سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمع اعضای تیپ پدافند هوایی سجاد

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمع اعضای تیپ پدافند هوایی سجاد

آمریکایی‌ها بیش از یک سال است که از هر کانالی استفاده می‌کنند، برای اینکه شاید بتوانند برای تجدید رابطه با ایران و ترمیم آن اشتباهات بزرگی که تاکنون کرده‌اند، راهی پیدا کنند.

  • جمعه ۲۳ آبان ۱۳۶۵

بسم‌اللّه‌الرحمن‌الرحیم


امسال حرکت تکاملی شما و حرکت نزولی دشمن خیلی شدیدتر به‌چشم می‌خورد، به خصوص با طرح 500 گردان و تجهیز و تدارک نیروها. علی‌رغم حرکت‌های سیاسی، تبلیغاتی و جنگ روانی که دشمنان برای روحیه دادن به صدام ایجاد کرده بودند، در مجموع امتیازات چشم‌گیری نصیب امت اسلامی شده است.
ابعاد موفقیت‌های ما بیش از آنچه که شما در جبهه‌ها و در عملیات می‌بینید، در سطح جهان از خود آثار زیادی به‌جای گذاشته است.

بهترین مثال آن، این روزها همین بحث‌هایی است که در رابطه با آمریکا و لبنان و گروگان‌ها و شرایطی که در دنیا به‌وجود آمده است می‌شود. شرایط سیاسی بوجود آمده در دنیا، به نفع جمهوری اسلامی آن چنان افتخارآمیز است که انسان غرق در لذت می‌شود که چگونه خداوند به‌یک ملت مظلومی، این مقدار عزت عطا کرده است.

در شرایطی که در دنیا تنها هستیم، اکنون گردن کلفت‌های دنیا مسابقه گذاشته‌اند و با حیله و تزویر، دنبال این هستند که رضایت شما ملت جان برکف را جلب کنند و با شما رابطه برقرار کنند. همان‌ها که 7 سال پیش افتخار می‌کردند که با ایران قطع رابطه کردند و مسابقه برای محاصره و بایکوت ما گذاشته بودند، اکنون از همه راه‌ها استفاده می‌کنند که اشتباه خودشان را جبران کنند و این برای کشورهای ظاهربین و دولت‌ها و قدرت‌های دنیوی خیره کننده است. البته برای ما این چیزها اهمیتی ندارد. چون ما هیچ وقت براساس اینکه فلان دولت با ما خوب باشد یا بد باشد کار نمی‌کردیم، بلکه وظیفه خود را انجام می‌دادیم. ما با امپریالیسم و آمریکا و هرشکل سلطه و زور برخورد تلخ می‌کردیم و باز هم برخورد تلخ خواهیم کرد. ما راه خودمان را انتخاب کرده و آن را ادامه می‌دهیم.

نخست وزیر فرانسه، آقای شیراک اظهار داشته است که صدام با حمله به جمهوری اسلامی ایران، بهترین خدمت را به رهبر انقلاب اسلامی کرده و انقلاب اسلامی را با جنگ تثبیت کرده و (به تعبیر آقای شیراک) بنیادگرایی اسلامی از خلیج‌فارس تا اقیانوس اطلس همه جا را فرا گرفته است و خطری که امروز دنیای غرب را تهدید می‌کند، این ترورهای کوچکی که اینجا و آنجا می‌شود، نیست. بلکه خطر انفجار عظیم اسلامی است که علیه غرب دارد منفجر می‌شود.

این حرف را یک روزنامه‌نگار و یک محقق نمی‌گوید. بلکه یک سیاستمدار می‌گوید که خودش مسئول بخشی از همین آتش‌افروزی‌های منطقه است. و این گونه اعتراف می‌کند که اولاً صدام شروع کننده جنگ است. ثانیآ صدام قصد تصرف خوزستان را به عنوان یک منطقه عربی داشته و ثالثآ صدام در مأموریت خود شکست خورده و جنگ نتیجه معکوس داده است.

وی همچنین اعتراف می‌کند به‌اینکه اسلام عزت پیدا کرده و اسلام از خلیج‌فارس تا انگلستان یعنی آخرین نقطه اروپا گسترش پیدا کرده و بزرگ‌ترین خطری که امپریالیسم غرب را تهدید می‌کند، ایران است.

اینکه آقای شیراک حالا در این زمان این حرف را می‌زند، خیلی مهم است. یک رهبر در یک کشوری که ادعای حقوق بشر و صلح‌طلبی دارد، باید بعدآ به تاریخ جواب بدهد که چطور آگاه بوده که عراق جنگ‌افروز است و جنگ را آغاز کرده، با این حال این قدر فرانسه به عراق کمک کرده است؟ جواب دادن به این سئوال در تاریخ کار آسانی نیست. فردا اگر ما در هر دادگاهی آقای شیراک را به‌محاکمه بکشیم و از او بپرسیم: شما که اعتراف می‌کنید عراق شروع کننده جنگ بوده، چطور این همه امکانات فرانسه را در اختیارش گذاشتید و باز هم می‌گذارید؟ چطور همین حالا هم می‌گویید که دست از حمایت عراق برنمی‌داریم؟ چرا آقای شیراک 6 یا 7 سال پیش این حرف را نزد؟ چرا 5 سال پیش این حرف را نزده است؟ چرا آنها بعد از فتح فاو و مهران و در آستانه این وضع جدید و تدارک 500 گردان این حرف را می‌زنند؟ به عمق قضیه باید توجه کرد که یک رهبری از رهبران اروپا که از مدعیان صلح است، آن چنان حرف می‌زند که هر دادگاهی می‌تواند او را به خاطر این حرفش محاکمه کند.

من در صحبت‌های جلوی مجلس و در نمازجمعه گفتم که آمریکایی‌ها بیش از یک سال است که از هر کانالی استفاده می‌کنند، برای اینکه شاید بتوانند برای تجدید رابطه با ایران و ترمیم آن اشتباهات بزرگی که تاکنون کرده‌اند، راهی پیدا کنند. این خیلی مهم است که یک ابرقدرتی در سطح آمریکا که کشورهای معمولی دنیا آرزو دارند با او رابطه محکمی داشته باشند، آن قدر تلاش به صورت ذلیلانه زبونانه و فقیرانه بکند. برای اینکه دل خشم‌آلود ملت و رهبر ما و مسئولان ما را نرم کند، این خیلی مسأله بزرگی است. من آن روز یک تکه کوچک از حقارت آمریکا را گفتم و حالا طی این ده روز، مهم‌ترین مسأله داخل آمریکا و اروپا و رسانه‌های جمعی دنیا و بین ناظرین، این بحث مطرح بوده است. در خود آمریکا دولت این کشور، بیشترین تلاش را کرد برای اینکه این شکست حیثیتی، که از افشای گوشه‌ای از ذلت آمریکا در دنیا پیدا شد، پاک شود و شکستش را جبران کند و امروز که ده روز می‌گذرد، همه آنها به‌همان حرفی که من روز اول زدم، اعتراف کردند.
حالا من نمونه‌هایش را می‌گویم. در دنیا همه منتظر بودند که از دولت آمریکا حرف جدیدی بشنوند که حیثیت آمریکا را حفظ کند. اما حالا بعد از ده روز همان حقیقت را آمریکایی‌ها دارند اعتراف می‌کنند.
رسانه‌های جمعی غرب و شخصیت‌های سیاسی آمریکا هم در این زمینه کاخ سفید را خیلی تحقیر کردند و چیزهای عجیب و غریبی به‌آنها گفتند. بعضی‌ها گفتند که حاکمیت آمریکا منافق است. برای اینکه از یک طرف ادعا می‌کند که ما با ایران به عنوان حامی تروریست‌ها در ستیز هستیم و به‌آنها باج نمی‌دهیم، ولی در پشت پرده هم باج می‌دهد و هم التماس می‌کند. بعضی‌ها هم گفتند: آمریکا با این حرکتی که کرد، حیثیت کاخ سفید را زیر پا گذاشت. برای اینکه اقدام به‌کاری کرد که هیچ قابل دفاع نیست. بعضی‌ها گفتند که ما باید در آینده مسئولان کاخ سفید را به‌محاکمه بکشیم. دموکرات‌ها الان گروه تحقیق تشکیل داده‌اند، برای اینکه به‌این حرکت حکومت آمریکا رسیدگی کنند. در کنگره و سنای آمریکا الان تلاش بر این است که این ضعف در سیاست آمریکا را بررسی کنند که چه پیش آمده است. البته آنها حرف‌های دو پهلو می‌زنند و یک قدری قضایا را مشتبه می‌کنند، ولی هر چقدر هم که دوپهلو حرف بزنند، سئوال بعدی پیش می‌آید و نمی‌شود مسأله را حل کرد.

من به‌کاخ سفید پیشنهاد می‌کنم که واقعیت را بگوید و صریح حرف بزند و بگوید ما 7 سال پیش اشتباه کردیم و حالا می‌خواهیم برگردیم و اشتباهات‌مان را جبران کنیم. اگر اول این حرف را بزند بهتر است. شما که باید این حرف را بزنید. خوب حالا بزنید. چرا برای خودتان دردسر درست می‌کنید؟

ده روز پیش وقتی که من گفتم مک‌فارلین به‌ایران آمده، باید همان موقع می‌گفتند که ایرانی‌ها راست می‌گویند و ما اشتباه کردیم. حالا بعد از چندین روز می‌گویید مک‌فارلین به‌ایران آمده و یک چیزهایی هست که ما نمی‌توانیم به ملت آمریکا بگوییم. حالا من می‌گویم، هیچ چیزی نیست که شما بخواهید به ملت آمریکا بگویید. البته یک چیزهای زشت‌تری هست که ما هم هنوز آنها را نگفتیم و آنها را نگه داشتیم که اگر شما یک مقداری با ما بد رفتاری کردید، آن‌ها را فاش کنیم و ما تا حالا یک گوشه‌ای را گفتیم. شما شکست خوردید و باید این را بپذیرید و به پیروزی جمهوری اسلامی ایران‌اعتراف کنید.

مشکل دیگری که آمریکایی‌ها با آن مواجه شدند، این بود که در همین اوقاتی که به‌ما التماس می‌کردند که ما مشکلشان را حل کنیم، به‌کشورهای عربی و همین دو هفته پیش به وزرای خارجه کشورهای عربی گفتند که ما با شما هستیم و اکنون توجیهی پیش کشورهای عربی ندارند. آن‌ها الان یقه آمریکا را گرفته‌اند و می‌گویند که چرا شما به‌ما دروغ گفتید که تا آخر علیه ایران ایستاده‌اید؟ البته این حرف که آمریکا علیه ما ایستاده درست است. ولی کشورهای عربی وقتی ظواهر را می‌بینند، مسائل دیگری برایشان مطرح می‌شود. عرب‌ها الان از همین اخباری که پیش آمده و نفاق آمریکا را دیده‌اند وحشت کرده‌اند. آن‌ها دیدند آمریکا دارد کاری به سرشان می‌آورد که بر سر شاه ایران آورد. و عربها از این وضع پیش آمده احساس وحشت کردند و ته دل به این نتیجه رسیدند که آمریکا دوست وفاداری برای آنها نیست و اگر رقیب عرب‌ها حاضر بشود کمی با آمریکا گرم بگیرد، آمریکا ترجیح می‌دهد که با قدرتمندهای منطقه همکاری کند. این مشکل جدیدی است که برای آمریکا پیش آمده و ته دل مرتجعان و حامیان صدام را لرزانده است و خود این هم برای تضعیف روحیه دشمنان ما تأثیر زیادی دارد.

الحمدللّه مجموعه آنچه که امروز در دنیا به‌چشم می‌خورد، بسیار زیباست و جمهوری اسلامی به عنوان نمونه موفق یک انقلاب مطرح شده و همه حربه‌های تبلیغی دشمنان کند شده است و امروز تنها حربه‌ای که امید دارند بتوانند از آن استفاده کنند، حربه ترمیم اشتباهات گذشته آنهاست. ولی اشتباه اصلی آنها، همان استعمارگری و ماهیت تجاوزگرانه آنهاست که تا آن ماهیت را دارند، نمی‌توانند راه خوب را انتخاب کنند.


    والسلام علیکم و رحمه‌اللّه و برکاته