مصاحبه
  • صفحه اصلی
  • مصاحبه
  • مصاحبه آیت ا.. هاشمی رفسنجانی در خصوص تفسیر راهنما مصاحبه کننده : خبرنگار سیمای قرآن

مصاحبه آیت ا.. هاشمی رفسنجانی در خصوص تفسیر راهنما مصاحبه کننده : خبرنگار سیمای قرآن

  • ساختمان قدس
  • یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۲

 

È جناب آقای هاشمی رفسنجانی آنچه که احساس می‌کنید جامعه ما باید درباره تفسیر راهنما بداند، بفرمایید.

É بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، قرآن از اوّل اساسی‌ترین و مطمئن‌ترین متن برای مسلمانان بود تا افکار و اعمال خود را با آن تنظیم کنند. طبعآ برای انجام این وظایف می‌بایست قرآن را می‌فهمیدند. چون مردم منطقه نزول قرآن، عرب بودند، طبیعتآ کارشان آسانتر بود. مخاطبان قرآن هم بودند. نکته دیگر اینکه قرآن بر مسایل جاری آنها هم ناظر بود. بهتر می‌توانستند بفهمند که چرا قرآن این حرف را می‌زند. ولی آن موقع سؤالات زیادی برای مسلمانان پیش می‌آمد که تفسیرش را از پیامبر(ص) و کسانی که به ایشان نزدیک بودند، می‌خواستند. ولی عمده این تفاسیر شفاهی بود. در عصر پیامبر(ص) این‌گونه بود و بعد از رحلت ایشان، صحابه که هنگام نزول قرآن بودند، مرجع تفسیر بودند، ولی تفسیر خیلی طول کشید تا اینکه مسلمانان به فکر نوشتن تفسیر افتادند و از آن زمان تاکنون که 1300 سال می‌گذرد، تقریبآ همیشه یکی از بخشهای دانشهای دینی و اسلامی علم تفسیر است. هر چه پیش می‌رویم، پیچیده‌تر می‌شود. به تناسب پیشرفت دانش و علوم بشری، تفاسیر هم غنی‌تر و پرمعناتر می‌شدند. چون قرآن اشاراتی دارد که شاید مخاطبانش در عصر نزول متوجه نمی‌شوند و کم‌کم با پیشرفت زمان ابواب جدید دانش را با قرآن مرتبط می‌دیدند. هنوز هم این‌گونه است. تفاسیر جدید که نوشته می‌شود، معمولا مطالب کاملا جدید کم دارد، ولی همیشه مطالب جدیدی در مسایل مسحدثه پیش می‌آید. شیوه‌های تفسیری هم مختلف است. بخشی از تفاسیر روای است، یعنی سندشان در تفسیر قرآن، حدیث است. سخنان صحابه و شخصیت‌های نزدیک عصر پیامبر(ص) را به عنوان سند تفسیر نقل می‌کنند. ما در این بخش سخنان ائمه(ع) را سند می‌گیریم که آنها عدل قرآن و ثقل دوم می‌دانیم. برای ما معتبرترین سند در تفسیر قرآن اظهارات ائمه(ع) است، به شرط اینکه صحیح باشد.

شیوه دیگر تفسیر قرآن به قرآن است. خیلی از مفسران قرآن را یکپارچه نگاه می‌کنند و مضامین آیاتی را که ابهام دارد، با مراجعه به سایر آیات کشف می‌کنند. این هم خیلی مؤثر است. خیلی از آیات هستند که به تنهایی ابهام دارند، ولی وقتی کنار آیات دیگر می‌گذاریم، روشن می‌شود مضمون آیه چیست. خود این یک شیوه تفسیری است. سند هم داریم که «ان القرآن یفسر بعضه بعضا»

دانشمندان مختلف که تخصصهایی در علوم دارند، دانش و تخصص خود را در تفسیر قرآن بکار می‌گیرند که مطالب بدیعی هم می‌آورند. مثلا فلاسفه از دید دانش فلسفی مطالب جالبی را در تفسیر قرآن می‌گویند که محدّثین ندارند. امروز روان‌شناسان مطالب جالبی را از قرآن می‌فهمند که دیگران به آنها توجه ندارند. علمای علوم طبیعی، تاریخ و بسیاری از رشته‌ها بر اساس دانش خود مطلبی از قرآن می‌فهمند. بخصوص کسانی که در علوم انسانی تخصص دارند، مطالب جدیدتری از قرآن می‌فهمند. چون قرآن بیشتر از سایر دانش‌ها، به علوم انسانی پرداخته است. به علوم طبیعی، فنی و دانش صرف کمتر توجه می‌کند، مگر اینکه اشارات زودگذری داشته باشد. لذا هر یک از دانشمندان علوم انسانی در تخصصهای خود برداشت‌ها و تفاسیری از قرآن دارند که انصافآ ارزشمند است.

بنابراین نمی‌توان یک جمع‌بندی ارائه داد که مثلا چه تفسیری از چه جهت مورد توجه است. در کل اگر انسان بخواهد قضاوت کند، اوّل باید بررسی جامعی داشته باشد. البته بررسی‌هایی شد و کتابهای جامعی در این زمینه‌ها هست. می‌توان در مذاکرات و میزگردها - نه در یک مصاحبه کوتاه - باز کرد. اگر بخواهیم در یک مصاحبه به آن مسایل بپردازیم، حق قرآن زایل می‌شود. الان وارد محتوا نمی‌شویم.

یکی از شایع‌ترین تفسیرهای قرآن تفاسیری هستند که به مسایل علوم اجتماعی و مسایل اخلاقی می‌پردازند. بخش زیادی از قرآن متوجه این مسایل است. بخشی از آیات که بین 500 تا 700 و گاهی بیشتر را هم شامل می‌شود، آیات الاحکام است. یعنی مسایل فقهی و قانون اساسی است. خیلی از تفاسیر مستقلا به آیات‌الاحکام پرداختند. شاید قوی‌ترین تفاسیر در حوزه‌های علمیه این‌گونه تفسیرها باشند. چون فقها ریزه‌کاری‌های زیادی در فقه دارند و جزو علوم پیشرفته انسانی است. لذا با اشارات قرآن مطالب زیادی از فقه می‌بینند.

امّا کاری را که من کردم که فعلا تفسیر راهنما نتیجه آن است و چیزهای دیگری هم ادامه دارد، بیشتر توضیح می‌دهم. چون فکر می‌کنم اگر مخاطبان شما با این تفسیر آشنا باشند، مایل هستند بیشتر بدانند. با استناد به تفاسیر موجود که با گروه محقق اکثر آنها را دیدم و با استناد و به برداشت‌هایی که می‌توانیم از تفاسیر دیگر و خود قرآن داشتم و با توجه به احادیث - چه روایات شیعی، چه روایات اهل سنت - کار جدیدی را شروع کردم که در نیمه راه تبدیل به تفسیر شد و در نهایت راه کتابی به عنوان فرهنگ قرآن که در اوّل کلید قرآن مطرح بود، خواهد شد.

علت این است که در زمان طلبگی که درباره مسایل عمده دینی تحقیق می‌کردیم، برای هر موضوعی به قرآن مراجعه می‌کردیم. فرض کنید می‌خواستیم نظر قرآن راجع به جهاد، امر به معروف، صبر، تقیه و بخصوص مسایلی که آن موقع در مبارزه مورد نیاز بود و اصول اخلاقی و حکمت عملی بدانیم که می‌بایست یک بار قرآن را می‌خواندیم. خواندن قرآن هم کافی نبود. قرآن را می‌خواندیم و گاهی به تفسیر احتیاج داشتیم و می‌بایست همه تفاسیر را نگاه می‌کردیم. مثلا اگر بنا بود درباره جهاد در قرآن تحقیق کنیم، می‌بایست مدتهای طولانی کار می‌کردیم تا بگوییم نظر قرآن این است.

برای این بخش در گذشته کار زیادی برای قرآن نشده است. در یکی دو قرن اخیر اروپایی‌ها، مصری‌ها و دیگران تفصیل الایات و کتابهای دیگر نوشتند که خیلی مختصر و محدود است. بنابراین به فکر افتادیم که جای خالی چنین اثری را در کتابخانه محققان اسلامی که می‌خواهند نظر قرآن را در مورد همه چیز بدانند، پر کنیم. خودم در این فکر بودم. شأن نزولی دارد. در سالهای 43 و 44 در زندان بودم. یک دانشجوی ایرانی که از کنفدراسیون اروپا آمده و مثل ما در زندان و در مقابل سلول من بود. چون پدرش یک افسر ارشد ارتش بود، ملاحظاتی نسبت به او بود. قبولش داشتند و کمک می‌کردند. کتابی به او داده بودند که گاهی به من می‌داد و می‌خواندم. یک دانشمند روسی کتابی درباره تاریخ اسلام نوشته و ادعا کرده بود قرآن کتاب اشراف است. می‌خواست با تحلیلهای مادی و ماتریالیستی بگوید اشراف جزیرة‌العرف به فکر افتادند اعراب را متحد کنند که اسلام را اختراع و چیزی به نام قرآن ارائه کردند. آنها که وحی و خدا را قبول ندارند. همه چیز را مادی و بشری می‌دانند. نوشته بود: قرآن به منظور متحد کردن مردم جزیرة‌العرب کتاب اشراف است. من که کمی با قرآن آشنا بودم، دیدم کاملا برعکس است. قرآن در اکثر آیاتش، به خصوص آیات مکی با اشراف قریش و سایر اشراف درگیر است که مردم را استثمار می‌کردند. نوعآ در طوایف خود مسلط بودند و حقیقتآ به مردم ظلم می‌کردند. بیشترین جنگهایی که علیه پیامبر(ص) بود، از طرف اشراف بود. تعجب کردم که دانشمند روسی این قدر برعکس حرف می‌زند. به فکر افتادم آیات مربوط به اشراف را از قرآن جمع کنم. کاغذی در زندان نبود و روی پاکت وسایلی مثل میوه که برای ما می‌آوردند، یادداشت می‌کردم. مجموعه‌ای از آیات را درآوردم که با مستکبرین و اشراف برخورد جدّی دارد. دیدم اگر به همه موضوعات بپردازیم، چه چیزهای خوبی کشف می‌شود.

کم‌کم تعمیم دادم. بیرون که آمدم، این بحث را با دوستان پی گرفتم و گفتند: همه موضوعاتی که در قرآن هست، دسته‌بندی شود. آیات راجع به آسمان، زمین، آب، ابر، کرات، ذرات، کهکشانها، گیاهان، حیوانات، بهشت، جهنم، ثواب، عقاب و مسایل دیگر فراوان است. کسانی که قرآن را مطالعه کردند، می‌دانند راجع به هر موضوعی در قرآن مطلب داریم. باید همه اینها را جدا کنیم تا ببینیم قرآن راجع به اینها چه گفته است. این مجموعه به دیگران کمک می‌کند که می‌خواهند قرآن را تفسیر کنند.

از زندان که بیرون آمدم، این کار را شروع کردم. ولی چون وقت زیادی می‌برد، موفق نشدم کار را به جایی برسانم. آخرین بار که به زندان افتادم و معلوم شد که باید چند سال در زندان باشم، در زندان شروع کردم. این موقع به ما کتاب می‌دادند و چند تفسیر را تهیه کردم. همه قرآن را با این دقّت خواندم. از هر آیه‌ای مطالب را بیرون آوردم. فرض کنید از «بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم» اوّل آیه را با دقت مطالعه می‌کردم و تفاسیر مربوط به این را می‌دیدم و می‌گفتم: در این آیه راجع به این موضوعات مطالبی هست. موضوع را کنار بخش مربوطه آیه می‌گذاشتم که یک فیش می‌شد.

تقریبآ سه سال کامل در قرآن این کار را کردم. کار من بعد از نماز صبح که بیدار می‌شدم، تا ظهر همین بود. جز روزهایی که می‌بایست به هم زندانی‌ها خدمت کنم، کار دیگری بر عهده نمی‌گرفتم. خدمت را هم تقسیم کرده بودیم. مطالب همه آیات قرآن را جدا کردم. بیش از 100 هزار یادداشت براشتم که در 24 دفتر 200 برگی بود. هدف اساسی من کلید قرآن باشد. مثلا اگر می‌خواهید بدانید قرآن راجع به آسمان چه گفته، کلمه آسمان را در کلید قرآن پیدا می‌کنید و همه آیات مربوط به آسمان را در ذیل آن می‌بینید. ترتیب فرعی هم دارد. یا مفاهیم حقوقی، مثل زن، مرد، طفل، کودک، شیر دادن، حضانت و طلاق. اگر بخواهید بدانید که قرآن راجع به یک کلمه چه گفته، آن کلمه را در کلید پیدا می‌کنید و تمام مطالب قرآنی را ولو با تفسیر دیگران، روایت، شأن نزول و استنباط در ذیل همان کلمه پیدا می‌کنید. بنا بود هر چه که ممکن است در قرآن باشد، در این کتاب آورده شود.

البته بیرون آوردن 24 دفتر از زندان داستانی دارد که کار سختی بود. وقتی آزاد شدم، انقلاب داشت پیروز می‌شد و فرصت کار علمی نداشتم. این یادداشت‌ها را به صدا و سیما دادم که بچه‌های دانشجو جمع شده بودند. آنها به مفاهیم قرآنی احتیاج داشتند و دفترها هم آماده بود. این فیش‌ها به ترتیب آیات بود. ممکن بود کلمه آسمان در همه سوره‌ها باشد که در سراسر 24 دفتر متفرق بود. در صدا و سیما مطالب را جمع کردند. مثلا فیش مربوط به آسمان، زمین، درخت، اقیانوس، رودخانه و مطالب دیگر را کنار هم آوردند که فایلهای بسیار زیادی ساخته شد. به اندازه یک فقسه فایل درآورده و آنها را از هم جدا کرده بودند.

یعنی مطالب را از دفترها به فایلها منتقل کردند. البته ناقص بود. چون مهارت چندانی نداشتند. بعد به واحد معارف دینی حزب جمهوری اسلامی دادم که آن موقع آقای دعاگو اداره می‌کرد. ایشان قدری روی فیش‌ها کار کرد که روزنامه جمهوری بخشی از آنها را در چند شماره پخش کرد تا صاحب‌نظران برای تحلیل نظر بدهند که ناتمام ماند. بعدآ آقای جنتی که در سازمان تبلیغات اسلامی بودند، گفتند: به ما بدهید تا تنظیم نهایی کنیم. دادم و نتوانستند کار زیادی کنند. یعنی نرسیدند. دفتر نشر معارف اسلامی هم که قبلا به کمک شهید باهنر و دیگر دوستان با اموال مرحوم تولیت تأسیس کرده بودیم و هنوز کار می‌کند، گرفت تا کار کند که نتوانست تا اینکه مسؤولان دفتر تبلیغات قم پیشنهاد دادند که به آنها بدهم. من همه دفاتر و مجموعه کارهایی را که دیگران کرده بودند، به دفتر تبلیغات اسلامی قم دادم و آقایان شروع به تنظیم کردند. وسط کار به تفکری رسیدند که نتیجه‌اش تفسیر راهنما شد. چون بنا بود کلید قرآن بنویسیم که الان دارد نوشته می‌شود. آن کتاب که چاپ شود، هدف اصلی من تأمین می‌شود که همه موضوعات از هم جدا شود و کنار هم قرار بگیرد و آیات مربوط به آنها یکجا جمع شود. گفتند این یک تفسیر است. چون هر آیه را که می‌خواستید تفکیک کنید، تفسیر ریز کردید. برای هر کلمه و موضوع آیات را دارید. چرا اوّل تفسیر را ننویسیم. نکته دوم اینکه این به زبان فارسی است و ما تفسیر جامعی به زبان فارسی نداریم. تفسیر تفکیکی هم است. یعنی وقتی کسی موضوعی را در آیه‌ای بخواند، می‌فهمد در این آیه 20 موضوع دیگر هم هست. مثلا این جلد پنجم است. مثلا در آیه «ذلکم الله ربکم لا اله الا هو خالق کل شئی فاعبدوا و هو علی کل شیی وکیل» 14 مطلب درآوردیم.

وقتی وارد موارد شویم، خیلی زیاد است. مثل آسمان، خالق، آفرینش، اسما و صفات خدا، وکیل، الوهیت، انسان، مسؤولیت، تدبیر، انگیزه، توحید، جهان بینی، خدا، ایدئولوژی، ابداع، بی‌نیازی، تنزیه، خالقیت، فرزند، ربوبیت، نظارت، وکالت، زمین، شرکت، عبادت، عصیات، علم، معبود و موجودات که هر کدام زیر مجموعه‌های ریزی دارند.

مجموعآ حدود 20 جلد تفسیر می‌شود که هر جلد 500 تا 600 صفحه است. از نظر من تمام شد و تا بحال 18 جلد چاپ شد و 2 جلد زیر چاپ است. ولی کار اصلی من که کلید قرآن بود و الان فرهنگ قرآن شده، از این بیشتر می‌شود. فرهنگ 35 جلد شده است. مواردش آماده است و فقط تنظیم می‌خواهد. به کامپیوتر دادند. خودش موضوعات را در یک جا جمع می‌کند. الان کامپیوتر کارها را آسان کرد. قبلا دانشجویان باید می‌نشستند و موضوعات را جدا می‌کردند.

فرض کنید اگر راجع به تربیت کلمه داشتیم، در هر جای قرآن که بحث تربیتی باشد، ایات مربوط به تربیت یک جا جمع می‌شوند. از فرهنگ الان به صورت آزمایشی 1 جلد را از حرف «آ» چاپ کردیم تا صاحب نظران، علما و دانشمندان ببینند و اگر نقادی و یا پیشنهاد اصلاحی و اشکالی دارند، به ما بدهند تا فرهنگ کامل داشته باشیم. پیشنهادهای خوبی هم به دستم رسید. الان 5 جلد را پیش من آوردند که دارم بررسی نهایی می‌کنم. به نظرم باید زیر چاپ رود. هدف اصلی من آن بود، ولی تفسیر که با پیشنهاد دفتر تبلیغات قم بود، یک کار وسطی است که خوشبخاته مورد توجه قرار گرفته است. برای فارسی زبان و همه قابل استفاده است. البته یک مقدار از مطالبش فنی و علمی است. بخشهایی احتیاج به تخصص دارد و بیشتر عمومی است و همه می‌توانند استفاده کنند. حداقل اینکه ترجمه آیات است و کلماتی توضیح داده شد.

برای کسانی که می‌خواهند بنویسند یا سخنرانی کنند، می‌توانند آیه را ببینند که 10 یا 20 موضوع دارد و می‌توانند راجع به آن حرف بزنند. بیشتر آرزویم کلید قرآن است و فکر می‌کنم اگر آن کتاب در کتابخانه افراد باشد، می‌توانند خیلی راحت بفهمند که در قرآن راجع به مثلا فلان کلمه چه آیاتی است. می‌توانیم CD کنیم و در اختیار کسانی که کامپیوتر دارند، بگذاریم که می‌توانند با زدن یک دکمه خیلی راحت بفهمند. این مطالب چیست و در کجای قرآن است.

بعد از تفسیر به فکر دایرة‌المعارف افتادند. دفتر تبلیغات اسلامی قم به دنبال این رفت که دایرة‌المعارف قرآن بنویسد. چیزهایی که من نوشتم، مختصر بود که 35 جلد شد. در دایرة‌المعارف هر واژه‌ای را شرح می‌دهند. از آن هم یک جلد را آزمایشی چاپ کردند و در اختیار صاحب‌نظران گذاشتند که عده زیادی مشغولند و دارند کار می‌کنند. البته من آن را کمتر می‌بینم و فقط گاهی نظر می‌دهم. ولی کلید یا فرهنگ قرآن را متصدی هستم تا آنچه می‌خواهم، شود.

فکر می‌کنم مسئله بسیار مهم و جایش در کتابخانه‌های دنیا خالی است. تفسیر کم نیست. هر کس با سلیقه‌ای که بخواهد تفسیر بخواند، فارسی و عربی وجود دارد. ترجمه قرآن هم فراوان است. تفکیک مطالب قرآن نیست که واقعآ مورد نیاز همه، بخصوص محققان است که می‌خواهند نظر قرآن را به صورت جامع راجع به مطالبی ببینند که بحمدلله مقدماتش فراهم شده است. محصول کار زندان است. زندان ضررهای زیادی برایم داشت، ولی در آن سه سال که توانستم با فراغت کامل کار متمرکز انجام دهم، نتیجه خوبی به دست آوردم. همیشه خداوند را شکر می‌کنم که اگر زندان نبودم، کارهای جاری فرصت نمی‌داد که آن کار بزرگ را زمینه‌سازی کنم. البته باید از دوستان خوبی که این کار را تکمیل کردند، صمیمانه تشکر کنم. چون من دو، سه تفسیر را دیده بودم و آقایان تقریبآ همه تفاسیر مهم را نگاه کردند که اگر مطلبی از قم افتاده اضافه کنند و اگر نیاز به توضیح داشت، دادند که در کاملتر شدن تفسیر تأثیر داشت و الان هم در جمع کردن کلمات و تنظیم فرهنگ قرآن کارهای خوبی کردند. همه آرزویم این است که تا زنده هستم شاهد این باشم فرهنگ قرآن در اختیار محققان قرار گیرد. خوشبختانه ترجمه این اثر حداقل به عربی خیلی آسان است. چون عمدتآ کلمات در این نوع بحثها عربی است. با کمی کار کردن می‌توانیم ترجمه عربی‌اش را تهیه کنیم که در کشورهای عربی طالب زیادی دارد.

علمای پاکستانی مطلع شدند و شروع به ترجمه اردو و تفسیر کردند که چند جلد ترجمه و در پاکستان توضیح شد و بسیار مورد استقبال اهل علم و علاقه‌مندان علوم قرآنی قرار گرفت. پیشنهادهایی به ما رسیده که به زبانهای انگلیسی، فرانسوی، آلمانی و ترکی ترجمه کنند. منتظریم ببینیم کسانی که می‌خواهند ترجمه کنند، صلاحیت دارند یا نه.

با این مقدار تفسیر که منتشر شد و سایر دانشمندانی که کمتر با زبان فارسی آشنا هستند، این تفسیر را شناختند، الان برای ترجمه این اثر مراجعات زیادی به ما می‌شود که تا بحال از زبانهای انگلیسی، فرانسوی، آلمانی و ترکی تقاضای ترجمه داشتیم. داریم بررسی می‌کنیم آیا صلاحیت این کار را دارند یا نه. چون قرآن باید خیلی دقیق باشد. اگر ضعیف و یا غلط ترجمه شود، خطرناک است. اوّل باید صلاحیت مترجمین را بدانیم تا اجازه دهیم.

فکر می‌کنم اگر کلید یا فرهنگ قرآن منتشر شود که بیشتر مورد نیاز محققان است، زبانهای زیادی که مسلمانان استفاده می‌کنند برای ترجمه بیایند. البته قدم بعدی که دایرة‌المعارف است، یک کار طولانی خواهد بود. الان برای کلید قرآن همه چیز آماده است و فقط نظم نهایی و چاپ مانده که ان‌شاءالله به زودی تمام خواهد شد.

È خیلی متشکرم.

É موفق باشید.