جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره سوم – جلسه 41 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره سوم – جلسه 41 )

  • پنجشنبه ۲۸ مهر ۱۳۶۷


   
                             مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی
                                       دورهً سوم- اجلاسیه اول
                                           1367-1368
       صورت مشروح مذاکرات جلسهً علنی روز پنجشنبه بیست وهشتم مهرماه1367
فهرست مندرجات:
1-اعلام رسمیت جلسه وتالاوت آیاتی از کلام الله مجید.
2- بیانات قبل ازدستورآقایان:اسدالله جامی-احمد رهبری-مسعود هاشم زهی وسید فج الله افرازیده.
3- تسلیت به آقای آتور خنانشو به مناسبت فوت پدرایشان وتذکرات نمایندگان مجلس به مسوًولان اجرائی کشوربه وسیله آقای رئیس.
4- ردطرح قانون تاًسیس شهرداریهای خود کفا در مناطق روستائی
5- پایان جلسه وتاریخ تشکیل جلسهً آینده.
             جلسه ساعت هشت وپانزده دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد
1-    اعلام رسمیت جلسه وتلاوت آیاتی از کلام الله مجید
2-     بیانات قبل ازدستور آقایان:اسدالله جامی-احمد رهبری- مسعود هاشم زهی وسید فرج الله افرازیده
رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم.با حضور 184 نفر جلسه رسمی است.
دستور جلسه اعلام شود
منشی-بسم الله الرحمن الرحیم.دستور جلسه چهل ویکم روز پنجشنبه بیست وهشتم مهرماه1367 هجری شمسی مطابق با هشتم ربیع الاول1409 هجری قمری.
1-    دنباله رسیدگی به گزارش شوراول کمیسیون شوراها وامورداخلی درخصوص طرح قانونی تاًسیس شهر داریهای خودکفا درمناطق روستایی کشور.
2-     گزارش کمیسیون اموراداری واستخدامی درخصوص لایه اصلاح قانون راجع به نحوهً شمول قانون استخدام کشوری دربارهً کار کنان دانشکده پزشکی مصوب 13/11/1360 اعاده شده از شورای نگهبان.
3-     گزارش شوراول کمیسیون امور اداری واستخدامی درخصوص لایحه جذب نیروی انسانی به نقاط محروم ودور افتاده ومناطق جنگی.
رئیس- تلاوت کلام الله مجید
                       ((                                  ))
                  ( صدق الله العلی العضیم- احضار صلوات فرستادند)
                           ((ازآیهً22تا26 سورهالاحزاب))
    رئیس- سخنرانان قبل ازدستوررا دعوت کنید .
    منشی- آقای ولایی نماینده تهران. آقای رستمی نماینده سنقر. آقای دکتر شیبانی نماینده تهران.
    عیس ولائی – بسم الله الرحمن الرحیم . با سلام و دورد به امام امت درهم شکننده سنتهای غلط و امت هشیار و مقاوم و قهرمانان بویژه خانواده های شهداء ،‌جانبازان ،‌اسراء و مفقودین . استکبار غرب که بعد از پیروزی انقلاب دل به دولت موقت بسته بود وبه این امید که شور انقلابی مردم فروکش کرده و آرام آرام بطور لغزنده رژیم ایران مجدداً سر در آستان غرب خواهد سائید خوشبختانه با تسخیر لانه جاسوسی و برباد رفتن تمام آمال و آرزوها و افشای چهره های وابسته این خواب خوش را از چشمشان ربود .
    لذا نقشه براندازی رژیم جمهوری اسلامی را پیریزی نمود و برای رسیدن به این اهداف از راه کودتاهای مستقیم و یا زمینه سازیها جهت کودتا توسط سرسپردگان داخلی و گروهکهای مزدور تحرکهائی از خود نشان داد و کندی ای نیز در حرکت انقلاب ما ایجاد کرد اما هشیاری رهبر و یکپارچگی و روحیه اطاعت از رهبری مردم این نقشه ها را خنثی نمود. شرق و غرب که بقول استاد شهید مطهری به مثابه دو تیغه یک قیچی اند که هر دو برای بریدن واز بین بردن اسلام نقشه می کشند همانگونه که ایدئولوگ جدید شوروی اخیراً مکنونات قلبی خود را بروز داده و اعلام وهمه گاه دریاد بداریم که ناصرویاورآن نشسته بر خاک مذلت وفریادرس ودادخواه آن گریان زبیدادها مائیم،ما.مبادا زیستگاه خودراجایگاه مجادله سازیم بل باید درهمهً زمانها صحنهً مقاتله اش گردانیم،مقاتله با عدوی آن منادی که فریاد برمی آورد((یا للمسلمین الستم نا صراّلی))ودراین طریق نصرت از خویش،سوًال باید کرد که هدفمان برای شنیدن احسنت یاراست یا نشاندن لبخندی برلبان طفلی بی پدر؟به خاطر گرفتن تاًییددوست است یا نهادن مرحمی برجان خسته دردمندی؟ ونیز باید ازخود بپرسیم که با عمل مان نام رامی طلبیم ونان را یاکه یاررا می جوئیم ومجوب را؟وخلاصه اگر گفتیم به عدل معتقدیم،زندگی مان افشایمان نخواهد کرد؟!
    الا ای عزیز!نکند در گردونه زندگی وتارهای برآمده ازروزمره گی آنگونه مسخ شویم که از قتل وغارت آدمیان محزون نگردیم واز مظالم رواداشته شده درحقشان مغموم.
    نه! که باید در طریقهً کمال تا به آنجا رسیده باشیم ودر مسیر تعالی تا به آن حد که غم درآوردن خلخالی از پای زنی یهودی از سر ظلم وجورراآن سان عظیمش بدانیم که آدمی را بمیراند!
    وکلامی با معلمین: عزیزانی که حرفه انبیاء را گزیده اند،سروران من،شما حاکمان فردای جامعه اید. مجریان و قانونگذاران،مادران وپدران آیندهً اجتما عید.البته نه دراین جلوه،که در چهرهً شاگردتان.
    عظمت نگاه بزرگی همت، راًفت واستقامت در رفتن را شما،آری شمادردیدواراده ودل وگام کودک امروزوبرنای فردا می نشانید.
    بنگرید ونبکو بنگرید که فردا چه سان حکم می رانیدوفرمان اجرا می نمائید وقانون می گذرانیدوفرزند تربیت می کنیدتلاش کنیدتادر حکومت فردایتان،آفریدگار شکوه وجلال وتحقق بخش آرمانها وشعارهای والا ومقدس جمهوری اسلامی باشید.بکوشید تا تنها آموزگار علم نباشید بل جهد کنیدتا معلم حکمت نیز باشید.فقط طریقهً بودن وماندن رادرس ندهید که روش شدن ورفتن رانیزآموزش دهید.   
    وتذکاری به عنوان جملهً معترضه:هر جا وهرگاه که فریاد توحیدربرخاست،شلاق شرک برجان آن فریاد گر نشست وشمشیرش بر حلقومش نهاده شد تا دگر باره دم برنیاوردوآن به خاک مذلت نشستگانی که مذهب شرک همان توجیه گر ذلت این پابرهنگان تاریخ ومکنت آن مترفین همیشهً اعصارراآئین خویش ساخته اند،بیدارشان سازد وبه آن بیچاگانی که درباورشان این است که سیه روزی شان تجلی ارادهً خداوند است بفهماند که نه،ارادهً خدای تعالی نیکبختی ایشان است وامام ووراث زمین شدنشان.
    وآنک که شلاق وشمشیر نتوانست فریاد را بشکندوفریادگررا،به یکباره آن شکنجه گر توحیددیان،نوازشگر موحدان می گردد!شمشیر شرک را می نهدوردای توحیدرابرتن می کند.لیک کیست که نداندآن نوازش وبرگرفتن نه ازسر صلح وصفا است بل چون نتوانست در قالب خصم،این توحید را محو سازدش،میرود تا درلباس دوست مسخش کند!
    واکنون که یاران احزاب نتوانستند از خندق خون شهیدان ما بگذرندوایران این مدینهً دوبارهً تاریخ مشرق نوین زمین وتجلیگاه شعار بازگشت به فرهنگ خویشتن را فتحش کنند باید هشیار باشیم که مبادا جا مهً انقلاب بپوشند وخدای نخواسته به مسخ انقلاب مشغول شوند.
    عزیزان مسوًول: ((استدلوا علی مالم یکن بما قد کان،فقدبرا یااولی الالباب))
    سخنی هم با عزیزان تا یبادی، تربت جامی وجنت آبادی: یزرگوارانی که پرده های فرقت وجدائی را باگرمی محبت وبرادری سوزانده اند وماًوای خویش را تجلیگاه وحدت ساخته اند سپاس وتشکر ونیز عرض ادب فرزندتان را پذیرا باشیدودعوت خا ضعانهً اورا،که دعوت به حفظ یگانگی وابقای برادری است (رئیس- وقتتان تمام شده است) یک دقیقه دیگر اجازه بفرمائید،ونیز حرفی با یکصد هزار نفر مها جرعزیزافغانی که اینک در((جام وتایباد)) قسمتی از وطن دومشان،ایران سکنا گزیده اند بدانند که ما برخویش واجب میدانیم که فریاد کمک خوتهی غیر مسلمان را لبیک گوئیم.
    نسزد که از درد پارهً تنمان یاد بریم وبدان نیندیشیم، شما جزئی از پیکرهً مقدس اسلامید که خودبرگی پرافتخاردرتاریخ اسلام نهاده اید.لیک خاضعانه اعلام می دارم که هر انقلاب دو چهره دارد:خون وپیام .خون از آن جهاد گران است وپیام که همسنگ خون است،بردوش شما است والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته.
    رئیس- آقای جامی سه دقیقه از وقتشان را به آقای رهبری داده اند.آقای رعبری بفرمائید.
    احمد رهبری – السلام علیکم ورحمه الله .اعوذبالله من الشیطان الرجیم.بسم الله الرحمن الرحیم .بنده از دو ماه پیش برای روز سه شنبه وقت گرفته بودم ولی آقای صالح آبادی عامداّ وقت ما را غصب کردند وناچار شدیم ازبرادرعزیزمان آقای جامی دوسه دقیقه وقت قرض کنیم ومتاًسفانه نفس به ایشان اجازه نداد که حق مارا رعایت کنند.   
    مطلبی که لازم بود بنده به عنوان یک تذکر عرض بکنم وقبلا هم این تذکر راداده بودیم مساًاه حاد سوخت کشاورزان روستایی هست باتوجه به اینکه ما شعار کشاورزی محور استقلال رازیاد تکرار می کنیم ومساًله مهاجرت ازروستا به شهر را به عنوان یک مساًله حاد مطرح مینمائیم ولی متاًسفانه دررسیدگی به وضع کشاورزان کوتاهی هایی میشودوتوجهی که لازم هست انجام نمیگیرد.به عنوان نمونه در استان همدان20میلیون لیتر گازوئیل معوقه هست که16 میلیون لیترآن متعلق به سوخت کشاورزی بوده که نرسده وبه همین دلیل  اکثرکشاورزان نتوانستند کشت پائیزه راانجام بدهند وهمچنین 15 میلیون لیتر نفت سفید معوقه هست که بدین وسیله از مسوًولین محترم تقاضا میکنم که دراین رابطه هرچه سریعتر اقدام اساسی انجام بگیردوباتوجه به سردسیری منطقه مردم درمضیقه قرار نگیرند.
    مساًاه ای که ما دراین رابطه با مسوًولین استان مطرح کردیم مشکل وسیله حمل را بعضاّ مطرح می کنند اینجا این سوًال است که چه لزومی دارد بنزین آزاد برای مصرف ما شین داران بعضاّ مرفه به مناطق مختلف حمل بشود اما وسیله ضروری کشاورزان به خاطر نبودن وسیله حمل مغطل بماند؟درهمین رابطه مساًله آموزش وپرورش در مناطق روستایی ما هست که باتوجه به روندی که دراین دوسه سال اخیر ما درآموزش وپرورش ملا حظه می کنیم به عنوان یک هشدار،افت تحصیلی وآموزشی،آموزش وپرورش ما را تهدید می کند. لازم است مسوًولین امر توجه کافی به مراکز تربیت معلم ومدارس داشته باشند وبه خصوص در ارتباط با اعزام معلم به نقات دور افتاده ومحروم رعایتهای لازم درزمینه معلمی که به آن مناطق اعزام میشود انجام بگیرد وما بعداّدرارتباط باهمین مساًله به مواردی بر میخوریم که سیستم طبقاتی را درآموزش وپرورش نشان میدهد.چه وجهی دارد که بعضی از مدارس به صورت خود محور ومستقل عمل بکندووقتیکه با مسوًولین امر صحبت میشود میگویند فلان مدرسه ازما سخنی نمیشنود؟آیاآموزش وپرورش ما تابع یک برنامه وقانون ونظامی هست یا نیست؟وچرا کسانیکه از شهرهای دور افتاده ببه عنوان مثال منتقل به تهران میشوند که بعضاّ به صورت ماًمور به تحصیل هستند بازهم به مناطق 18-19و20 وغیره اعزام میشوندوافراد سابقه داردستچین میشوند به مراکز شهر،این خودش باز برای محرومین ومستضعفینی که در نقاط حاشیه ای وهمچنین درارتباط با روستا ها،نقاط دور افتاده هست قابل تاًمل است که به دلیل ضیق وقت من مطالب دیگر را انشاءالله درفرصت بعدی عرض خواهم کرد.درزمینه راهگشایی بعضی مسایل پیشنهادهائی هست که امیدوارم خداوند توفیق بدهد بتوانیم درجهت انجام وظایفی که این امت شهیدپرور به عهدهًما نمایندگان خودشان در ارتباط با پیگیری مسایل گذاشته اند وظیفه خاص خودمان را انجام بدهیم.والسلام علیکم ورحمه الله.
    منشی- آقای هاشم زهی بفرمائید.
    مسعود هاشم زهی- السلام علیکم ورحمه الله وبرکاته.
بسم الله الرحمن الرحیم.((واعتصموا بحبل الله جمیعاّولاتفرقوا))
    با عرض سلام به امام امت وامت بیدار امام وسلام بررزمنگان-شهداء اسرا- مفقودین ومعلولین جنگ تحمیلی وخانواده های گرانقدرشانو
    سلام به مردم شجاع وعشایر قهرمان ومرزداران غیور خطهً شرقی ایران وبرادران وخواهران محترم حوزهً انتخابیه ام.
    سلام بشما منتخبین امت حزب الله دراین خانهً ملت
آغاز هفته وحدت را که به پیشنهاد قائم مقام معظم رهبری صورت پذیرفته است وباعث خوشنودی تمام مسلمین جهان وعلی الخصوص دوستداران انقلاب اسلامی ایران میباشد به همه تبریک عرض می کنم.
ما آمادهایم تا با زبان –قلم-واعتقاد به استقبال وحدت برویم وما
                           
وحدت را درروز وهفته وماه وسال مشخصی نمی بینیم وخلاصه نمی کنیم بلکه وحدت را به عنوان ارزش- شاخص ارزش وحدف پذیرفته ایم ولذا انتظار داریم که برادرانی از کمیسیونهای مختلف – هیًت محترم دولت هفتهً وحدت را درمناطق محروم ودربین برادران تسنن حضور یابند زیرا دراین موقعیت حساس که بنا ادریم به سازندگی درهمه ابعادوجهات بپردازیم با حضورمان به این حدف مهم تحقق ببخشیم.
    ونهایتاّسازندگی هم زمانی میسر خواهد بود که با چنگ زدن به ریسمان الهی وحدت کلمه را حفظ کنیم وبا وحدت در افکاروعقاید به مشکلات ومعضلات پس از جنگ بپردازیم واگر انصافاّ خلاف این ثابت شود انقلاب اسلامی که با شعار حمایت از محرومین ومستضعفین بنا گردیده است از مسیراصلی خود منحرف خواهد شد.ودرورطه تاخت وتاز مشتی جپاولگر وتروریست مردم مستضعف را میخورند وتا دود از استخوان خمیده محرومین بلند نشده است دست بردار نیستند.
    ومردم هم تا حدی میتوانند در برابر بیعدالتیها- احتکار-گرانفروشی وغیره در جامعه سکوت بکنند ولی متاًسفانه می بینیم که این از صدام بدتر هاازفرصت سوءاستفاده می کنند ودر مقابل آنچه را که سزاوارشان هست با آنها عمل نمیشود.
    واما سیمای حوزهً انتخابیه ام شهرستان خاش: منطقه ایست خوش هوا وبدآب در دامنهًجنوبی تفتان واقع است دارای مردمی موًمن- متعهدوقانع ووفادار به اسلام وانقلاب اسلامی ورهبر میباشد انصافاّ بخاطر عشق وعلاقه ایکه به انقلاب اسلامی دارند وعشق وعلاقه ای که به رهبر دارند وخودرادرانقلاب وآرمانهای انقلاب اسلامی ذوب شده میدانند مشکلات تحمل میکنند.فشاررا تحمل می کنندودرعین حال در سخت ترین شرایط زیستی از کمبودها سخن بمیان نمیآورند.وکارمندان دولت دراین منطقه ازمردم منطقه به حق محرومتر ومظلومتر واقع شده اند وعلی رغم فشار سنگین زندگی در ارائهً خدمت درحادترین وضعیت از خود مایه میگذارندومتذکر میشوم که دولت دراین منطقه با این چنین شریط دشوار زندگی چاه جوئی اساسی برای حل مشکلات آنها بکند.
    استان سیستان وبلچستان همیشه سکوی پرتاب نیروی انسانی ماهرو کارآزموده بوده است یعنی افراد بی تجربه وغیر متخصص را به این استان محروم میفرستندووقتیکه در چم وخم کار قرار گرفتند آنهارادرهمان پست وپاستهای بالاتر دراستانهای دیگر بکار میگیرند شاید هم مبارزه با محرومیت ومظلومیت استان محرومین همین است؟
    دراستان سیستان وبلوچستان مشکل پول نیست بلکه مشکل سوءمدیریت، نداشتن برنامه واطلاعات ونداشتن قوهً ابداع و ابتکار است.
    البته حدومرزی بین فعالیتهای عمرانی درقبل وبعدازانقلاب نمیتوانیم قائل بشویم لیکن دراین استان محروم که جولانگاه تاخت وتاز قاچاقچیان حرفه ای وابسته به امپر یالیسم (مافیا) است هر چه بیشتر کار انجام بشود ضمن خوشبینی ودلگرمی مردم با چهرهً کریه وشوم استعمار دررابطه با مواد مخدر واعتیاد مبارزه خواهد شد.
    مشکل مهم استان ما برادران مهاجر افغانی هستند که خود مزید برعلت شده اند قبول برادران مهاجر افغانی بدلیل قربانیان تجاوز نظامی بلوک شرق برما بعنوان تکلیف شرعی واجب است لیکن عواقب وضایعات عدیده ای را دربرداشته است که البته بدلیل بی بر نامگی دستگاههای اجرائی درکل سیستم میباشد.   
    درهر کشوری که تعدادی از افراد بنحوی از انحاء پناهنده میشوند از همان اول برنامه ریزی کامل وجامع ومنترل حساب شده ای از آنها بعمل میآورند ولی دراستان ما بدون هیچگونه شاخص ومعیاری درهر کجا وهر محل وهر شغلی که میخواستند ساکن شدندوکار گرفتند حال گوشه ای از عوارض وضاتعات آنها راصرفاّدر بعد بهداشتی ودرمانی با گزارش مسوًولین بهداشتی استان گوشزد مینمائیم.
    جدول مقایسه ای بیماریهای واگیرداررادرطول سال1358وسه ما ههً اول سال1367مورد مقایسه قرار میدهیم وکارشناسان بهداشتی استان براین اعتقاد هستند که انتقال بیماری100% بوسیلهً برادران افغانی و80 درصد مبتلایان هم خود مهاجرین افغانی هستند.

شماره ردیف     نام بیماری     درطول سال 58    درسه ماهه اول سال67
1
2
3
4
5
6
7
8    هپاتیت
بیماری پوستی و کچلی
بیماری آمیزشی
بیماری چشم و تراخم
اورام ملتحمه
منژیت
التور
مالاریا در شهر زاهدان     ……
8 مورد
6 مورد
122 مورد
2345مورد
……
4 ناگ
20مورد     208 مورد
227 مورد
56    مورد
598 مورد
9664 مورد
44  مورد
164 مثبت
624مورد

درصورتی که استانهی دیگر چنین مواردی را ندارند و اگر هم هست نه بشدت استان ما ومتذکر میشویم که تمام سازمانها،تشکیلات ومحافل سیاسی ومجامع بین المللی متوجه این مساًله باشند که علی رغم جنگ تحمیلیقبول برادران مهاجر افغانی وباتمام فشارهائی که برماوارد شدآنها را مثل آن درآینده برنامه ریزی کامل بعمل آید البته برای حل مشکل آوارگان افغانی پیشنهادهائی داریم که دراین بحث نمی گنجد اما مشکلات بهداشتی ودرمانی رادرچند جمله خلاصه می کنم به ازای هر 4200 نفردراستان سیستان وبلوچستان یک پزشک در صورتیکه درسطح کشور به ازاءهر2760 نفر یک پزشک است به ازای هر63000 نفر دراستان سیستان وبلوچستان یک دندانپزشک به ازاء هر982 نفر در استان سیستان وبلوچستان یک تخت بیمارستانی در صورتیکه درسطح کشور به ازاءهر697 نفر یک تخت بیمارستانی هست اما در شهرستان خاش 100% پزشک غیر بومی 80% پرسنل بهداشتی هم غیر بومی هستند
    واما سیمای آموزش وپرورش استان:
    جمعیت کل استان سیستان وبلوچستان بدون مهاجرین افغانی120980 نفر.تعدادکل روستاهای استان5294 روستا وازاین تعداد1073 روستا دارای مدرسه و4221 روستا فاقد مدرسه هستند تعداد کودکان واجب التعلیم گروه سنی12-6 ساله 214117 نفر وکودکانیکه به تحصیل اشتغال دارند113318 نفر وکودکان بازمانده از تحصیل100799 نفروازاین تعداد دانش آموزانیکه در گروه سنی 17-13 سالگی به تحصیل ادامه میدهند 14700نفر وبقیه یعنی 98618 نفر افت تحصیلی داریم که افت تحصیلیمعلول علل زیادی است شامل ترک تحصیل بدلیل وضع نابسامان اقتصادی خانواده،ویژگیهای فردی خانواده ومحصل،بیسوادی وفقر اجتماعی،کمبود معلمین،عدم وجود مدارس شبانه روزی،وضعیت خاص جغرافیای سیاسی استان،کمبود فضای آموزشی،عدم توجه بعضی ازآموزگاران به دلیل شرایط نامساعدواقتصادی.
    رئیس آموزش وپرورش شهرستانی که از داشتن یک وسیلهً نقلیه محروم است نماینده وراهنمای تعلیماتی آموزش وپرورش که بایستی بطور منظم ومستمر کیفیت کار آموزشی را مورد ارزشیابی قرار دهند حتی فاقد یک وسیلهً نقلیه یک موتورسیکلت میباشد.پس چه تضمینی وجوددارد که آموزش وپرورش درشهرستان خاش بتواند هماهنگ باشد وتکامل انقلاب استعدادهای بالقوه را در جامعه به فعلیت برساند؟نمونهً دیگر از مشکلات منطقه از5294 روستای استان522 روستا برقدا شده اند کهازاین تعداد33روستا مربوط به قبل از انقلاب و489 روستا به بعد ازانقلاب شکوهمند اسلامی فقط حدود10درصداز روستاهای استان سیستان وبلوچستان برق رسانی شده اند.
    درمورد آب آشامیدنی همین بس که شهرستان زاهدان وخاش وبندرچا بهاروروستاهای اطراف مردم آب آشامیدنی خود را باگالن واز تانکر تهیه مینمایند.
    آب لوله کشی شهرستان خاش غیر قابل استفاده حتی برای احشام وهمچنین
غیر قابل استفاده در دستگاههای سرد کننده و گرم کننده میباشد واغلب راههای روستائی که بعداز پیروزی انقلاب باایثارواز خود گذشتگی اداره راه وجهاد سازندگی درروستاها ایجاد کرده بودند براثر بارانهای تابستانی دردونوبت متوالی در شهرستان خاش به کلی ازبین رفته اندوتردددراغلب راهها به کندی ویاغیر قابل تردد هستند.متاًسفانه توافقی که بین وزارت جهاد سازندگی ووزارت راه وترابری درمورد راههای روستائی به عمل آمده است مسوًولین درسطح استان به دلیل عدم هماهنگی وزارتخانه هایشان دراین مورد احساس مسوًولیت نمی کنند.
    اما مشکل دیگر شهرستان خاش امنیت جان مردم است ودردرگیریهائیکه در بین طوایف بوجودآمده وگذشت زمان وادامهً درگیریها ووضعیت انتشارآن به سایر طوایف وارتباط با آنطرف مرزو مشکلات مسائلی که در پشت مرز مطرح ایت به یک مشکل وفرم سیا سی تبدیل شده است.
    طوایف درگیر به طور مسلح درکمین همدیگر هستند وقربانیان این درگیریها افراد بیگناهی از دوطرف میباشد متاًسفانه دستگاههائیکه مسوًول امنیت استان هستند عملا دراین رابطه ناتوان هستند زیرا با گذشت چند سالی ازاین فضایا روز به روز برشدت نا امنی در شهروروستا وجاده های اصلی وفرعی اضافه میشود.مساًله مهم اینکه فرقی دربین بسیج عشایری واشراروجود ندارد زیرا هردو بایک نوع اسلحه ویک نوع لباس درشهرها وراههاظاهر میشوند اما بادوهدف مجزا ومردم از کجا این را تشخیص بدهند؟
    در خاتمه،برای خاتمه دادن به این درگیرههای طایفه ای اینجانب در شورای امنیت کشور حاضر به ارائه راه حل های مسالمت آمیز خواهم بود.وروی همین نا هماهنگیها است که می بینیم کارمندان دولت که از سایر نواحی ایران به این استان انتقال یافته اند تلاش برای باز گشت به نواحی مرکزی وشمالی ایران رادارند.ودرعوض هجوم سیل آسای معتادان مهاجر از اقصی نقاط ایران به استان سیستان وبلوچستان به طور روز افزون بالا میرود.
    واما شبکه مواد مخدردراستان دارای دو چهرهً جدای ازهم است:
1-    مشکل داخلی ودیگر مشکل خارجی که مهمترین عوارض چهره داخلی به طور اختصار عبارت از ( رئیس - وقتتان تمام است)یک دقیقه اجازه بفرمائید موقعیت جغرافیائی استان به دلیل داشتن1100 کیلومتر مرز خاکی با دوکشورپاکستان وافغانستان که هر دو از مهم ترین صادر کنندگان مواد مخدر هستند.
2-     مشکل افا غنه وتردد های غیر مجاز مرزی.
3-     ضعف بنیانهای اقتصادی وروند افزایش بیکای دراستان ونهایتاّ برخورد ضعیف قوهً قضائیه درکل،نه دراستان.در چهره خارجی هدف ورود مواد مخدر به کشور استرا تژی امپریالیسم برای نابودی انقلاب اسلامی است.وامپریالیسم برای مقابله با انقلاب اسلامی از سه تا کتیک استفاده کرده:تاکتیک نظامی یا پنتاگون وتاکتیک سیا سی خرابکارانه سیا وتاکتیک تخدیری(مافیا) که دراین فرم هدف واردآوردن ضربه بطریق غیر مستقیم وبه اصطلاح عملیات تخدیری که اثرات شوم آن دردراز مدت جامعه را از کارآئی می اندازد.وگسترش اعتیاد به مواد مخدروخصوصاّ هروئین به دلیل ویژگی پیچیدهً تخدیری وعوارض سوء غیر قابل کنترلی که به همراه دارد نظر از دست دادن قدرت اراده،ازبین رفتن ارزشهای اخلاقی واجتماعی ودر نتیجه ارتکاب به دزدی جنایت،فحشاءویروز شیوع بیماریهای خطرناک مقاربتی ونهایتاّ گسترش ناامنی های سیا سی واجتماعی در استان میباشد.
                  ویا به عبارت دیگر سیا ست امپریالیسم در گسترش مواد مخدررا بصورت یک هرم
             در نظر می گیریم که راًس هرم عمدتاّ دارای انگیزه های سیا سی وقاعدهً هرم دارای انک
    اقتصادیست .
    وانگیزهً سیا سی امپریالیسم گسترش شبکه های حمل وتوزیع مواد مخدر به صورت اپیدمی درکل جامعه وبه دام انداختن وآلوده کردن نیروهای جوان وفعال کشور وگرفتن قدرت تحرک وکارآئی نیروهای نظامی جوان ما برای کاهش مقابله در برابر  تحرکات نظامی امپریالیسم میباشد. وتا بعدداخلی سیاست مواد مخدر که در فوق اعلام شد حل نگردد مبارزه با مواد مخدروچهرهً خارجی آن نتیجه مطلوب را به دست نخواهد داد.
السلام علیکم ورحمه الله وبر کاته.
    منشی – آقای افرازیده،بفرمائید.
    سید فرج الله افرازیده- اعوذبالله من الشیطان الرجیم.بسم الله الرحمن الرحیم.


    نخست شهادت مظلومانه امام عسگری(ع)را به حضرت بقیه الله الاعظم ولی عصر امام زمان عجل الله تعالی فرجه و نایب بزرگوارش اما امت ومسلمین جهان مخصوصاً شیعیان تسلیت میگویم ، سپس مطالبم را در چند قسمت بیان مینمایم :
    1- به همه دست اندرکاران مملکت هشدار که آیه قرائت شده را کاملاً‌به صورت عملی درآورده . جبهه های جنگ را از نظر عده وعده آنچنان قوی و نیورمند نمایند تا دشمنان اسلام به خود جرات ندهد خیالات باطنی در مغز خود نسبت به ایران اسلامی بپرورانند.
    2- آمریکای جنایکار چون از ایران اسلامی سیلی خورده و توسط امت شهید پرور ایران در جهان تحقیر گشت جهت جبران تحقیر گشت جهت جبران این     حقارت به خود حق میدهد آنچه میتواند علیه نظام جمهوری اسلامی کوشش کند و آنچه تاکنون انجام داد با عنایات خدا و سازش     ناپذیری رهبری انقلاب و مقاومت دلیرانه امت پیوسته برحقارش افزوده شد ومیشود اما شوروی این نظام ملحد مارکسیستی که دم از انقلاب و آزادی خلقها میزند واظهار حسن همجواری با ایران را دارد چرا این همه سلاحهای پیچیده حتی بمب های شیمیائی را در اختیار عراق قرارداده و میدهد؟ ما هرگز نمیتوانیم فراموش کنیم موشکهای دوربرد که در تمام شهرها باعث آن همه ویرانیها وکشتارهای بیرحمانه کودکان خردسال وزنان ومردان سالخورده غیر نظامی گشته ، همه را شوروی در اختیار عراق قرار داده ،‌آیا سردمداران کاخ کرملین این درک و شعور را ندارند که به زودی تنفر وانزجار مسلمین و مستضعفین جهان همانند آمریکا شامل آنها نیز شده تمام شعارهای توخالی آنان نقش برآب خواهد شد .
    3- در این چند سال جنگ بار سنگین جبهه بر روی سی درصد مردم ایران بود و آن هم از قشر محروم و پابرهنه . هرگز یک فرزند میلیارد شهید نشده وحتی به خدمت نظام وظیفه نرفت که غالب آنها از راه قاچاق به خارج رفته و با ارز قاچاق هم تامین شده وحالا هم دارند میشوند اگر عرضه ای درکار باشد باید تمامی اموال پدران این افراد مصادره ، در اختیار جانبازان و قطع    نخائی ها و فرزندان مظلوم شهداء‌قرار گیرد و آن دسته از افراد که با پارتی بازی سربازی خود را فقط در تهران یا شهرستانها انجام داده حتی یک روز هم به خط مقدم نرفته اند افراد دست اندرکار آن ارگان یا نهادی که مرتکب اینگونه جنایت شده و به کل خانواده های شهداء واسراء‌ومفقودین خیانت کرده ،‌قطع نموده ،‌ مجدداً‌آن سرباز را به خدمت اعزام،‌حداقل یک سال در سخت ترین شرایط و مکان خدمت نمایند.
    4- بعد از پیروزی انقلاب عده ای مبادرت به تاسیس بنیادها نموده اند تا به قول خودبه محرومین خدمت نمایند.امام بزرگوار دستور دهند کلمه این بنیادها منحل واموالشان در اختیار حضرت امام قرار رفته تا از یک کانال سالم به صورت اصولی در اختیار فقراء ومحرومین قرار گیرد و چنانچه آقایان خیال می کنند بادایر کردن این بنیادها دارند به انقلاب و اسلام خدمت می کنند سخت در اشتباهند . بلکه بی نهایت حرکات آنها به ضرر انقلاب و اسلام است مخصوصاً‌اگر مسؤول و مؤسس آن بنیاد ،‌روحانی مسؤول دست اندرکار باشد زیرا مردم سؤال می کنند که چرا قبل از پیروزی انقلاب و نداشتن این سمت کسی دیناری در اختیار این روحانی قرار نمیداد اما الان برای بهره برداری گوناگون از هزارن غارتی که از اموال مردم محروم میکند اندکی را در اختیار آقا قرار میدهد تا خودش را حفظ کند همین الان در حوزه انتخابیه ام 70 هکتار از زمینهای مصادره ای را یکی از بنیادها که زیر نظر یک مقام مسؤول رده بالای کشور است در اختیار خود قرار گرفته نهال کاری نمود که حتماً‌قصد خدمت دارد . اما بینی و بین الله در بین مردم روستائی که همجوار همان قطعه هستند و کمترین زمینی در اختیار آنان نیست تا با تولید و دسترنج خود نان عائله خودشان را تامین نمایند . آنقدر اشکال وایراد و حرف وجود دارد که هیچ فردی قادر به جواب نیست .
    5- پیشنهاد میکنم مسؤولین ارزشمند کشور ، هیاتی از افراد متعهد و باسواد ومتدین و مقید به حلال و حرام و دلسوز به انقلاب واسلام انتخاب تا به وضع مالی افرادی که پس از پیروزی انقلاب در مصادره امور قرار گرفته اند بررسی نمایند . چنانچه در این مدت بدون اینکه ارثی به آنها رسیده باشد و یا قبلاً اموالی
داشته باشند خانه و زندگی و ثروتی که عقلا پذیرفته نیست در این ده سال با حقوق ناچیز این اندازه داشته باشند ،‌همه را گرفته ،‌ در اختیار بیت المال قراردهند و چهره عناصر خائن و فرصت طلب و دزد و رشوه خوار را به مردم معرفی نموده و برای همیشه درس عبرتی باشد که خیانت به خون شهداء ومردم مظلوم ایران هرگز بی جواب نخواهد ماند . و شخصاً‌اعلام میکنم اول به زندگی قبل و بعد انقلاب خود بنده را رسیدگی چنانچه من از پیروزی انقلاب چیزی براموالم و املاکم افزوده ام هر چند از راه حلال و مشروع هم باشد . آن اضافه را ضبط نموده در اختیار فقرا قرار دهند بعداً به سراغ آن تاجر یا مغازه دار یا دلال کارخانه دار بروند که بعد از انقلاب با مکیدن خون محرومین ثروتهای زیادی اندوخته اند از آنها گرفته شود و در اختیار بیت المال قرار گیرد . چنانچه به طور جدی اقدام به گرفتن اموال از این خائنین نشود وضع اقتصادی کشور هرگز سر وسامان پیدا نخواهد کرد وقادر بر جلوگیری دزدی و گرانفروشی واحتکار و رشوه نخواهد شد .
    6- برادران عزیز نماینده با دلسوزی تمام در نطق های قبل از دستور و گاهی هم به صورت مخالف وموافق یک لایحه با طرح ،‌سؤالاتی را طرح میکنند که چرا چنین لایحه با طرح آورده شده ؟‌مگر مساله جنگ ما حل شد؟‌مگر مساله اقتصاد ما حل شد ؟‌مگر مساله دستگاه قضائی ما حل شد؟‌مگر مساله نظام اداری ماحل شد ؟‌و از این قبیل باید قوانین بنیادی و استراتژی آورده شود اما عرض بنده این است  که ما ده سال است داریم برای مردم حرف میزنیم و حرف زدن هم آسان است . بیائید از شعاردادن و یکدیگر را متهم کردن دست برداریم . به جای نفی یکدیگر واثبات وجود خود فکرها را رویهم گذاشته و اقعاً‌ برای خداکار کنیم ،‌قوانینی که مشکل مردم راحل کند وبا موزاین شرعی و اسلامی مطابقت داشته باشد ،‌ به صورت طرح به مجلس بیاوریم و مجلس آن را تصویب کند.کلی گوئی و سخنرانی و دیگران را زیر سؤال بردن و خود را انقلابی و طرفدار محرومین جلوه دادن نه هیچ مشکلی را برای مردم محروم حل میکند و نه دیناری به دست مردم محروم میرسد و فکر نمی کنم دیگر مردم خریدار حرفها و شعارهای توخالی باشند .
    7- از نخست وزیر محترم و شورای مصلحت مصراً میخواهیم در ارتباط باتعزیرات حکومتی اولاً‌ افراد شایسته و متعهد وعاقل و با سواد را مامور این کار خطیر بنمایند. ثانیاً در تصمیم گیری و داوری یک قاضی عادل نظر دهد . زیرا میدانید محتکرین واقعی و گرانفروشی و پولداران گردن کلفت با شیطنت و هوشیاری و برنامه ریزی حساب شده چپاول و غارت میکنند ( رئیس – وقتتان تمام شد ) و هرگز هم به دام نمافتند ،‌اما چند نانوا یا بقال یا کاسب بسیار جزء با یک خطای کوچک از هستی ساقط میشوند . و مدیران عامل شرکتهای زیر پوشش ارگانها و نهادها چرا با خیانت چند میلیون تومانی پرونده شان در تهران بایگانی وهمان مدیر عامل خائن از یک شهرستان منتقل به تهران و در پست حساس دیگری قرار میگیرد ؟ اگر موارد را بخواهید باشرط پیگیری در محاکمه دستور دهنده بایگانی شود ،‌آنها را نشان خواهم داد .مطالب دیگری داشتم که وقتم تمام شده والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته .
    3- تسلیت به آقای آتور خنانشور به مناسبت فوت پدر ایشان و تذکرات نمایندگان مجلس به مسؤولان اجرائی کشور به وسیله آقای رئیس
    رئیس – شهادت حضرت اما محسن عسگری (ع) یازدهمین پیشوای عظیم الشان جهان اسلام را خدمت ضرت امام وامت و مردم بزرگوارمان تسلیت عرض میکنم . واطلاع پیدا کردیم که والد همکار گرامی مان جناب آقای خنانشو نماینده اقلیت آشورها و کلدانیها فوت کرده اند که از طرف نمایندگان مجلس به ایشان تسلیت میگوئیم .
    تذکرات نمایندگان مجلس به مسؤولان اجرائی کشور .
    آقای خارستانی نماینده سروستان به وزارت اطلاعات در مورد رسیدگی به اطلاعات سروستان و خرامه اداره کل اطلاعات استان فارس .
    آقای هجرتی نماینده قزوین به وزارت راه در خصوص نصب علائم راهنمائی بزرگراه تهران – قزوین و به وزارت کشور درمورد حفاظت علائم راهنمائی بزرگراه تهران – قزوین .
    آقای رجائی خراسانی نماینده تهران به دولت و بانک مرکزی در خصوص عمل به تعهدات در رابطه با فروش سکه .
    آقای بیات نماینده زنجان به وزارت نیرو در خصوص عمل به تعهدات در رابطه با امور آب زنجان .
    آقای رئیسی نماینده شهرکرد به وزارت صنایع سنگین در مورد پاسخگوئی به تعهدات در زمینه تحویل خودروهای فروخته شده .
    آقای قمی نماینده ورامین به وزارت آموزش و پرورش در خصوص جلوگیری از ادامه فعالیت آموزشگاههای آزاد غیر مجاز و احداث فضای آموزش و پرورش و تامین دبیر در منطقه ورامین کشاورزی در خصوص تامین ماشین آلات کشاورزی و بذر اصلاح شده مورد نیاز کشاورزان ورامین و به وزارت بهداشت در خصوص رسیدگی به امور درمانی منطقه ورامین .
    آقای افرازیده نماینده نوشهر به وزارت بهداشت در خصوص رسیدگی به وضع بیمارستان چالوس و نوشهر . و به وزارت کشور در خصوص رسیدگی به وضع فرماندار و بخشداری نوشهر و به وزارت آموزش و پرورش در خصوص توجه به تبعیضات در آموزش و پرورش نوشهر و چالوس .
    آقای احمدناطق نوری نماینده نور و محمودآباد به وزارت کشاورزی در خصوص فسخ قرارداد شرکت آبادیه به وواگذاری زمینها به کشاورزان.
آقای احمدی نماینده کنگاور و صحنه و هرین به وزارت راه در خصوص ترمیم و تسریع در ادامه پروژه راههای منطقه و به وزارت دادگستری در خصوص دائر نمودن دفتر ثبت اسناد در شهرستان صحنه و به وزارت بهداشت در خصوص تسریع در رفع مشکل (( اعتبارات بیمارستان امام در صحنه و به وزارت کشاورزی در خصوص تامین سوخت وسایل یدکی کشاورزان منطقه و به صدا وسیما در خصوص نصب دکل تلویزیونی در منطقه دینور صحنه)) .
    آقای موحدی ساوجی نماینده ساوه به آقای نخست وزیر وبه وزارت کشاورزی در خصوص رفع ناهماهنگی و تبعیض در محاسبه نرخ آرد در منطقه ساوه و برخی از شهرها و حل مشکل نان در ساوه و به وزیر راه وترابری در خصوص احداث اتوبان تهران ،‌ ساوه و راههای منطقه ساوه و به وزارت آموزش و پرورش در خصوص تامین آموزگار برای مدارس منطقه ، رعایت توسط گروه نوسازی استان مرکزی ،در توزیع مصالح و اجرای پروژه های مصوب.
    4- رد طرح قانونی تاسیس شهرداریهای خودکفا در مناطق روستائی .
    رئیس – دستور را شروع کنید .
    منشی – اولین دستور ، بررسی طرح قانونی تاسیس شهرداریهای خودکفا در مناطق روستائی کشور است که یک مخالف صحبت کرده بود، نوبت موافق است ،‌آقای هدایت الله آقائی موافقند ، بفرمایند.
    هدایت الله آقائی – بسم الله الرحمن الرحیم .در ارتباط طرحی که مطرح شده دو نکته اساسی به نظرم میرسد . اول خدمت برادران و خواهران نماینده تذکری بدهم ،‌بعد راجع به خودطرح عرایضی دارم . اول اینکه ماباید برای برنامه های آینده یک سری اصول و چهارچوبهای مشخص و معین و تعریف شده ای داشته باشیم که روی آ چون و چرانباشد و هر ساعت و هرروز هم دستخوش تغییرواقع نشود . متاسفانه این خلاء هنوز احساس میشود هر چند که برنامه توسعه پنج ساله هم به مجلس تقدیم شده وکلیاتش تصویب شده اما به نظر من هنوز نمیتوانیم ضمانت اجرائی برای آن تصور بکنیم تا وقتیکه همه اعتقاد پیدا نکنند به یک سری از این اصول و این خط مشی ها .
    الان جایگاه این طرحی که به مجلس تقدیم شده در آن اصول باید شمخص بشود واز نظر جغرافیائی و از نظر جغرافیای اقتصادی مان و با این پراکندگی روستاها بالاخره باید مشخص بکنیم می خواهیم چه کار بکنیم ؟ آیا میخواهید همان سیری را که قبل از انقلاب داشته در تداوم آن حرکت کنید ؟ یعنی میخواهید از روستاها به شهرهای کوچک واز شهرهای کوچک به مراکز استانها واز مراکز استانها به مرکز استانها به مرکز کشور این مهاجرت ادامه داشته باشد ؟‌یا اینکه یک روز میخواهیم این روندی که دارد از یک نقطه شروع کنیم و زاویه بگیریم ، فاصله بگیریم. به هر حال باید مشخص بکنیم و یکی از این اصول به نظر من تثبیت نقاط جغرافیایی است . تثبیت نقاط جغرافیایی فقط روی نقشه و کاغذ وحرف و سخنرانی نیست باید از یک جا همت بکنید و کمر ببندیم برای اینکه آنجاها را تثبیت بکنیم  . بهترین راه این است که از کوچکترین واحدها حتی … حالا در این طرح قید تعداد نفوس را گذاشته  ولی حتی از کوچکترین واحدهای جغرافیائی و جمعیت مان باید شروع بکنیم . آنهارا از نظر امکانات با شهرها متعادل بکنیم تا این سیر مهاحرت متوقف بشود. این یک نکته .
   
نکته دیگر که لازم به تذکر است ودر صحبتهای بسیاری از برادران نمایده هم مشاهده میشد و این ندیدن مسائل به صورت کلان است واینکه ما در بعد اقتصادی وقتی می خواهیم سرمایه گذاری بکنیم ،‌باید ببنیم درآینده چقدر نفعش عاید میشود،‌ متاسفانه راجع به خیلی از برنامه های اقتصادی فکر می کنیم پولی که الان میگذاریم فردا باید از آن برداشت کنیم به عنوان نمونه دیروز از مجتمع فولادمبارکه بازدید کردیم ،‌دیدیم در این مجتمع میلیونها دلار ارز و میلیاردها تومان سرمایه گذاری شده ولی به خاطر مثلاً سودگمرکی یک دفعه ماهها کار این مجتمع متوقف میشود ! یعنی     سرمایه گذاری عظیمی که دراین مجتمع شده اصلاً‌ قابل مقایسه با مثلاً چند صد هزار تومان سود گمرکی نیست . و یک دفعه می بینید این ماهها روی هم انباشته میشود و چند سال یک پروژه بزرگ ملی به تاخیر میافتد!
    در ارتباط با مسائل روستاها ومهاجرت هم متاسفانه همین دید هست . یعنی ما فکر      می کنیم اگر پولی صرف روستاها بکنیم . این جزو هزینه های جاری است در حالیکه اگر دقت بکنیم . نوعی سرمایه گذاری در اساس اقتصاد کشور است . در رشد تولید ناخالص ملی است همه اینها کمک میکند به باروری اقتصاد وقتیکه نیروهای مولد در آنجا بمانند وکارهای مفید انجام بدهند به جای اینکه در شهرها بیایند و به کارهای کاذب و اشتغالات کاذب بپردازند ، خود این نوعی سرمایه گذاری بزرگ اقتصادی حساب میشود .الان این طرحی که تقدیم مجلس شده به نظر بنده در این جهت قدم مثبتی است هر چند از دیدخود بنده این باید گسترش بیشتری داشته باشد . یعنی کوچکترین واحدهای جغرافیائی ما را هم بپوشاند نه فقط جاهائی که جمعیت شان بالای این تعداد قید شده در طرح هست . اما ممکن است در ارتباط با این مشکلاتی ذکر بشود: یکی این مساله هست که خوب این خودکفائی که میگوئیم ،‌آیا امکانش هست یا نه ؟ آنچه که در طرح آمده همین قیداست .یعنی اگر جائی امکان تاسیس این شهرداریها نباشد و این روستاها نتوانند خودکفا باشندوتضمینی نباشد ،‌اصولاً‌ شروع نمیکنند ،‌ما همین الان قانونی داریم روستاهائی که جمعیشتان بالای 10 هزار نفر میشود . تبدیل به شهر بشوند و در آئین نامه اجرائیش آمده که برای شروع آن باید قبلاً مثلاً یک میلیون تومان به حساب بریزند ویک سری خود یاری ها ( که در آئین نامه اجرائیش آمده ) باید عمل بشود . خوب حالا ما این جمعیت را مقداری کمترش کردیم . چه فرقی با آن میکند ؟ این ضمانت ها را میشود جور کرد.
    دراین نوع روستاها که عموماً هم مجاور شهرها هستند ،‌جمعیت بالای پنج هزار نفراست . اولاً در آنجاها وضعیت اشتغال از نظر محتوا و ساخت اشتغال دقیقاً مشابه شهرها است و حتی بسیاری از شهر نیشن ها در این روستاها میروندزندگی میکنند . در فاصله 3 تا 10 کیلومتری بسیاری از شهرستانها و یا در بخش مرکزی این نوع روستاها هستند که مثلاً‌ مشاغل کارگری یا کوره پزخانه یا واحدهای صنعتی در آنجاها است . یا به لحاظ ارزانی خانه بسیاری از شهرنشین ها میروند آنجا ها خانه کرایه می کنند واصلاً‌بافت ، بافت شهری است واگر ما نخواهیم در جهت این طرح قدمی برداریم و نخواهیم این را تصویبش بکنیم بالاجبار آنها به بار شهرها اضافه میشوند با این تفاوت که مخارجشان را هم نمیدهندیعنی میاینداز پارکی که داخل شهر هست از نانوائی داخل شهر، از نمیدانم وسایل رفاهی داخل شهر استفاده میکنند .اما عوارضی هم نمیدهند به لحاظ اینکه در آن روستاها هستند فرقش فقط همین است . اما اگر از همان خانه سازی داخل این نوع روستاهائی که جمعیتشان فراوان است عوارض گرفته بشود. از آن واحدهای صنعتی ، تولیدی که در آنجاها به عنوان محل های اشتغال مردم این روستاها است . بیاید مالیات و عوارض گرفته بشود. یا کمک هائی که میشود عندالزوم ودر مواقعی که میخواهد طرحی اجرا بشود ،‌از مردم بگیرید، این پولها را جمع بکنید .از خودشان هم افرادی بگذاریم ، به عنوان شهردار و جاذبه شهر را در آنجا ببرید . این اصولش هست واین روش بسیار خوبی است که ما نه تنها دراین نوع روستاهای پرجمعیت که در روستاهای کوچک هم که بتوانند این قضیه خودکفا بودن را تضمین بکنند ،‌ما این شهرداریها را انشاءالله تاسیس بکنیم .اما یک نکته ای که من میخواهم در خاتمه عرایضم اینجا خدمتتان عرض بکنم این است که برادرها و خواهرهای گرامی ببینید اگر میخواهید پشت این طرح باشید واعتقاد دارید براینکه سریع این طرح تصویب بشود و بعداً اجرا بشود باید واقعاً‌هم اعتقاد داشته باشیم .باید دنباله این طرح هم نظارت داشته باشیم در اجرا، در نوشتن آئین نامه اش فعال برخورد بشود . اگر هنوز این اعتقاد عمومی نشده ،‌هنوز جای سؤال هست بهتر است روی همان برنامه پنجساله این مسئله بیاید واینجا وقتمان را تلف نکنیم . برویم وارد بحثهای بخشی و کمی برنامه پنجساله که شدیم آنجا بحثش بکنیم . اگر غیر از آن است و الان احساس نیاز میشود ‌در همین حلسه تصویب بشود واگر نه بگذاریم بعد از اینکه آن لایحه برنامه پنجساله شور دومش شروع شد ( رئیس – وقتتان تمام است ) به عنوان شور دوم داخلش بحث بکنیم .
    رئیس – جمعی از نمایندگان تقاضای مسکوت ماندن این لایحه را کرده اند یکی از آقایان توضیح بدهند بعد مخالف هم صحبت کند. آقای طاهایی یکی از امضاء‌کنندگان صحبت می کنند.
    طاهائی – بسم الله الرحمن الرحیم . من استدعا می کنم که همکاران عزیز نماینده عنایت کنند. هدف از تقاضای مسکوت ماندن این طرح تلاش برای سامان دادن به توسعه اقتصادی و اجتماعی در روستا نیست ،‌نمی خواهیم که این تلاش را نفی کنیم یا تقاضای توقف این تلاش را بکنیم بحث اینحاست که این روش و شیوه وبستری که پیش بینی شده که انگیزه مقدسی هم عزیزان تدارک بیننده این طرح داشتند که میخواستند حداقل کاری کنیم یک مقدار خدمات و سرویسهای رفاهی را به درون جامعه روستا پی ببریم این طرحی که الان فراهم آمده آن معنا را تامین نمیکند به چند دلیل که عرض میکنم
اولا خدمت نمایندگان عزیز عرض بکنم شما عزیزان آمدید کلیات برنامه پنجسالهً توسعه اقتصادی، اجتماعی،فرهنگی کشورراتصویب فرمودیدوالان برسیهایش به کمیسیونهای مجلس ارجاع شده که انشاءالله آن قانونمندی لازم بطوروافی فراهم بیاید.درهمین زمان یکباره می آئیم چنین طرحی را مطرح می کنیم که روستاهای بالای پنج هزار نفر بیایند به عنوان روستاهایی که میتوانند دارای شهرداریهای خود کفا اعلام بشوند اعلام موجودیت بکنند بنام شهرداریهای مستقل خود کفا. اولا از عزیزانی که به عنوان شهردار یا به عنوان کار گزاران وزارت کشور که در سطوح استانداریها کار کرده اندوبرکار شهردایها نظارت داشته اند شما عزیزان پرسش کنید درون مجلس شما هم عزیزانی هستند که به عنوان شهردار یا در مسوًلیتهای مرتبط با شهرداری کار کرده اند.ببینید آیا شهرداریهای فعلی کشور توانسته اند شهرداریهای خودکفا باشند تا بعد شما عزیزان تقاضا می کنید که روستا ی بالای پنج هزار نفر بصورت شهرداری خود کفادربیاوریم؟باز من در پرانتز عرض بکنم آن نیت وانگیزه ای که عزیزان نماینده دارند که بایستی کارروستا به لحاظ خدماتی، رفاهی سامان پیدا کند ومتولی داشته باشد بسیار انگیزهً مقدسی است وهزاران روستا امروزدرکشورما بلا تکلیف است شکی نیست.بحث اینجاست که حتی ما بخشداریهایی داریم قدمت تاًسیس این بخشداریها بیش از چهل سال است هنوز در مرکز بخش کارهای روانبخشی،کارهای بهسازی،کارهای خدماتی،رفاهی انجام نگرفته،دراین هم تردیدی نیست.امااین مکانیزی وراه کاری که الان دراین طرح پیش بینی شده هرگز تاًمین کنندهً آنمقصود نیست.الان این طرح هم که داده شده تقاضا شده که شش ماه این طرح مسکوت بماند تااین موضوع درکمیسیونهای مجلس درکمیسیون اداری واستخدامی تشکیلات اداری این موضوع اصلا بررسی بشود.درکمیسیون برنامه وبودجه آن راه کارهای برنامه ای وبودجه ای اش مورد باز نگری قرار بگیرد.مثلا راه کارهای بودجه ای برنامه ای مورد نظر چیست؟ما میخواهیم چیزهایی را به عنوان عوارض از درون جامعهً روستایی استخراج کنیم ودر اختیار این نهاد جدیداتاًسیس به نام شهرداری قرار بدهیم.خوب اینها قبلا آمده درکلان بودجه کشور منظور شده. مگر مادرمجلس دورهًدوم قانونی را شاهد نبودیم که مطرح شده بود200% عوارض کشوررا برای دهداریهای جدیداتاًسیس،دردست تاًسیس اختصاص بدهیم مجلس محترم راًی نداد،گفتند این برود در مکانیزم بودجه اش پیش بینی بشود.وحالا شما عزیزان میتوانید سوًال بفرمائید همین شهرداریهای موجود کشور میلیاردها تومان بدهی به خود دولت دارند(شهرداریهای فعلی کشور).وبعد بیائیم بحث بکنیم که شهرداری خود کفا تاًسیس بکنیم،آنهم باسقف جمعیتی پنج هزار نفردر حالیکه بیش از سیصد روستا درکشور بین چها هزار نفر تا پنچ هزار نفر هست.بالای صد روستا بالای پنج هزار نفر است بیش از سیصد روستا بین چهار هزار نفر است،به آن روستائیان وعزیزان چه پاسخی خواهید داد؟اصلا این روندی که الان ما داریم نعقیب می کنیم به کدام سمت کشوررا می خواهیم هدایت بکنیم؟شما عزیزان آمدید با تصویب کلیات
   
برنامه پنجساله یک گامی را دراین کشور گذاشتید که کار دراین کشور برنامه ای پیش برود.خود این اقدام،خوداین طرحی که تهیه شده باهمه نیت مقدسی که درپس این طرح بوده درعین حال تلاشی را درجهت فروپاشی یک کار برنامه ای دارد قانون منع می کند.شما عزیزان به این موضوع عنایت کنید.باید برای روستا متولی اندیشید.مگر دهداریها در تقسیمات کشوری پیش بینی نشد برویدبازنگری کنید(یکی از نامیدگان- درموضوع صحبت کنید،ایشان دارند در مخالفت صحبت می کنند)ما تقاضای مسکوت ماندن کرده ایم حاج آقا!( رئیس- وقتتان تمام شد دیگر هرچه گفتند) پس یک دقیقه اجازه می خواهم که عرض بکنم.به هرحال استدعای ما از عزیزان این است که این موضوع باید درکمیسیونهای مجلس،درواحدهای کارشناسی دولت بررسی بشود.بگذاریم دانشگاههای ما بروند اصلا مطالعه کنند،گروههای جامعه شناسی دانشگاههای مابروند مطالعه کنند ببینند شهر نشینی تا کنون چه عارضه هایی داشت،توسعه شهر نشینی چه عوارضی در پی خواهد داشت؟بعد بیائیم این موضوع رامورد بررسی قراربدهیم که آیاشهراریها را تکثیر کنیم، اضافه کنیم یانه یک ورش ورویه دیگری را باید قانونمند تدبیر کنیم که هم روستاسامان پیدا کند،هم تولید لطمه نبیند،هم بسترهای کشاورزی کشور آسیب نبیند،هم کار برنامه ای در کشور  مخدوش ومبهم
 ومتجلی نشودوالسلام.
    منشی- مخالف آقای احمد ناطق نوری.
احمد نا طق نوری- بسم الله الرحمن الرحیم من هرچه از بیانات برادر عزیزمان آقای طاهایی گوش کردم دیدم دلیلی برای مسکوت ماندن طرح ارائه ندادند.یکسری مسایلی روی کلیات مطرح کرده بودند که هیچ ارتباطی به مسکوت بودن ودلیل قاطع وقانع کننده ای برای مسکوت ماندن نبوده واین شیوه،شیوه بسیار بدی هم هست که روند مجلس به این سو کشیده میشود.یک طرحی را عده ای از برادران بر مینای نیاز مطرح می کنند،رویش کار می کنند،ارائه میدهند بعد پانزده نفر باز بلند میشوند درخواست می کنند این طرح برای 6ماه مسکوت بماند.اگر قصد این است که خدمتی بشود،قانونی باید تدوین وتنظیم بشود.بیائیم راه بیفتیم برویم درکمیسیونها بنشینیم کار کنیم.این شوراول این طرح است می آید درمجلس بعدش ارجاع پیدا می کند به کمیسیون برادرمان اگر خیلی نظر اصلاحی دارند میتوانند درکمیسیون حضور به هم رسانند ودرآنجا طرحهای پیشنهادی خودشان را ارائه بدهند.عنوان کرده بودند که با طرح پنجساله دولت که تقدیم شده به مجلس این مسائل را در خودش دارد ومیتواندمنافع روستا ها را هم در بر بگیرد.اصلا طرح پنجساله هیچ ارتباطی با ایجاد شهرداری در مناطق کوچک ندارد.آن یک برنامه کلی است برای کل مملکت وآنجا مشخص کنندهً سیستم سیا سی اقتصادی کل کشور است،ارتباطی به مسایل جزیی ندارد.آن روز هم می بایستی ما دررابطه با ایجاد شهرداری در مناطق اقدام بکنیم.الان ما مراکز بخشی داریم،بیشتر عزیزانی که این طرح راامضاء کرده اند با مشکلاتش مواجه هستند.الان ازآقای طاهایی من تعجب میکنم این برادر عزیزمان از دورهًدوم که درمجلس بوده اند من همیشه سخنرانیها ونطقهای قبل از دستور،دفاع از لوایح را گوش می کردم به حمایت از مستضعفین ومحرومین سخن می گفتند،امروز چطور شده که این امر مهم را که یکعده محرومین که دربخشها هستند والان مانده اند وخود ایشان به عنوان سر پریت استانداری درمازندران بوده اند ومشکلات بخشهای کوچک مارا میدانند.اداراتی در مراکز بخش هست ولی متاًسفانه به علت اینکه در اینجاها شهرداری نیست زباله ها یشان رانمی دانند چکار بکنند.یک سیستم برای جمع آوری زباله ها در مراکز بخشها الان وجود ندارد،وقتی هم که ارجاع می کنید می گویند آقا دراینجا بایدشهرداری باشد تا بتواند این خدمات راارائه بدهد.اساساّمیخواهیم سوًال بکنیم مگر بودجهً شهرداری را دولت میدهد؟بودجه شهرداری رامردم دارنداداره می کنند.درهمین تهرانی کهالان دارید زندگی می کنید چهارمیلیاردوهفتصدمیلیون تومان بودجه درآمد مردمی شهر تهران است.البته ما نمی گوئیم که درمراکز کوچک وشهرهای کوچکی که پنج هزار نفر جمعیت دارد این مقدار جمع میشود ولی آنها به اندازه استعداد خودشان طبیعی است که آنجا مترو نمی خواهد اینجا که مترو می خواهد چهار میلاردوهفتصد میلیون تومان را میدهند برای ایجاد مترو همینطور که دارد تهران اداره میشود بوسیله مردم طبیعی است که درمراکزی که از پنج هزار نفر بیشتر هستند خود مردم میتوانند اداره بکنندوهیچ باری هم نیست .تنها این است که بتوانیم این امکانات را به مناطق محروم بدهیم واجازه بدهید که مردم مستضعف ومحرومی که درمراکز بخشها هستندواینها فقط جرمشان این است که درآنجاماندگار شده اند اینها هم بتوانند از خدمات بهتری برخودار بشوند.والان شما مسائل همین زباله ای را که عرض کردم ویا با ایجاددهدار یهایی که اخیراّما شروع کرده ایم برمبنای تقسیمات کشوری خود اینها ایجاد یکمقداری نا امیدی درمدم روستاها کرده.درجاهایی که از پنچ هزار نفر به بالا هستند احساس نا امیدی و یاًس دارند می کنند.اجازه بدهید2-3 تا طرح اینجوری برود یک مقداری امید ایجاد بکند درمردم ومردم را به صحنه بکشاند،یکمقداری خودشان بتوانند اداره بکنند وبا ایجاد شهرداری من فکر می کنم که این خود یاری را بمردم داده ایم واز نظر مدد کاری ما میتوانیم کمک کننده خوبی به مردم باشیم ویاری بدهیم به مردم ومردم بتوانند محیط زیست خودشان را آباد بکنند ویکسری خدمات را ارائه بدهند بنابراین من با مسکوت ماندن این طرح مخالف هستم.وفکر می کنم برادران عزیز وهمکاران گرامی نمایندگان محترمی که دراین قسمتها با مشکلات مواجه هستند  این مسایل  را  استنباط کرده اند.اگر مسایل پیشنهادی واصلاحی دارند درکمیسیونها میتوانیم ودرآنجا پیشنهادات لازم را بدهیم ویک طرح جامع وکاملی را انشاءالله پیاده بکنیم.والسلام.
    منشی – موافق آقای نورالله عابدی.
    رئیس- نه دیگر موافق صحبت نمی کند.یک پیشنهاد دهنده صحبت می کند یکی هم مخالف دیگر بعد موافق ندارد.
    موحدی ساوجی- موافق صحبت کرد حاج آق.
    رئیس- نه موافق ندارد دیگرآن مخالف بود،موافق مسکوت ماندن بود
    طاهائی- اجازه بدهید حداقل یک موافق صحبت کند.
    رئیس-اگر منهم اجازه بدهم آئین نامه اجازه نمیدهد.
    یکی از منایندگان- آقای عابدی شهردار بوده اجازه بدهید صحبت کند.
    رئیس- اجازه بدهید ما آن ماده مربوط به مسکوت ماندن را بخوانیم.
    قاضی زاده هاشمی- چون حدنصاب نیست اجازه بدهید صحبت کنند تامجلس به حدنصای برسد
    رئیس- آخر ائین نامه اجازه نمیدهد.
    مادهً121 ائین نامه- نمایندگان حق دارند حداقل باپیشنهاد پانزده نفر از مجلس کتباّ تقاضا نمایند که طرح یالایحه قانونی که به مجلس واصل شده است برای مدتی حداکثرتا شش ماه مسکوت بماند.دراین قبیل موارد پس از توضیح یکی از پیشنهاددهندگان به مدت پنج دقیقه وپاسخ آن از یکطر یک مخالفب بارعایت اختصارآنهم پنج دقیقه راًی گرفته میشود تقاضای مسکوت ماندن در هر لایحه وطرح فقط برای یکمرتبه ممکن است.
    یعنی یک پیشنهاد دهنده توضیح میدهد که آقای طاهایی دادند یک مخلف هم صحبت می کند که آقای ناطق نوری صحبت کردند/180نفر درجلسه حضوردارند کسانی که موافق هستندبرای شش ماه این طرح را مسکوت بگذاریم قیام بفرمایند.(عده کمی برخاستند)راًی نیاورد.خوب مخالف وموافق به صحبتشان ادامه میدهند.
    منشی- مخالف بعد آقای ارسلان صفایی.
    رئیس- آقای صفایی مخالف.
    اکرمی- آقای هاشمی !این عدد نشان دادکه مجلس باکلیاتش موافق است.
    رئیس- نه باید صحبت کنند وقت گرفته اندآقایان ما هم نمی توانیم به آقایان بگوئیم صحبت نکنند.بفرمائید.
    ارسلان صفایی- بسم الله الرحمن الرحیم.بدواّ به مجلس محترم عرض بکنم عدم راًی به مسکوت ماندن این طرح بیانگر موافقت نمایندگان بااین طرح نیست. بلکه با صحبتی که با برادرها شده عموماّاصلا خواهان رد این طرح نیستند ومن متاًسف هستم از اینکه وقت مجلس دراین لحظات حساس صرف تهیه اینطور طرحهایی بشود.بدون توجه به نیاز مملکت،بدون توجه به نیاز کشاورزی وبدون توجه به نیاز روستا وروستایی.آیابااین طرح ما میخواهیم چه دردی ازروستا وروستایی واز کشاورزی مملکت حل بکنیم؟آیا با این طرح ما می خواهیم چه قدمی برداریم در جهت خودکفایی وچه خدمتی بکنیم به روستایی؟ چه قدمی می خواهیم در جهت نیل به استقلال کشور دربعد اقتصادی وخودکفایی مملکت برداریم؟آخر حساب کنید اصلا این طرح تصویب شد آمده ایم دریک روستایی زده ایم شهرداری روستای فلان جا.آیا کسانی که می آیند واینرا می بینند شهرداری
ده فلان جا این چه معنایی میدهد وچه چیزی را میرساند؟اصلان سطح شعور ما راچطوری مطرح می کنند .چه قضاوتی رویش می کنند؟دراین کار چرا ما دقت نمی کنیم؟ بیائیم درآن لایحه ای که بود برای بازسازی روستا جایگاه روستا رادرمملکت ودر کشاورزی مشخص بکنیم وآن لایحه بهسازی روستا را که دربعضی ازاستانها کارهای بسیار زیادی از سا ل63در ابعاد مختلف روی این شدووزارت برنامه وبودجه کار بسیار خوبی روی این کرده چراآنرا نمی آئیم دردستورکار قراربدهیم که نیاز روستایی را در بعد کشاورزی،دربعد صنعت در بعد بهداشت ودرمان وآموزش وراه درتمام این مجموعه راما طرح بکنیم که یک روستایی برای اینکه بتواند پاسدار کشاورزی مملکت وتاًمین کننده نیازهای مملکت باشد واین کشاورز وابسته به روستا وعلاقمند به سکونت درده باشدودرده شرایط آموزش او شرایط تربیت او شرایط بهداشت او فراهم باشد چه کاری را بکنیم که این روستایی بتواند با تاًمین این نیازها وظیفه اش را درتاًمین استقلال اقتصادی کشور انجام بدهد؟این به بازی گرفتن روستا وروستایی وکشاورزی مملکت است که ما بیائیم بگوئیم درروستاهایی که این تعداد جمعیت دارند شهرداریها خود کفا ایجاد بکنیم.ما ببینیم در سطح شهرهایی که الان شهرداریهایمان کار می کنند در بعضی از اینها باتاًمین نیازهای شهرداری مواجه با اشکالند وازطریق بودجه های دولت ووزارت کشور به اینها کمک می شودواگر نشود آن شهرداری راکد میماند.شما اگر مبخواهید درروستا یک کار عمرانی بشود کارهای مردمی بشود ما میتوانیم ازطریق شوراهای ده،ازطریق آن مردم محترم ودلسوزی که در خود ده هستند شورایی داشته باشندوبه این کار رسیدگی بکنند وما هیچگونه مسًله ای ایجاد نکنیم دراینکه یک تابلوبالاببریم وهیچگونه هزینه ای پشت این نباشدوهیچگونه کاری پشت این نباشد.آن نماینده محترمی که اشاره می کنند ودرآمد شهرداری تهران را مطرح می کنند وانموقع می گوید خوب اگر فلان روستا که درآمدش به این مقدار نیست یک مقداری کمتر از این می تواند باشد من نمی دانم مگر با روستا وروستایی وزندگی روستا ودرآمد روستایی ها آشناییتدارد؟ما میخواهیم درآنجا یک باب باز بکنیم روستایی که هیچگونه کمکی برایش دراین طرح پیش بینی نشده هر روز دیگرماًمور شهرداری برود بگوید آقاتوفلان دیوارت دوتا مشت گل گذاشته ای بیا اینقدر عوارض بده.فلان کاررا کرده ای اینقدر مالیات بده.فلان کاررا کرده ای…اصلا اینها را برانیم واز روستا بیرونشان بکنیم وزمینه تاراندن اینها را از روستا وهجرتشان را به شهر فراهم بکنیم.این پیامی است که این طرح دارد.والاشهرداری که میخواهی دریک روستایی که یک مشت که از هر جهت نیاز به کمک دارند در برنامه ریزی،درکار،درتمام امورات احتیاج به کمک دارند.میخواهی ایجاد بکنی بدون اینکه درآمدی دراختیار آن بگذاری.بدون اینکه کمکی دراختیار آن بگذاری بلکه یک باری بردوش این روستایی که در تاًمین نیازهای خودش در اکثر جاها با اشکال مواجه است قرار بدهید وباب عوارض گیری از روستا را فراهم بکنید این قدمی است درجهت نابود کردن روستا وقدم بزرگتری است درجهت نابود کردن کشاورزی مملکت.دراین باب من پیشنهادم این است وتقاضای من از مجلس این است که آن طرح ولایحه ای که مربوط به بهسازی روستاها بود که عرض کردم در بعضی ازاستانها شاید حدود چها پنج سال روی این کار شد،بودجه های سنگینی از وزارت برنامه وبودجه برای مطالعهً این کارها درنظر گرفته شد روی آن کاربکنیم وقدمی برداریم.قدمی صادقانه باشد دراحیای روستا ودرکمک به روستایی ودر احیای کشاورزی مملکت برای اینکه بیاری خداوند ما بتوانیم زمینهً بی نیازشدن ازهر نوع کارهای کشاورزی را درکشور فراهم بکنیم وزمینهًاستقلال اقتصادی را فراهم بکنیم.این لایحه را من بهیچ عنوان بنفع روستایی نمی بینم واز نماینده های محترم تقاضا می کنم ضمن اینکه این رارد می کنند توجه شان معطوف باشد در تهیه یک طرح جامع برای احیای کشاورزی وعمرا روستاها.ومن متاًسف هستم درخاتمه ازاینکه وقت مجلس بااین طرحهایی بیخود وبی اساس ومضر وبدون آینده نگری وبدون توجه به برنامه های مملکتی گرفته میشود وآن موقع ازرسیدگی به کارهای اساسی ما باز می مانیم والسلام.
    منشی- موافق بعد آقای علاء.
    عین الله علاء- بسم الله الرحمن الرحیم.بنده تعجب می کنم که بعضی از برادران این طرح را خیلی دست کم گرفته اند واین را مضر میدانند در حالیکه بنظر بنده یکی از بهترین طرحهاییاست که میشود رویش کار کرد واگر نواقصی دارددرشوردوم آنرا برطرف کرد وبرای آبادانی روستا ها گام موًثری را برداشت برادران ما مرتباّصحبت از این می کنیم که کشاورزی ما می باید محور تویعه باشد وبهره وری در کشاورزی بالا باشد وروستائیان ما مها جرت به شهرها نداشته باشند وحاشیه نشین شهرها نباشند وبرای کسب درآمد به کارهای کاذب گرایش پیدا نکنند.این بحثی است که ما مرتب داریم می گوئیم.برای اینکه ما بتوانیم کشاورزی مان راآباد بکنیم و مهاجرت روستائیان را به شهرها نداشته باشیم هیچ راهی نداریم الااینکه روستا ها را کاری بکنیم که جاذبه داشته باشند ودافعه نداشته باشند.امروز روستاهای ما هیچ نوع جاذبه ای ندارند.وقتی روستائیان ما در میان ده در ایام باران وبرف نمی توانند عبورومرور داشته باشند بدلیل نداشتن آسفالت،وقتی روستائیان ما راه وجاده روستاییندارند که مریضشان رادرایامی که مجبورند به شهر برسانند ودرمیان دست اندازها گیر می کنند ومشکلات متعددی را از این راه متحمل می شوند وقتی اگر وسیله ای دارند برای عبورومرور مجبورند هرچند ماه یکمرتبه قطعات یدکی آنرا عوض بکنند ودراختیار شان نیست،وقتی روستائیان ما بهداشت درست نداشته باشند که هر ساعت مریض میشوند ومجبوریم که برای اینها بیمارستان،دکتر، پرستار،آموزشگاه،وراننده و دارو چیزهای دیگر تهیه کنیم که بودجه اش رانداریم وقتی درروستای ما مدرسه وجود نداسته باشد که برای ادامه تحصیل بچه های روستائیان ما مجبورند ازدوراه یکی را انتخاب بکنند یا اینکه بچه هایشان را نگذارند درس بخوانند ویااینکه همراه بچه هایشان به شهر ها بیایند این مشکلات را ما اگر در روستاها داشته باشیم مسلمناّ روستای ما جاذبه نخواهد داشت.یک کارشناس اقتصادی ما حاضر نیست درروستا زندگی بکند برای اینکه هیچ نوع امکاناتی درروستا وجود ندارد ما اگر یک شهرداری داشته باشیم.که هیچ کاری هم بادولت نداردوبودجه اش هم ازخود مردم میگیرد، که الان شوراهای اسلامی ما درآنجا همین کارهارا تقریباّ انجام میدهند منتها بدون برنامه چه اشکالی دارد وچه باری را بردوش دولت میگذارد که یک تعدادی جمع بشوند منتخب مردم باشند بعنوان شورای شهر(حالا اسمش را می خواهید عوض بکنید)شورای شهر ویکنفررا بعنوان شهدار انتخاب بکنند مردم باطیب خاطر پول بگذارند راه خودشان خودشان را درست بکنند یکمقدار آسفالت در شهر درست بکنند،مشکلات عدم بهداشت رادرآنجا رفع بکنند،حمام درست بکنند،مجوز قصابی بگیرند،مجوز نانوایی بگیرند ومجوز های دیگر بگیرند که بتوانند درآنجا این مشکلت خودشان رارفع بکنند نیایند درشهرها در صفهای نانوایی بایستند وهم کار کشاورزی را انجام ندهند وهم اینکه مشکلاتی برای شهرها به وجود بیآورند. چه اشکالی دارد که ما شهرداری درست بکنیم؟این اتفاقاّاز افکار بسیار بلندی است که میتواند روستاهای ما را آباد بکند به یک شکل خیلی پسندیده ای در بیآورد که حتی بنده  وشما هم بتوانیم درآنجا زندگی بکنیم که هیچ مشکلی رانداشته باشیم. ببینیم مردم روستا های ما به چه دلیل به شهر هجموم میآودند.خوب همان چیزی ها رااز طریق شهرداری میشود انجام داد.حمام درست داشت،راه درست داشت،اسفالت درست داشت،بهداشت درست داشت.واین مسایلی را که برادران مافرمودند که خود کفا باشد اصولا شهرداری باید خود کفا باشد.مگر شهردارراازجای دیگر انتخاب می کنند؟شهرداراخود مردم انتخاب می کنند .شورای شهر بوسیله خود مردم است. خودشان هم حاضرند که این کارهاراانجام بدهند وآن ده هزار نفری که قبلا گفته شده وحی منزل که نیست.الان مشکلات ما روی پنج هزار نفر می گردد.خیلی از روستائیان وروستاها حاضرند که همه مسایل،همه مشکلات را خودشان حل بکنند منتها یک وضعیت پسندیدهً درستی ازنظر نظم ونظام داشته باشند.مگر کار مردم به دست مردم یعنی چه؟ کار شهرداری را،کارروستاداری را که نباید دولت برود انجام بدهد.دولت هم برنامه خودش راانجام بدهد.آسفالتش رابکند کمکهایش را اگر میخواهد بکند.ولی موظف نیست که درمورد شهرداریهای روستا به آنها پول بدهد.درجای دیگر هم موظف نیست.حالا اگردرشهرهای بزرگ یکسری کارهای دولت را شهرداری انجام میدهد وکمکش می کند آن یک مسًله دیگراست واین کار مردم  به دست مردم سپردن است ومحور قراردادن روستاست وجاذبه ایجاد کردن برای روسا ست ونظم ونظام دادن بهکار های روستا ست واین بسیار کار مفیدی است ودربالا بردن بهروری روستا مخصوصاّ کشاورزی وکارآئی روستائیان ما بسیار مفید خواهد بود.والسلام علیکم ورحمه الله.
    منشی- مخالف بعد آقای خلخالی.
صادق خلخالی- بسم الله الرحمن الرحیم.آقایانی که موافق با این طرح هستند به محتوای این طرح توجه ندارند.بحث دراین نیست که میخواهیم یک روستایی را مثلا آباد کنیم،یک عده ای میآیند مخالف میشوند با یک برنامه پیشرفته وسازنده.آقایان توجه کنید که من چه عرض می کنم.در ماده واحده به موجب این قانون وزارت کشور اجازه داده شده در منا طقی که جمعیت آنها حد اقل 5هزار نفر میباشند شهرداری خود کفا تاًسیس نمائیم. درتبصره کلیه اعتبار مورد نیاز،اینجا ست.اعتبار اولیه مورد نیاز،برای تاًسیس،میخواهند یک شهرداری آنجا ایجاد کنند،یک ساختمانی می خواهد،آهن می خواهد،آجر می خواهد،وسایل زندگی می خواهد،برق میخواهد شوفاژ می خواهد.(( شهرداریهای فوقالذکر از محل کمک های مردمی مناطق مربوطه.(یعنی بهتر بود که بنویسند شهرداری های فوقالذکر از محل کمک های مردمی مناطق محرومه نه اینکه مربوطه.وحالا عرض می کنم که درآمد شهرداری های مربوطه یعنی چه؟)تاًمین گردد.ودولت نسبت به تاًمین هزینه های مورد نیاز اینگونه شهرداری ها هیچ گونه تعهدی نخواهد داشت)).جهاد سازندگی درمنطق محروم درروستا ها یک فعالیتی می کند برای آب وبرق وحمام وتعمیر کوچه وراه واینجور چیزها..دریک روستایی که یک قدری بزرگتر است یکقدری عمده است.شما می خواهید چکار بکنید؟می خواهید بگوئید که این روستایی محروم که از مناطق جنگی برگشته می خواهد یکدانه آلونک درست کند وقبلا آهن وآجر هم به اوداد نمی شد،حالا هم وقتی بخواهد خانه ای را بپا کند با همان وضع سابقش این شهرداری که شما درست کردید وانداختید به جان او می گوید پنج هزار تومان بده یا ده هزار تومان بده،گوسفند داری اینقدر بده،گاوداری اینقدر بده،لوبیایت را می خواهی بفروشی اینقدر بده، نخودت را می خواهی عرضه کنی اینقدر بده.یعنی توجه داشته باشید همان مالیات دروازه ای که درزمان شاه کمر مردم را خرد می کرد وآنها فهمیدند که یک چیز خیلی بیخودی است،آمدند لغوش کردند شما می خواهید در یک زر ورقی نمی دانم به حون جانبازان وفلان واین حرفها…بپیچانیدوباز بفرستید به این دهاتها وروستاهای بزرگ آنها را بدبخت وبیچاره کنید.دهاتی هایی که از همه چیز محروم هستند،هیچ امکانات اولیه دراختیار آنها نیست.نه خانهً بهداشت دارد، نه حمام دارد،نه نمی دانم کوچهً تمیزدارد چی دارد چی دارد.همهً اینها رامی خواهید فردا مسوًولیت را دولت از گردنش بردارد بگوید که من انداختم به گردن خود روستا .روستا یکدانه تراکتور می خواهد،یکدانه کمباین می خواهد معنای خود کفایی این است که دولت از نا حیهً خودش دیگر به اوتراکتوروکمباین نمی دهد،لاستیک ووسایل یدکی نمی دهد.باید دربازار آزاد بخرد. تراکتوروکمباین را باید برود بخرد به پانصد هزارتومان،یک میلیون تومان، ده میلیون تومان اینها را این روستائی ها از کجا بیاورند؟خوب شما بفرمائید تهران خود کفا است تهران آقاجان یک کسی هتل میسازد،ساختمان می سازد، دکان ومغازه می سازد،کارخانه احداث می کند .شهرداری یقهً اورا می گیرد بیا ده میلیون تومان بده،پنج میلیون تومان بده،یک میلیون تومانبده ،صدهزار تومان بده.امکان دارد،ما دردهات ما چی داریم که از آن مالیات بخواهیم بگیریم؟ما مخالف آبادی روستا نیستیم.آقایانی که این را مطالعه کرده اند وآورده اند مثل اینکه درست این جریان ارزیابی نشده.شما این جمله را ملاحظه کنید(دولت نسبت به تاًمین هزینه های مورد نیاز اینگونه شهرداری ها هیچگونه تعهدی نخواهد داشت)).روستائیها رابه حال خودشان رها کنید.فردا وقتی که آقای شهردا تازه به دوران رسیده وقتی که وارد آن روستا شد.از همهً خانه ها وزندگی مردم می خواهد مالیات بگیرد.آقایان کلید را می اندازند،خانه را ترک می کنند به تهران می آیندودر تهران زندگی می کنند.نگوئید روستا ها آبادمی شود والله وبالله من عقیده ام این است که با این طرح روستا بر باد می شود،خراب می شودوآن مناطق محروم،محرمتر می شود برای خاطر اینکه دولت هم اعلام کرده که من نه کمباین دارم،نه برای جادهً شما گریدر دارم،نه بلدوزر دارم نه برای راه سازی شما،نه برای حمام شما،نه خانهً بهداشت شما حتی نسبت به دکتر شما اصلا کم کم می خواهید دها تها را خود کفا بکنید شهرداری می خواهد روستا هارا آباد بکند .خمان آنهایی که سابقاّ به صورتی دهاتهاراویران می کردند حالا ویران تر کنند.آقایان مواظب باشید این کارها را نکنید.خدا می داند این یک جنایتی است در حق این روستائیها که ما بخواهیم به عنوان شهرداری،این ظاهرش است.ایجاد شهرداری کردن ولی معنایش این است که کمک شندر غاز دولت را هم به این روستاها که انجام میگرفته از هر کجا می کندند به آنجا اضافه می کردند آنرا هم نکنند ودهاتها بخواهند خود کفا بشوند در راهسازی شان به قول آقای موافق که صحبت کرد گریدر . آقا پول این گریدر این بدبخت بیچاره از کجا بیاورد ؟ وسایل یدکی آنرا از کجا بیاورد ؟‌مالیا برای مرغش ، برای خروسش، برای گاوش ،‌ می خواهد مالیات بدهد حالا که مالیات نداده گوشت گیرش نمی آید ، ‌عدس گیرش نمی آید . با این که خودش تولید می کند با ( عرض کنم ) سیلی صورتش را سرخ می کند و شما می آئید یک مالیات هم به شکم این روستا می بندید . یا الله شما مالیات هم بده برای خاطر چی ؟‌ برای خاطر اینکه آقا شده ای ، صاحب شهر. این غیر از این است که فقط و فقط اسم اینرا می خواهند عوض کنند . سابق کدخدائی بوده ،‌ حالا شهردار شده سابق من باب مثل رضوان ده بود حالا شده رضوان شهر . واقعیت خدامی داند غیر از این واقعیت تلخ چیز دیگری نیست . حالا دیگر آقایان خودشان می دانند من مطلب را عرض کردم . مثلاً در اینجا وزارت کشور مجاز خواهد بود براساس پیشنهادات استانداری ها آن عده از شهرداریهای فوق الذکر را که خودکفا نبوده وقادر به تامین هزینه های مورد نیاز سالانه خود نمی باشند وموقتاً و یا به طور دائم تعطیل نمایند . هیچ فاتحه اش را بخوانند . نمی گوید دولت در این زمینه کمک بکند برای احیای آنها . تازه در این تبصره 2 می گوید آنها را هم تعطیل کن . دهاتی ها را به امان خدا رها کن هر چه بوده باشد به عهده خودشان . غیر از خیانت چیز دیگری در این طرح وجود ندارد و من مطلب را عرض کردم .
    اکرمی – جناب آقای هاشمی ! اینکه نمی شود بگوید خیانت .
    منشی – موافق بعد آقای شافعی بفرمائید .
    کریم شافعی – بسم الله الرحمن الرحیم . من از همکاران ودوستان عزیز می خواهم که دونکته را قبل از توضیح اصلی طرح دقت بفرمائید . یکی اینکه روی کلمه روستا ضرورتی نیست که حساسیت نشان بدهیم . به این دلیل که ما نقاط بالغ بر پنجهزار نفر در حول و حوش شهرهای بزرگ کشور داریم منجمله در حول و حوش تهران و در حول وحوش اصفهان و در حول و حوش تبریز وسایر شهرها- که جمعیتشان بر پنجهزار نفر است ،‌ هیچ نهادی و هیچ اداره ای برآنها هم اشراف ندارند وهیچ متولی هم ندارد وبه عنوان یک منطقه رها شده در مملکت نه نیروی انتظامی هست ،‌نه نیروی اداری هست ، نه نیروی تشکیلاتی و نهادهای اداری دیگر هست در آنجا بلکه به عنوان یک نقطه ای در حول و حوش شهرهای بزرگ جمعیتی زندگی می کنند . ما انشاءالله در شور دوم این طرح کلمه روستا را به نقاط می توانیم تبدیل بکنیم . یعنی به این شکل می شود که وزارت کشور می تواند در نقاطی که بالغ بر پنجهزار نفر جمعیت داشته باشند شهرداری ایجاد بکند . یعنی روی کلمه روستا حساسیت خاصی نمی خواهد داشته باشیم . نکته دوم اینکه به وزارت کشور اجازه داده شده است ، یعنی الزام نشده است ، وزارت کشور می تواند شهرداری را تاسیس بکند می تواند هم نکند . بسته به این است که آن روستا واهالی آن روستا واهالی آن نقاط می توانند بودجه اش را تامین بکنند یا نمی توانند بکنند ؟ بسیاری از روستائیها حاضر هستند کهکمک های حتی نه به عنوان مالیات‌، کمک های بلاعوض پرداخت بکنند برای اینکه نقاط زیستشان و منطقه زندگیشان از بهداشت سالم ،‌از کوچه های عرض کنم مطابق براصوا شهرسازی بهره مند شده باشد . بنابراین قبل از اینکه به اهداف طرح برسیم توضیح اول بنده این است که اولاً ما می توانیم در شور دوم کلمه (( روستا‌ )) را به نقاط تبدیل بکنیم و ثانیاً از اینکه غیر از روستا این طرح شامل شاید صدها نقطه شهرک گونه کشور هم خواهد شد . که ما به این وسیله برآنها متولی تعیین می کنیم . اما اصل موضوع عزیزانی که از بافت روستا و از شکل و شمایل فعلی روستا دفاع کردند به نظر می آید که تعریف روستا را چنین می پندارند که روستا نقطه ای است که مردمی در آنجا زندگی می کنند که نباید بهداشت داشته باشند،‌نباید کوچه های مطابق براصول شهرسازی داشته باشند ،‌نباید خانه هائی مطابق براصول زلزله نگاری داشته باشند . و نباید کوچه هائی و زندگی مطابق با اصول شهرسازی که امروزه در تمامی نقاط دنیا به آن توجه دارند،‌برای اینکه مردم خوب زندگی بکنند ،‌راحت زندگی بکنند ،‌با بهداشت زندگی کنند و از کوچه پس کوچه های روستا از پیچ و خم های روستا ،‌ از پس انبارهای پهن و کودهای روستائی نجات پیدا بکنند . بنابراین به اعتقاد ما در نظام جمهوری اسلامی روستاهای ما باید با تمامی امکانات شهری باشند منهای اینکه منطقه ای است کوچک با جمعیت کم و با بافت کشاورزی . نه اینکه روستای ما جائی باشد
محروم ، ‌خانه های خشتی وگلی ، کوچه و پس کوچه های نیم متری و یک متری با عرض حداکثر دومتری وبالاخره با محیط زیست ناسالم . به اعتقاد ما این طرح به ما کمک می کند که ما در روستا اولاً به محرومیت زدائی روستائی ها کمک بکنیم .
    1- این شهرداریها که اسمش می شود شهرداری هم نباشد می شود اداره بهسازی روستا باشد . می شود یک تشکیلات یا نام دیگری که مجلس انتخاب می کند باشد . یعنی روی کلمه ((شهرداری )) هم حساسیت نشان دادن ضرورتی ندارد . شما هر اسم دیگری که می خواهید انتخاب بکنید ولی اهدافی که در طرح گنجانده شده در آن اسم آورده باشیم . بنابراین مامیتوانیم با ایجاد یک چنین نهادی به آب آشامیدنی اینها ،‌به بهداشت اینها ، به دفع زباله اینها ، به ساختمان سازی اینها مطابق با اصول زلزله نگاری وشهرسازی و همچنین به سایر اصولی که در شهر به آن عنایت است کمک بکنیم و دقت داشته باشیم .
    2- کمک بسیار مؤثری خواهد بود برای جلوگیری از مهاجرت ها ،‌اشتباه می کنند آن افرادی که تصور می کنند اگر ما یک چنین خدمتی به روستائی بدهیم روستائی ها به شهرها خواهند آمد .شما در طول سالیان دراز این خدمت را به روستائی ها ندادید و روستائی ها آمدند و امروز در حول و حوش تهران حدود70 شهرک ساخته شده است و چه بخواهید و چه نخواهید این شهرک ها گسترش پیدا خواهد کرد. مگر اینکه آنچه که ما مرتب شعار میدهیم ومی گوئیم که باید امکانات شهرها را به روستا برد و روستا را از امکاناتی که شهری ها بهره مند هستند بهره مند ساخت فکر قانونی و اساسی کرده باشیم . بنابراین چه شما این طرح را بهره مند ساخت فکر قانونی واساسی کرده باشیم . بنابراین چه شما این طرح را تصویب بکنید و چه تصویب نکنید به اعتقاد من نکرده باشید روستائی ها با سرعت و با همت بیشتری به شهرها هجوم خواهند آورد . بنابراین برعکس استدلال برخی دوستان این گام بسیار بلندی است در جهت جلوگیری از مهاجرت روستائی ها به نقاط شهری .
    نکته بعدی که متاسفانه باز دقت و عنایت کافی به آن نشد . همین قضیه کمک به رشد کشاورزی جامعه هست . وقتی که روستائی تصمیم گرفت در شهر باشد ، وقتی روستائی محل زیستنش ، بهداشتش ،‌آموزش و پرورشش ،‌ آب آشامیدنی اش ، برقش و سایر چیزهایش مطابق با امکانات درشهر شد درهمان نقطه زیست خودش خواهد ماند منهای اینکه شغلش به جای اینکه ادرای باشد ،‌ به جای اینکه صنعتی باشد ، به جای اینکه خدمات شهری باشد کشاورزی خواهد بود. و بنده این یادآوری را و نکته ظریف را به دوستان گفته باشم که امروز تشکیلاتی به عنوان آبرسانی در حول و حوش تهران هست به عنوان آبرسانی شهرکها . در شهرک های اطراف تهران هیاتی مردم انتخاب کرده اند به عنوان هیات آبرسانی ، خودکفا هم زندگی می کنند . فیش آب هم صادر می کنند،‌ آب بهداشتی مصرف می کنند ، با موتور برقی که همین هیات های آبرسانی در همان شهرکها تهیه کرده اند . بسیاری از آنها از برق شبکه سرتاسری هم استفاده نمی کنند و چیزی به عنوان هیاتهای آبرسانی ، خدمات شهری را به این ساکنین ارائه میدهد . ما دنبال یک چنین اهداف هستیم ،‌با نام شهرداری هم خیلی کار نداریم . گفتم می شود هر نام دیگری به آن گذاشته باشیم . واگر این طرح تصویب بشود آن هیات های آبرسانی در اطراف تهران تبدیل می شود به یا شهرداری خودکفا یا شهرک داری خودکفا یا هر نام دیگری که مجلس مصلحت بداند . بنابراین بنده به یکی دوتا از نکاتی که آقایان اشاره کردند پاسخ بدهم .
    یکی کمک دولت به شهرداریها هست . در سال گذشته ظاهراً دولت حدود 200 میلیون تومان به شهرداریهای کل کشور مساعدت داشته . یعنی چیزی درحد صفر مینیمم کمک در طول تاریخ . بنابراین اگر شما می خواهید دولت به روستائیها وشهرداریهای خودکفا هم کمک بکند،‌   می خواهید این کمک از شهرداریهای شهر گرفته بشود به روستا برود ،‌بسیار خوب تبصره را حذف بکنید و به جای اینکه بگوئید که دولت و وزارت کشور به شهرداریهای خودکفا کمک خواهد کرد یک سقفی معین بکنید بفرمائید به اندازه یک پنجم آن به اندازه یک سوم هزینه مورد نیاز ،‌ دولت کمک بکند . بنابراین دست مجلس از لحاظ کمک و تصویب تبصره ای به عنوان کمک به شهرداریهای خودکفا بسته نخواهد بود. اما این نافی اصل طرح و خمیر مایه اصلی طرح نیست . (رئیس – وقتتان تمام است ) بلی ،‌بنده عرضی ندارم امیداور هستم که انشاء الله دوستان و عزیزان با عنایت به اینکه این طرح می تواند کمک مؤثری به خدمت به مناطق محروم خصوصاً‌روستائیها بکند عنایت کافی داشته باشند و نقطه نظرات اصلاحی خودشان را هم بعداً به کمیسیون ارائه بدهند. والسلام علیکم و رحمه الله .
    منشی – مخالف بعد آقای پناهنده .
    علی پناهنده – بسم الله الرحمن الرحیم . از نمایندگان محترم تقاضا می کنم که توجه بفرمایند . من چندین دلیل به ذکر شماره عرض می کنم برای اینکه این طرح یک طرح خشک ظاهر و بد باطنی است .
    دلیل اول : ما با این کار یعنی ایجاد شهرداری خودکفا توقع بی جا در مردممان ایجاد     می کنیم در موقعیتی که بسیاری از توقعات به جای مردم را نتوانسته ایم به انجام برسانیم و به مردم به مراد خودشان برسند. مثلاً فرض کنید که این تصویب بشود دوتا شهرداری در کنار هم یکی شهرداری دولتی ،‌یکی شهرداری خودکفا . آن شهرداری دولتی با همان دویست میلیون تومانی که برادرمان آقای شافعی گفتند . دویست میلیون تومان را که به شهرداری تهران نمیدهند . دویست میلیون تومان را یک قسمتش را به همین شهرداریهای کوچک میدهند . آن شهرداری که مثلاً‌نه هزار جمعیت دراد شهرش و شهرداری دولتی است ویک روستایی هم بغلش هست هشت هزار نفر جمعیت دارد شده شهرداری خود کفا . آن یکی از بودجه دولت استفاده می کند ،‌ این نمیکند . آیا مردم نمی گویند آخر ما فرقمان با همدیگر چیست ؟‌آیا ما تبعیض در کشور کم داریم که باز دو مرتبه می خواهیم تبعیض تازه ایجاد کنیم ؟ همین تبعیض بین شهری و روستایی در کوپن هر نماینده ای به هر روستایی می رود هیچ جوابی ندارد به مردم بدهد که می گویند شما که می گوئید ما طرفدار مستضفعین هستیم چطور شد همین مرغی را که یک مرتبه ، دومرتبه ،‌سه مرتبه هم در مملکت می دهند به روستائیها نمیدهند و به شهر ها می دهند . گوشت را به شهری ها می دهند ، ‌به روستائی ها نمی دهند . ما جوابی نداریم به روستائیها بدهیم . حالا دو مرتبه می خواهید یک توقع بیجای جدید ایجاد بکنید در بین مردم . دوتا شهرداری یکی شهرداری خودکفا و یکی دولتی. آن ایجوری است واین اینجور.
    دوم – اگر ما به محتوای این طرح توجه کنیم می بینیم (( آفتابه لگن هفت دست شام و ناهار هیچی )) یعنی یک ریالی کی به روستایی کمک نمی کند از خودش می خواهند بگیرند . روستایی که یک آلونک دارد ، طاقش الان باران می آید می خواهد فرو بریزد ،‌ پول ندارد چهار تا آجر بگیرد بسازد ما به آن بگوئیم بیا اول شهرداری بساز آخر شهرداری وقتی می خواهد بشود اول محل شهرداری می خواهد بعد حقوق آقای شهردار می خواهد ،‌بعد حقوق رفتگر می خواهد ،‌بعد مثلاً ماشین زباله کشی می خواهد . اینها پول می خواهد . این پولها را چه کسی میدهد ؟‌بعضی از برادران موافق در صحبت هایشان می گفتند که بله وقتی شهرداری بیاید مدرسه درست میشود، بیمارستان درست می شود ،‌بهداشت درست می شود . با کدام پول ؟‌مدرسه کجا بود ،‌عرض کنم بهداری کجا بود . پولی که در کار نیست . پول را می خواهند از خودمردم بگیرند . مردم الان با درآمد ناچیزی که دارند و وضع اقتصادی خاص و حادی که مملکت دراد . نانشان به نانشان    نمی رسد حالا بیایند شهرداری بسازند و جقوق شهردار بدهند . غیر از اینکه توقع بیجا در مردم ایجاد می کنید ؟
    سوم – شما مساله تقسیمات جدید کشوری را اصلاً برای چه درست کردید؟ تقسیمات جدید کشوری که مرکز دهستان درست کردید از یکصد و نود و چهار روستایی که در کل کشور مشمول این طرح می شود بیست و چهار تااز این روستاها مرکز دهداری شده اصلاً حالا مرکز دهداری ، شهرداری بشود. اصلاً این تناقض است . مگر می شود چنین چیزی ؟ شما آمده اید یک برنامه اساسی ریخته اید برای تقسیمات جدیدکشوری .شما قانون شوراها تصویب کردید واز تصویب شورای محترم نگهبان هم گذشته ومتاسفانه اجرا نشده که مردم خودشان بیایند شهردار انتخاب بکنند وبعد آن تقسیمات جدید کشوری ،‌حالا در کنار آن می خواهید یک چیز دیگر هم درست کنید به نام شهرداری های خودکفا اصلاً مگر چه جوری است ؟‌مگر قانون و حساب و کتابی ندارد؟
    چهارم – یکی از سیاستهایی که اخیراً مخصوصاً درباره آن زیاد صحبت می شود این است که تشکیلات موازی را ما حذف بکنیم یا ادغام بکنیم . طرح سپاه وارتش یکی از آنها بود ،‌ مساله ادغام وزارت کشاورزی و وزارت جهاد سازندگی یکی از آن ها بود . و همه نمایندگان در    صحبت هایشان می گویند ، در نطق های قبل از دستورشان می گویند یعنی سیاست براین است که ما تشکیلات غیر ضرور را حذف بکنیم و اصلاً تعدد مراکز تصمیم گیری را هر چه میشود از بین ببریم تا مراکز تصمیم گیری واحدی در هر موردی وجود داشته باشد . شما
برخلاف این سیاستی که اخیراً مطرح است تازه می خواهید یک تشکیلات موازی جدید آنهم با محتوای هیج به وجود بیاورید . یعنی هیچ ، یک دینار به روستایی بااین کار داده نمیشود . فقط یک توقعاتی در مردم ایجاد می شود وباری به دوش مستضعفین و محرومین گذاشته میشود به اسم اینکه شهرداری ،‌به قول جناب اقای خلخالی خیلی خوب فرمودند . فرمودند فقط اسم آن می شود که شهردار داریم . خوب سابقاً‌ کدخدا بود حالا شهردار می شود . اما چه چیزی به این روستائی داده اید؟ دیناری به او ندادید.
    پنجم – عرض کنم خدمتتان که آیا شما میدانید همین شهرداریهایی که الان داریم یعنی شهرداریهای دولتی ،‌ برای طرح تعویض معابر که می آیندخانه ها را خراب می کنند ،‌ کوچه ها را گشادش بکنند . بعد به کسی که خانه اش خراب شده یک چیزی باید بدهند. با اینکه یک قطعه زمینی جای دیگر بدهند یا دوتا شاخه آهن خدا شاهد است یکی از شهردارها . می گفت چندین خانه را خراب کردیم و حاضر شدند صاحبانشان فقط یکی دوتا شاخه آهن بدهیم . رفتیم معاونت فنی استانداری می گوئیم یک تریلی آهن بدهید ما یکی دو تا شاخه آهن به اینها بدهیم .برای مثلاً ده تا خانه پنج تا شاخه‌آهن داده . شما الان آهن ندارید برای آنکسی هم که خانه اش خراب شده بدهید که بقیه خانه اش که مانده بسازید . چطور می خواهید دومرتبه خانه دیگری را خراب کنید آنوقت شما مصالح ساختمانی از کجا می آورید ؟ شما الان در کل کشور طرحهای عمرانی ملی تان یا استانیتان این طرحهایی که دارید مصالح ساختمانی اش را موجود دارید که دومرتبه می خواهید یک جایی را خراب بکنید . و دو مرتبه آهن می خواهد نمی دانم آجر می خواهد ،‌ سیمان         می خواهید . کجا دارید این چیزها را به مردم بدهید . یعنی واقعیت را آدم باید توجه بکند .مساله دیگر اینکه الان مگر جهاد سازندگی در روستاها چکار می کند. شما اگر پول می خواهید خرج کنید. که جهاد سازندگی را یک پولی در اختیارش بگذارید همین آسفالت کوچه ها را انجام میدهد. برادرمان می گفتند که موقعی که باران می آید کوچه ها گل ولای هست و مردم اذیت می شوند . خوب جهاد سازندگی مگر این کارمربوط به آن نیست ؟ بودجه در اختیارش بگذارید تا اینکار را بکند . چرا شما میخواهید شهرداری ایجاد بکنید .تا می آیند پول ساختمان شهرداری را بدهند دیگر یک ریال پول برای اهالی روستا نمی ماند که کوچه شان را آسفالت کنند ،‌ یا آب لوله کشی ، یا کارهای دیگر . یعنی این عملی نیست. بعد ما واقعیت ها را اگر در نظر بگیریم . می بینیم که توقع بیحا در مردم ایجاد کردن جز ایجاد نارضایتی هیچ چیز دیگری ندارد . شرایط مملکت را شما در نظر بگیرید . ما کشورمان یک وضعیتی ندارد که پول فراوانی باشد ،‌ مصالح ساختمانی فراوان هم باشد ،‌فقط تشکیلات کم داشته باشد . ما الان اگر بخواهیم اینرا تصویب بکنیم یک تشکیلات جدید را تصویب کرده ایم ولی دیناری پول به احدی نداده ایم . شما یکبار دیگر خود طرح را توجه بفرمائید . من خواهش می کنم دقت بفرمائید . می گوید (( به موجب این قانون به وزارت کشور اجازه داده میشود درمناطقی که جمعیت آنها حداقل پنج هزار نفر می باشد شهرداری خودکفا تاسیس نماید.))  اجازه دارد. بعد تبصره یک می گوید که کلیه اعتبار مورد نیاز ( اعتبار اولیه موردنیاز ) برای تاسیس و ادامه فعالیت شهرداریهای فوق الذکر از محل کمک های مردمی مناطق مربوطه و در آمدهای شهرداریهای مربوط تامین می گردد من روستایی را سراغ دارم با ده هزار جمعیت که سه سال است حمام عمومی روستا که مردم همه به آن نیاز دارند با اینکه جهاد هم کمک کرده ،‌خود مردم هم کمک کرده اند مردم پول ندارند که این حمام را تمامش کنند . حالا بیایند یک ساختمان شهرداری هم بسازند .حقوق شهردارها را هم بدهند. بعد یک چیز جالب دیگر اینکه خودمردم شهرداری را درست کند .اما وزارت کشور هر وقت دلش خواست منحلش کند . تبصره 2 این است : وزارت کشور محاز خواهد بود براساس پیشنهاد استانداریها آن عده از شهرداریهای فوق الذکر را که خودکفا نبوده و قادر به تامین هزینه های مورد نیاز سالانه حود    نمی باشد موقتاً ویا بطور دائم تعطیل نماید . یک روز شهرداری تعطیل می شود یک روز تاسیس میشود . موقتاً یا دائماً . اصلاً این چه بازی است ؟‌ مملکت باید حساب و کتاب داشته باشد ،‌قانون داشته باشد .این کار غیر از ایجاد توقع بیجا در مردم و دیناری به مستضعفین ندادن واینکه آن آغلی هم که می خواسته برای گوسفندهایش بسازد حالا شهرداری بیاید جلویش را بگیرد خیرباید ، به قول برادرمان آقای شافعی می گفت ضد زلزله بسازند چه چیزی را     ضد زلزله بسازند؟ داخل شهر تهران هم ساختمان ضد زلزله نمی شود بسازی .حالا در روستا که گاوش را می خواهد در آغل بکند. ساختمان ضد زلزله بسازند . پوشال روی طاق اطاقش ریخته ساختمان ضد زلزله کدام است؟ واقعیت ها که این نیست و لذا من شدیداً‌ با این طرح مخالف هستم ومیدانم عیز از ضرر برای روستائیها وایجاد توقع بیجا در مردم هیچ چیز دیگر حاصل آن نیست . والسلام علیکم و رحمه الله.
    منشی – موافق بعد آقای اصغر نوروزی .
    اصغر نوروزی – بسم الله الرحمن الرحیم . یک مساله اساسی که خواهران و برادران محترم نماینده به آن اغلب در صحبتهایشان بهاء میدهند ولی من اینجا می بینیم که در موقع عمل و مصداق که میشود . نظر مخالف و آهنگ مخالف ساز میشود . مساله اصلی همین اولویت دادن به بالا رفتن سطح روستا . و کم کردن فاصله بین شهر و روستا است . ما عوامل مختلفی راداریم که این عوامل باعث شده که فاصله شهر وروستا مرتب افزایش پیدا کند .این عوامل ،‌عوامل درآمدهای اقتصادی هست ، این عواملی یکی از آنها هم بخش خدمات است که امروز مساله بخش خدمات آن مطرح است .مساله امکان تولید هم یک بعد کار است ،‌یک محور کار است . از اینکه روستا امکانات برای بالا بردن سطح تولید نداردخوب آن باعث میشود که روستائی مهاجرت کند وبه شهر بیاید . آماری که از نظر این مهاجرت ها ما داریم در سال 65 می بینیم از صد و چهار هزار آبادی ما حدود سی وهشت هزار تای آن تخلیه شده ، چرا تخلیه شده ؟ همین عوامل هست و همین محورها و همین بعدهای اساسی هست که بانی مهاجرت میشود. یکی از آن محورها همین محورهای خدماتی هست. شما وقتی به روستا سر می زنید ،‌یا برادرها به روستا نرفته اند یا اگر رفته باشند از نزدیک به عینه این مساله را می بینید . برخلاف آنچه را که برادرمان اشاره فرمودند که این توقعی است که در مردم شما ایجاد می کنید . ما به قول امام می گوئیم میزان رای مردم است . این مردمی که به ما رای دادند اینها استشهادهای کلان را به ما میدهند و می گویند که آقا شما برای بهداشت ما ، برای نظافت شهرما ، برای جاده تمیز داشتن در اینجا چه فکری کردید؟ چه کاری کردید؟ اینها عمل ارجاعی ندراند. شورای روستا می خواهد یک محل ارجاعی برای خدمات شهری اش داشته باشد . یک موقع شورای روستا سراغ ابزار آلات کشاورزی را می گیرد میگیرد . خوب طبیعی است کهسراغ جهاد میرود ، سراغ کشاورزی میرود سراغ بخشداری ولی سراغ خدمات را که یک محلی را ندارد ، یک مرجع قانونی ومصوب و شناخته شده ای را ندارد که به آن مراجعه کند اگر یک موقعی در یک محافل عمومی به فکر عده ای رسیدکه بیایند روی خدمات شهری با هم توافق کنندکاری را انجام بدهند خوب انجام میدهند واگر نبود یک متولی ، منتخب روستا وجود ندارد،‌ منتخب آن شوراها وجود نداردکه بطور مستمر در جهت این محرومیت زدائی گام بردارد لذا از این بابت بودکه طرح را برای جمعیتهای بیش از /5000 نفر الان /000/10 نفر که مصوب شده براساس تقسیمات کشوری این /5000 تا /000/100 طرح می کند که از این خدمات بتواند شهرداری داشته باشد یا اسم دیگری داشته باشد همانطور که اشاره کردند ،  ما الان دهدار داریم این جا بگذارید اسمش را دهیار باشد یا این که برادرها عده ای در مخالفت صحبت داشتند فرمودند که اینها را ما ضعیف تر می کنیم یعنی آقای خلخالی اشاره کردند که آقا شما می خواهید برای مرغ عوارض بگذارید کجا چنین مقولهای وجود دارد که از مرغ عوارض بگیرند اگر شما   می خواهید مرغ را به روستا ببرید مرحوم بزرگوار شهید رجائی گفتند که به روستاها اگر کوپن نمی دهید مرغ بدهید گوسفند بدهید شما چه وقت بعد از رجائی مرغ و گوسفند به او دادید؟‌ به عنوان تامین کوپنش ، آن طرح را ابتر کردید . حالا وقتی مابه سراغ روستائیان می رویم . می گویند که شما چرا به ما مرغ نمی دهید چرا برنج ما را کمتر از برنج شهری می دهید و ما پاسخ نداریم و هیچکدام از شما پاسخ نداشته اید که تا به حال بدهید . اینکه حمایت از روستا نیست به این طریق که با این طرح ما مخالفت کنیم حامی روستاها شده باشیم ،‌ما اگر حمایت واقعی می خواهیم از روستا بکنیم این یک پیشنهادی است در جهت فقط یک بعد ، آنهم بعد ضعیف در راستای خدمات روستا ولی باید ما در آن برنامه توسعه 5 ساله مان در سیاست کلان مان بیائیم واقعاً اولویت بدهیم الان /250 میلیون تومان را برای کمک شهرداریها قائل شدیم بیائید اگر می خواهید این شهرداریها آباد بشود ده درصدش را به اینها بدهیم بیائید ممنوع کنید بگوئید این شهرک های زنجیره ای که کنار شهر تهران ساخته نشود بیائید کنارروستای (( ایراو جبرد )) 30 کیلومتری رودهن دماوند،
من باب مثال ساخته بشود که با داشتن 65 شهید و نمونه شده اند شما می بینید هنوز امکانات اولیه را ندارد و در ماه محرم که من آنجا رفته بودم دیدم که فاضلاب به گونه ای است که تعفن ، تمام آن منطقه خوش آب وهوا را برداشته و مردم حالا به گونه ای آمده اند یک حرکتی برای رفع این مشکلشان داشته اند حالا این که یک متولی هم داشته باشند شما بیائید و آن تبصره را حذف کنید . پیشنهاد خود منهم بود منتها آن برادرانی که این طرح را داشتند آن موقع نپذیرفتند گفتند بگذارید کلیاتش تصویب بشود بعد در کمیسیونها در شور دوم این پیشنهاد شما را ما لحاظ می کنیم . بنده از الان پیشنهاد را دارم که شهرهای بزرگ بیایند درصدی از درآمدشان را به آن بدهند. شما       می بینید که معدن در دل روستا کشف میشود ولی عوارش اش را شهر بزرگ می گیرد هرگز درصدی از آن عوارض معدن به روستا بر نمی گردد من این را خدمت برادر محترم مان  وزیر معادن یک بار عنوان کردم ایشان گفت پیشنهاد خوبی است که شما بیائید درصدی از آن درآمد معدن را به آن روستائی که پای معدن دود و مصیبت هایش را تحمل میکند بدهید به خود این شهرداری که یک ذره بتواند یک جاده ای را برایش ایحاد بکند. پلش را که سیل برد بتواند از آن درآمد با کمکهائی که دولت می کند تلاشی داشته باشد واین کار را پیگیری بکند لذا این که مرتب عنوان می کنند که او درآمدش ضعیف است و با دادن حقوق به یک شهردار ضعیفتر میشود این پیشنهاد خوبی نیست پیشنهاد بکنید همانطور آن کمکهائی که به شهرداری مناطق جنگی میشود و کلانتر است از طرف دولت کمک به شهرداریهای روستائی هم بیشتر بشود واز این طریق روستا بتواند احیاء‌بشود واین حرکت را از روستا به شهر مابطئی بکنیم و پیشگیری بکنیم.
    مساله دیگری را اشاره فرمودند گفتند می خواهد آغل درست کند و بعد شهرداری مزاحمش میشود، شهرداری که در این جهت نمی آید گام بردارد که آغل درست کردن او را مزاحمت داشته باشد بلکه راهنمایی اش می کند با تخصصی که دارد و کارآیی که دارد     راهنمائی اش میکند در جهت شهر سازی شهر را به گونه ای بسازد که آن با فکر روستائی خودش واز آن حرکتهای سنتی استفاده نکند بیاید آن اطاق گلی اش را در مسیر سیل بسازد وبعد با اندک بارندگی آن اطاق گلی اش را هم سیل ببرد بعد سالها باز نتوانید پاسخگو باشید و یک اطاق گلی دیگر جایش بنا کنید باز میفرمایند که شهرداری می آید ایحاد میشود می خواهد دوشاخه آهن که به او بدهد و مزاحمت فراهم میآورد چنین چیزی نیست کی شهرداری می آید چیزی به اوبگوید که تو خانه ات را حتماً باید باآهن بسازی با سنگ تراورتن بسازی که اگر نسازی من به تو جواز نمی دهم . این سیاستهای مصرفی هست که الان ما را به این وضعیت دچار کرده که حتماً خانه ای که میسازیم بایدنمایش هم سنگ باشد بلکه ما باید در سیاستگذاری برنامه کلان ،‌این پیشگیری را بکنیم و این موانع را ایجاد بکنیم که از پیشرفت آن روحیه مصرفی جلوگیری کنیم و برگردیم به‌آنمراحل وموازین ومعیارها و پارامترهائی که باعث نجات ما میشود در نهایت ما را از وابستگی دور نگه میدارد . روی این جهت است ما انتظار داریم که خواهران و برادران عزیز نماینده به عنوان یک قدم خیلی کوچک در حمایت از روستا به این طرح رای بدهد و بنده هم به آن رای میدهم متشکر والسلام .
    منشی – مخالف بعد ،‌آقای غریبانی هستند .
    رئیس – اجزاه بفرمائید حالا میخواهیم نفس بدهیم چون هنوز کمیسیون هم وقت دارد وزارت کشور هم وقت دارد که باید صحبت بکنند.
    یک نکته ای هست یک ابهامی توی ذهن می رسد اسم اینجا حفظ شد و روستا،‌اسم این سازمانی که می خواهد به وجود بیاید گذاشته اند شهرداری . من می خواهم بگویم این مشکلی نیست در شور دوم این بررسی می شود اگر می خواهید ماهیت روستائی اینجا محفوظ بماند اسم این را میشود گذاشت دفتر عمران یا چیزی از این قبیل که الان هم در بعضی جاها هست اگر خواستید نه ، تبدیل به شهر بشود آن موقع دیگر اسم اینها دیگر روستا نیست آقایان به این مساله توجه داشته باشند که در بحثهایشان روی این اسم دارند تکیه می کنند خاصیت شهری می دهند و فکر می کنم این جا ماهیت این نباشد اگر امضاء‌کننده ها نظرشان این است که اینجا روستا بماند میشود پیشنهاد کرد که این چیزی غیر از این باشد . یکربع ساعت تنفس میدهیم .
    ( جلسه در ساعت 25/10 به عنوان تنفس تعطیل و مجدداً در ساعت 11 به ریاست آقای هاشمی ((نایب رئیس )) تشکیل گردید )
    نایب رئیس – بسم الله الرحمن الرحیم و جلسه برای ادامه مذاکرات رسمی است . مخالف بعد.
    منشی – مخالف بعد آقای غریبانی بفرمائید .
    غریبانی – بسم الله الرحمن الرحیم . عرض کنم که سخن و فرمایشات بیشتر موافقین محترم روی محور محرومیت زدائی است من تصور می کنم یک مقایسه ای لازم است که این جا خدمت برادران ارائه بدهیم که آقایان با توجه به فرمایشاتی که میفرمایند ببینیم تاثیر این طرح که اگر تصویب بشوددر نقاط محروم چقدر است و در نقاط آباد و مرفه .
    درسمنان فقط یک مورد خواهیم داشت که این شهرداری را بتوانند تاسیس بکند در هرمزگان نیز فقط یک نقطه .کردستان یک نقطه در یزد دونقطه . در سیستان و لوچستان سه نقطه خواهیم داشت . لرستان سه نقطه چهارمحال و بختیاری هفت نقطه .کرمان 5، بوشهر 5، آذربایجان غربی 2، مرکزی 1.
    اما در مقابل توجه بفرمائید در آذربایجان شرقی 12 نقطه . مازندران 13 نقطه ، فارس 18، خراسان 18،‌ اصفهان 22، خوزستان 23، تهران 38 نقطه آنهم نزدیک به مراکز استانها .
    بعد آقایان تاکید داشتند بر این که این شهرداریها براساس خودکفائی خواهد بود ببینید ما اگر تهران را بخواهیم مقایسه بکنیم الان با توجه به این که قانون خودکفائی ابلاغ شده و هنوز متاسفانه خود تهران موفق نشده اند . پس از هزاران هزار میلیارد خرج کردن ، تهران به این وضعیت آمده  ومی خواهیم خودکفایش بکنیم . شما در نقاط محروم و روستائی میخواهید ساختمان بکنید، می خواهیدتاسیسات به وجود بیاورید ،‌می خواهید ماشین آلات داشته باشید،‌    می خواهید یک نفر فنی آنجا استخدام بکنید خوب همه اینها هزینه ای روی دوش روستائیان خواهد بود. ما اگر دقت بکنیم یعنی بابرآورد سرانگشتی حساب بکنیم برای هر خانوار بیش از 500 تومان در ماه هزینه تحمیل میشود الان می بینیم در شیخ نشینها برای اینکه در جزایر جنوب فارس مردم اسکان پیدا بکنند و آن جا را ترک نکنند کلی هزینه می کنند کلی شیخ نشینها حقوق گزاف و اضافی میدهند که مردم را علاقمند کنند در آنجا سکونت بندهند .ما هزینه زیادی را روی دوش روستائیان که واقعاً نقاط محروم هم هستند تحمیل میکنیم آیا اینکار صحیحی است ؟
    الان من جدولی دارم که دولت نزدیک به 4 میلیارد تومان از عوارضی که به صورت مستقیم و غیر مستقیم از مردم دریافت میکند اینها را خرج شهرداریهای موجود میکند خوب بیائید یک طرحی بدهید یک لایحه ای از دولت بخواهید که بیاید از این هزینه ها صرف روستا ها هم بشود حالا روستاها برای خود کفا شدن ،‌هزینه هایشان را خودشان تقبل بکنند اما 4 میلیارد در اینجا ما صرف شهرداری های بزرگ بکنیم و با توجه به قانون مصوب در تعریف شهر ،‌من تعجب می کنم معمولاً در تعریف شهر جه از نظر بین المللی جه از نظر قانونی و عرفی یک تعریف خاص است با ویژگیهای خاص شهر تعریف میشود ، سیمای شهر را معمولاً تعریف می کنند داد وستدی که آنجا انجام میگرد حرکتهائی که آن جا ،‌انجام میگیرد شهر با این تعاریف معمولاً استفاده میشود.
    اما شما با آوردن این طرح اعلام میکنید یک روستا شهرداری خواهد داشت من نمیدانم روی کدام چهارچوب این تعریف می گنجد؟
    اما درمقام مقایسه با دهستانها که خوب قانون تقسیمات کشوری را هم مجلس محترم شورای اسلامی تصویب کرده و جهت اجراء به دولت ارائه داده من یک تعاریفی از آن خدمت برادران قرائت میکنم بعد آقایان مقایسه بکنند واقعاً که ما بایستی به دهستانها بیشتر توجه بکنیم یا اینکه شهرداری های خودکفا  در روستاها ایجاد بکنیم ؟ اولاً تعریف شهر در ماده 4 قانون تقسیمات کشوری این جوری آمده : (( شهر محلی است با حدود قانونی که در محدوده جغرافیائی بخش واقع شده واز نظر بافت ساختمانی اشتغال و سایر عوامل دارای سیمائی با ویژگیهای خاس خود بوده به طوری که اکثریت ساکنان دائمی آن در مشاغل کسب و تجارت ، صنعت ، کشاورزی ، خدمات و فعالیتهای ادرای اشتغال داشته و در زمینه خدمات شهری از خودکفائی نسبی برخوردار و قانون مبادلات اجتماعی ، اقتصادی ،‌فرهنگی و سیاسی حوزه جذب و نفوذ پیرامون خود بوده و حداقل دارای ده هزار نفر جمعیت می باشد ( نایب رئیس – وقتتان تمام است ) آقای هاشمیان!‌ یک دقیقه هم اجازه بدهید تا مطلبم را جمع و جور بکنم .
    در مقابل وقتی به دهستان می رسیم، دهستان را مرکز خدمات گذاری ،‌


مرکز سیاست گذاری ،نماینده دولت مقیم میشود در دهستان علی الخصوص سازمانها را هم مکلف کرده در دهستان ادارات مربوطه خودش را تاسیس بکند و حداقل جمعیتی هم که برای دهستان درنظر گرفته شده /4000 نفر است و تازه این /4000 نفر هم یک نقطه نیست از چند نقطه از بهم پیوستن چند روستا ، /4000 نفر بیشتر اگر داشته باشد میتوانددهستان را به وجود بیاورد.
    وموارد دیگری آقایان اگر به قانون توجه بکنند من فکر می کنم در جهت راه اندازی این قانون اگر به دولت کمک بکنیم و به جای پرداختن به مسائلی که واقعاً به روستائیانی که در نقاط محروم هستند تحمیل میشود این بسیار برای مجلس محترم خواهد بود. والسلام .
    نایب رئیس – متشکر موافق بعد را دعوت کنید.
    منشی – موافق بعد آقای ذوالقدر.
    ذوالقدر – بسم الله الرحمن الرحیم . به نظر بنده این طرح مزایای زیادی دارد و وقت زیاد هم می خواهد که انسان بحت کند که چه خوبی هائی برای روستاها دارد .
    اولاً‌ما می بینیم در روستاها یک کسی که متولی جمع آوری زباله باشد یا ایجاد بهداشت برای مردم عملاً وجود ندارد واگر شهرداری تاسیس بشودآن شهردار است که متولی این امر میشود و جلو انواع امراض گوناگون را او می گیرد و ما عملاً دیدیم در روستاها که چه قدر مردم مبتلا به مرض میشوند که اگر بواسطه همین جمع آوری زباله یا در وقت بارندگی بارانهائی که مثلاً در جاهائی جمع میشود جلو امراض گوناگون می گیرد.
    ثانیاَ شهرداری که بشود جلو این خانه سازی بی رویه ک ما می بینیم در بخشها هر کسی رسیده هر جه دلش خواست یک منزلی می سازد خوب بعد وقتی که شهرداری هم ایجاد میشود یکی ازمشکلات آن شهردار این میشود که چطور بیاید خیابان کشی کند چطور بیاید به آنجا نظم بدهد اما اگر از قبل ما علاج کردیم و آمدیم و فرض کنید شهرداری آنجا تاسیس شد و جلو این منازل را گرفت بعدآً این مشکلات برای شهردار پیش نمی آید بعد ما می بینیم که اگر این خانه ها بی رویه ساخته بشود یک زلزله کوچک وقتی بیاید هزاران بی گناه تلف می شوند یا یک بارندگی میشود چون خانه ها در روستاها همه درهم است اغلب نمایندگان دیده اند یاخودشان از روستا هستند که منازلی که می سازند طبق نقشه شهری نیست هر جا رسیدند درهم می سازند بعد یک بارندگی که بیاید فرض کن چندین خانه خراب میشود و جان عده ای زیاد از بین می رود پس اگر چنانچه ما شهرداری را تاسیس کردیم و آن روستاها را با نقشه خوب منازل را درست کردنداز این مشکل هم جلوگیری میشود . بعد از زلزله وباران وامثال این ها ….
    ثالثاً‌ 10 سال است که از انقلاب گذشته مرتب شعار دادیم که محرومین ،‌محرومین ، ‌مستضعفین ، روستاها ،‌به روستاها برسید به محرومین برسید ما عملاً برای روستاها چکار کردیم؟ به خصوص آن روستائی که /5000 و /6000 جمعیت دارد،‌ما هنوز نتوانسته ایم فرض کن یک بخشداری آن جا تاسیس کنیم یک شهرداری درست تاسیس کنیم و این طرح واقعاً کمک بسیار ارزنده ای برای روستاها که اقلاً یک متولی برای آب آن مردن همین تازگی در یکی از بخشهای ما که شاید قریب /000/50 جمعیت دارد موتور برق آنها در روستایی به نام سیر یک موتورآب شکسته هیچکسی نیست متولی باشد . به هر که می گوئی کسی نیست که بیاید جواب بگوید واگرما یک شهرداری داشتیم درآن جا شهردار بودکه متولی آن جامیشد وآب مردم را اقلاً درست  می کرد . بعد بعضی از برادران نماینده حرفهائی زدند و مخالفتهائی کردند مثلاً آقای خلخالی فرمودند که آیا شما شهرداری تاسیس می کنید که از مرغ و خروس مالیات بگیرید؟ کجای قانون چنین چیزی هست ؟ و نمیدانم ایشان چطور فرمودند که گفته از مرغ و خروس مابیائیم مالیات بگیریم ،‌ نه ،‌ ما عوض اینکه از مرغ وخروس بگیریم ما الان عملاً از هر ماشینی که تره بار از روستاها می برد به شهرستانها ما درصدی پول می گیریم شهرداریها  از این ماشینها پول می گیرند هر ماشینی فرض کن /2000تومان /1000 تومان ، کم و بیش می گیرند آیا این پولها از کجا می آید مال همین روستاهای بدبخت است که مرکز شهر یا فرض کن مرکز آن بخشی که شهرداری دارد از اینها می گیرد و در مرکز بخش خرج میشود در شهرستان خرج میشود پس ما همان درآمد خود همان مردم که ما می دانیم اغلب روستاهای ما دارای کشاورزی هستند پرتغال ،‌لیمو ، میوه جات دیگر و از اینها پول دریافت میشود. خوب است همان پول خودشان در همان شهر خودشان در همان روستای خودشان مصرف بشود بعد آقای پناهنده فرمودند که فرض کن اگر چنین بشودتوقع مردم بالا می رود نه‌‌،‌ توقع مردم هم بالا نمی رود مردم خوشحال میشوند که روستایشان شهر شده سربلند میشوند افتخار می کنند که ما شهردار داریم ،‌دارای شهرداری هستیم و شهرداری ما      زباله های درمنزل ما را جمع می کنند وکمک زیاد مردم به آن شهرداری می کنند و خود مردم خوشحال میشوند افتخار می کنند که به آن شهرداریها کمک کنند ( نایب رئیس – وقتتان تمام است) . ما مطالب خیلی زیاد داشتیم حالا فرمودند وقت تان تمام شده است بدانید که بعضی    گفته اند خودکفائی ، خوب این طرح است لایحه نیست طرح نباید بارمالی داشته باشد ولی انشاءالله وقتی که شهرداری ها تاسیس شد در آنجا است که فرض کن برنامه و بودجه کمک      می کند کمک های مختلف بعد از این طور نیست که فرض کن هر جائی که شهردار داشت باید شهر بشود همین الان مراکز بخش ماداریم شهرداری دارد ولی شهرستان نشده‌،‌فردا هم یک روستائی که 5000 فرمودند سیمای شهر داشته باشد درست است ما میگوئیم درشور دوم پیشنهاد کنید که آن روستاهائی که فرض کن سیمای شهر دارد همین الان ما روستاهای خیلی بزرگ داریم اسفالت شده ،‌برق دارند ،‌آب دارند،‌شهرداری ندارد میشود پیشنهاد داداین روستاها شهرداری داشته باشند و وزارت کشور که متولی این امر است با این امر توافق است وریاست محترم مجلس موافق بود دیگر من بیشتر مزاحمتان نمیشوم حتماً به این طرح رای خواهد داد واین خدمت بزرگ برای روستاها شده والسلام علیکم و رحمه الله ( احسنت – احسنت )
    نایب رئیس – متشکر ،‌دولت تشریف بیاورند آقای شریعتی مجموع کمیسیون ودولت سه ربع وقت دارند شما و جهاد که می خواهید صحبت کنید 5/22 دقیقه را تقسیم کنید .
    شریعتی (معاون وزارت کشور ) – بسم الله الرحمن الرحیم،‌ از آنجائی که این مورد یکی از طرحهائی است که درجامعه تاثیر می گذارد خواهشم این است که روی مسائلی که این جا مطرح میشود دقت بشود و تصمیم گیری نهائی به عهده مجلس هست البته بگویم که این طرح اطلاعات اولیه ما حاکی از این است که درباره سرنوشت 190 واندی حداکثر 200 روستا است براساس آماری که ما گرفتیم از مرکز آمار حدود 200 مورد است ،‌200‌آبادی هست که شرایط بین 5 به بالا دارد که شهر نشده واین مورد درباره اش تصمیم گیری میشود . بنابراین درکل موارد شهرهائی که درنظر دارند شاید شامل نشود ولی این موارد را شامل میشود.
    مساله موافقت و مخالفت با این طرح الان به نظر می آید که نباید مطرح کنیم که آیا موافق هستیم یا مخالف . ولی این طور نیست که مخالف باشیم هر چه که تصمیم مجلس باشد چندموارد از اشکالاتی که هست دراین جا من مطرح می کنم انشاءالله درصورتی که تصویب شد درشور دوم این اشکالات برطرف میشود . اگر هم کسانی می خواهند رای مخالف بدهند با توجه به این اشکالات باشد:
    اولین اشکالی که هست ، این است که این طرح براساس تاسیس شهرداری بنا شده و شهرداری از نظر حقوقی نمی تواند جائی شهرداری باشدولی شهر نباشد یعنی وقتی که شما شهرداری را تصویب کردید شهر هم به وجود می آید شهر هم قوانین خاص شهرداری شاملش میشودما هم باید در انتخابات شوراها به جای شورای روستا ، شورای شهر برگزار کنیم وخصوصیات مختلفی و قانون شوراها که اختیارات خاصی برای شوراهای شهر دارد شاملش میشود. پس بنابراین ذکر این مطلب که شهرداری باشد و شهر نباشد از نظر حقوقی برای ما ممکن نیست مگر این که اسم شهرداری عوض بشود. یک چند تا آمار هم خدمت برادرها میگویم که مسایل گرفتاریهای شهرداریها را متوجه باشند که با علم به این جهت رای لازم را بدهند :
    در سال 59، شهرداریها از دولت حدود 5 میلیارد تومان کمک میگرفت و با اجازه شما در سال 67 مصوب /000/000/200 تومان است یعنی آنچه که تخصیص میدهند خیلی کمتر از آنچه مصوب است بنابراین شهرداریهائی که موجود هستند هم با توجه به مشکلات گرفتاری اعتباری و عدم کمک دولت و مسیر خودکفائی که مطرح شده مشکلاتی موجه هستند که حتماً برادران نماینده درشهرهایشان مواجه با این امر هستند و روی این مساله ما یک مشکل دیگری در اول سال 68 هم برای شهرداریها خواهیم داشت که انشاءالله با همت خود نمایندگان این مشکل رفع بشود . در قانون مالیات جدید 3 درصدی
که قانون مالیات قبلی گرفته میشدبرای شهرداریها واختصاص داده میشد معمولاً‌به شهرداریهای مناطق محروم و کم درآمد آنهم از قانون مالیات حذف شد و انشاءالله با توجه به توافقی که کردیم آنهم با وزارت اقتصاد و دارائی به صورت لایحه یا به گونه ای دیگر مطرح میشود که برای اول سال 68 که قانون مالیات اجراء بشود این اصلاح لازم به عمل بیاید که شهرداریها مشکلی پیدا نکنند.
    مساله دیگری که هست این است که تقسیمات کشوری در کشور هست که براساس قانون، ‌دهداریها و دهستانها برگزارشد وقانون دقیقاً /4000، /6000و /8000 جمعیت دهستانها را مورد تصویب قرار داد و. جمعیت شهرها را در نظر نگرفت یعنی ترکیب جمعیت دهستانها براساس /4000  ، / 6000و/8000حداقل کم تراکم متوسط تراکم و پرتراکم پس به این ترتیب ما در کل کشور حدود /2300 الی 400 و یا فوقش با اصلاحاتی که به عمل می آید /2500دهستان در نظر گرفته ایم و برای هر دهستانی یک دهدار در نظر گرفته ایم که بتدریج برادرها حتماً شاهد انتصابهائی در مورد دهداری ها هستند و وظایفی که برای قانونگذار داده ایم به صورت لایحه به هیات دولت وظایف دهدار یک کار مشتکر عمرانی ،‌سیاسی است یعنی مانند بخشدارها و فرماندارها نیست که یک کار سیاسی است مشترک عمرانی سیاسی هست که و همچنین در مورد این شرح وظایف ، پیشنهادی را به کمیسیون داخلی هم در جریانشان گذاشتیم که این مسائل را در نظر بگیرند، مشکلی که پیدا می کند این است که جمعیت دهستان براساس اینکه الان تقسیماات کشورمای کامل شده و در مرحله دهستان که زیربنای همه تقسیماتمان است و زیربنای همه مواردی که بخش شهرستان تشکیل میشود از دهستان است . جمعیت شهری براساس قانون تقسیمات کشوری در دهستان قابل محاسبه نیست . یعنی شهرهائی که حتی در محدوده دهستان واقعند قابل محسابه برای جمعیت دهستانی نیست ،‌باید آنها را درنظر نگیریم .بنابراین اگر این مساله شهرداری و شهرشدن بیاید این محظور باز هم بیاید که عرض کردم این محظور بایدبه نحوی برطرف بشود.
    مشکل دیگر اینکه مراکز دهستانهایمان ه نباید شهر باشد . یکی از مسائلی که ماداریم مراکز دهستانمان باید روستا باشد . براساس تصریح قانون که گفته روستائی که چنین خصوصیاتی دارد . وقتی که از روستا بودن در بیاید بنابراین مرکز دهستانمان هم براساس این تقسیمات به هم میخورد و مشکلاتی را ایجاد می کند .
    و مساله آخری که اشاره می کنم این است آنچه که در این طرح مهم است مساله شهرشدن این مناطق است . اگر این مساله تغییر کند خوب در واقع یک طرح دیگری حساب میشود وچون زیربنای این جهت براساس شهر شدن است واگر تغییر نکند باز هم محظوراتی که عرض کردم هست . در عین حال ما امیدواریم که در صورتی که مجلس به این طرح رای موافق بدهد ما اصلاحات لازم را در خدمت کمیسیون داخلی و یا کمیسیونهای فرعی دیگر داشته باشیم . منتها محظوراتمان را عرض کردیم که برادران و خواهران نماینده در جریان قرار بگیرند والسلام .
    نایب رئیس – به هرحا شما مخالف بودید یا موافق ؟
    عده ای از نمایندگان – مخالف بودند .
    شریعتی (معاون وزارت کشور ) – ما موافقیم .
    نماینده رئیس – نماینده جهاد صحبت کند.
    دکتر راه چمنی – آقای هاشمیان ! یک نفر از طرف دولت صحبت می کند و متولی این طرح هم وزارت کشور است . این ارتباط با جهاد نیست .
    نایب رئیس – چرا ، ارتباط با جهاد هم هست اجازه بفرمائید . اولاَبه حضورتان عرض بکنم که این طرح به جهاد هم ارتباط پیدا میکند برای اینکه روستاهای زیر /150 خانوار،‌برق و آب و سایر آموزش مربوط به جهاد است .
    عده ای از نمایندگان – آقای هاشمیان کل روستاها .
    نایب رئیس – بلی کل روستاها بنابراین ما به دولت وقت اضافه نداده ایم .ببینید دولت و کمیسیون مجموعاً سه ربع ساعت وقت دارند،‌دولت بیست ودو دقیقه ونیم وقت دارد که ما نصف این را به وزارت کشور دادیم و نصف آن را به جهاد دادیم . بنابراین آقایان وقت اضافی نگرفته اند. آقای لاهیجانیان بفرمائید .
    لاهیجانیان ( معاون  وزارت جهاد سازندگی ) – بسم الله الرحمن الرحیم . من خواهش  می کنم که نمایندگان محترم به این مطلب توجه کنند که در واقع ما هدفمان از ارائه این طرح روشن بشود و بحث مخالفت  و موافقت نیست . همانطوری هم که وزارت کشور توضیح دادند بحث اصلاً‌ بر سر مخالفت و موافقت نیست . بحث سیاستگذاری هست که ما برای توسعه مناطق شهری و روستائیمانمی خواهیم بکنیم . این طرح ارائه شده در واقع با این هدف کلی بایدبه روستاها رسید یک طرحی تهیه شده . ماباکلیات این موضوع موافقیم و معتقدیم که باید در روستاها کار عمران روستائی را در هر حوزه روستا توسط کسانی که نماینده . منتخب شورای روستائی محلشان هستند و با کمک به منابع داخلی خود روستائیان و کمک دولت در روستاها کار عمران روستائی انجام بشود .این نقص هم در روستاهای ماوجود دارد . منتهادوتا تفکر برانجام این امر استوار هست که من خواهش می کنم یه این دو تفکر توجه بشود ومجلس روشن کند که کدامیک از این دو تفکر را قبول دارد:
    مساله رسیدگی به روستاها یکی میتواند مبتنی بر این بشود که روستاها شهر بشوند تا به آنها رسیدگی و خدمات داده بشود،‌ یکی این است که روستا ، روستا باقی بماند ومتناسب با اداره روستا ما سازمانی درست کنیم که به روستا ها برسد . آنچه که مهم است این است که در این طرح با این شکلی که عنوان شده در واقع خواسته بگوید روستاها شهر بشوند تا به آنها خدمات شهری داده بشود. ما با این مخالفیم .اما اگر روستاها نیاز به خدمات شهری دارند ما موافقیم .نباید شهر بشوندولی خدمات شهری لازم دارند. این تئوری الان در دنیا مطرح است ،در ایران خودمان هم براساس همین امر بعد از انقلاب رفتیم به روستاها خدمات دادیم.در دنای دیگر بحث توسعه شهری رادر کشورهائی که روستاهای زیادی دارندجلویش را گرفته اند . در زمان رژیم گذشته با پنج هزار نفر شهر به وجود می آمده ،‌اصل را برتوسعه شهری گذاشته بودند . ولی ما بعد از انقلاب آمدیم اصل را گذاشته ایم براینکه درمناطق روستائی به روستا هابرسیم بدون اینکه اینها را شهر بکنیم . این نکته مهم است که ما به روستاهایمان برسیم اما با چه پایه جمعیتی ؟ اعتقاد ما این است که پایه جمعیتی اش باید سیصد خانوار باشد . یعنی هزار و پانصد ،‌ششصد نفر که در یک منطقه مسکونی زندگی می کنند اینها به خدمات شهری نیاز دارند وباید یک چنین چیزی به وجود بیاید و در روستاهای ما در این چند ساله به خاطر تاسیساتی که به وجود آمده وسرمایه گذاریهائی که انجام شده امروز بسیار ضروری شده که به این موضوع بپردازند . منتها مساله اینجا است که روستا بمانند وتشکیلاتی متناسب با خودشان به وجود بیاید ،‌عوارض بگیرند و دولت هم کمکشان کند. در این طرح که آمده اصل را بر این گذاشته که :
    اولاً پنج هزار تا !‌ پنج هزار تا ظلم به روستاهای دیگر است . ما اعتقاد داریم روستاهای بیشتری باید باشند .
    ثانیاً براساس تاسیس شهرداری است ،‌ یعنی در واقع خواسته اول اینها را شهر کند بعد به آنها برسد .
    با این دواصلی که دراین طرح وجود دارد واقعاً مشکلی را به وجود خواهد آورد . نکته مهم این است که این 192 نقطه ای که وجود دارد اگر توزیع درست و عدلانه ای در کشور داشت خوب بود. الان 120 تا از این روستاها که براساس این طرح میخواهند مشمول بشوند در پنج استان برخوردار کشور هستند : تهران ، خراسان ،‌اصفهان ،‌خوزستان که میخواهند از این خدمات برخوردار بشوند./70 تا روستای دیگر می ماند در تمام استانهای کشور . این چه رسیدگی به روستاها است که در واقع ما جاهائی که میخواستند شهر بشوند،‌فشار هم می آورند که شهر بشوند به اینها میخواهیم بهاء بدهیم ، بقیه روستاها را ول کنیم .این نکته مهم است ( اگر ما میخواهیم به روستاها برسیم ) باید یک لایحه یا طرحی بیاید که همه این جوانب در آن دیده بشود. هرمزگان یک روستا ، سمنان یک روستا ، یزد پنج روستا ،‌زنجان 5 روستا ، بوشهر 5 روستا ،‌لرستان 3روستا ، ‌چهارمحال 7 روستا ،‌ …. ما چرا اینقدر به این کمی به این روستاها می پردازیم و بعد 38 تا از این روستاها در حول و حوش تهران هستند تا فاصله کرج ، تا فاصله ورامین !‌ ما با این طرحمان میخواهیم به اینها بگوئیم شهر وشهرداری و خلاصه امکانات شهری بگیرند با توجه به مساله روستا. نمایندگان موافق مدام صحبت می کنند در اینکه باید به روستاها خدمات داد،‌ اما نه آن روستاهائی که باید داده بشود بلکه این 192 روستا را میخواهند خدمات بدهند . تمام هنر جمهوری اسلامی در این بوده که با قانون تقسیمات کشور در واقعآمده به موضوع روستاها ،‌شهرها را روی 10 هزار نفر گرفته و192 روستا به وجود آمده ، ( در این هفت ،‌ هشت ،‌ده ساله بعد از انقلاب ) حالا با این لایحه این 192 روستا را میخواهیم شهر بکنیم یعنی تمام تلاشی که داشتیم که توصعه شهری ندهیم  با
   
یک چنین طرحی توسعه شهری میدهیم . ظرف 5 سال آینده این تعدا را به پانصد نقطه می رسانیم. چون بین چهار هزار تا پنج هزار نفر جمعیت ماسیصد روستای دیگر داریم که اینها ظرف 5 سال آینده به یک رشد طبیعی میرسند به نقاط شهریمان هزار تا میشود .حالا میگوئیم مادر شور دوم میخواهیم عوض کنیم یعنی در واقع بگوئیم روستا بمانند وشهرداری نداشته باشند . اگر این مطلب را میخواهیم بگوئیم در واقع چند چیز کلی در این طرح باید عوض بشوند:
    اولاً اینکه شهرداری نباشد .
    ثانیاً‌همین روستا باقی بمانند وجای شهرداری یک چیز دیگری به وجود بیاید .
    ثالثاً رقم پنج هزار که به اعتقاد ما یک ظلمی است . ما 1400 روستا دارم که اینها سیصد خانوار به بالاهستند این 1400 روستا باید خدمات بگیرند ، از همین نوع خدمات هم باید برخوردار بشوند. براساس تصویب خودمجلس !‌ ما در دوسال گذشته با بوجه ای که در اختیار جهادسازندگی گذاشته اند 600 روستا طرح هادی روستایشان تهیه شده و در دست تهیه است . همین الان صد تا روستا طرح هادی دارد یعنی میتوانیم برایشان خیابان کش کنیم ،‌میتوانیم خدمات شهری برایشان فراهم بکنیم ولی اعتبار لازم دارد .با کمکهای مردم این طرحها قابل اجراء نیست،‌ باید دولت کمک کند . آنوقت بعد ما می گوئیم این طرح خودکفا باید باشد دست دولت را هم در کمک به این شهرداریها میخواهیم ببندیم . خودکفائی باز یکی از اصولی است که در اینجا به هم میزند .
    مطلب دیگر در اینجا است که ما براساس این قانونی که در قبل از انقلاب به تصویب رسیده وانتقال و وظیفه  به جهاد سازندگی شده این است : (( اجرای اصل نوسازی روستاها از طریق مدیریت و مباشرت در طرح و ساختمان و نگهداری تاسیسات زیربنائی حوزه های عمرانی وشهرهای روستائی چند منظوره )) .یعنی در رژیم گذشته هم بالاخره به اینجا رسیدند که روستا ، شهری داشته باشند . یعنی در واقع خدمات شهری ومناطق روستائی به آنها بدهند ـ نایب رئیس – وقتتان تمام است ) و ما هم باید همین کار را بکنیم وبراساس همین هم کارها انجام شده . در تهیه یک لایحه بودیم که لایحه به دلت بیاید و این کار برای روستاهای بالای سیصد خانوار انجام بشود،  با وزارت کشور هم هماهنگ شده و ابلاغ شده ما درسی روستا در ظرف یک ماه گذشته این کار را اجراء کرده بودیم که با این طرح برخورد کردیم که ما فکر می کنیم این طرح مجموعه چیزهائی که در آن آمده با آنچه که باید در روستاها به وجود بیاید مبانیت دارد . اگر به نظر نمایندگان میرسد که نظر نمایندگان میرسد که با اصلاح این مشکل حل میشود ما حرف خاصی نداریم . اما فکر می کنیم که محتوا کاملاً تغییر خواهد کرد.
    نایب رئیس – متشکر ، مخبر کمیسیون تشریف بیاورند.
    سید رضی حسینی المدنی ( مخبر کمیسیون شوراها وامور داخلی )- بسم الله الرحمن الرحیم . باتشکر از برادرانی که در مخالفت و موافقت صحبت فرمودند . آنچه که از مجموع نظرات برادران استفاده شد این است که از مجموع نظرات برادران استفاده شد این است که همه به فکر آبادانی روستاها و ارائه خدمات به روستاها هستند . منتها اختلافی که وجود داشت این بود که      ( مخالفین نظرشان در مجموع این بود ) ایجاد شهرداری خود کفا خدمت به روستائیان نیست از طرفی دست دولت را هم در ارائه خدمات کوتاه می کند . ولی متاسفانه بعضی از دوستان مسائل را به هم قاطی کردند و شعاری هم برخورد کردند. کمباین و خانه گلی ومسائل و کشاورزی و شهردار و همه چیز را به هم قاطی کردند. صحبت این نیست که اگر چنانچه در جائی شهرداری تاسیس شد دیگر دست دولت بسته بشود و نتواند راهسازی کند . راهسازی چیزی است که جدا از شهر است و بیرون هست و ربطی به درون شهر ندارد و دست دولت با این خدمات اصلاً بسته نمیشود . شهرداری وظیفه اش این است که در درون شهر خدمات را به مردم روستا ادامه بدهد و بتواند شهری را بسازد که در شان جمهوری اسلامی باشد و مایه خوشبینی مردم به انقلاب باشد، فضائی به وجود بیاورد که مردم را به روستاها جلب کند واگر ما نمایندگان ملت خواهان این هستیم که کشاورزی ما رونق پیدا کند، اگر ما خواهان این هستیم که استقلال اقتصادی پیدا کنیم واگر ما میخواهیم به مستضعفین و محرومین و اقشار جامعه برسیم بایستی به روستاها خدمات روستائی بدهیم . حالاما خیلی کاری به اسمش نداریم حالا میخواهد اسم شهردار باشد ، میخواهد دفتر عمران باشد، میخواهد چیز دیگری باشد . و پیشنهادهائی که برادران عزیز دارند میتوانند در شور دوم مطرح کنند ، نظرات سازنده ای که دارند انشاء الله به کمیسیون بدهند ودر جاهای دیگر مطرح کنند که انشاء الله تعالی در شور دوم بتصویب برسد . شما تصور بفرمائید اینکه عده ای از دوستان در حدود 30 نفراین طرح را امضاء کردند و تقدیم مجلس کرده اند این خواسته مردم بوده،. این خواسته کسانی است که میروند به روستاها و درد مردم را لمس می کنند و مردم را درک می کنند و با این مشکلات مردم دست به گریبان هستند این چیز تحمیل به روستا نیست که شما میفرمائید بلکه  خواست خود روستا است . جای تعجب است که بعضی از دوستان می گویند این به بازی گرفتن روستا است اگر ما بخواهیم روستا را بسازیم ، آباد کنیم و عمران را به آنجا ببریم این به بازی گرفتن روستا است ؟ خیر. شما عزیزان توجه کنید ما هر مشکلی که داریم در زمینه فرهنگ باشد . در زمینه اقتصادی باشد اگر ما یک معلم بخواهیم به روستا بفرستیم اول سؤال     می کند آقا آنجا آب دارد، آنجا برق دارد؟ آیا راه آسفالته هست که من روستا برسم ؟ و امروز ما تمام مشکلی که داریم در زمینه فرهنگ و رساندن نیرو به مطابق دور دست     در همین زمینه ها است . زیرا در روستا جاذبه وجود ندارد. اگر ما شهرداری را تاسیس کنیم حالا عنوا هرچه که باشد ( دفتر عمران باشد یا شهردار باشد) که جاذبه ایجاد کند میتوانیم امکانات را به روستا بیریم و این مردمی که امروز حاشیه نشین شهرها شده اند و سرباز جامعه شده اند و چقدر مسائل و عوارض دیگری در بردارد ما میتوانیم همین مردم را باز به روستاها بکشانیم ، به روستاها برگردانیم و روستاها را آباد کنیم . ما اگر بخواهیم جلو مهاجرت را مسدود کنیم و جلو مردم و کسانی که ناچارند هجرت کنند از روستاها بیرون بیایند بایستی ما خدمات را به روستا ببریم . بنابراین تاسیس این شهرداری بیایند بایستی ما خدمات را به روستا ببریم . بنابراین تاسیس این شهرداری به نفع مردم است . همانطوری که خود بعضی از برادران اظهار فرمودند که ظاهرش به سود مردم هست . حالا ما این اعتراض و این انتقاد را داریم که تبعیضهای فاحشی وجود دارد که جای تاسف است 10 سال از انقلاب گذشته شما در روستاها چه کرده اید؟ چه خدماتی به روستائیان ارائه داده اید؟ چه جاذبه ای را ایجاد کرده اید؟‌ما اگر میخواهیم واقعاً به مستضعفین و محرومین جامعه واقشار ضعیف جامعه برسیم بایستی توجه کنیم . ماهم حرفمان این است که باید این تبعیضات ریشه کن بشود . چه معنا دارد که دبیر در شهرها باشد،‌ در مراکز استانها باشد اما در روستاها ودهستانهای پرجمعیت حاضر نشوند برود؟ چه معنا دارد که حتی در رابطه با ارزاق عمومی تبعیض فاحش وجود داشته باشد ؟‌ آخر اینکه نمیشود بخواهیم هم روستا باقی بماند وهم روستا رشد بکند ،‌ هم کشاورزی رونق پیدا کند ،‌ هم مردم را از حاشیه شهرها و روستاها برگردانیم ،‌هم از ارائه خدمات مردم را محروم بکنیم ـ نایب رئیس – آقایان توجه بفرمایند ). بنابراین ، این قدم بسیار بسیار کوچک و ناچیزی است که در جهت احیاء روستاها در جهت ارائه خدمات به روستاها برداشته میشود.
    مجید انصاری – آقای هاشمیان! من اخطار آئین نامه ای دارم .
    نایب رئیس – آقای انصاری اخطار دارند . درچه ماده ای است ؟ قرائت کنید ماده را .
    مجید انصاری – حاج آقا ماده اش را شما باید بهتر بدانید . خروج ناطق از موضوع وظیفه رئیس مجلس هست که کنترل بکند بحث مجلس را …
    نایب رئیس – این اخطار آئین نامه ای نیست ، این خروج از موضوع نیست.
    انصاری -‌ آقای هاشمیان اجازه بدهید من توضیح عرض کنم . من تاسف میخورم که مسائلی که مربوط به موضوعی که در دستور مجلس هست اینکه روستائیان باید محرومیت زدائی بشوند وامثال اینها .. یابرای روستاها بعد از انقلاب کاری نشده اینها چیزهائی نیست که از این موضوع بحث در بیاید . خود آقایان می دانند طرح شهرداریها ربطی به کل روستاهای کشور ندارد واینجا مسائلی القاء میشود که خروج از موضوع است  و جنابعالی این را کنترل بفرمائید .
    نایب رئیس – متوجه اخطار شدم ولی متاسفانه وارد نیست واینها در موضوع است . تشخیص اینکه در موضوع است با مدیر مجلس است . بنده تشخیصم این است که ایشان دارند در موضوع صحبت می کنند . بفرمائید .
    سیدرضی حسینی المدنی ( مخبر کمیسیون ) – ببنید عزیزان ! امروز روستائیان گوش به زنگ هستند که آیا مجلس شورای اسلامی این قدم کوتاه و کوچک را  در جهت خدمت به مستضعفین و محرومین جامعه که در طول انقلاب مابرایشان شعار دادیم وامروز افتخار نمایندگی همین مردم مستضعف و فقر را داریم عمل می کنیم یا خیر ؟ ( همهمه نمایندگان ) ( زنگ رئیس ) جای تعجب است که آقایان فرمودند به نفع روستاهای نزدیک تهران می شود . اشاره فرمودند
   

در حدود 18 نقطه در استان فارس است و بیش از پنج ،‌شش نقطه در حوزه انتخابیه خود بنده در لامرد هست که از نقاط محروم ایران به حساب می آید . این چه فرمایشی است ؟‌عزیزان من !‌ مساله اینجا است ،‌حالا ما نتوانسته ایم این خدمات را ارائه بدهیم ،‌حالا که مردم روستاها خودشان پیشنهاد می دهند می گویند آقا شما که نتوانستید برای ما کاری بکنید ،‌شما که نتوانستید به ما خدمتی بکنید حالا ماخودمان حاضریم پول شهرداری را بدهیم وخودمان تاسیس بکنیم و خودمان هم اداره بکنیم تا شهرها تمیز بماند. مردم روستا که به روستایشان ، به وطنشان علاقمند هستند وهمین حالا هم کسانی که در شهرها هستند حاضرند برگردند منتها خوب چکار کنند؟‌وقتی که  می بینید در روستا دبیرستان نیست ، وقتی که میبینید در روستا خاک میخورند ،‌ آسفالت وامکانات نیست مسلم است برنمی گردند. ما یا واقعاً دست از شعارهایمان برداریم یا به طور جدی به حمایت از مستضعفین و روستائیان بپردازیم . بنابراین با برسیهائی که در کمیسیون داخلی به عمل آمده است با حضور نمایندگان دولت به تصویب کمیسیون رسیده واین دیگر با شما عزیزان است که به خواسته مردم محروم ومستضعف جامعه عمل بپوشانید وبا رای قاطع خودتان روستائیان را خوشحال بفرمائید . والسلام علیکم و رحمه الله ( احسنت – احسنت ) .
    نایب رئیس – متشکر ، آقایان توجه بفرمائید بیش از اینکه اعلام رای بشود از اظهار برادرمان که (( روستاها کاری نشده )) این را بنده اصلاح می کنم که دولت در روستاها کار زیاد کرده وکارهایش هم ادامه دارد بنابراین اینجور نیست که در روستاها کارنشده باشد،‌180 نفر حضور دارند نمایندگانی که با طرح تاسیس شهرداری های خودکفا در روستاها موافق هستند قیام بفرمایند ( عده کمی برخاستند ) تصویب نشد.
    عده ای از نمایندگان -‌ آقا تصویب شد.
    نایب رئیس – آخرین عدد را منشیان همه متفقند که 75 نفر است بنابراین تصویب نشد . اسامی غائبین را بخوانید .
    منشی – غائبین امروز ، آقای آستانه ،‌آقای باهنر ،‌آقای سید محمد حائری آقای شجاعی کیاسری ،‌آقای فریدون قاسمی ،‌ آقای فرض پور ،‌آقای همتائی ،‌
    تاخیر کنندگان بعد از تنفس را جلسه آینده اعلام می کنیم .
    5- پایان جلسه و تاریخ تشکیل و دستور جلسه آینده
    نایب رئیس – ختم جلسه اعلام میشود . جلسه آینده صبح یکشنبه ساعت 8 ودستور هم دنباله دستور فعلی خواهد بود.
    (جلسه در ساعت 50/11 پایان یافت )
    رئیس مجلس شورای اسلامی – اکبر هاشمی رفسنجانی