خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1363/ کتاب «به سوی سرنوشت»

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1363/ کتاب «به سوی سرنوشت»

  • پنجشنبه ۳ آبان ۱۳۶۳

پنجشنبه 3 آبان 1363

    بعد از نماز تا ساعت هفت‏ونیم صبح، مطالعه کردم. آقای [حسن غفوری‏فرد] وزیر نیرو آمد. درباره کاری که در جبهه جنوب در هورالهویزه به عهده آنها گذاشته‏اند، صحبت کردیم؛ آن کار را زیاد و سنگین می‏داند. قرار شد با [آقای محسن رضائی فرمانده] سپاه در این باره صحبت کنم. در جلسه علنی [مجلس شورای اسلامی] دو سه لایحه تصویب شد. بعضی از نمایندگان به آمدن [تانری بری] وزیر کشور ترکیه، در این شرایط و بعضی به تندروی و اظهارات شعارگونه نخست وزیر در جلسه سفرا، اعتراض داشتند.

    ظهر، اعضای کمیسیون راه آمدند و از اینکه، در متن سیاست مسکن کشور نیستند، گله‏داشتند و از تشکیل شرکت خانه‏سازی بنیاد مستضعفان، اظهارات ابهام آمیزی داشتند؛ مثل اینکه بنیاد مسکن و وزارت مسکن و شاید بخش خصوصی، مخالفت می‏کنند.

    عصر، آقای دکتر ولایتی [وزیر امور خارجه] آمد؛ برای توضیح علت عدم اجرای تصمیمات سران قوا در مورد آمدن [آقای سعودالفیصل] وزیر خارجه عربستان و طرح ژاپن در سازمان ملل، ولی بیشتر از تندروی و اظهارات تند نخست وزیر درباره روابط خارجی و مخصوصاً از اظهارات ایشان در جلسه سفرا گله داشت؛ تأکید کردم که تصمیمات را اجرا نمایند.

    مسئولان خرمشهر آمدند. گزارشی از کارشان دادند. برای آنها صحبت کردم. مسئول بسیج آمد و از فرماندهی [کل سپاه] شکایت داشت و اجرای طرح مناطق بزرگ سپاه را، در جهت حذف بسیج می‏دانست. ضمناً تحرکات وسیعی در بعضی از مراکز، علیه این طرح به چشم می‏خورد؛ مثل اینکه علیه آن سازماندهی شده است.

    سرهنگ ترابی آمد و راجع به لزوم سرعت در تعویض فرمانده نیروی دریائی گفت، و اینکه آقای [تیمسار قاسمعلی] ظهیرنژاد از گرفتن سمت نمایندگی امام در شورای عالی دفاع خوشحال است. اول شب، با جمعی از نمایندگان حزبی، درباره شروع کار واحد مجلس حزب [جمهوری اسلامی]، مشاوره کردیم. شب، به خانه آمدم. خسته بودم.