مصاحبه
  • صفحه اصلی
  • مصاحبه
  • مصاحبه آیت ا.. هاشمی رفسنجانی درباره ترور

مصاحبه آیت ا.. هاشمی رفسنجانی درباره ترور

  • ساختمان قدس
  • سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۷۸

 

* جناب آقای هاشمی رفسنجانی بنظر شما چرا گروههای سیاسی برای اینکه به اهداف خود برسند به ترور وابسته می‌شوند؟

** معمولا ترور مال کسانی است که از قدرت حضور مردم نمی‌توانند استفاده بکنند. قوای سیاسی که بتوانند توده ملّت را بسیج بکنند و با نیروی آنها اهداف خودشان را تأمین بکنند، نیار به ترور ندارند. بلکه ترور برای آنها مضرّ می‌باشد. باید ترور را اعلام یأس، و ضعفِ گروههای تروریست حساب کرد.

* بعد از انقلاب اسلامی مشاهده کردیم که کشورمان مورد هجوم، تروریست‌ها قرار گرفت. از طرف دیگر ایران را همیشه در جامعه خارجی بعنوان تروریست معرفی می‌کنند. اگر ممکن است این موضوع را مقداری روشن نمایید.

** آنها خودشان می‌دانند که خلاف می‌گویند و قضاوت نادرست دارند. همانطور که شما گفتید، ایران بیش از همه قربانی تروریست می‌باشد. ما در ایران تعداد زیادی از بهترین نیروهای انقلاب را بعد از پیروزی انقلاب، توسط تروریست‌ها از دست دادیم. رئیس جمهوری، نخست وزیر، رئیس قوه قضاییه، نمایندگان مجلس، شهدای محراب، پیرمردهای 80- 70 ساله، انسانهای مجتهد، نمازخوان، در نماز جمعه، در خیابانها، بچّه‌های حزب الهی، نزدیک مغازه، محل کار، هر کسی را که آنها دستشان می‌رسید با انفجار یا گلوله یا انواع کارهای دیگر شهید می‌کردند. اگر روزی تعداد قربانیان ترور در ایران بعد از انقلاب و همچنین کیفیت این افراد، شخصیت این افراد در مقایسه با جاهای دیگر معلوم شود، خواهید دید که ایران بیش از هر کشوری دیگری از ترور رنج برده است. اینکه چرا آنها به ما تروریسم می‌گویند، علّت آن است که ترور یک کار

تنفر افکار عمومی

از ترور

اتهام دشمنان به ایران

به عنوان تروریست

معرفی مبارزین فلسطینی به

عنوان ترورسیم توسط

خارجیها

معرفی مبارزات آزادی‌بخش

به عنوان ترور توسط

جوامع خارجی

مبارزات مردم لبنان برای

آزادی کشور

زشتی است. افکار عمومی مردم نوعآ از ترور متنفر هستند. خصوصآ این دوره‌ها که مردم اهل منطق و استدلال و توضیح گری و افشاگری هستند.

کسانی که می‌خواهند با حربه ترور خودشان را معرفی بکنند، طرفدارن بسیارکمی در دنیا دارند یا ندارند. طبیعی است کاری که اینقدر زشت باشد دشمنان، ما را به چنین کارهایی متهم می‌کنند.

چیزهای دیگر هم می‌گویند متجحّر می‌گویند. امثال چیزهای که در دنیا هیچ کس نمی‌پسندد و جزو عیوب کشورها است. تبلیغ می‌کنند. مواردی هم گاهی پیدا کردند. حوادثی را تفسیر به ترور کردند و آنها را پای ما می‌نویسند. مثلا در فلسطین وقتی که مبارزین فلسطینی برای نجات کشورشان جهاد می‌کنند، جهاد مسلح را بعنوان ترور معرفی می‌کنند و ما که حامی آنها هستیم بعنوان حامی تروریسم معرفی می‌شویم. یا درلبنان، کشمیر و جاهایی از این قبیل. البته این بحث دیگری است که نباید ترور و مبارزات آزادی خواهانه‌ای را که برای مبارزه با اشغالگران طراحی می‌شود با هم مخلوط کرد.

البته یکی از نقاط مشترکی که الان مشترک نیست و اختلاف وجود دارد این است و یک عده می‌گویند اختلاف در همین جا است. آنها همان مبارزات آزادی بخش را ترور به حساب می‌آورند. ما می‌گوییم: این ترور نیست. دفاع از کشور خودشان است.

* غیر از این، در کنفرانس اسلامی که ما داشتیم این را هم به یک جاهایی رساندند. شما بعنوان کسی که در جمهوری اسلامی جزو شخصیتهای مملکتی هستید، بفرمائید جمهوری اسلامی برای این معضل جهانی چه فکری کرده است؟

** ماهیت اینها فرق می‌کند. یک وقت، جایی مثل جنوب لبنان است و کشوری مثل اسرائیل آمده با قدرت و نیروهای مسلح آنجا را گرفته است. مردم هم باید بجنگند. برای اینکه کشورشان را آزاد بکنند و خاکشان را پس بگیرند. معلوم است که ارتش لبنان نمی‌تواند با ارتش اسرائیل بجنگد، مردم باید مبارزه بکنند.

مبارزات‌مختلف‌است.می‌گویندآنهابایدمبارزات‌سیاسی‌کنند. وقتی که صهیونیستها خشونت می‌کنند، آنها جواب خشونت را با خشونت می‌دهند. روی اینطور چیزها دنیا
 

 

حمایت غربیها از

مبارزات مردم افغانستان

علیه شوروری

همکاری ناتو با ارتش

آزادی‌بخش کوزوو

لزوم مخالفت دولتها با

ترور

همکاری‌ایران‌برای‌ریشه‌کنی‌ترور

سوءاستفاده از ترور توسط

بعضی از کشورهای به ظاهر

مخالف ترور

سیا و موساد سرکردگان

ترور

حساب دیگری باز کرده است. وقتی مردم افغانستان با نیروی اشغالگر شوروی می‌جنگیدند، کسی به اینها تروریسم نمی‌گفت. غربیها هم حمایت می‌کردند. کسانی که برای هستند که نجات کشورشان از اشغال بیگانه می‌جنگند، طبیعی است که ارتش منظمی ندارند و جنگشان این جوری است.

در کوزوو، ناتو با ارتش آزادی بخش کوزوو همکاری می‌کند. این ارتش آزادی بخش قبل از اینکه ناتو بیاید، مبارزات مسلحانه داشته است و این در دنیا خیلی فراوان است و تعریفش هم روشن است. مبارزات آزادی خواهانه‌ای که برای نجات کشورشان از شرّ اشغال بیگانه جهاد می‌کنند را نباید در ردیف ترور حساب کرد.

* لطفآ مقداری درباره این که جمهوری اسلامی چه کارهایی می‌تواند انجام بدهد که ترور ریشه کن شود. شما بعنوان یک شخصیت سیاسی چه پیشنهادی دارید این رسم بد از جامعه انسانی ریشه کن بشود.

** ما غیر از اینکه مخالفت بکنیم، محکوم بکنیم و با هر جا که می‌خواهند با تروریستها مخالفت بکنند، همکاری کنیم، کار دیگری نمی‌توانیم بکنیم. دنیا از ترور بیشتر آسیب می‌بیند. بنابراین معمولا دولتها باید با ترور مخالف باشند. ما هم باید به این مسأله متعهد باشیم. هر جا که مطرح بشود ما همکاری می‌کنیم.

* جنابعالی الان پایگاه ترور را در کجا می‌بینید؟ الان پایگاه تروریست را در چه کشوری مشاهده می‌کنید؟

** اشکال کار به‌نظر من از آنجا ناشی می‌شود که آنهایی که خیلی به مخالفت با ترور تظاهر می‌کنند، سوء استفاده هم می‌کنند. یعنی مواردی هست که خودشان دنبال ترور می‌روند. الان قدری کهنه شده است. در همین سالهای نزدیک معمولا ترورهای مهم که در دنیا اتفاق می‌افتاد به سرکردگی سیا و موساد بود. شخصیتهای بزرگ آزادی خواه را که نمی‌توانستند بدنام بکنند یا ترور شخصی بکنند با حیله‌های خاصی از پا در می‌آوردند. اگر روزی ترورهای کشورهای استعماری در کشورهای جهان سوم و کشورهای تحت استعمار و عملا روی افراد با ارزش، آزادی خواه و نیروهای رهبری کننده ملل جمع بشود یک کتاب قطوری می‌شود. آنها نمی‌توانند در تاریخ خودشان را تبرئه بکنند و همیشه هم می‌گفتند و همیشه هم شعار ضد تروریسم می‌دادند.

 

انواع مختلف ترور

ترور مردم فلسطین

توسط اسرائیلیها

اسرائیل‌شاخص‌ترین‌مصداق

ترور دولتی

حمایت غربیها از اسرائیل

تروریک‌نوع‌حرکت‌ارعابی‌و

ترساندن برای نیل به هدف

سلمان رشدی و اهانت

به مقدسات اسلام

ترور فرهنگی و ترور

شخصیتی از انواع

مختلف ترور

نمونهای بارز آن اسرائیل است. ترور فقط با گلوله نیست. اینکه مثلا کشوری به کشوری دیگر حمله کند و افراد آن کشور را بازداشت بکند و آنها کشور خودشان زندانی کند، ترور است.

اسرائیل خیلی روشن به لبنان می‌آید. مردم لبنان را می‌گیرد و به زندان می‌برد. همین الان تعداد زیادی در زندان اسرائیل هستند که در خاک اسرائیل بازداشت نشدند در خاک لبنان بازداشت شدند. یا مثلا فلسطینی‌ها را خیلی صریح ترور می‌کنند. همین چندی پیش شهید فتحی شقاقی را ترور و رسمآ هم از این ترور اظهار حمایت کردند.

بهرحال ترور دولتی امروز شاید شاخص‌ترین مصداقش در نیروهای اسرائیل باشد و ما می‌بینیم این رژیم مورد حمایت بی‌دریغ غربیها است و از کارهای اسرائیل انتقاد هم نمی‌کنند. می‌گویند اسرائیل از خودش دفاع می‌کند این یک نمونه است. البتّه اینها هر جا مصلحتشان باشد این کار را می‌کنند و بعدآ به نحوی توجیه می‌کنند.

* شما فرمودید ترور فقط کشتن نیست. می‌شود نمونهای دیگری را ذکر کنید؟

** مثل گرفتن و زندان کردن. ترور حرکتی است که انسان بخواهد با ارعاب و ترساندن هدف خود را تحمیل بکند.

* آیا شما معتقد هستید که عمل سلمان رشدی یک نوع ترور است؟

** شاید در تعریف ترور نگنجد. آن اهانت به مقدسات یک کشور است. من این را در محدوده ترور نمی‌بینم.

مثلا فرض کنیم یک نوع ترور فرهنگی است.

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی: اگر بخواهیم ترور را آن طوری تعریف بکنیم دیگر هیچ چیز بیرون نمی‌رود. همه چیز بعنوان ترور، ترور فرهنگی و ترور شخصیتی در مباحثه‌ها و استدلالها عنوان می‌شود. بنظر من ترور تعریف خاص دارد و مصادیق روشنی هم دارد. در مراکز بین‌المللی هم تعریف شده است.

* ما شاهد بودیم که جنابعالی را در طول انقلاب مورد حمله قرار دادند، خوشبختانه موفق نشدند و رهبر معظم هم همینطور. اگر خاطراتی‌از دوران دارید، در مورد ترور خودتان و ترور مقام معظم رهبری - برای ما بفرمایید.

ترور رهبر انقلاب در

مسجد ابوذر تهران

زندگی هم سطح با مردم

عدم استفاده از محافظ

در اوایل انقلاب

عدم موافقت امام با ترور در

زمان سابق

تکیه به مردم و بسیج مردم

از دستورات امام

سال امام از تصمیمات

خوب رهبری

** اینها در تاریخ است. خاطره نیست. رهبری را در حالی که در یک مسجد برای مردم سخنرانی می‌کردند در جلوی میکروفون و در جلوی میزی که ایشان بود، بمب منفجر کردند. یک نمونه خیلی روشنی است که دست ایشان هنوز ناسالم است، نارحت هستند و هنوز هم از حادثه درد دارند. قبل از ایشان من در منزلم بودم. این قدر وضعمان با مردم عادی بود که کسی به خانه آمد و گفت: نامه‌ای دارد و گفتم: بیا داخل و نامه را به من بده. نامه‌اش را آورد. وارد اتاق من شد که به من بدهد. نه پاسداری همراهش بود و نه خودم آنجا محفاظی داشتم. وضع ما با مردم اینجوری بود. بجای اینکه نامه را به من بدهد اسلحه‌اش را بیرون آورد. همراه با پاکتی، نشان می‌داد می‌خواهد مرا بزند که من دستش را گرفتم و نتوانست. بالاخره تیری در رفت و به من آسیب جدّی وارد کرد. منتها سریع به بیمارستان رسیدم و معالجه کردند.

دوستان دیگری مثل آقای مطهری و خیلی کسان دیگر را اینجوری شهید کردند. ببیند ما این حرفها را بعد از پیروزی نمی‌زدیم. برای دنیا باید جالب باشد که الان که دولت هستیم، طبیعی است با ترور مخالف باشیم. بالاخره مخالفیم. امّا موقعی که ما مبارزه می‌کردیم و از ساواک شکنجه‌ها می‌دیدیم و با ما خیلی بدرفتاری می‌شد، آن موقع هم امام هیچ وقت موافقت نکردند. جریانی که ازایشان اطاعت می‌کند دست به ترور بزند.  البته بودند گروههایی که ترور می‌کردند. امّا آنها از ما نبودند. ما به دستورامام و با رهنمایی ایشان فقط روی توده مردم و بسیج مردم تکیه می‌کردیم. سرانجام هم با آمدن مردم در خیابانها پیروز شدیم.

این نظر امام کاملا درست بود. طبیعی است اگر می‌خواستیم با ترور پیروز بشویم هیچ وقتی نمی‌توانستیم مردم را این قدر به خیابان بیاوریم. بایست مخفی زندگی می‌کردیم. نه اینکه در خیابانها با آزادی راهپیمایی کنیم. این حالت را ما پیش از انقلاب هم داشتیم. بعد از انقلاب هم نمی‌توانند این اتهام را به ما بزنند.

* یک مقداری درباره امام و دیدگاه مقام معظم رهبری برای اینکه این سال را سال امام قرار دادند و ما باید در این راه چه کار بکنیم، توضیح بفرمایید؟

** از تصمیمات بجایی بود که رهبری گرفتند. اوّل سال در ایام عید اعلام کردند امسال را سال امام بگذارید. بخاطر اینکه یک قرن از تولد امام می‌گذرد و امام در 

رهبری بزرگترین حرکت

آزادی‌خواهانه و استکبار

ستیزی‌توسط‌امام‌درقرن‌حاضر

انقلاب اسلامی انقلابی

فکری، مردمی، با هدف

استکبارستیزی و حاکمیت

توده مردم

ارایه انسانی‌ترین شیوه‌ها

توسط امام در کشورداری و

حفاظت از انقلاب

انجام همه‌پرسی و انتخابات

برای‌ریاست‌جمهوری،مجلس‌و

مجلس‌خبرگان توسط امام

تاریخ امام، تاریخی پربار

امام‌شاخص‌ترین‌شخصیت‌در

قرن حاضر دنیای اسلام

این قرن زندگی می‌کردند و بزرگترین حرکت آزادی خواهانه و استکبار ستیزی را هدایت و رهبری کردند. کاری را که امام کردند، در تاریخ سراغ نداریم. البتّه در دنیا انقلاب کم نداریم. در کشورهای زیادی انقلاب شد. دولتهای غربی و شرقی انقلاب کردند. امّا انقلابی که امام کردند انقلاب فرهنگی، فکری، مردمی و با هداف مشخص ضد استبداد و ضد استکبار و برای حاکمیت توده‌های مردم بود. مقدس ترین اهداف را مطرح و بهترین شیوه‌های رسیدن به هدف را انتخاب کردند که یکی از آن شیوه‌ها آگاه کردن و به میدان آوردن مردم بود. بعد از پیروزی انقلاب در دورانی که حیات داشتند، در کشور داری و حفاظت از انقلاب، انسانی‌ترین شیوه‌ها را ارائه کردند. از همان روز اوّل پس از پیروزی مسأله انتخابات، آزادی و شرکت مردم در همه انتخابات و قانون اساسی را زود تهیه کردند و به تصویب رساندند تا بصورت انقلابی و ضربتی کشور اداره نشود. در همین چارچوب مجلس را زود تشکیل دادند. برای ریاست جمهوری، مجلس خبرگان، مجلس شورای اسلامی و خیلی چیزها انتخابات و همه پرسی انجام دادند. در زمانی که جنگ به ما تحمیل شد، شیوه بسیار بسیار موفق حضور مردمی و بسیج توده‌ها را برای دفاع از ارایه دادند، که یک کار بی نظیر است. انقلابی که با شهید دادن و حضور مردم پیروز شد، و با حضور بچّه‌های مردم در میدانهای جنگ از خودش دفاع کرد. تاریخ امام حقیقتآ یک تاریخ پر باری است و مناسب بود که یک سال را که قرن حیات امام تمام می‌شود، بنام ایشان بکنیم تا ابعاد زندگی ایشان را به تاریخ بدهیم. به نظر می‌رسد 10که این قرن را باید قرن امام، بنامیم. در این شاخص ترین شخصیت دنیای اسلام- اگر حداقل خارج از اسلام نگوییم امام بودند و مهمترین کار را کردند و انقلابی در کشوری به راه انداختند که سابقه 2500 ساله سلطنتی مورثی داشته است. آن حکومت سلطنتی را را به حکومت مردمی و اسلامی تبدیل کرده‌اند.

* از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید، متشکریم.

** موفق باشید