سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار جمعی از اعضای انجمن نخبگان ایران

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار جمعی از اعضای انجمن نخبگان ایران

  • ساختمان قدس
  • چهارشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۴

بسم‎الله الرحمن الرحیم الحمدالله والسلام علی رسول الله و آله به همه شما خانم‎ها و آقایان خوش‎آمد می‎گویم. فکر می‎کنم در کشور چیز عجیبی در حال اتفاق است و آن،‌این است که جوانان دانشجو که معمولاً باید حرف‎های حماسی و رادیکالی بزنند، مطالبی می‎گویند که کارکشته‎های سرد و گرم چشیده یک تاریخ می‎گویند. این حرف‎ها مال کسانی است که از مسیر عاطفه و احساسات عبور کردند و به عقلانیتی مجرّب رسیده‎اند. حرف‎ها و تحلیل‎های شما چنین چیزی را نشان می‎دهد. خداکند که این حالت در قشر دانشجو عمومیت و یا لااقل طرفداران زیادی داشته باشد. حرف‎های به حقی زدید. شما وارث کسانی هستید که اوایل انقلاب با آن شور خاص کارهای رسمی را در نهادها و دانشگاه‎ها انجام می‎دادند. آن موقع انجام کارهای عقلانی کمی دشوار بود. البته انقلاب، عقلانی بود و با قوی‎ترین عقل خلق شد. وجدان عمومی هم پشتوانه آن بود. حرف‎های شما کاملاً درست بود. درک شرایط واقعی زمانی در مسایل سیاست داخلی و خارجی و برنامه‎های اقتصادی، فنی و علمی بسیار مهم است. شرایطی هست که بخواهیم یا نخواهیم پیش می‎آیند. حتی اگر حکومت‎ها چیزهایی را نخواهند، فکر می‎کنم افکار عمومی و رشد فکری نسل جوان مسایل را به طرف جاهای خاص خوب ـ و نه بد ـ می‎برد و جامعه را رشد می‎دهد. ما هم از افکار عمومی دنیا جدا نیستیم. وضع دنیا مثل ظروف مرتبت است. تحقیقاً احتیاج به تدبیر داریم. دیگر نمی‎توان در داخل کشور با شعار کار کرد. خیلی‎ها شعارهای به خیـال خودشان جوان‎پسند می‎دهند و الان معلوم می‎شود که جوانان نمی‎پسندند. باید کسان دیگری این شعار را بپسندند. یا شعارهای خوشحال‎کننده برای محرومان می‎دهند، ولی راهشان به ضرر محرومان تمام می‎شود. محرومان بیکار می‎شوند و نمی‎توانند روی پاهای خود بایستند و زندگی آنها به کمک‎های دولتی و صدقه‎ها وابسته می‎شود. این کارها عقلانی نیست. کشوری داریم که می‎توانیم خیلی قوی باشیم. می‎تـوانیم خیلی زود به رفاه برسیم. در منابع و جمعیتی که داریم، اصلاً با مالزی قابل مقایسه نیستیم. ولی استفاده خوب نمی‎کنیم. علت آن شرایطی است که در گله‎های شما هم بود. چشم‎انداز با واقعیت‎ها تدوین شد. یعنی موجودی‎ها، نیازها و راه‎کارها را نگاه کردیم و دیدیم می‎توانیم ظرف 20 سال به اینجا برسیم. پشت سرما هم تجربه است. اما بعد از تصویب چشم‎انداز هنوز آن مسیر در دولت فعلی و در مجلس دردست اجرا نیست. ولی‌کشور نیرومندی هستیم. شما جوانان می‎توانید امیدوار باشید که آینده خوبی دارید. این هوشیاری افکار جوان و بدنه اصلی دانشگاه‎ها که الان چند میلیون دانشجو و چند میلیون فارغ‎التحصیل به عنوان مرجع جامعه هستند، تأثیر خود را به همراه خانواده‎ها و دوستانشان می‎گذارند. افکارشان حاکم می‎شود. طبعاً اگر کسانی در چنین فضایی حرکت جامعه را مهار کنند، نمی‎توانند. می‎توانند قدری معطل کنند، ولی آن اتفاقی که می‎خواهند، نمی‎افتد. جامعه جلو می‎رود و بهتر این است که با تدبیر و برنامه جلو برود و این‎گونه نشود. الان زمانی نیست که کشوری بتواند انسداد سیاسی درست کند. عربستان را تاحدودی می‎شناسید و من روی آن کشور مطالعه دارم. ناچار هستند که قدم به قدم جامعه عربستان را جلو بیاورند. آمریکا هم این را فهمید و می‎خواهد این حرکت طبیعی بچه‎های عربستان را به اسم خود مصادره کند. آمریکایی‎ها فکر می‎کردند به عراق که آمدند، در حالت اشغال مردم تسلیم می‎شوند، ولی مردم نشان دادند که راه خودشان را می‎روند. در کنارشان دائماً انسانهایی کشته می‎شوند و می‎بینند چه برسرشان می‎آید، ولی مردم راه خود را می‎روند. در خیلی از کشورها این گونه است. در ایران که باید جلوتر از همه باشد. الان هم از همه اینها جلوتر هستیم و با آنها قابل مقایسه نیستیم. رشد افکار عمومی انسانها به سرعت انجام می‎شود. الان افکار با سرعت نور در همه دنیا پخش می‎شود و همه می‎فهمند که راه همین است. نمی‎توانند انسداد سیاسی درست کنند. تحمیل سیاسی سلیقه‎های افراد خاص،‌ ولو انسانهای خوب که فکر می‎کنند خیلی مقدس هستند و برای خدا کار می‎کنند، امکان ندارد. جامعه آزاد است و خودش فکر می‎کند. شاید زمانی تحمیل شود. ولی از جایی‌سردرمی‎آورد. دیگر مسایل تمرکزی مثل سبکی که در روسیه و کشورهای کمونیستی است، قابل برگشت نیست. تمرکز امور اقتصادی و فرهنگی در دست دولت جواب نمی‎دهد. هیچ دولتی نمی‎تواند هزینه‎اش را بپردازد. توانش را ندارند. غیر از این، پیشرفت نمی‎کند و عقب می‎ماند. هزینه بسیار گزافی را باید تحمل کنند. حتی در جاهایی مثل عربستان و کویت که این همه نفت می‎فروشند، نمی‎توانند این کار را بکنند. بنابراین مسیر همین است که پیش می‎رویم. فقط کسانی که می‎خواهند تأخیر بیندازند، کمی موفق می‌شوند که تأخیر بیندازند. باید با تدبیر به طرف جامعه آزاد، آباد و بالنده بروند. یعنی مردم احساس کنند که امروزشان از دیروزشان بهتر است. احساس کنند که اگر مشکل موقتی دارند، تحمل آن رسیدن به راحتی است و این اتفاق در حال افتادن است. البته اگر مدیریت نشود، ممکن است به هرج و مرج و بی‎نظمی منتهی شود و اگر مدیریت درست باشد، به خوبی جلو می‎رود. انتظار ما از نیروهای نخبه که خداوند این استعداد را به شما داده،‌ این است که نقش‎آفرینی کنید. حتی تشکیلات خود را قوی کنید. ارتباطات خود را گسترده کنید. غیر از بحث‎های علمی که در آن نخبه شدید، سازماندهی کنید تا افکارتان به جامعه منتقل شود. توصیه‎ام خدمت شما همان است که در حرف‎های شما هم بود. روح اعتدال مهم‎ترین نقطه اسلام است. واقعاً جالب است که در دوران جاهلیت جزیره‎العرب این قدر معارف اسلام معتدل طراحی شده است. اسلام بین دنیا و آ‎خرت،‌عقل و عواطف، زن و مرد و اسراف و ریاضت راه میانه را انتخاب کرده است. واقع‎بین‎ترین مکتبی است که انسان می‎تواند در گذشته تاریخ ببیند. مکتبی را این‎گونه نمی‎شناسیم. افکار دیگران است. ولی دین این‎گونه است. اگر بخواهیم با سرمایه‌ای به نام اسلام افراط و تفریط را بر جامعه تحمیل کنیم،‌ به جامعه ظلم می‌کنیم. کافیست مسلمان باشیم، اما نه مسلمان سلیقه‎ای. الان انسانهایی هستند که خود را خیلی مقدس‎تر و باشعورتر از شخصیت‎هایی مثل امام می‎دانند، جرأت نمی‎کنند حر‎فهای امام را منکر شوند. اگر جرأت می‎کردند، خیلی از حرفهای امام را انکار می‎کردند و چیزهای دیگری می‎گفتند. به هر حال اولاً به شما نخبگان به خاطر تلاشی که کردید و به موقعیت خوب عملی رسیدید و ثانیاًً به خاطر افکار خوب سیاسی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، تبریک می‎گویم. در مورد خودم بگویم که مثل شما برای انقلاب دلسوز هستم. تحقیقاً بهتر بود که غیر از من و قویتر و با انرژی‎تر از من بیاید. حتماً‌افکار جوانان پیشرفته‎تر از ماست. ما رسوبات ذهنی داریم . کاش این‌گونه می‎شد. ولی تا به حال به آنجا نرسیدیم. شاید افراد بهتر از من باشند. اما جامعه هنوز آنها را نشناخته است و نتوانستند خود را در جامعه ثابت کنند. فعلاً در این مرحله هستیم. زمان زیادی نداریم. باید چند روز دیگر نفی یا اثبات را اعلام کنیم. ○ اگر الان اعلام کنید، همه خوشحال می‎شوند. ● بنا ندارم که اعلام کنم. فقط همین را می‎گویم که تا آخرین نفس چیزی جز پیشرفت این کشور، انقلاب و مردم نمی‎خواهم. اگر فرض بر این باشد که نیایم، جامعه آسیب می‎بیند، می‎آیم. ولی اگر فرضم بر این باشد که آسیب زیادی نمی‎بیند، نمی‎آیم. در این مورد باید آزادی را قبول کنید که با تجربه خودم کار کنم. الان برای آمدنم مانعی نیست. شرایط به گونه‎ای است که تشویق به ورود در صحنه شوم. فقط یک مصلحت اندیشی است که شاید راهی بهتر از رئیس جمهور شدن من پیدا شود. اگر پیدا نشد، در خدمت شما خواهم بود و با شما کار خواهم کرد. فکر می‎کنم مسئله جوانان جزو مهم‎ترین مسایل است. حرف‎های ما به خاطر رأی نیست. الان کشور مال جوانان است. ما داریم برای آینده شما راه باز می‎کنیم. اگر خودتان در کارها سهیم باشید، بهتر انجام می‎دهید که باید باشید. منتهی باید در سلسله مراتب باشد. به گونه‎ای که بتوان کشور را اداره و کار کرد. حرف دیگری ندارم. در مورد نخبگان بگویید. برنامه‎های شما چیست؟ اصلاً انجمن نخبگان چیست؟ آقای نصیری،‌ دبیر انجمن: باتوجه به نیازی که پس از جنگ برای علم احساس کردیم، در سال 1379 جمعی از دانشجویان نمونه کشور با حضور اعضای تیم‎های المپیادهای دانشجویی و دانش‎آموزی در مشهد جمع شدیم و بنیاد انجمن نخبگان علمی ایران را تأسیس کردیم تا به صورت یک NGO فعالیت کند. در زمان مجلس ششم طرح تشکیل بنیاد نخبگان علمی ایران را ارائه کردیم. متأسفانه این طرح مسکوت ماند. ● طرح چه بود؟ ○ تشکیل سازمان ملی نخبگان علمی ایران ●مگر احتیاج به قانون داشت؟ ○ دو راه داشتیم. یا مجلس و یا شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب کند. در دیدار با مقام معظم رهبری تأکید کردیم که متولی می‎خواهیم و باید سیاست‎های کلان طراحی شود. ایشان در دیدار عید غدیر خم پارسال تأکید کردند که این بنیاد تشکیل شود. با همکاری شورای عالی انقلاب فرهنگی طرح را نوشتیم که خوشبختانه دیشب تصویب شد. معاون اول رئیس جمهور، رئیس بنیاد علمی نخبگان ایران خواهد بود. سوال ما این است که باتوجه به درایت حضرت‎عالی، ‌شما با این بنیاد چگونه تعاملی خواهید داشت؟ چون عالی‎ترین استعدادهــای ایرانیان در این بنیاد خواهند بود. آیا این بنیاد هم مثل وزارتخانه جائی برای پست گرفت عده‎ای خواهد بود؟ یا نه کسانی را خواهید آورد که به عشق خدمت به ملت و کشور کار می‎کنند؟ چون شواهد نشان می‎دهد که احزاب سیاسی این بنیاد را نان‎دانی خود مـی‎دانند تا عده‎ای پست داشته باشنـد و از موجودی آن برای اهداف - سیاسی و نه اهداف ملی - استفاده کنند. ● چه قدر عضو دارید؟ ○ طبق آمار 3 هزار و 17 نفر شناسایی شدند. ● نخبه تعریف شده است؟ ○ طبق تعریف وزارت علوم و شورای عالی انقلاب فرهنگی و استعدادهای درخشان است. دانش‎آموزان المپیادی داخلی و خارجی، دانشجویان المپیادی داخلی و خارجی، برندگان جشنواره‎های داخلی و خارجی، دانشجویان علمی نمونه کشوری و دانشجویان ممتاز دانشگاه،‌به انضمام مبتکرین و مخترعین. شاید این شخص مخترع تحصیلات آکادمیک نداشته باشد، ولی فکر و ایده‎ای داشته باشد که در جهت منافع ملی باشد. ● روی این مسئله فکر نکرده بودم که برای نخبگان چه سیاست خاصی داشته باشیم. اصلاً به عنوان یک سمت وارد کارهای ریاست جمهوری نشده‎ام. چون هنوز به تصمیم نرسیدم و فقط تفکراتی دارم. اگر برسم، باید به صورت عملی و اجرایی برسم و تصمیم بگیرم و پاسخ دهم. اما فکر می‎کنم بر مبنای آنچه که در چشم‎انداز دیدیم و حقیقتاً محور حرکت 20 سال آینده ما علم و دانش و دانایی‎محوری خواهد بود و بناست در مثلث آمایش که انسان، طبیعت و ابزار باهم همراه باشند و نقش انسان را تقویت کنیم، روی هاتیک برای پیشرفت کشور تکیه داریم. قاعدتاً در موتور حرکت که هایتک است، باید نخبگان نقش خود را ایفا کنند. منحصر به نخبگان نیست، ولی نقش بیشتری خواهند داشت. فکر می‎کنم باید برنامه درستی ـ اگر در اساسنامه شما نیست ـ تنظیم کنید که از نخبگان بهره‎گیری درستی شود و استعدادهای آنها عملی در اختیار جامعه باشد. نکته بعدی این است که باید تشویق شوند که مسؤولیت برعهده‎ی دولت نیفتد. اگر نخبگان واقعاً نخبه هستند، برنامه‎های خود را تنظیم کنند و از طریق انتخابات و گزینش مدیران بهتری که می‎دانند، وارد عمل شوند. ما باید آن قدر به آنها اعتماد کنیم که راه خود را انتخاب کنند و حتی به دیگران کمک کنند که راه خود را پیدا کنند. فکر می‎کنم این گونه است. ولی هنوز روی برنامه منظمی فکر نکردم و آمادگی ندارم که قبل از دیدن طراحی شورای عالی انقلاب فرهنگی جواب دهم. ولی کار سختی نیست. می‎توان کار این‎گونه انسانهای بااستعداد را به عهده خودشان گذاشت. ○ الان خیلی جاها مثل صنعت نفت و خودرو نخبگان را جذب می‎کنند. ولی فرصت نمی‎دهند که افکارشان را ارائه دهند. بچه‎های ما کالای لوکس ادارات شده‎اند. حتی ضریب حقوق نخبگی هم می‎دهند؛ ولی اکثر بچه‎ها غیر فعال هستند. ● جذب آنها مثبت است. اگر جذب شوند، به جاهای دیگر می‎روند. ولی باید برنامه‎ای باشد که پس از جذب هم ارتباطات آنها محفوظ باشد. اگر سیستم خوبی در بین نخبگان داشته باشید، ضمن اینکه در وزارت نفت است،‌در اینجا هم کار می‎کند. اتفاقاً تفکرات میدانی را به ستاد می‎آورد و شما می‎توانید جمع‎بندی و به نخبه کمک کنید و نخبه هم به شما کمک کند. اگر دستگاه‎ها اینها را جذب می‎کنند، حرکت مبارکی بدانید. ولی ارتباط خود را حفظ کنید. یعنی سازماندهی کنید و مرکزیت داشته باشید و برای برنامه‎های خود با هم مشورت کنید. اگر شما برنامه بدهید، دولت می‎پذیرد. چون دولت می‎خواهد از این ظرفیت استفاده کند. می‎توانند اتاق فکر باشند. شبکه‎ای درست کنید که در هرجا که هستند، مجموعه‎ای کار کنند و افکار آنها به مرکزیت شما منتقل شود. باید سلسله مراتب به صورت زنجیره‎ای به هم مربوط شود. نگذارید این مجموعه از هم متلاشی شود و به صورت جزایر متفرق در بیایند. اگر بناست که بیایم،‌بحث مفصل‎تری می‎گذاریم که باهم حرف بزنیم. ○ با سابقه‎ای که دوستان از شما دارند، می‎توانند پیش‎بینی کنند چه برنامه‎هایی خواهید داشت. مطمئناً ضعف‎هایی در برنامه‎های قبلی شما بود. بینش شما از ین ضعف‎ها چیست؟ ● می‎دانم در سه چهار جا اشکال جدّی و واقعی داریم. در برنامه‎های اجتماعی و سیاسی، روابط خارجی و مسایل اقتصادی مشکلاتی داریم. ولی این‎گونه نیست که از عهده‎اش برنیایم. وقتی واردش شویم، عبور می‎کنیم. شاید صددرصد نباشد،‌ولی حتماً درصدی خواهد بود. به هر حال اگر اعلام حضور کردم، جلسه‎ای باشما خواهم گذاشت. دانشگاه صنعتی شریف جزو بهترین دانشگاههای کشور است. حتماً جلسات پرسش و پاسخ دانشجویی خواهم داشت. والسّلام علیکم و رحمه الله