سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها

  • ساختمان قدس
  • دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۶

بسم‌الله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السّلام علی رسول الله و آله
خیلی خوش آمدید. حرفهای شما را خوب درک می‌کنم. فکر می‌کنم دقیق و با اختصار نکات اصلی را مطرح می‌کنید. من هم در نگرانی شما شریک هستم و فکر می‌کنم روند فعلی به مشکل برمی‌خورد. اگر خارجی‌ها چه از طریق شورای امنیت و چه از طریق دیگر بخواهند اقدام کنند، ما با این وضع داخل مشکل داریم. البته مطمئن نیستم، ولی خطر واقعی است.
در صورتی که دشمنان بتوانند اجماع جهانی را علیه ما عملی کنند، یا باید تسلیم شد و یا باید ریاضت محکمی را تحمل کرد که هر دو کار در ایران مشکل است. اگر این دوحالت نباشد، حالت سوم بدتر است.
در داخل هم اوضاع خوب نیست. شما که سیاسی هستید و در میدان بودید و دلسوزی دارید. با خیلی‌ها سرو کار دارم. انسانهایی هستند که سیاسی نبودند و نیستند و می‌خواهند کار کنند. یا صنعتگر، یا تاجر، یا دانشگاهی‌های غیرسیاسی هستند که وقتی می‌آیند، همین حرفهای دردآور را می‌زنند. من مدتی است که این حالت را احساس می‌کنم.
واقعاً موقعی که تصمیم گرفتم نامزد ریاست جمهوری شوم، یک سلول از سلولهای بدنم رضایت نمی‌داد. همین تحلیل‌ها که به کجا می‌رسیم و چه می‌شود، مجبورم کرد که بیایم. آن موقع نمی‌خواستم صریح بگویم. اگر دقت کنید، در حرفهایم می‌بینید. بعد از اینکه نتایج انتخابات آن‌گونه اعلام شد، در بیانیه‌ام همین حرفها را گفتم. منتها ملاحظات جدی داشتم و دارم.
الان دوگونه نقش برایم ممکن است. یکی اینکه بیایم مسایل را علنی کنم و در جامعه حرف بزنم. یعنی از طریق افکار عمومی مطرح کنم که این دعواست، آن هم دعوای بین من و رهبری که می‌تواند آثار بسیار بدی داشته باشد. فرض دیگر این است که از همین حالتی که دارم، استفاده و سعی کنم، همین حالاتی که نگران هستید، پیش نیاید. چه در سیاست‌های خارجی و چه در سیاست‌های داخلی باید مواظبت کنیم که آقای بهشتی گفتند یأس حاکم شده است.
شما مشخصاً بحث انتخابات را مطرح کردید. شاید بتوانم با همین مواضع نقشی را ایفا کنم که حداقل در حد شوراها و خبرگان، انتخابات قابل استفاده‌ای انجام شود. اگر بتوانم انجام دهم، کار بزرگی است. الان دنبال این هستم.
مطمئناً اگر در این راهکارهایی که می‌خواهم از آن زاویه عمل کنم، موفق شوم، بی‌تأثیر نخواهد بود. مشورت را همیشه داریم. با آقای خاتمی همسایه هستیم و شب و روز که فرصتی پیش می‌آید، با هم بحث می‌کنیم .اما اگر به آن سبک عمل کنیم، در یک طرف قرار می‌گیرم و نمی‌توانم آن نقشی را که همه از من انتظار دارند، داشته باشم. افکار عمومی هم این‌گونه نیست. الان خود شما هم نمی‌خواهید ریسک کنید. ماهیت درست حوادث دانشگاه امیرکبیر را نمی‌دانم. شما مسلّم می‌گیرید که صحنه‌سازی است. ولی دیگران و شما نقشی ایفا نمی‌کنید، چون ملاحظاتی دارید.
یا در مسئله آقای موسویان مطمئنم که او اهل اتهامات نیست. آقای موسویان تقریباً همه اسرار مملکت را می‌داند. چون 8 سال در شورای امنیت بود. مسایل حساسی را درباره نهضت‌های آزادیبخش، عراق، فلسطین، لبنان و ... می‌داند. قبلاً سفیر ما در آلمان بود. این انسان رامتهم به این می‌کنند که بیگانگان از او استفاده کردند.
در این مسایل هم می‌توانم دوگونه عمل کنم. یک نوع این است که همان روز اول در اظهاراتم مسایل را روشن کنم. راه دیگر این است که او را نجات دهم. طبعاً اگر من مطلبی بگویم، آنها تلاش می‌کنند برایش پرونده ویژه‌ای درست کنند. منطق می‌گوید بنده خدا را قربانی نکنید. بگذارید آزاد شود و بعدها حرفها را بگویید.
امروزه برای افتتاح بیمارستان چشم‌پزشکی نور رفته بودم که خبرنگاری جلو آمد و از من در این‌باره پرسید. گفتم: اجازه دهید الان چیزی نگویم. حقیقت بعدها روشن می‌شود. بعد از اینکه به اینجا آمدم، دیدم خبرگزاری‌ها همین یک جمله را انعکاس دادند و تحلیل کردند. معلوم است که حرفهای من حساس است.
فکر می‌کنم من – همه شما را نمی‌گویم – باید در امثال این مسایل ملاحظاتی داشته باشم. والاّ خاصیت آن را ندارم که کمک کنم. می‌توان در مجامع عمومی یک جبهه جدید باز کرد. ولی با تهدیدات خارجی موجود و شرایط داخلی بدی که الان هست، نتایج خوبی نخواهد داشت. لذا راهم را این‌گونه انتخاب کردم که فعلاً حرفهایم را با ملایمت منعکس می‌کنم، در عین حال با ارتباطات و آشنایی‌ها سعی می‌کنم گره‌ها را در همه زمینه‌ها حل کنم.
فعلاً بهترین کار داخلی ما این است که به یک انتخابات سالم برسیم. به هر درجه‌ای به انتخابات سالم برسیم، خدمت بزرگی است که شاید منشأ آثار ارزشمندی باشد. در مسایل خارجی هم سعی می‌کنم به نقاط بحرانی غیرقابل انعطاف نرسیم.
ضمناً نگرانی‌های شما را من هم کم و بیش دارم. الان شیوه مدیریت کشور در بسیاری از ابعاد اشکال دارد. به آقایان دیگر مثل اصولگرا هم همین حرفها را می‌زنم. ولی آنها از زاویه دیگری از من توقع دارند. رسالت خودم را این می‌دانم که برای حفاظت انقلاب تلاش کنم. تجربه‌ام به من می‌گوید، الان این شیوه مفید است. البته شاید تجربه من اشتباه باشد. هریک از شما در محیط خود قطب هستید. چون چهل تا پنجاه سال در محیط‌های سیاسی دانشگاه و مجلس کار می‌کردید و با حضور در مطبوعات و دانشگاه در میدان بودید. خودتان را کم نگیرید و نگویید من و آقای خاتمی باید وارد عمل شویم. اگر شما حرکت خود را حفظ کنید، ما هم بهتر می‌توانیم بهره‌گیری کنیم. به هرحال فعلاً سه نگرانی عمده دارم:
1- شیوه مدیریت کشور از لحاظ اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مردم را ناراحت می‌کند.
2- مسایل خارجی کشور که در معرض خطر هستیم.
3- بعد سیاسی فعلی است که باید تلاش کنیم انتخابات خوبی برگزار شود.
مجلس آینده بسیار سرنوشت‌ساز و پایه 8 سال بعد است. اگر درست انجام دهیم، نتایج خوبی می‌گیریم. شما هم با تدبیر وارد شوید. انتخابات پرشور به شما کمک می‌کند و انشاءالله آثار خوبی دارد. شاید شما بهتر از من درباره افکار عمومی تحلیل داشته باشید. ولی آنچه من از دور می‌بینم، این است که زمینه برای برگزاری یک انتخابات خوب مساعد است.
○ دوستان ما در محافل این بحث‌ها را دارند. ولی ناراحتی ما این است که کسی مثل دکتر حبیبی را ردّ می‌کنند و هیچ کس در کشور به مکاتبات ایشان پاسخ نمی‌دهد که دلیل رد کردن شما چیست؟ شما فرض بگیرید که کدام یک از ما در انجمن مدرسین می‌توانیم مدعی باشیم که انگشت کوچک آقای حبیبی حساب می‌شویم؟ اگر ایشان رد می‌شود، به طریق اولی همه ما رد شده هستیم.
● همین مورد هم در حرفهای من بود. باید به انتخاباتی برسیم که این‌گونه نشود. حرف دکتر حبیبی نیست. ایشان با توجه به سوابق بین استادان و دانشجویان شناخته شده هستند. ولی دکتر حبیبی‌های بسیاری در شهرهای کوچک داریم که ردّ صلاحیت آنها آن شهرها را متلاطم می‌کند. تلاش ما این است که این اتفاق نیفتد. الان روی این فکر می‌کنم.
○ اینکه شما فقط در لحظات حساس واردعمل شوید، شاید درست باشد، ولی کار از اساس درست نمی‌شود.
● فقط در این شرایط نیست. همیشه تلاش می‌کنم.
○ من می‌گویم تلاش تنهایی شما نتیجه کامل نمی‌دهد. الان آقای امینی ساکت است. آقای موسی اردبیلی می‌گوید من شیوه امام صادق (ع) را در پیش گرفتم و فقط درس می‌دهم. آیت‌الله فاضل لنکرانی ساکت و آرام نشسته و هیچ نقشی ایفا نمی‌کند. نمی‌خواهیم با کسی تقابل کنیم. ولی اگر آقایانی مثل فاضل لنکرانی، موسوی اردبیلی، نور مفیدی و ... باشند، فضا این‌گونه نمی‌شود.
● هرکسی باید جواب شیوه‌های خود را بدهد. من در مسایل فعال هستم. اما اینکه آقای موسوی اردبیلی هم بتواند مثل من در رهبری تأثیر داشته باشد، جای بحث است. اینکه می‌تواند یا نمی‌تواند بماند، ولی الان نمی‌کند. دیگرانی هم که اسم بردید، کاری نمی‌کنند. ولی من کار می‌کنم.
○ من می‌گویم دیگران را هم فعال کنید.
● حرف شما درست است. ولی اگر شما می‌گویید آقای موسوی اردبیلی یک قطب است، من می‌گویم: انجمن مدرسین هم یک قطب هستند. یعنی باید یک مجموعه تلاش کند.
○ انتظار ما این است که شما آقایان علما را فعال کنید.
● من سلامت انقلاب را در این می‌بینم که متعادل باشیم. در سیاست خارجی دشمن‌تراشی نکنیم. در سیاست داخلی هم بگذاریم نیروهای وفادار به انقلاب در مجلس، شورا و دولت باشند. نباید بترسیم. شاید وجود سلیقه‌های مختلف در بعضی جاها ضررهایی داشته باشد، ولی فوایدش خیلی بیشتر است. فکر می‌کنم اهمیت کار اینجاست. مگر من زمانی که رئیس دولت بودم، چکار کردم؟ مسئولان روزنامه سلام در زمانی که چند وزیر عوض شده بودند، ارزیابی کردند و گفتند: حضور نیروهای هردوجناح مساوی است. سعی کردیم این حالت در استانداران هم حفظ شود. در دوره آقای نوری و بشارتی این‌گونه بود. وقتی شورای مرکزی روحانیت مبارز خواست لیست یک طرفه‌ای در تهران بدهد، باعث افتراق من با آنها شد. گفتم: اگر روحانیت حالت پدری‌اش را از دست بدهد، مؤثر نیست. هنوز هم آن عقیده را دارم و فکر می‌کنم باید این‌گونه باشیم. شاید با سلیقه بعضی از جریانها موافق نباشم. اما فکر می‌کنم سلیقه من ملاک نیست. بنابراین الان دارم در این سه میدان حرکت می‌کنم. حرکت من نمی‌تواند به عنوان تحریکات اجتماعی باشد. چون جواب نمی‌دهد.
○ ولی می‌توانید علما و مراجع را فعالتر کنید.
● شاید مؤثر باشد. ولی شما همیشه منتظر علما نباشید. به هرحال خوشحال شدیم که شما را دیدیم. انشاءالله اوضاع درست شود.
والسّلام علیکم و رحمه الله