سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار جمعی از علمای اهل سنت

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار جمعی از علمای اهل سنت

  • ساختمان قدس
  • دوشنبه ۲ خرداد ۱۳۸۴

بسم‌الله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السّلام علی رسول الله
خیلی خوش‌آمدید. من هر وقت در جلسات برادران اهل سنت، بخصوص علما شرکت می‌کنم، از صحبتهای آنها بهره می‌برم و با مطالبی که مطرح می‌کنند، مأنوس می‌شوم. همیشه انصاف را در اظهارات شما می‌بینم. در مطالبی که جناب آقای مولوی عبدالحمید فرمودند، هیچ حاشیه و اما و اگری در مورد آنها ندارم و فکر می‌کنم مطالب حقی بود که مطرح کردند. راجع به متن مسائل بحثی ندارم.
بحث من هم الان بحث انتخابات نیست، بالاخره انتخابات یک جریان ملی است و صاحب‌نظران و همه ملت که صاحب‌نظر هستند و هرکس را که قبول دارند، رأی می‌دهند و هرکس را که قبول ندارند، رأی نمی‌دهند. اگر انتخابات را قبول نداشته باشند، شرکت نمی‌کنند. ما طرفدار این نیستیم که رأی فرمایشی در هر سطحی بوجود بیاید. مایلیم آراء طبیعی و انعکاس خواست مردم باشد. اگر غیر ازاین باشد، نه خواست اسلامی مطرح می‌شود و نه خواست دنیایی.
ولی مسائل حقی هست که در دنیای اسلام باید مراعات کنیم و در عمل به آنها هم موظف هستیم. آیه «ان هذه امتکم امه واحده و انا ربکم فعبدون». تابلوی ما مسلمانان است که همه امت واحده هستیم که در عبادت خداوند و تسلیم ربوبیّت الهی باشیم که جهان را با اراده ربوبی‌اش اداره می‌کند.
کمی فراتر از ایران، مسأله جهان را با شما مطرح می‌کنم که قاعدتاً خودتان هم صاحب‌نظر هستید. مسائلی که ما در ایران داریم، الان در بسیاری از کشورهای دیگر هم معکوس آن وجود دارد. در عراق، افغانستان، پاکستان، عربستان، کویت، سوریه، لبنان و مصر این تفاوت مذهبی و فرقه‌ای هست و در کشورهای آسیایی هم هست. بدون شک بسیاری از این تبعیضها و برخوردهای جاهلانه‌ای که در فرق اسلامی وجود دارد، ضد اسلام و قرآن است  و نباید باشد. متأسفانه به تعصبات فرقه‌ای آلوده شده و ضرر آن را اسلام و امت اسلامی می‌بیند. آتش بیار معرکه افراد متعصب، متحجر و جاهل در همه فرقه‌ها هستند. گاهی تا آنجا پیش می‌روند که با یهود و مشرکان می‌سازند و هم دینان خودشان را تحمل نمی‌کنند و آنها را به قتل می‌رسانند و آنها را واجب القتل می‌دانند و تکفیر می‌کنند.
اصول ما توحید، معاد و نبوت است. هر فرقه‌ای هم برای خودش اصول دیگری دارد. ما روی امامت و عدل و دیگران هم روی چیزهای دیگر حساب می‌کنند که برای آنها اصل است. ولی محور اسلام و مسلمان بودن، توحید، معاد و نبوت است. کسی که اینها را قبول دارد، مسلمان است و ما باید به او اعتماد و اخوت اسلامی را مراعات کنیم.
شکستن اخوت اسلامی آنهم در دنیایی که شمشیر کفر بر سه همه ما هست و همه ما را تهدید می‌کند، گناه است، نباید این‌گونه برخوردها را پذیرفت. علمای ما باید با اینها برخورد کنند. متفکران و تحصیل کردگان و صاحب‌نظران ما باید جهّال را هدایت کنند. آنها هم با عقیده عمل می‌کنند و می‌بینیم که خیلی از آنها برای اهداف تفرقه‌گراها، خود را تحت عنوان عملیات استشهادی می‌کشند و روی آن عقیده دارند و فکر می‌کنند با این کار رضایت خدا را جلب می‌کنند.
 معلوم است که اگر هر شخص عاقلی آن را در راه خدا نداند، خود را به کشتن نمی‌دهد. جان دادن با این شیوه شجاعت می‌خواهد و حتماً عقیده محکمی پشت آن هست. لذا جای ارشاد است. باید روی وحدت امت اسلامی به عنوان یک اصل بسیار بسیار ضروری در دنیا تکیه کنیم. در عراق می‌بینید که الان علمای بزرگ و شخصیتها کشته می‌شوند که بر اثر درگیریهای فرقه‌ای است. مسجد را منفجر می‌کنند و نمازگزاران را می‌کشند. در پاکستان سالهاست که این مصیبت جریان دارد و ما هر روز شاهد این فجایع هستیم که گاهی به صف نمازگزار و گاهی به صف مردم بیچاره می‌زنند. جرم آنها هم این است که از فرقه دیگری هستند. در صورتی‌که به هر مذهبی نگاه کنیم، از این نوع اختلافات هست. در شیعه هم در خیلی از مسائل با هم اختلاف داریم.
انسانهای عاقل با اختلافات فکری، عقیدتی و یا اجتهادی این‌گونه رفتار نمی‌کنند. این نشان عدم بلوغ جامعه ماست. ایران از این جهت از خیلی جاهای دیگر بهتر است و الحمدلله در این سالها دست به کشتار همدیگر نزدیم  و به عنوان مذهب از این مسائل کمتر اتفاق افتاده است. گاهی تعصبات فرقه‌ای و تنگ‌نظریها جای سعه صدر اسلامی و آموزشهای اصیل اسلامی را می‌گیرد که مصیبت است.
از علمای اهل سنت خواهش می‌کنم که باید به فکر حل ریشه‌ای این مسائل با همکاری علمای شیعه باشیم و صریح نظر بدهیم، فتوی بدهیم و تحلیل کنیم و جلوی این تعصبات را بگیریم. «الکفر مله متفرقه» ولی اسلام ملتهای متفرق ندارد و باید ملتهای واحده باشیم. ما با صراحت قرآن ملت واحده هستیم.
انشاءالله که وسیعتر و با الگوی درست که بتواند در کشورهای دیگر هم تأثیر بگذارد، کار کنیم. الان جنگ داخلی در عراق، کویت، بحرین، پاکستان و افغانستان می‌تواند از همین منظر پیش بیاید و استعمارگران هم به طور حتم خواستار چنین چیزهایی هستند و سیاست استعماری آنها فَرّق و تسد است. تز استعماری هیچ‌وقت فراموش نشده، بلکه شکل آن فرق کرده است.
مسائلی که شما مطرح کردید، چیزی نیست که احتیاج به مباحثه، مجادله و اثبات داشته باشد. بالاخره شهروند ایرانی هرکس که باشد، حق شهروندی دارد. مسلمان که باشد، برای ما اولویت دارد. اهل سنت وفاداری خودشان را به انقلاب ثابت کردند. تعلقات دینی اهل سنت کمتر از شیعه نیست و گاهی پایبندی شما به مساجد، قرآن و نماز بیشتر است. شما برای اسلام ایستادید که همان برای ما اصل است و ما هم توقع نداریم شما عقاید خودتان را در اعمالتان ندیده بگیرید و از نظر ما این خلاف است.
انسانهای خوب را حتی در بین مسیحیان، یهودیان و ملل دیگر داریم که می‌دانیم به وظایف دینی خودشان عمل می‌کنند. اگر آنها بخواهند روزی معاقب شوند، به ترک عقاید دینی خودشان معاقب می‌شوند و نه به ترک عقاید اسلامی.
در مورد اهل سنت در اوایل انقلاب سخنرانی‌های زیادی ‌کردم. شما سنتی دارید که دختران را کمتر به مدرسه می‌فرستید، دلسوزی و خواهش کردم که اینها را به مدرسه بفرستید. می‌دانستم روزی بچه‌ها از شما مطالبه می‌کنند و عقب می‌افتند. گفتم بگذارید درس بخوانند و جلو بیایند. ما علاقمندیم همانگونه که همه ما درس می‌خوانیم، بچه‌های شما هم درس بخوانند، رشد و کمال پیدا کنند.
مسأله مناصب و پستها را قبول دارم که از گذشته چنین بود که اگر تا بحال از لحاظ عددی حساب کنیم، تناسب ندارد. البته اینها مبانی دارد و گزینشهایی هست. همین اختلافاتی که در بقیه جاها خودش را نشان می‌دهد، در اینجا هم خودش را نشان می‌دهد. سیاست وضع نکردیم که این‌گونه عمل کنند. فکر می‌کنم باید به صورت شوک باشد. با تصمیمات گسترده هم نمی‌توان اینها را حل کرد. چون تبعات و عکس‌العملهایی را به همراه دارد که شما هم می‌دانید. باید بدون شعار و داد و بیداد وارد شویم و این اشکال را برطرف کنیم. افرادی که صلاحیت دارند، رد نکنیم که این شیعه هست یا سنی. این صلاحیتها مقداری در تخصصها و مقداری هم در اعتقاد است. باید پایه آنها را درست کنیم. نباید اعمال سلیقه‌های تفرقه‌ای در مدیریتها اتفاق بیفتد. مدیری که از اهل سنت یا شیعه می‌آید، باید این  مسائل را در کارهای خود ندیده بگیرد.
او باید در کارهای خود به عنوان اینکه باید با همه درست برخورد کند، عمل نماید. باید به امور اهل سنت همانند همه مناطق رسیدگی شود. فکر نمی‌کنم کسی در این‌گونه مسائل تبعیض قائل باشد. در دوره مسئولیت خودم، در سراسر مرزها طرحهایی را شروع کردیم که بعد از گذشت چندین سال هنوز برخی از آنها انجام نشده است. آنقدر بزرگ بوده‌اند که احتیاج بیشتری به کار دارند.
به هرحال اینها خواسته‌های برحق است و بنده نامزد انتخابات باشم یا نباشم، اینجا یا جای دیگر باشم، توجه به آنها را وظیفه خودم می‌دانم تا تفاوتها را کم کنم. هر اندازه که از من ساخته باشد، به آن عمل خواهم کرد.
خواهش من از شما این است که سعی کنید عوامل تفرقه را در همه جا کم کنید. شما در سایر کشورها  و در بین علمای اهل سنت نفوذ دارید و بگویید آنها هم سعه صدر داشته باشند. شک ندارم وقتی یک شیعه در پاکستان کشته می‌شود، در ایران هم تأثیر دارد. یک نابسامانی برای اهل سنت در ایران در سایر کشورهای سنتی تأثیر می‌گذارد. این موضوعات به هم مرتبط هستند. کسانی هستند که به فکر انتقام هستند و کسانی هم هستند که به فکر انتقام نیستند، ولی ناراضی هستند و انتقاد خواهند کرد. لذا ما باید برادری را در همه سطوح مراعات و تعصبات را کم کنیم و شایستگی را ملاک قرار دهیم. سیاست ما این خواهد بود که دخالت دولت در امور مردم را کم کنیم و به مردم واگذار کنیم و دولت حاکمیت و سیاست‌گذاری کارها را بر عهده داشته باشد. این فضای جدید میدان جدیدی برای شما باز می‌کند که احتیاجی به مداخله ما هم ندارد. شما می‌توانید. چون اهل سنت از نظر اقتصادی کمتر از شیعیان نیستند. ارتباطات خارجی شما هم می‌تواند بیشتر شود. می‌توانید در همه مسایل بخش خصوصی بدون استثناء شرکتها و تأسیساتی درست و مدیریتهای بزرگ خلق کنید و فرزندانتان را در آنجا بکار بگیرید.
با آن اصلاحی که در اصل 44 قانون اساسی کردیم، بسیاری از چیزهایی که الان دولتی هستند، به بخش خصوصی واگذار می‌شود. شما اهل سنت می‌توانید در مناطقی که هستید، یک بانک قوی تأسیس کنید تا پشتوانه وام و اعتبار برای جوانانتان باشد و به آنها در کشاورزی، صنعت، صادرات، واردات، تجارت، کارهای خدماتی، فرهنگی، دانشگاه و امثال اینها وام دهید.
از این به بعد عمده نیروهای تحصیل کرده باید در بخش خصوصی فعال باشند. البته مشارکت در دولت هم که جای تصمیم‌گیری است، جای همه است که باید حضور داشته باشند.
خطری که همه دنیای اسلام را در خاورمیانه تهدید می‌کند، تأثیر روانی روی ما می‌گذارد که باید به طرف اتحاد برویم و مسائل خودمان را بیشتر حل کنیم.
به هرحال از اینکه تشریف آوردید و بحث کردید، خوشحال هستم. ترجیح من این بود که این‌گونه ملاقاتها در دوران انتخابات نباشد و ما با شما همیشه این‌گونه بودیم. شرایطی که عادی‌تر است و توقعی از یکدیگر نمی‌رود، تأثیر بیشتری دارد. زیارت شما برای من مغتنم بوده است.
والسّلام علیکم و رحمه‌الل