فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَأَطِیعُوا وَأَنفِقُوا خَیْرًا لِّأَنفُسکُمْ وَمَن یُوقَ شُحَّ نَفْسهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
پس تا می توانید از خدا پروا داشته باشید و گوش بدهید و اطاعت کنید، و مالی را به نفع خودتان انفاق نمایید و کسانی که از [شر] بخل خویش محفوظ بمانند اینان همان ظفرمندانند.
1 - توصیه خداوند به مؤمنان، مبنی بر رعایت تقوای الهی به میزان توان خویش
فاتّقوا اللّه ما استطعتم
2 - تکالیف الهی، به میزان توانایی و امکانات افراد است.
فاتّقوا اللّه ما استطعتم
3 - تقوا، دارای مراتب شدید و ضعیف است.
فاتّقوا اللّه ما استطعتم
توصیه به رعایت تقوا به اندازه توانایی، حکایت از آن دارد که تقوا دارای مراتبی است; زیرا توانایی افراد بشر دارای مراتب شدید و ضعیف است.
4 - تقوا، عامل رهایی انسان ها از دلبستگی به مادیات (همچون اموال، اولاد و...) است.
إنّما أمولکم و أولـدکم فتنة ... فاتّقوا اللّه
توصیه به رعایت تقوای الهی ـ پس از هشدار درباره وابستگی به اموال و اولاد ـ می تواند بیانگر مطلب یاد شده باشد.
5 - توصیه خداوند به مؤمنان، مبنی بر گوش جان سپردن به رهنمودهای قرآن
و اسمعوا
6 - لزوم شناخت و فراگیری رهنمودهای الهی
و اسمعوا
برداشت یاد شده، براساس این احتمال است که مقصود از «اسمعوا»، گوش فرادادن به کلام الهی برای درک و شناخت آن باشد.
7 - اطاعت و فرمان بری، توصیه خداوند به مؤمنان
و أطعیوا
8 - انفاق مال، توصیه خداوند به مؤمنان
و أنفقوا خیرًا
برداشت یاد شده، مبتنی بر این احتمال است که «خیراً» مفعول برای «أنفقوا» و به معنای مال باشد.
9 - انفاق کردن مال، به نفع خود انسان است.
و أنفقوا خیرًا لأنفسکم
10 - انفاق، موجب خیر و سعادت بشر
أنفقوا خیرًا لأنفسکم
برداشت یاد شده بر این اساس است که «خیراً» خبر برای فعل محذوف «یکن» باشد. در این صورت تقدیر کلام چنین می شود: «فأنفقوا إن تنفقوا یکن خیراً لأنفسکم».
11 - توصیه خداوند، به انجام کارهایی که موجب خیر و سعادت بشر است.
خیرًا لأنفسکم
طبق نظر برخی از مفسران و ادیبان (مانند زمخشری و سیبویه)، نصب «خیراً» به خاطر «مفعولٌ به» بودن آن برای فعل محذوف (مانند «اتوا» و یا «افعلوا») است; یعنی، «و اتوا خیراً لأنفسکم و افعلوا ما هو خیر لها و انفع».
12 - انسان، موجودی خیر طلب و کمال جو
أنفقوا خیرًا لأنفسکم
جمله «خیراً لأنفسکم»، خیرجویی و کمال طلبی را برای انسان مفروض و طبیعی دانسته و تنها وی را به مصداق های واقعی خیر و سعادت (انفاق و...) رهنمون ساخته است.
13 - کسانی که روح و جانشان از آلودگی به بخل و حرص پاک است، قطعاً رستگاراند.
و من یوق شحّ نفسه فأُولـئک هم المفلحون
«شحّ» به معنای بخل و حرص و یا بخل همراه حرص است (برگرفته از قاموس المحیط و مفردات راغب).
14 - پاک ساختن نفس از آلودگی به بخل و حرص، موجب رستگاری بشر
و من یوق شحّ نفسه فأُولـئک هم المفلحون
15 - بخل و حرص، عجین شده در جان بشر و برخاسته از طبیعت او است.
و من یوق شحّ نفسه
مطلب یاد شده، از اضافه «شحّ» به «نفسه» به دست می آید.
16 - انفاق، مبارزه با بخل و حرص است و انفاق گران مبرّا از آن هستند.
و أنفقوا ... و من یوق شحّ نفسه
این مطلب از ارتباط میان موضوع انفاق و مسأله بخل و حرص، به دست می آید.
17 - انفاق، عامل مهم رستگاری و بخل و حرص، مانع از آن است.
أنفقوا ... و من یوق شحّ نفسه فأُولـئک هم المفلحون
از ارتباط میان موضوع انفاق و بخل و حرص و نیز مسأله رستگاری ـ که همراه با قصر (فأُولـئک هم) ادا شده است ـ می توان مطلب بالا را به دست آورد.
اطاعت
اطاعت از خدا 7; توصیه به اطاعت 7
انسان
بخل انسان 15; حرص انسان 15; خیرطلبی انسان 12; کمال طلبی انسان 12; ویژگیهای انسان 12، 15
انفاق
آثار انفاق 10، 16، 17; توصیه به انفاق 8; منفعت انفاق 9
انفاقگران
تنزیه انفاقگران 16
بخل
آثار بخل 17; آثار ترک بخل 14; تنزیه از بخل 16; مبارزه با بخل 16; معرضان از بخل 13
پاکان 13
تقوا
آثار تقوا 4; توصیه به تقوا 1; مراتب تقوا 3
تکلیف
شرایط تکلیف 2; قدرت در تکلیف 1، 2
حرص
آثار ترک حرص 14; آثار حرص 17; تنزیه از حرص 16; مبارزه با حرص 16; معرضان از حرص 13
خدا
اهمیت اوامر خدا 6; تعلیم اوامر خدا 6; توصیه های خدا 1، 5، 7، 8، 11
خود
بازگشت آثار انفاق به خود 9
خیر
عوامل خیر 10، 11
رستگاران 13
رستگاری
عوامل رستگاری 14، 17; موانع رستگاری 17
زهد
زمینه زهد 4
سعادت
عوامل سعادت 10، 11
علایق
ترک علاقه به امکانات مادی 4
عمل
توصیه به عمل خیر 11
قرآن
توصیه به استماع آیات قرآن 5
مؤمنان
توصیه به مؤمنان 1، 5، 7، 8