایی و پیشرفت اقتصادی ایران هم هموار می‌شود. بر همین اساس وقتی برجام به امضا رسید، آیت‌الله هاشمی به حجت‌الاسلام روحانی گفته بود که حالا می‌تواند راحت بمیرد! آیت‌الله هاشمی سال 95 درگذشت، اما مردمی که با برجام پیش می‌روند بسیار بعید است که خیال خوش آیت‌الله را هم با خود همراه داشته باشند! نمونه‌های فراوانی از این دست قضاوت‌های سیاسی آیت‌الله هاشمی وجود دارد که گذشت زمان میزان قابل اتکا بودن آنها را روشن کرده است!

اما خود اصلاح‌طلبان و بویژه آنها که ده‌ها مرتبه بیشتر از محمدرضا خاتمی با آیت‌الله هاشمی آشنا بوده و با او حشر و نشر داشته‌اند معتقدند که نباید خاطرات او را چندان جدی گرفت.

موسوی خوئینی‌ها از سران جریان اصلاحات پیش از این در مصاحبه‌ای درخصوص خاطرات هاشمی رفسنجانی گفته بود اگرچه توصیه شده است که «أُذکروا موتاکم بالخیر» (از مرده‌هایتان به نیکی یاد کنید)،... در استفاده از خاطرات آقای هاشمی همواره باید جانب احتیاط را در پیش گرفت.

پیش از این هم برخی شخصیت‌های حقوقی و قضائی کشور نیز با ذکر مواردی، بی‌پایه بودن برخی مطالب نقل شده از آیت‌الله هاشمی درباره انتخابات 88 را یادآور شده بودند. محسنی اژه‌ای در این باره خاطره جالبی نقل می‌کند که در کتاب «فتنه‌ تغلب» درج شده است: "من یک مطلبی را از آقای هاشمی شنیدم که ایشان از قول آقای ری‌شهری اینطوری نقل کرده. خود آقای ری‌شهری نیز نشسته بود. گفتم: آقای هاشمی من از شما می‌پرسم همه شمایی که دور این میز هستید اغلب در انتخابات شرکت کرده‌اید، یا مسئولیت داشتید و در وزارت کشور یا این طرف آن طرف درگیر انتخابات بوده‌اید. اینکه شما از قول آقای ری شهری نقل می‌کنید که یک هفته قبل صندوق رسمی بگذارند و به مردم بگویند بیایید پای صندوق رای بایستید بعد هم در طول این یک هفته کسی نفهمد که در روز جمعه قبل در یک شهر صندوق رای گذاشته‌اند و اصلا چنین چیزی امکانپذیر است؟ عقل شما می‌تواند این را باور کند؟ (اینها دیگر ضبط شده است) آقای ری‌شهری! وقتی چنین خبری به شما رسیده است، شما که من را می‌شناسید، وزارت اطلاعات را می‌شناسید، خودتان وزیر بوده‌اید، نمی‌شود این خبر را به ما بگویید تا پیگیری کنیم؟ چرا به آقای هاشمی رفسنجانی گفتید؟ دیگر ما هم نمی‌خواستیم دعوا بشود. آقای ری‌شهری همانجا گفت: من اینطور نگفتم. چون معمولا جلسات مجمع ضبط می‌شود، گفتم: الحمدالله که نگفتید."

ثالثاً: هیچ‌یک از آقایان قالیباف و حاج قاسم سلیمانی تاکنون چنین ادعایی که در خاطره‌ی آیت‌الله هاشمی نقل شده را مطرح نکرده‌اند و سوگیری‌ها و مواضع آنها طی سالهای گذشته نیز کاملاً عکس این ادعای محمدرضا خاتمی را نشان می‌دهد؛ چرا که چطور می‌شود فردی یک نظام را متقلب بداند اما همزمان چنان ایثار و جانفشانی برای همان نظام بکند که دنیا مبهوت بماند؟ اما حتی اگر به فرض محال، چنین خاطره‌ای را بپذیریم و بدترین حالت را در نظر بگیریم، باز هم این ادعا هیچ وجه حقوقی و قانونی پیدا نمی‌کند. بر فرض صحت این خاطره، باید پرسید افرادی که نام آنها آورده شده -هرچند قابل احترام و بعضا از چهره‌‌های بسیار محبوب باشند- اما اظهارنظر آنها درخصوص صحت انتخابات چه محلی از اعراب دارد؟ اینها نه برگزارکننده انتخابات بودند و نه ناظر بر انتخاب محسوب می‌شدند لذا نظرشان -بر فرض که این حرف را هم زده باشند- مستندی برای یک ادعای بزرگ محسوب نمی‌شود.

 

تلاش سران رسانه ای دو جناح برای مصادره یک عبارت!!!

آقای آشنا! سُرنا را از سرِ گشاد آن ننوازید

خرداد؛ تعبیر «ژاپن اسلامی» نه ربطی به سخنان آقای روحانی دارد نه مرحوم هاشمی رفسنجانی. این تعبیر یا تشبیه را اول بار آقای «حداد عادل» و درآستانۀ مجلس هفتم به کار برد.

«فرمایشات دکتر روحانی چراغی است در تاریکی. ولی افسوس. همان طور که تئوری ژاپن اسلامیِ امیرکبیر ایران را به باد تمسخر گرفتند، این هم به همان روز دچار خواهد شد. / با هشتگ هاشمی زنده است.»


این توییت را آقای حسام‌الدین آشنا در استقبال از سخنان رییس جمهوری منتشر کرده است. آقای روحانی اما چه گفته بود؟

سخن رییس جمهوری این است: «باید مثل ژاپن بعد از جنگ جهانی روزی چند ساعت مجانی کار کنیم.»

دربارۀ این گفته و آن توییت چند نکته گفتنی است:

1. تعبیر «ژاپن اسلامی» نه ربطی به سخنان آقای روحانی دارد نه مرحوم هاشمی رفسنجانی. این تعبیر یا تشبیه را اول بار آقای «غلامعلی حداد عادل» و درآستانۀ مجلس هفتم به کار برد.

توییت آقای آشنا از حیث نادرستیِ اجزای آن، یادآور ضرب المثل مشهور است که «خَسَن و خُسین دختران مخاویه‌اند»؛ گزاره‌ای سراسر نادرست.

  در توییت ایشان هم با  خَسن و خُسین «ژاپن اسلامی و هاشمی رفسنجانی» رو به رو هستیم. چون مدل مورد نظر آقای هاشمی ژاپن نبود. مالزی و ماهاتیر محمد بود و در مقطعی چین و دنگ شیائو پینگ و هیچ وقت رؤیای ژاپن نداشت و چنان که گفته شد ژاپن اسلامی را آقای حداد عادل به کار برده بود.

2. آقای آشنا همین چندی پیش به مهم ترین حامیِ «زندۀ» روحانی طعنه زد و «تَکرار» را به سُخره گرفت و حالا سراغ حامیِ فقید رفته است. آن را باور کنیم یا این را؟

3. خوب است آقای روحانی بگویند اگر قرار باشد روزی چند ساعت مجانی کار کنیم اولا مخاطب ایشان چه کسانی هستند؟ ثانیا دقیقا چه کار کنیم که دستمزدش را نخواهیم؟ در بخش صنعت یا خدمات یا کشاورزی؟

آیا بهتر نیست به جای این سخنان بودجه های شبه فرهنگی را حداقل مادام که فروش نفت عادی نشده به اقلام ضروری مانند «کنجاله و ذرت» برای خوراک مرغ اختصاص دهند تا مشکلی پیش نیاید؟ 

 

با نهایت عذر خواهی، به رسم امانت فقط باز نشر می دهیم تا خود قضاوت کنید!!

خاطرات طنز «هاشمی» «رفسنجانی»

روزنامه رسالت یکشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۴۵

 

| حسین قدیانی | 
لطفا مرا تنها با طنزی که در ادامه می‌خوانید، قضاوت نکنید! از قضا کلیت نوشته‌های فراوانم در مورد مرحوم هاشمی رفسنجانی، نشان از اعتدال مد نظر اسلام دارد! مختصر اینکه همیشه مرز میان "هاشمی" و "رفسنجانی" را حفظ کرده‌ام! مرادم از هاشمی، همان است که به انقلاب و انقلابیون کمک‌ها کرد، بارها و بارها از حضرت امام، حکم گرفت، تکلیف سخت فرماندهی جنگ را عهده‌دار شد، مکرر به خط‌مقدم جبهه و جنگ رفت، وارد کار خطیر سازندگی شد و آنقدر چهره قابل و وجهه عامل برای خود تراشید که دشمن، گاه هاشمی را می‌زد تا اصل انقلاب را بزند، مثل دوران دوم خرداد! این همان هاشمی است که امام از او می‌خواست زیاد سفر نرود و بیشتر مراقب خود باشد و نیز همان هاشمی است که ۲۹ خرداد ۸۸ رهبر انقلاب، نه‌تنها صحه بر پاکدستی او به لحاظ مالی گذاشت، بلکه شهادت داد که یار دیرینش بارها تا مرز شهادت رفته! بله البته! حتی به همین هاشمی هم نقدهایی بعضا سفت و سخت وارد است اما یکی دانستن هاشمی و رفسنجانی قطعا عدول از اعتدال و اخلاق و در تضاد با نگاه خمینی و خامنه‌ای است! و صدالبته مرادم از رفسنجانی، فی‌المثل راقم همان نامه سرگشاده‌ای است که جرقه فتنه را چند روز قبل از انتخابات ۸۸ زد! یا باز مثلا همان که به داعیه‌داران دروغ بزرگ تقلب، بال و پر و حتی حق می‌داد و تلویحا از ابطال انتخابات، سخن می‌گفت! القصه! آن روز که خبر فوت هاشمی رفسنجانی را شنیدم، از نگاه صفر و صدی رسانه‌ها به‌خصوص در مجازستان، متحیر شدم! بعضی‌ها از این‌ور بام افتادند و آن مرحوم را به اسم تکریم، رسما تقدیس کردند و بعضی دیگر چنان واکنشی نشان دادند کأنه هاشمی رفسنجانی فاقد هرگونه خدمتی بوده! من اما در متنی که نوشتم، تفکیک قائل شدم میان "هاشمی انقلاب" و "رفسنجانی ضدانقلاب" اما هم هاشمی را و هم رفسنجانی را "بزرگ" شمردم و آوردم؛ آن مرحوم، چه زمان بروز خوبی‌ها و چه موسم نمایش بدی‌ها، الحق و الانصاف، دوستی بزرگ یا دشمنی بزرگ بود که تو می‌توانستی، چه به دوستی با او افتخار کنی و چه به دشمنی با او! بگذار رک و راست، حرفم را بزنم؛ قطعا مرزبندی دارم با نظر تند شماری از رفقای انقلابی درباره آن مرحوم که در هر واقعه‌ای، مقصر اصلی را هاشمی می‌دانند! اگر جنگ شد، تقصیر هاشمی است و اگر تمام شد نیز! اگر حاج‌احمد به سوریه رفت و اگر نیامد نیز! اگر سیل آمد و اگر قطع نشد نیز! این تحلیل‌ها همان‌قدر علیل است که عده‌ای بگویند هاشمی مصداق یوسف نبی است! نه! نظر من درباره هاشمی عینا برون‌داد پیام معنی‌دار و حکیمانه حضرت آقا درباره ایشان است که عین عدل بود و عدالت و اعتدال! و بر اساس مر اخلاق! الغرض! عاشق کتب "خاطرات هاشمی" هستم، با علم به تمام من‌محوری‌هایش که اساسا خاطره‌نویسی یعنی تمرکز بر منیت‌مان! جز این، صرف مساعی آن مرحوم به نوشتن خاطرات روزانه، واقعا قابل تقدیر است! آنچه در ادامه می‌خوانید، مزاح من با خاطرات هاشمی است اما سعی‌ام بر این بوده که به بهانه اغراق که در نفس طنز است، هرگز دچار عدول از حد و مرز نشوم! خوب و منصفانه اگر این ستون طنز را بخوانید، خواهید فهمید مرز میان هاشمی و رفسنجانی مثل مرز روشنایی و تاریکی، تا چه حد به هم نزدیک است! این مقدمه که مطول هم شد، لازمه خوانش طنز زیر است! شاید مخاطب فهمید که نه قصد عقده‌گشایی از کسی دارم که دستی کوتاه از دنیا دارد، نه در سودای تقدس‌تراشی‌های بی‌خودم! این فقط یک طنز، یک مزاح، یک شوخی با بخش‌هایی از خاطرات هاشمی (رفسنجانی) است که ان‌شاءالله حتی باعث خنده روح خود آن مرحوم هم بشود! بخوانید...
خاطرات هاشمی به زبان طنز/ فروردین ۷۶
ح‌سین ق‌دیانی: بعد از نماز، مقداری قرآن خواندم! به کلام‌الله، عشق می‌ورزم! کمی تفسیر کار کردم و کمی هم سوره تکویر را به سبک جواد (فروغی) با صوت خواندم که تعریفی نداشت! از جوانی فاصله گرفته‌ام ولی هنوز توانایی‌هایی دارم! علاقمند به ورزش‌هایی هستم! پاسدارها صبحانه حلیم آوردند که نخوردم! ناطق (نوری) آمد و گله داشت که چرا از او حمایت علنی نمی‌کنم! ناراحتی‌هایی داشت! تأکید کردم که او را ادامه راه خودم و شرط تمدید دولت سازندگی می‌دانم! فهمید که در انتخابات به خاتمی (محمد) رأی نمی‌دهم! از اینکه باعث قوت قلبش شدم، خوشحال شد! حسام (آشنا) آمد و از تلوی (زیون) بابت عدم پخش سریال‌های جاسوسی که منجر به لورفتن منافقین، خائنین و غافلین می‌شود، تشکر کرد! معتقد است اگر نفوذی‌ها در دنیا رسوا شوند، فلسفه خلقت آخرت که "یوم تبلی السرائر" است، زیر سئوال می‌رود! گویا خواب بدی دیده که در سال ۹۸ هستیم و زیون (تلوی) دارد سریالی به نام گاندو پخش می‌کند! تذکر دادم که اگر ریگی به کفشت نیست، گاندو را خیلی گنده نکن! عفت از بلژیک زنگ زد که هنوز در فرودگاه است و برف سنگینی آمده و روی باند نشسته و پروازها تأخیر دارد! نگران فاطمه در کانادا، فائزه در کیش، مهدی در قشم و یاسر در هنگام است! متوقع بود به سفیرمان زنگ بزنم که پیگیری‌های لازم را بکند! خاتمی (محمد) آمد و توقع داشت حمایتم فقط روی او متمرکز شود! او را مطمئن کردم که از نوری (ناطق) گله‌هایی دارم! محمدعلی (نجفی) آمد و برای دفاع از خودش، تقاضا داشت تفنگی مافوق مدرن بگیرد که وقتی شلیک می‌کنی، خودبه‌خود تیر را به سمت هدف ببرد! مهاجرانی (عطاءالله) آمد و پیشنهاد داد که با تغییر قانون اساسی، همچنان خودم رئیس‌جمهور بمانم! از علاقمندان است! به من عشق می‌ورزد! مرا امیر (کبیر) می‌داند! بغض کردم و برایش سطوری از کتاب کبیر (امیر) را خواندم! پاسدارها ناهار کباب آوردند که خوردم! عفت تماس گرفت که برف بند آمده اما باد شدیدی می‌وزد! مقدم (طهرانی) آمد و از تلاش شبانه‌روز سپاه برای دست‌یابی به موشک‌های جدید گفت! گفت که بنا دارند سامانه‌ای به نام سوم خرداد بسازند که هواپیماهای جاسوسی دشمن را در هوا نشانه بگیرد! بلندپروازی‌هایی دارد! ایمان و اراده‌اش مرا یاد صیاد (شیرازی) و شیرودی (علی‌اکبر) می‌اندازد! یاد شهدا افتادم و بغض کردم! ظریف (MJ) آمد و مدعی شد که اگر صدام در عملیات 
"الی بیت‌المقدس" کمی بیشتر نیرو می‌آورد، خرمشهر در روز ۳۱ خرداد آزاد می‌شد، نه سوم خرداد! ین را نیز گفت که کفار و مشرکین اگر از شمشیرهای نامتعارف استفاده می‌کردند، احتمال داشت جبهه حق شکست بخورد! عقایدی دارد! تذکرات لازم را دادم! با چند تن از وزرا رفتیم اهواز برای افتتاح سد! هواپیما موقع فرود، لرزش‌هایی داشت! فردا در خوزستان، چند تا افتتاح داریم که با اینکه بعضی از پروژه‌ها هنوز کامل نشده‌اند، دلم نمی‌آید توسط خاتمی یا ناطق، افتتاح شوند! اصلا شاید به شهری (ری) رأی بدهم!

 

سرمقاله روزنامه شرق به قلم سردبیر، احمد غلامی(22 تیر1398)

در دور دوم انتخابات سال ۸۴ که محمود احمدی نژاد در برابر اکبر هاشمی رفسنجانی به پیروزی رسید، یأس و سرخوردگی عمیقی در بین روشنفکران و اصلاح طلبان اتفاق افتاد. اینک بعد از گذشت سال ها با واکاوی رویداد های آن زمان، به خطای فاحش مردم پی خواهیم برد. در آن دوران و در لحظات پایانی وقت قانونی تبلیغات ریاست جمهوری، همه نخبگان جامعه به میدان آمدند تا با تمام توان مردم را از خطر رأی آوردن احمدی نژاد آگاه کنند، اما گوش مردم بدهکار نبود و عده ای با امتناع از رأی دادن به هاشمی و عده ای با حمایت از احمدی نژاد، فردی را روی کار آوردند که بیش از همه به خود آن ها آسیب رساند.

سرمقاله سیاست روز/ آیا مردم مقصرند؟محمد صفری

اینها همه فرضیه و نظریه‌هایی است که حتی عملیاتی هم نشده است، گرچه مردم به خوبی شرایط اقتصادی دوران ریاست جمهوری مرحوم ‌هاشمی ‌رفسنجانی را به یاد دارند. بالاترین تورم تاریخ کشور در زمان ایشان بر ایران سایه افکنده بود، بدون آن که دولت سازندگی با مانع تراشی و مخالفت‌هایی روبرو باشد.
دوران ریاست جمهوری مرحوم‌ هاشمی‌ رفسنجانی تنها دورانی بود که یک رئیس جمهور از اختیارات و امتیازات ویژه برخوردار بود. اگر بگوییم وضعیت اقتصادی که اکنون شاهد آن هستیم درصد زیادی از آن میراث تصمیمات، برنامه‌ها و طرح‌های اقتصادی دوران دولت سازندگی است، بزرگنمایی یا سیاه نمایی نکرده ایم. چنین میراثی به دولت‌های بعد نیز سرایت کرد. هر چند دولت‌های پسین، تلاش کردند یا با آن سیاست‌ها کار را ادامه دهند، یا سعی داشتند، ریل گذاری اقتصادی و حتی سیاسی آن دوران را تغییر دهند. آیا مردم مقصر بودند که فردی همچون مرحوم آقای ‌هاشمی‌ رفسنجانی را انتخاب کردند؟ یا پس از آن فردی همچون آقای خاتمی با رأی مردم برگزیده شد که باعث تلاطم‌های شدید سیاسی در کشور شد و از اقتصاد غفلت شد و یا حتی زمانی که مردم به آقای احمدی نژاد رای دادند و او را به مرحوم‌ هاشمی ‌رفسنجانی ترجیح دادند، اشتباه مردم بود؟ -

ماجرای رفتن مصلحی به شورای نگهبان برای رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی

ماجرای آمدن آقای مصلحی به شورای نگهبان برای رد صلاحیت مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی چه بود؟ چرا وزیر اطلاعات احمدی‌نژاد خواهان رد صلاحیت استوانه انقلاب بود؟

رویه شورای نگهبان در نظارت بر رفتار کاندیداهای انتخابات این است که از مراجع امنیتی استعلام می‌کند و در مواردی چون انتخابات ریاست جمهوری بارها و بارها وزیر اطلاعات و معاونین وی به شورای نگهبان آمده و می‌آیند. آقای مصلحی چه آن روز به شورای نگهبان می‌آمد چه نمی‌آمد، فرقی در اتخاذ تصمیم اعضای شورای نگهبان در خصوص مرحوم هاشمی رفسنجانی نمی‌کرد. آن تصمیم بر پایه ادله‌ای که به یقین رسید، گرفته می‌شد.

 

مذاکره با شورای نگهبان تا رهبری

عطریانفر:

 اصلاح‌طلب‌ها گلایه‌ای از جامعه ندارند. ممکن است شرایط حاضر را نپسندند اما در مقام گلایه نیستند. تایید می‌کنم که مردم گلایه‌هایی دارند اما در مقام اثبات، وقتی می‌گویند از رهبر اصلاحات چنین انتظاراتی می‌رود، آیا شرایط عمومی قدرت و بازی در قدرت را دارد؟ الان که آقای هاشمی رفسنجانی نیست، خواسته یا ناخواسته رهبر اصلاحات رئیس دولت اصلاحات است، اما حتی کسی اجازه ندارد تصویرش را منتشر کند، اگر رئیس دولت اصلاحات نکته‌ای را هم مطرح کند. 

رئیس دولت اصلاحات و مرحوم رفسنجانی، متعلق به همه جریان اصلاحات است و کسی نمی‌تواند رئیس دولت اصلاحات را به نفع خودش مصادره کند آن هم تنها به اعتبار اینکه ارتباطشان بیشتر است.

توطئه‌های منطقه‌ای ریاض؛ علل و عوامل

محمد هاشمی رفسنجانی - عضو سابق مجمع تشخیص مصلحت نظام

آرمانروابط ایران و کشورهای منطقه نظیر عربستان سعودی و امارات متحده عربی چندان تابع متغیر‌های داخلی نیست و از تحولات درونی ایران پیروی نمی‌کند. در زمان آیت‌ا... هاشمی رفسنجانی نیز که روابط خوبی میان ایران و کشورهای عرب منطقه نظیر عربستان وجود داشت، ناشی از آن بود که شاه وقت سعودی و هیأت حاکمه آن کشور به سبب آنچه غرور عربی خوانده می‌شد، بنده بی‌چون و چرای آمریکایی‌ها نبودند و درصدی از استقلال در تصمیم‌هایشان مشاهده می‌شد، اما امروز سلمان و محمد بن‌سلمان هیچ غروری ندارند و به بنده آمریکایی‌ها تبدیل شده‌اند. هرچه آمریکا بگوید گوش می‌کنند و هرچه آن‌ها بخواهند اجرا می‌کنند.

کواکبیان در صحن مجلس؛

از آقای ولایتی چندین شغله می‌خواهیم کارها را به جوان‌ترها واگذار کند

 به گزارش آرمان به نقل از ایلنا، مصطفی کواکبیان در جلسه علنی امروز (یکشنبه ۲ تیر) مجلس شورای اسلامی، با اشاره به قرائت گزارش کمیسیون آموزش و تحقیقات در خصوص حادثه واژگونی اتوبوس واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد در صحن علنی پیشین مجلس، ضمن تسلیت به خانواده های داغدار این حادثه با گرامیداشت یاد و خاطره آیت الله رفسنجانی بنیانگذار دانشگاه آزاد اسلامی،گفت: اگرچه برخی شبهه درست کردند که مدیریت فعلی دانشگاه آزاد در حال رفسنجانی‌زدایی از دانشگاه است، اما امیدواریم این روند را محقق شده نبینیم و مدیریت دانشگاه در این خصوص شبهه‌زدایی کند.

کد خبر: 110273 | تاریخ : ۱۳۹۸/۳/۲۰ - 11:42

نه ذوق‌زدگی، نه ترش‌رویی!

جعفر گلابی - روزنامه‌نگار

استقبال از گفت‌وگو با ژاپن ذوق زدگی ندارد و ادبار و کراهت نشان دادن بی‌مبنا هم نمی‌خواهد. اما مشکل ما با آمریکا که خاستگاهی آرمانی دارد باید ترجمه دیپلماتیک هم پیدا کند، خاستگاهی که برای یک کشور ثالث مثل ژاپن قابل فهم ومشخص باشد. رهبر فقید انقلاب سال‌ها پیش گفته بود؛ ما با آمریکا روابط ایجاد نخواهیم کرد، مگر این که آدم بشود... به نظر می‌رسد هنوز این سخن دقیق و به صورت جهان فهم باز نشده است لذا باید توضیح دهیم که معنای آدم شدن آمریکا چیست؟ مرحوم هاشمی رفسنجانی بارها در این زمینه کوشید و برای ارائه یک مثال می‌گفت؛ آمریکا برای نشان دادن حسن نیت خود اموال و دارایی‌های بلوکه شده ایران را آزاد کند. 

کد خبر: 109983 | تاریخ : ۱۳۹۸/۳/۴ - 15:12

علی مطهری:

طرد کسانی که نظام را قبول دارند امکان پذیر نیست 

علی مطهری نایب رئیس مجلس در گفت‌وگویی به مباحث مهمی پیرامون میراث امام، خطرات استقرار اسلام منهای مردم، آسیب‌هایی که بداخلاقی‌های سیاسی به نظام می‌زند، جایگاه ولایت فقیه در نظام اسلامی، خطرات بی‌اعتمادی مردم به حکومت، تندروی‌ها و... پرداخته است. 

افراد می‌خواهند بگویند ولایی هستند و مرتب تعریف و تمجید می‌کنند و در این مسیر افراد حر و آزاده رفته رفته به حاشیه رانده می‌شوند. این غلط است، امروز شخصیت‌های زیادی داریم که به صرف همین موضوع کنار گذاشته شده‌اند و این دایره وسیع‌تر می‌شود و دایره انقلاب محدودتر می‌گردد، این خوب نیست. نایب رئیس مجلس تصریح کرد: نباید کسانی را که اصل نظام را قبول دارند حذف کنیم ولی این رویه وجود دارد. آقای هاشمی به آن صورت و رئیس دولت اصلاحات به نوعی دیگر و آقای موسوی و کروبی در آن وضعیت و آقای احمدی نژاد هم مدلی دیگر و این وضعیت ادامه پیدا می‌کند و آقای روحانی نیز در شرف همین موضوع است و این نشان می‌دهد شاید ما مشکلی در ساختار نظام داشته باشیم.