سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آقای هاشمی در جمع گروهی از رزمندگان اسلام پیرامون تأثیر حماسه کربلا در زندگی مردم و مبارزه با نیروهای متحد کفر

سخنرانی آقای هاشمی در جمع گروهی از رزمندگان اسلام پیرامون تأثیر حماسه کربلا در زندگی مردم و مبارزه با نیروهای متحد کفر

  • شنبه ۱ بهمن ۱۳۶۲

 سخنرانی در جمع گروهی از رزمندگان لشگر امام حسین(ع)

 ما شرمنده شما هستیم و خود را از شما ضعیفتر می‏دانیم و در حقیقت یاران واقعی امام شما رزمندگان هستید که در جبهه‏ها و پشت جبهه‏ها با تلاش مداوم خود به ما مسئولان نوید می‏دهید، تا بتوانیم با پشتکار بیشتری بکار خود ادامه دهیم و رمز موفقیت شما و کسانی که می‏خواهند در عملیات دفاع و جهاد علیه ظلم و ستم شرکت کنند انتصابتان به امام حسین(ع) است.

 اصولاً ماجرای کربلا همچون یک مشعل نورانی فرا روی زندگی مردمی قرار گرفته که با روشن بینی و ایمان برخورد تکلیف کرده‏اند که جانشان را در جبهه‏های نبرد تسلیم خداوند کنند. خانواده‏ها نیز در پرتو همین نور کربلا است که از حرکت جوانانشان حمایت می‏کنند. شاید بتوان دقیقاً ادعا کرد که این حماسه‏های شهادت‏طلبی که در کشور ما بوجود آمده صد درصد ریشه در حرکت اباعبدالله‏الحسین(ع) و یاران او دارد. ما که همواره با تاریخ سروکار داشته و تاریخ اسلام را خوب مطالعه کرده‏ایم، از فتنه مغول گرفته تا جنگ اخیر صدام و حتی نبرد مسلمانان در اطراف فلسطین با نیروهای کفار اشغالگر، هرگز چنین مردمی خصوصاً جوانان و نوجوانانی دیده نشده‏اند که این چنین با میل و رغبت، تشخیص و شعور وارد میدان شده باشند. این پدیده بسیار عجیب از نوادر تاریخ دنیا است. مردم با ایمان و رزمندگان غیور ما در جبهه‏های نبرد مصداق آیه‏ای هستند که خداوند در سوره آل عمران آن را به عنوان فخریه به تاریخ ارائه می‏دهد. خدا در این آیه می‏فرماید: »بسیار اتفاق افتاده است که تعداد زیادی از همراهان و پیروان پیامبری در جنگ کشته شدند، ولی با این حال مردم با ایمان، با وجود سختی‏هایی که در راه خدا به آنها رسید، مقاومت کردند و هرگز ضعیف نشدند و سر بزیر بار دشمن فرود نیاوردند و خداوند صابرین را دوست دارد«.

 براستی هیچ مصداقی روشن‏تر از این آیه در مورد حرکتی که توسط شما رزمندگان در جبهه‏ها ایجاد شده است، پیدا نمی‏شود. نظیر این حرکت حماسه آفرین جوانان مسلمان ایران نه در زمان موسی و عیسی(ع) و نه در جنگهای حضرت محمد(ص) در جنگ احد، خندق، حدیبه، فتح مکه و غیر انصافاً رخ نداده است البته ادعا نمی‏کنم که سربازان ما از اصحاب پیامبر برتر هستند ولی کمتر از آنها هم نیستند.

 از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که روزی به اصحاب خود فرمودند، »سلام مرا به یارانم که بعد از من می‏آیند، برسانید«. اصحاب گفتند: »مگر ما یاران شما نیستیم؟« پیامبر(ص) فرمودند: »آری، شما هستید، اما سلام مرا به برادرانم، آنهایی که بعد از من می‏آیند و مرا ندیده‏اند، اما به راه من می‏آیند و دارای عظمت می‏شوند، برسانید«. این سخن پیامبر(ص) تحقیقاً اشاره به همین جریانات فعلی است. این مسایل است که ناظران تاریخ را متعجب کرده و آنها را از ارائه یک تحلیل درست عاجز ساخته است.

 شما امروز تفاوت خودتان را با ارتش صدام می‏بینید. سربازان صدام در پناه موانع گوناگون از قبیل سیمهای خاردار، کانالهای فراوان، میادین مین و آتش سنگینی از گلوله‏های توپ محافظت می‏شوند، ولی با این حال با ترس و خفت از مقابل شما می‏گریزند و یا تسلیم می‏گردند. این همه عظمت ایثار و فداکاری که در عمل و شعارهای شما پیداست، نشات گرفته از کربلاست. سمبل شهادت‏طلبی برای ما، یاران امام حسین(ع) هستند. همانهایی که شما در شعارهایتان تصمیم به زیارت قبر مطهرشان را اعلام می‏کنید. اینها یاران امام حسین(ع) بودند، اما امام یک فرد عادی نبود. امام حسین(ع) کسی هست که امام بزرگوار ما با آن همه عظمت که دارند با افتخار می‏پذیرند که خاک پای او باشند. سیدالشهداءعلیه‏السلام با آن ویژگیهای امامتش، با آن همه دعوتهای صریح در مکه و بین راه از مردم و اهالی کوفه، در آخر تنها هفتاد و دو نفر را که حاضر به جان فشانی بودند، پیدا کردند. ولی در زمان ما می‏بینید وقتی سپاه پاسداران طرح لبیک یا خمینی را اعلام می‏کند، جوانان ما بطور خودجوش پانصد گردان سازمان یافته را متشکل می‏کنند. همینطور می‏بینیم همین که مردم از مسؤولان شنیده‏اند که ما می‏خواهیم این جنگ را تمام کنیم و کار را یکسره نمائیم، این چنین با جوش و خروش پس از گذشت 42 ماه جنگ خود را آماده نبرد می‏کنند. هیچ چیز غیر از ایمان و مشخص شدن راه سعادت نمی‏توانست این مردم را به این شکل تجهیز نماید و همین است که دشمنان اسلام را سخت به وحشت انداخته است. واقعاً یک وحشتی در دل دشمنان اسلام پیدا شده است، که مبادا این نمونه‏ای که در کشور ایران اتفاق افتاده است در جاهای دیگر نیز اتفاق بیفتد.

 ریگان شکست عراق را شکست منافع حیاتی آمریکا خوانده است، این به این معناست که آمریکا می‏داند اگر ایران پیروز بشود، مردم تحت ستم دنیا متوجه شوند که اگر بخواهند می‏تواند با قدرت ایمان در مقابل قدرت‏های زورگو بایستند، بسیاری از مردم دنیا که به این جنگ چشم دوخته‏اند، برعلیه آنان به حرکت در می‏آیند، بنابراین پیروزی ما بر عراق تنها بسر حزب بعث نیست، چرا که حزب بعث تنها بخشی از نیروهای متحد کفر است.

 در عراق هم اکنون مصری‏ها، سودانی‏ها، یمن‏شمالی‏ها و مزدوران اشغالگر هستند، به علاوه تعداد زیادی کارگران خارجی را با مزد بیشتر به جبهه‏ها فرستاده‏اند و از لحاظ امکانات، کویت و عربستان سعودی به عراق پول می‏دهند و به جای او نفت صادر می‏کنند. فرانسه نیز بی دریغ به او اسلحه می‏دهد آمریکا هم هر چه از دستش برآمده کمک کرده است، انگلستان سلاح شیمیایی به او داده و همه کشورهای حامی عراق راهها و بنادر و کشتی‏هایشان را در اختیار عراق گذارده‏اند.

 آمریکا اعلام کرده حدود پانصد هزار تن گندم به عراق داده است، به یاری خداوند ما نمی‏گذاریم این گندم‏ها از گلوی عفلقی‏ها پایین برود. همین طور به حول و قوه الهی ان‏شاءالله لوله نفت شمال عراق را هم می‏بندیم تا هر که می‏خواهد برای عراق نفت بیشتری بفروشد بیشتر در جنایات صدام شریک شود. پس می‏بینید که ما با عراق تنها نمی‏جنگیم، بلکه با تمام عفریت‏های حامی صدام درگیر هستیم و روزی که شما رزمندگان حماسه آفرین راه خدا پیروزی نهایی را اعلام کردید، باید جبهه متحد امپریالیسم شرق و غرب و صهیونیسم و حزب بعث و ارتجاع عرب، همه با هم اعلام شکست کنند، این پیروزی متعلق به شما رزم‏آوران خداجوی است.

 حماسه آفرینی مردم مسلمان ایران متعلق به امام حسین(ع) است، برای ما بسیار غیر قابل تحمل است که امام حسینی(ع) که متعلق به این مردم و مردم مسلمان عراق است، قبر مطهرش در اختیار عفلقی‏های بعثی ضد حسینی باشد و امیدوارم که دو ملت ایران و عراق متحد بشوند تا بعد به سراغ اسرائیل برویم.

 انسان از اینکه به دین اسلام وابسته باشد در خود عمیقاً احساس غرور می‏کند. دشمنان ما نیز از اینکه مردم ما داوطلبانه و ایثارگرانه جان خود را در کف گذاشته‏اند و تقدیم خدا و اسلام و انقلاب می‏کنند، سخت وحشت کرده‏اند. در دنیای امروز جمع کردن نیروهای داوطلب از بزرگترین افتخارات کشور ماست. مردم داوطلبانه از پیرمرد گرفته تا نوجوانان که هر کدام هزاران امید و آرزو دارند، با اشتیاق پا به جبهه می‏گذارند. ماهها در جبهه‏ها مانده و از زن و فرزند و فامیل می‏گذرند و سرانجام یا به خدا می‏رسند. و یا پیروز به وطن باز می‏گردند. هم اکنون هم که حدود 42 ماه از جنگ گذشته مردم ما با همان شور و اشتیاق در میدان مانده‏اند و کسانی که به جبهه‏ها رفته و جنگیده‏اند، اشتیاق بیشتر به اینکه دوباره به جبهه بروند، دارند.

 دشمنان اسلام در تحلیلهایشان می‏نویسند رهبر انقلاب به رزمندگان وعده بهشت داده و آنها را فریب می‏دهد، آنها نمی‏دانند که مردم پیش از آنکه رهبر انقلاب را شناخته باشند، خدا و قرآن را شناخته‏اند و قرآن به مردم وعده داده است که خداوند مشتری جانها و مالهای مؤمنین است. این معامله‏ای است که خداوند وعده آن را در انجیل و تورات و دیگر کتب آسمانی نیز به مردم داده است. آنها تورات و انجیل خودشان را هم نشناخته‏اند. آنها نمی‏فهمند که مردم ما سالها به یاد امام حسین(ع) گریه کرده‏اند و گفتند که ای کاش روز عاشورا ما بودیم و در رکاب او می‏جنگیدیم و ای کاش روزی بیاید که در راه او بجنگیم. دشمنان ما یا نمی‏فهمند و یا اگر می‏فهمند برای فریب دیگران، این حرفها را می‏زنند، به هر حال چه بفهمند و چه نفهمند به کوری چشم دشمنان اسلام، مردم ما این زیبایی شهادت‏طلبی برای انقلاب را حفظ کرده و در تاریخ دنیا بهترین حماسه‏ها را خلق کردند. ملت ما پس از چهار سال جنگ خم به ابروی خود نیاورده و هر روز پر نشاطتر از روز قبل در میدان نبرد ظاهر می‏شود.

 در خاتمه برای پیروزی رزمندگان اسلام و خانواده‏های خوب رزمندگان دعا می‏کنم و از ینکه آنان جوانان خود را برای رفتن به جبهه‏ها تشویق کرده‏اند، تشکر نمود و اظهار امیدواری می‏کنم که نزد خداوند جزو پیشتازان باشند.

    والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته