آیت الله محمدهادی معرفت از جمله علمای مطرح عالم تشیع، پژوهشگر علوم قرآنی و قرآنپژوهی و از محققان حوزهٔ تفسیر قرآن و علوم قرآنی به شمار می رفت که تحصیلات حوزوی را در حوزههای علمیه کربلا، نجف و قم گذراند و سپس در کنار فقه و اصول، توان خود را در تفسیر و علوم قرآن به کار گرفت. انگیزه پرداختن به مسائل قرآنی در کنار فقه و اصول، این مرحوم را وادار کرد که تحقیقات خود را به موضوع علوم قرآنی سوق داده و بیشتر اوقات خود را برای این کار مصروف دارد تا آنجا که پس از مدتی توانست کتاب التمهید را در ۶ مجلد و نیز کتاب التفسیر و المفسرون را در دو مجلد تالیف کند. در این گفت و گو که در سال 1383 و اندکی پیش از درگذشت مرحوم معرفت انجام شده معتقد بود: " من به دوستان مرکز فرهنگ و قرآن و آقای هاشمی رفسنجانی تبریک میگویم. باید از ایشان قدردانی شود. این برعهدة حوزه است که از ایشان قدردانی کند برای این کار ابتکاری و این شیوة نوآوری در برداشتها که هدف اصلی خدا و پیامبر و معصومان (علیهم السلام) بود. البته این کار به جهت همان ابتکاری بودن و نوآوری بدون نقص و کاستی نیست؛ مجموعه باید نقدپذیر باشد."
مرکز فرهنگ و معارف قرآن در آستانة برگزاری همایش بزرگداشت انتشار آخرین جلد تفسیر راهنماست. آنچه برای دست اندرکاران تفسیر راهنما مهم است، دیدگاه بزرگان، محققان و پژوهشگران عرصة قرآن است تا با محاسن و معایب کار آشنا شوند و در آینده، از رهنمودهای امثال جنابعالی در کارهای پژوهشی قرآنی بهره گیرند و رهیافتی باشد در راستای بازنگری و یا بازنگاری تفسیر راهنما و نیز پربارتر شدن دیگر تفاسیر و آثار قرآنی. نخستین پرسش دربارة جایگاه تفسیر راهنما در میان تفاسیر عصری است؟
نکته اول بطن قرآن است. «بطن» یعنی چه؟ یعنی همان «مفهوم عام» که مقصد اصلی قرآن و جاویدان بودن قرآن به همان است.
*چگونه میتوان به بطن قرآن دست یافت؟
برداشت از آیه و به دست آوردن بطن خود دارای معیار است؛ زیرا ممکن است هرگونه برداشتی بشود؛ پس استنباط از بطن معیار دارد و باید آن معیار را شناخت. ما حدود بیست سال دربارة بطن و تأویل فکر کردیم تا مطلب را روزبه روز واضحتر نماییم. در التفسیرالأثری الجامع کوشیدیم تا آن را به نحو روشن تری بیان کنیم. برای مجمع دارالتقریب بین المذاهب یک نوشته 300 صفحه ای نوشتیم و آنجا به این مسأله پرداختیم. آن آخرین نظریه ای بود که بدان رسیدهایم، و در آن کتاب شرایط را بیان کردیم تا معیار روشن شود. اولین نکته در نیمة شعبان در مشهد در گفتگویی با علامه فضل الله جرقه زد، و آن اینکه بطن و تأویل همان برداشت های کلی از قرآن است، منتها ضابطه مند و برپایه و اساس معیار مشخص. پس نباید به مدلول لفظی، مطابقی و سطحی قرآن اکتفا و اقتصار شود، بلکه باید در آیات تعمق کرد و درون نگری نمود. بطن همین تعمق در آیات قرآن است. این برداشت های کلی است که هدف قرآن، پیامبر و امامان معصوم (علیهم السلام) است. این برداشت های کلی که از آیات میشود و تفسیر راهنما نیز براساس همین برداشتها شکل گرفته است، بطن و تأویل قرآن است؛ زیرا ما پذیرفته ایم که قرآن هفت یا هفتاد بطن دارد، ما همة اینها را قبول داریم و این حرف معقولی است؛ زیرا از یک آیه برداشت های عرضی یا طولی میشود و همه برای خود مثال صادق دارد؛ این شیوة کار دقیقاً کاری اساسی، زنده، پویا و استوار است که در تفسیر راهنما انجام شد. البته خودم با کار و شیوة برداشتها آشنایی دارم. در زمان آقای ایازی در محاکمات و داوریی که میان آقای ایازی و صالحی نجف آبادی انجام شد، حضور داشتم. آنجا دیدم که روش خوبی برای برداشت و ارائه اهداف کلی قرآن دارید و اینکه چگونه برای اتقان برداشتها، مباحثات انجام می گیرد. من به دوستان مرکز فرهنگ و قرآن و آقای هاشمی رفسنجانی تبریک میگویم. باید از ایشان قدردانی شود. این برعهدة حوزه است که از ایشان قدردانی کند برای این کار ابتکاری و این شیوة نوآوری در برداشتها که هدف اصلی خدا و پیامبر و معصومان (علیهم السلام) بود. البته این کار به جهت همان ابتکاری بودن و نوآوری بدون نقص و کاستی نیست؛ مجموعه باید نقدپذیر باشد تا این کار تکامل یابد. به نظرم باید این کار ادامه پیدا کند و برداشتها تصحیح، افزایش و تکمیل شود.
پرسش این است که به نظر جنابعالی مهمترین کاستی های تفسیر راهنما و راهکارهای تکمیل آن چیست؟ به ویژه که دوستان در نظر دارند با نقدپذیری در اصلاح و تکمیل آن بکوشند.
هر کار ابتکاری کاستی هایی دارد. هنگامی که آقای ایازی مسئول مرکز فرهنگ و معارف قرآن بود، به من پیشنهاد داد تا به حضور آقای هاشمی رفسنجانی برسیم. ولی من به این شرط همراهی با آنان را پذیرفتم که بتوانم حرف های خودم را بزنم. در خدمت آقای هاشمی عرض کردم که کار گروهی در صورتی موفقیت آمیز است که افرادی که باهم کار میکنند و کاری را انجام می دهند، در آن کار تخصص داشته باشند. کار گروهی و جمعی در شرق نهادینه نشده است؛ در غرب کار گروهی مفهوم واقعی خود را یافته است، ولی در میان ما کار گروهی مفهوم درست خود را پیدا نکرده است. در زمانی که آیت الله العظمی خویی (ره) برای تدوین معجم رجال الاحادیث از طلبه ها کمک می گرفت، من نیز با ایشان همکاری داشتم. طلبه ها مطالب را آماده و گردآوری میکردند و به آقای خویی می دادند و آقا آنها را تنظیم میکرد و یادداشت های خود را بر آن می افزود. این را نمیتوان کار گروهی دانست. اصلاً این کار گروهی نیست؛ چون طلبه ها در این کار در حکم ابزار بودند. آن هنگام رایانه و این ماشین ها نبودند، الان همین کار را ماشین و رایانه انجام میدهد. آن زمان کاری که رایانه انجام میدهد، به وسیلة طلبه ها انجام می گرفت و تنظیم و ترتیب مطالب و یادداشت با خودش بود.
مرحوم مهندس بازرگان مطلبی دارد دربارة کار گروهی که زیباست. ایشان می کوشید روشن کند که کار گروهی در شرق هنوز مفهوم پیدا نکرده است. وی می گوید: در غرب جز کار گروهی بلد نیستند و در شرق تنها کار فردی رواج دارد. میان غرب و شرق در مفهوم کار گروهی متفاوت است؛ اصلاً دو برداشت متفاوت از کار گروهی دارند. در اروپا و لندن برای نوشتن یک معجم و دائره المعارف، گروهی از متخصصان جمع میشوند که صاحب فکر و اندیشه هستند. در آن جلسه من به آقای هاشمی پیشنهاد کردم که باید از افراد متخصص استفاده کنید، پس از مدتی چنین جمعی فراهم آمد و الان بحمدالله فکر میکنم که آن انتظار برآورده شده است. یکی از ویژگیهای برجستة تفسیر راهنما همین گروهی بودن کار است و از این جهت ابتکاری در تلاشهای علمی کشورهای شرقی است.
*از حیث محتوایی ملاحظاتی داشتید؟
برخی از مجموعة بیست جلدی راهنما را مطالعه کردم و یادداشت هایی دارم، البته نباید انتظار داشته باشید که کار بی نقص و کاستی باشد.
*آیا مبانی تفسیر راهنما و اصول آن برای کسانی که می خواهند از این روش و شیوه استفاده کنند، میتواند مفید و راهگشا باشد؟
تفسیر راهنما براساس اصول و مبانی قویم نگاشته شده و برداشت ها با اصول و مبانی سازگاری دارد. ازآنجاکه گروهی عاقل کار تحقیق و فیش برداری تفسیر راهنما را انجام دادند، به کارشان مغرور نمیشوند و این احساس نقص و کاستی را دارند که همین احساس نقص و کاستی است که حرکت به کمال را سبب میشود.
شما که در مراکز مختلف تدریس داشته اید و در محافل علمی حضور دارید، نقش تفسیر راهنما را چگونه ارزیابی می کنید؟
از تفسیر راهنما در حوزههای مختلف استفاده میشود. آنان که پایان نامه می نویسند یا در حوزة تفسیر کار میکنند، نمیتوانند از تفسیر راهنما بی نیاز باشند. خودم دانشجویان و طلاب بسیاری را دیده ام که به تفسیر راهنما به عنوان یک منبع اساسی پژوهشی رجوع میکنند.
*چه پیشنهادی برای افرادی دارید که در تفسیر راهنما تحقیق کرده و قوه را به فعلیت درآورده اند. آیا طرح و ایدة خاصی دارید؟
قرآن ویژگی خاصی دارد. امیر مؤمنان، یکی از ویژگیهایی که برای قرآن برمیشمرد، این است که «بعیدة غوره» حقایق درون قرآن بسیار است، باید به ژرفای قرآن نفوذ کرد و گوهرهای آن را از صدف ظاهر بیرون کشید. «القرآن غرایبه لا تُحصی و عجایبه لا تُعد...».
علامة طباطبایی بر این نکته تأکید دارد که انسان هرچه در قرآن بیشتر تعمق کند، چیزهایی جدید مییابد. از ایشان نقل شده است که باید هر دوسال یک تفسیر جدید نوشته شود. شما هر روز از آیه مطلبی تازه به دست میآورید. تفسیر راهنما باید هم بازنگری و هم بازنگاری شود. اگر بازنگری میکنید، باید فیلم و زینگ قبلی را دور بریزید؛ چون با هربار بازنگری مطالب و موضوعات و برداشتهای جدید به دست میآید که با تفسیر راهنمای پیشین متفاوت است. این تفاوت تا آن حد و اندازه است که باید از خیر تفسیر راهنما و فیلم و زینگ قبلی بگذرید. من نیز چنین کاری میکنم. شما که به این مرحله و این درجه رسیدهاید و محققان آمادهای دارید، پس بسنده کردن بر رأی و برداشت دیروز اشتباه است. امام می گفت: انسان این نیست که به هر حرف دیروزش استوار باشد و این نشانة مردی نیست. انسان رو به تکامل است و حرف امروزش با دیروزش میتواند متفاوت باشد. از اعجاز قرآن این است که با هربار خواندن و دقت و مراجعه، نکته و مطلب جدیدی به دست میآید.
یکی از وجوه اعجاز قرآن همین است که قرآن با آنکه در مدت بیست و سه سال نازل شده است، هیچ تفاوتی در آن نیست؛ با آنکه آن فاصلة زمانی میان اول و آخرش هست، در آخر همان حرف را می زند که در اول زده است. در هر حال، انسان وقتی چیزی می نویسد پس از مدتی آن را دور می ریزد. شما به کتاب های شهید اول نگاه کنید. کتاب اولش البیان بسیار ضعیف است. وی البیان را در بیست و سه سالگی نوشته، ولی کتاب های چهل سالگی اش خیلی قوی است.
بشر این چنین است که میان سخن امروز و دیروز او تفاوت است، برخلاف قرآن که هیچ تفاوتی در این مدت نزولش یافت نمیشود؛ این از اعجاز قرآن است.
نکتة دیگر که باید موردتوجه قرار داد، این است که تفسیر «علم بشری» است و من این نکته را مکرر گفته و نوشته ام و در همایش سیدحیدر آملی در مازندران نیز بر آن تأکید ورزیدهام. در آنجا آقای محقق داماد اعتراض کرد و این مسأله را نپذیرفت؛ ولی من بر آن تأکید دارم، چون اندیشة بشر این علم تفسیر را پدید آورده است و اندیشة انسان با تأمل و تعمق دگرگون میشود. این نشان میدهد که باید هر روز تفسیری نوشت چون انسان و اندیشة او در حال تکامل است و هر روز برداشتها و مطالب تازهای از قرآن میفهمد.
من امیدوارم و تأکید نیز دارم که بازنگری انجام شود. تفسیر راهنما با این روش ابتکاری اش کلیدی است برای کارهای بزرگتر در جهان اسلام و باید ادامه یابد و برداشتهای جدید باتوجه به موضوعات و مفاهیم جدید، استنباط شود.
یکی از ویژگیهای خاص تفسیر راهنما نمایه های پایانی هر آیه و نمایه های پایان جلد است که در آینده به صورت یک مجموعة سه جلدی چاپ و منتشر میشود. این نمایه ها فهرستی موضوعی برای مطالب و موضوعات قرآن می باشد که فراهم آمده است. نظر جنابعالی دربارة این نمایه ها چیست؟
نمایه های تفسیر راهنما را دیدم و کاری بسیار پسندیده، نو و جدیدی است.
اصلاً هدف تهیة تفسیر راهنما تهیة همین فهرست موضوعی معنایی و معجم معنایی قرآن است. هر آیه را به صورت متمرکز تحقیق کرده و موضوعات و عناوین آن استنباط و استخراج شده است. این موضوعات و مفاهیم راهگشای کارهای بزرگ پژوهشی در حوزة قرآن پژوهی است که نتیجة آن فرهنگ قرآن، کلید راهیابی به مفاهیم و موضوعات قرآن و در نهایت دائره المعارف قرآن و تفسیر موضوعی قرآن است.
این ضرورت دارد که کارهای دیگر نیز ادامه یابد و هدف نهایی تأمین شود.