وَإِذ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَمَا یَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ فَأْوُوا إِلَی الْکَهْفِ یَنشُرْ لَکُمْ رَبُّکُم مِّن رَّحمته ویُهَیِّئْ لَکُم مِّنْ أَمْرِکُم مِّرْفَقًا
و اکنون که شما از آنان و آنچه غیرخدا می پرستند کناره گرفته اید، در این غار جای بگیرید که امید است پروردگارتان برای شما از رحمت خود بگستراند و در کارتان آسانی و آسایشی برای شما فراهم سازد.
1- اصحاب کهف، از سوی جامعه کفر، مورد تهدید بودند و نیروی کافی برای مقابله با آنان را نداشتند.
و إذ اعتزلتموهم و ما یعبدون إلاّ اللّه فأوُواْ إلی الکهف
کنارگیری (اعتزال) اصحاب کهف از جامعه خویش، نشانگر در تنگنا قرار گرفتن آنان از سوی جامعه و فشار مشرکان بر ایشان است.
2- رفتن به غار، پیشنهاد برخی از اصحاب کهف به دیگر افراد گروه بود.
و إذ اعتزلتموهم و ما یعبدون إلاّ اللّه فأوُواْ إلی الکهف
3- اصحاب کهف، جهت رهایی از مشرکان، غاری را برای جای گرفتن برگزیدند.
فأوُواْ إلی الکهف
جای گرفتن اصحاب کهف در غار، ظاهراً، به جهت مخفی ماندن از دید مأموران و تعقیب کنندگان بوده است.
4- اصحاب کهف، برای حفظ ایمان خویش، ناگزیر به کنارگیری از جامعه شرک آلود شدند.
و إذ اعتزلتموهم و ما یعبدون إلاّ اللّه فأوُواْ إلی الکهف
با توجه به «و ما یعبدون إلاّ اللّه» معلوم می گردد که اعتزال اصحاب کهف، برای حفظ عقیده و آرمان بوده است.
5- لزوم هجرت از محیط کفر و شرک، برای حفظ عقیده
و إذ اعتزلتموهم ... فأوُواْ إلی الکهف
بیان اعتزال اصحاب کهف از جامعه شرک و مردم مشرک، در حقیقت، بیان الگو و رهنمودی برای موحّدان و مؤمنان است که به هنگام تعارض، حفظ ایمان را بر ماندن در جامعه، ترجیح داده و از محیط کفر هجرت کنند.
6- اصحاب کهف، زندگی سخت و پر مشقّت ولی همراه با توحید را، بر زندگی آسوده در محیط شرک و حاکمیّت آن ترجیح دادند.
و إذ اعتزلتموهم و ما یعبدون إلاّ اللّه فأوُواْ إلی الکهف
7- زندگی مشقّت بار همراه با ایمان و توحید، بر زندگی آسوده شرک آلود ترجیح دارد.
و إذ اعتزلتموهم و ما یعبدون إلاّ اللّه فأوُواْ إلی الکهف
8- اطمینان اصحاب کهف به برخورداری از رحمت الهی در صورت هجرت کردن از حاکمیّت شرک و جامعه مشرک
فأوُواْ إلی الکهف ینشر لکم ربّکم من رحمته
فعل «ینشر» در جواب امر قرار گرفته و جزا برای شرط مقدر است; یعنی «إنْ تأووا إلی الکهف ینشر...» و مفاد آن، حتمی بودن نشرِ رحمت الهی در صورت هجرت است.
9- تلاش گران در راه ایمان و توحید و حفظ ارزش ها، مشمول رحمت خاص خداوند، خواهند شد.
و إذ اعتزلتموهم ... فأوُواْ ... ینشر لکم ربّکم من رحمته
10- انگیزه و محور نهضت و هدف نهاییِ اصحاب کهف، خدا بود.
و إذ اعتزلتموهم و ما یعبدون إلاّ اللّه ... ینشر لکم ربّکم
کنارگیری اصحاب کهف از پرستش هر معبودی جز خدا و دل بستن آنان به رحمت و امدادهای الهی، گویای برداشت یاد شده است.
11- اصحاب کهف، در حلِّ معضلات و مشکلات حرکت توحیدی، متکی به خدا بودند.
و یهیّیء لکم من أمرکم مرفقًا
تهیئة (مصدر «یهیّیء») به معنای فراهم ساختن و آماده کردن است. «مرفق» به چیزی گفته می شود که کار به مدد آن صورت می گیرد. «من» در «من أمرکم» در معنای ابتدا به کار رفته و ممکن است برای افاده معنای بدل باشد، که در این صورت معنای جمله چنین می شود: «او، برای شما، در عوض کارتان، مدد فراهم خواهد ساخت.».
12- اصحاب کهف، به فراهم آمدن زمینه های لازم برای تداوم بخشی به یکتاپرستی و حرکت توحیدی خویش، مطمئن بودند.
و یهیّیء لکم من أمرکم مرفقًا
13- خداوند، فراهم آورنده شرایط مناسب، برای استوار ماندن یکتاپرستان مهاجر، بر عقیده توحیدی خویش
و یهیّیء لکم من أمرکم مرفقًا
ارزشها 7:
اهمیت محافظت از ارزشها 7 9
اصحاب کهف:
اصحاب کهف در غار 3; اصحاب کهف و مشرکان 3; اطمینان اصحاب کهف 8، 12; انگیزه نهضت اصحاب کهف 10; اهداف نهضت اصحاب کهف 10; ایمان اصحاب کهف 4، 6; بینش اصحاب کهف 8; پناهجویی اصحاب کهف 2، 3; پیشنهاد اصحاب کهف 2; توحید اصحاب کهف 6، 12; توکل اصحاب کهف 11; تهدید اصحاب کهف 1; ضعف اصحاب کهف 1; عزلت گزینی اصحاب کهف 4، 6; قصه اصحاب کهف 1، 2، 3، 4، 6 ، 12; نهضت اصحاب کهف 12; مشکلات اصحاب کهف 6، 11
امیدواران:
امیدواران به رحمت 8
ایمان:
ارزش ایمان 7; اهمیت ایمان 7; اهمیت محافظت از ایمان 4، 9
توحید:
ارزش توحید 7; اهمیت توحید 7، 9
خدا:
افعال خدا 13; امدادهای خدا 13; زمینه رحمت خدا9; عوامل رحمت خدا 8
رحمت:
مشمولان رحمت 9
زندگی:
زندگی ارزشمند 7; زندگی بی ارزش 7
شرک:
معرضان از شرک 4
عقیده:
اهمیت محافظت از عقیده 5
موحدان:
یاور موحدان مهاجر 13
هجرت:
هجرت از جامعه مشرک 5، 8; هجرت از دارالکفر 5