وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّکُمْ فَمَن شَاء فَلْیُؤْمِن وَمَن شَاء فَلْیَکْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِینَ نَارًا أَحَاطَ بهِمْ سُرَادقُهَا وَإِن یَسْتَغِیثُوا یُغَاثُوا بمَاء کَالْمُهْلِ یَشْوِی الْوُجُوهَ بئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءتْ مُرْتَفَقًا
و بگو: حق از پروردگار شما است، پس هر که خواست ایمان بیاورد و هر که خواست کفر بورزد، همانا ما برای ستمکاران آتشی آماده کرده ایم که سراپرده اش بر آنان احاطه دارد و اگر استغاثه کنند و آب بطلبند با آبی مانند مس آب کرده به استغاثه آنان پاسخ داده می شود که چهره هایشان را کباب می کند; این مایع چه بد نوشیدنی و این آتش چه بد آسایشگاهی است.
1- تنها، خداوند سرچشمه حقایق و معارف صحیح است.
الحقّ من ربّکم
«من ربّکم» خبر است برای «الحقّ» و برخی گفته اند که «الحقّ» خبر برای مبتدای محذوف است. «ال» در «الحقّ» برای استغراق است، یعنی: «تمامی حقایق. بنابراین جمله «الحقّ من ربّکم» در حقیقت، دلالت بر حصر می کند. این حصر، در برابر رهنمودهای هواپرستان است که آیه قبل اطاعت آنان را ناروا دانست.
2- سخن های ناسازگار با تعالیم الهی، باطل و مردود است.
و قل الحقّ من ربّکم
3- خداوند، پیامبر(ص) را در شیوه برخورد با دنیاگرایان و رد پیشنهادهای نادرست آنان تعلیم داد.
و لاتطع من ... و قل الحقّ من ربّکم
4- تنها راه شناخت شیوه برخورد با مؤمنان تهیدست، وحی الهی است نه آرای هواپرستان غافل از خداوند
و لاتطع من ... و قل الحقّ من ربّکم
5- تبیین حق و راستی برای انسان ها، در جهت رشد و تربیت آن ها است.
الحقّ من ربّکم
گزینش کلمه «ربّ» حاکی از نکته بالا است.
6- پیامبر(ص) موظّف به رساندن پیام حقِّ الهی به مردم است و نه مسئول ایمان و کفر آنان.
و قل الحقّ من ربّکم فمن شاء فلیؤمن ومن شاء فلیکفر
7- تصمیم و خواست خود انسان، محور و اساس ایمان و کفرش است.
فمن شاء فلیؤمن ومن شاء فلیکفر
8- گرایش و عدم گرایش مردم و آرای آنان در حقانیّت حق، بی تأثیر است.
الحقّ من ربّکم فمن شاء فلیؤمن ومن شاء فلیکفر
9- آتش سهم گین و فراگیر، عذاب حاضر و آماده برای کافران، از جانب خداوند است.
إنّا أعتدنا للظـلمین نارًا
نکره آوردن «ناراً» برای دلالت بر شدّت و عظمت است.
10- دوزخ، از هم اکنون برای ظالمان آماده و مهیا است.*
إنّا أعتدنا للظـلمین نارًا
11- برخورداری انسان از حق انتخاب ایمان و کفر، به معنای بی تفاوتی ایمان و کفر در فرجام اخروی او، نیست.
فمن شاء فلیؤمن و من شاء فلیکفر إنّا أعتدنا للظـلمین نارًا
امر در «فلیکفر» برای تهدید است و جمله «إنّا أعتدنا...» گویای این معنا است که اختیار انسان در انتخاب ایمان یا کفر، بدان معنا نیست که او، بر انتخاب خویش، مؤاخذه و یا تشویق نخواهد شد.
12- کافرانِ به حقایق نازل شده از سوی خداوند، ظالم، و سزاوار آتش اند.
الحقّ من ربّکم ... و من شاء فلیکفر إنّا أعتدنا للظـلمین نارًا
13- توجه به فرجام مؤمنان و کافران، نقشی تعیین کننده در گرایش انسان به ایمان یا کفر دارد.
فمن شاء فلیؤمن و من شاء فلیکفر إنّا أعتدنا للظـلمین نارًا
14- آتش قیامت، همانند سراپرده ای فراگیر، راه گریز را بر کافران خواهد بست.
نارًا أحاط بهم سرادقها
«سرادق» معرب «سراطاق» و به معنای خیمه و پرده سرا است.
15- کافران در خیمه آتشین دوزخ، با استغاثه و اظهار تشنگی، از مأموران عذاب، یاری می طلبند.
و إن یستغیثوا یغاثوا بماء
«غوث» یعنی: «یاری کردن» و «غیث» یعنی: «باران». مراد از «استغاثه» می تواند طلب یاری و یا طلب باران (آب) باشد. پاسخی که به استغاثه دوزخیان داده می شود، گویای آن است که یاری خواستن دوزخیان، همان آب خواهی آنان است.
16- انسان، در جهان آخرت، دارای احساس تشنگی و نیازمند آب است.
یغاثوا بماء
17- آب های غلیظ و گداخته، بسان گدازه مس، پاسخی برای استغاثه و آب طلبی کافران در دوزخ است.
و إن یستغیثوا یغاثوا بماء کالمهل
«مهل» به معنای «درده روغن» و نیز «مس گداخته» است (مقاییس اللغة) و نیز به «خونابه ای که از لاشه مردار بیرون آید» گفته می شود. (قاموس) وصف آنان با عبارت «یشوی الوجوه» با معنای «مس گداخته» سازگارتر است.
18- آب های دوزخی، چهره کافران را سوزانده و بریان می سازد.
یغاثوا بماء کالمهل یشوی الوجوه
19- کمک خواهی دوزخیان، افزایش دهنده عذاب و زمینه تحقیر افزون تر ایشان است.
و إن یستغیثوا یغاثوا بماء کالمهل یشوی الوجوه
فعل «یغاثوا» (فریادرسی می شوند) استهزای دوزخیان است و «یشوی الوجوه» از سوزاندن و عذابی اضافه بر عذاب موجود خبر می دهد.
20- آب مشروب دوزخیان، مایعی ناگوار و پلید است.
یغاثوا بماء ... بئس الشراب
21- آتش دوزخ، تکیگاهی ناپسند و شوم برای دوزخیان است.
یغاثوا بماء کالمهل ... و ساءت مرتفقًا
«مرتفق» به مکانی گفته می شود که آدمی، در آن، مرفق و آرنج خود را بر زمین نهد و با ساق دست خود اهرمی بسازد و سر بر آن گذارده، استراحت کند. یاد کردن از جایگاه دوزخیان با این تعبیر، به منظور ریش خند کردن آن ها است.
22- رفاه مندانِ هواپرست، در قیامت، گرفتار آتشی فراگیر و آشامیدنی هایی ناگوارند.
و لاتطع من أغفلنا قلبه ... بئس الشراب و ساءت مرتفقًا
نکته یاد شده از ارتباط دو آیه استفاده شده است.
23- معاد، جسمانی است و انسان، با بدنی مادّی، در قیامت حضور خواهد یافت.
یغاثوا بماء ... یشوی الوجوه بئس الشراب
آب:
درخواست آب 17
استمداد:
استمداد از نگهبانان جهنم 15
انسان:
اختیار انسان 7، 11; اراده انسان 7; ایمان انسان 11; تشنگی اخروی انسان 16; کفر انسان 11; نیازهای اخروی انسان 16
ایمان:
زمینه ایمان 7
تربیت:
عوامل تربیت 5
تشبیهات قرآن:
تشبیه آب داغ جهنم 17; تشبیه به مس مذاب 17
جهنم:
آشامیدنیهای جهنم 17; آمادگی جهنم 10; احاطه جهنم 14; پلیدی آشامیدنیهای جهنم 20، 22; شومی آتش جهنم 21; فعلیت جهنم 10; مراتب آتش جهنم 9; نجات از جهنم 14; ویژگیهای آب داغ جهنم 18; ویژگیهای آتش جهنم 14
جهنمیان 10، 12:
آثار استمداد جهنمیان 10، 12 19; استمداد جهنمیان 10، 12 15; بریانی صورت جهنمیان 10، 12 18; پاسخ استغاثه جهنمیان 10، 12 17; تشنگی جهنمیان 10، 12 15; خواسته های جهنمیان 10، 12 17; زمینه تحقیر جهنمیان 10، 12 19; شومی تکیه گاه جهنمیان 10، 12 21; عوامل ازدیاد عذاب جهنمیان 10، 12 19
حق:
آثار اعراض از حق 8; فلسفه تبیین حق 5
حقانیت:
ملاک حقانیت 8
حقایق:
منشأ حقایق 1
خدا:
اختصاصات خدا 1; اهمیت تعالیم خدا 2; تعالیم خدا 3; عذابهای خدا 9
دنیاطلبان:
رد خواسته های دنیاطلبان 3; روش برخورد با دنیاطلبان 3
ذکر:
آثار ذکر فرجام کافران 13; آثار ذکر فرجام مؤمنان 13
رشد:
عوامل رشد 5
سخن:
ملاک سخن باطل 2
ظالمان 12:
ظالمان 12 در جهنم 10
عذاب:
اهل عذاب 9
قرآن:
تشبیهات قرآن 17
کافران:
ظلم کافران 12; عجز اخروی کافران 14; فرجام کافران 11; فعلیت عذاب کافران 9; کافران در جهنم 12، 14، 15، 17، 18
کفر:
زمینه کفر 7; کیفر کفر به حقایق 12
گرایشها:
آثار گرایش به حق 8; عوامل گرایش به ایمان 13; عوامل گرایش به کفر 13
مؤمنان:
روش برخورد با مؤمنان فقیر 4; فرجام مؤمنان 11
محمد(ص):
تبلیغ محمد(ص) 6; محدوده مسؤولیت محمد(ص) 6; محمد(ص) و ایمان مردم 6; محمد(ص) و کفر مردم 6; معلم محمد(ص) 3
مرفهان:
آشامیدنیهای اخروی مرفهان 22; عذاب اخروی مرفهان 22; مرفهان در جهنم 22
معاد:
معاد جسمانی 23
نیازها:
نیاز به آب 6
وحی:
نقش وحی 4
هواپرستان:
آشامیدنیهای اخروی هواپرستان 22; بی ارزشی بینش هواپرستان 4; عذاب اخروی هواپرستان 22; هواپرستان در جهنم 22