خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • سفر آیت الله هاشمی رفسنجانی به کردستان در نوروز 1358 - کتاب انقلاب و پیروزی -- خاطرات ۱۳۵۷-۱۳۵۸

سفر آیت الله هاشمی رفسنجانی به کردستان در نوروز 1358 - کتاب انقلاب و پیروزی -- خاطرات ۱۳۵۷-۱۳۵۸

  • چهارشنبه ۱ فروردین ۱۳۵۸

سفر آیت الله هاشمی رفسنجانی به کردستان در نوروز 1358تاریخ 1/1/1358      گسترش ناآرامی‌ها و بروز تشنجات بیشتر در کردستان، همه فکر و ذکر مسئولان کشور و یقینآ بیش از همه، فکر رهبری انقلاب را به خود جلب کرد. خوشبختانه امام این بار نیز مانند دفعات گذشته به موقع و بجا و درست در لحظه مناسب، تصمیم لازم را گرفتند و دستور اعزام هیأتی به کردستان را صادر کردند. با مذاکرات کوتاهی که در خدمت امام داشتیم، خطوط کلی حرکت و ماموریت مشخص شد. قرار شد هیأتی در معیت آیت‌الله طالقانی و با عضویت آقای دکتر بهشتی، من و آقای بنی‌صدر از طرف شورای انقلاب و آقای صدر حاج سید جوادی و جمعی دیگر از طرف دولت، برای رسیدگی به ناآرامی‌های سنندج و بررسی خواستهای مردم و مطالعه در عوامل شورش و آشوب و موارد دیگری که ممکن است باشد، به آنجا برویم.     ما با این هدف در همان روز اول فروردین به سمت منطقه حرکت کردیم؛ البته آن مقداری که ممکن بود در تهران اطلاعات بدست آوردیم. سپس در مسیر راه تا کردستان نیز با عده‌ای از افراد محلی ـ که مقیم مرکز بودند و به مسائل آنجا آشنایی داشتند ـ مذاکرات مفصلی کردیم. در کرمانشاه چند ساعتی ماندیم و با تماسی که با مردم و علما و ارتشی‌ها داشتیم، به مسائل و حوادث نزدیکتر شدیم. آخر شب هم خودمان را به سنندج ـ که حوادث اصلی در آنجا جریان داشت ـ رساندیم.     خوشبختانه با ورود هیأت به سنندج، آشوب کم شد و شهر مملو از هیجان، تا حدودی آرام گرفت. ما در محیطی نسبتآ آرام توانستیم با مردم، گروهها و رهبران برجسته منطقه ظرف یک شبانه روز ارتباط برقرار سازیم و با حضور در جلسه‌هائی که عموم مردم در آن شرکت کرده بودند، از نزدیک مسائل و مشکلات منطقه را لمس کنیم.     من خودم در این سفر با مردم گفت و گوهایی انجام دادم و در مسجد جامع سنندج، سخنرانی کردم. سعی کردم با رعایت افکار عمومی مردم، توطئه‌ها و برنامه‌های ضدانقلاب را به اطلاع آنها برسانم و ضمن آنکه از منفک و مجزا کردن مشکلات کردستان، از مسائل مجموعه نظام و کشور انتقاد کردم، در عین حال به آنها نسبت به رفع محرومیت و مشکلات سیاسی منطقه، امیدواری دادم.     مجموعه مطالعه‌ها و مذاکرات، ما را به این نتیجه رساند که در کردستان زمینه و شرایط برای دخالت معترضان و آشوب طلبان و عوامل رژیم بیشتر از جاهای دیگر وجود داشته است، به همین دلیل آتش فتنه و توطئه مخالفان، به ویژه گروههای چپگرا، منافقین و عوامل خارجی در این منطقه بیشتر از جاهای دیگر اثر گذار شده است. درگیریهای خونین کردستان با حضور، سخنرانی و مذاکره مداوم و پیگیری هیأت اعزامی امام خمینی با طرفهای درگیر، پس از مدتی فروکش کرد؛ اما با اطلاعاتی که بدست آوردیم، مشخص شد که آن حوادث آغاز یک سلسله بهانه جویی‌ها و فعالیتهای ممتد است که به سادگی، آتش آن خاموش نمی‌شود. چون درست چند روز پس از اعلام توافق هیات اعزامی با نیروهای مخالف در سنندج، عین همان درگیریها و وقایع ناگوار در سایر مناطق کردستان و حتی در سایر نقاط کشور، به نحو دیگری، تکرار شد.     بحث این حوادث در جلسه‌های شورای انقلاب نیز مطرح می‌شد و هر کس نظر خود را می‌داد. بعضی‌ها، از جمله آقای مطهری معتقد بودند که باید دست چپی‌ها را در این وقایع رو کرد و از طریق دولت و روزنامه‌ها نظرات امام را مطرح ساخت تا جلوی اغفال مردم گرفته شود.     مجموع نظرات اعضای شورای انقلاب این بود که قبل از گسترش توطئه‌ها و درگیریها، باید اقدام موثری انجام داد و به عنوان نخستین گام به این نتیجه قطعی رسیدیم که دولت باید جلوی تحریک، تبلیغات و تلقیناتی که از سوی گروهکها در تهران می‌شود و اثرات سوئی در آن مناطق دارد، بگیرد.     سیاست امام در اعزام هیاتهایی به مناطق مسأله‌دار برای حل و فصل مسالمت‌آمیز مشکلات، با رفتن آقای مهندس بازرگان به تبریز و خوزستان ]در تاریخ‌های 3 و  4 فروردین  1358[ و نیز مسافرت آیت‌الله خامنه‌ای به سیستان و بلوچستان ]در تاریخ  9 فروردین  1358[ پیگیری شد  و آثار مقبولی را نیز، به همراه داشت.منبع: کتاب هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات 58-1357 ، انقلاب و پیروزی، زیر نظر عباس بشیری