چهارشنبه 20 مهر 1373 6 جمادیالاول 1415// 12 اکتبر 1994
با روشن شدن عقبنشینی عراق، وضع آرام شده و قیمت نفت رو به نزول است. ضعف و بیتدبیری حکام عراق، باعث تعجب است. بیشتر وقت به مطالعه گزارشها و انجام کارها برای آمادگی سفر گذشت.
ستاد تنظیم بازار جلسه داشت. ارز مورد نیاز کالاهای اساسی و ضروری و ریال ضروری را تأمین کردیم. دو سازمان تأسیس کردیم با اصلاح سازمانهای گذشته، یکی در وزارت بازرگانی برای نظارت و کنترل و تشکیل پرونده متخلفان که عمدتاً از نیروهای بسیجی و اصناف استفاده خواهد کرد و دیگری در وزارت دادگستری که صدور احکام تعزیر را به عهده خواهد داشت و همچنین کمیسیون استانها و شهرستانها را زیر نظر استانداران و فرمانداران تشکیل دادیم.
عصر در جلسه هیأت دولت شرکت کردم. برای آماده شدن جهت سفر، زودتر به دفترم برگشتم؛ بناست ساعت ده و نیم شب به کشور اندونزی پرواز کنیم. تلفنی با آیتالله خامنهای خداحافظی کردم و دربارة بیانیهای که ایشان خواسته وزارت امور خارجه در خصوص لشکرکشی جدید آمریکا به منطقه بدهد، مبادله نظر شد. قرار شد آقای [حسن] روحانی، [دبیر شورای عالی امنیت ملی] که بنا بود با ما بیاید، بهخاطر مسائل جاری لشکرکشی آمریکا در تهران بماند.
آقای مسعود بارزانی، [رهبر حزب دموکرات کردستان عراق] آمد؛ به خاطر اینکه در گذشته به آقای [جلال] طالبانی، [رهبر حزب اتحادیه میهنی کردستان]، ملاقات داده بودم، اصرار داشته که او را ببینم. مقداری از اوضاع عراق و کردستان عراق از او پرسیدم. اصرار داشت که به ما بگوید، دنبال استقلال کردستان نیست و مدعی بود برنامه ایجاد منطقهای در جنوب عراق، جدی است.
ساعت نُهونیم شب به فرودگاه [مهرآباد] رفتیم و ساعت دهونیم، پس از مصاحبه، با بدرقه رسمی، با هواپیمای [بوئینگ] 747 به سوی جاکارتا پرواز کردیم. مهدی، عفت، فاطی، فائزه و جمعی از وزرا و معاونان و پاسداران همراه بودند. در هواپیما شام خوردیم و خوابیدم.