دفاع مقدس

1359 - 1368

1359

29 فروردین 1359 حضور او در دانشگاه علوم پزشکی تبریز پرحاشیه بود. وضعیت دانشگاهها دوقطبی بود. با اصرار یک دانشجو به سؤال شفاهی و پاسخ مجری مراسم به تنش کشیده شد و در نهایت بعد از 15دقیقه هاشمی جلسه را ترک کرد. دانشگاه را با کمک سپاه دانشجویان خط امامی تصرف کردند. 5اردیبهشت 1359 عملیات نظامی آمریکایی ها برای نجات گروگانهای سفارت در طبس شکست خورد. هاشمی در کمیته بررسی حادثه طبس عضو بود. در این کمیته مصطفی چمران و سیدعلی خامنه ای هم عضو بودند. هاشمی از روند کمیته راضی نبود اما در نهایت گزارش روز 18اردیبهشت ارائه شد هرچند او معتقد بود ابهامهایی باقی مانده است. 7خرداد 1359 به عنوان نماینده مجلس در افتتاحیه مجلس حاضر شد. یدالله سحابی رئیس سنی مجلس شد. خرداد 1359 چالش های حزب جمهوری و بنی صدر ادامه داشت. بنیصدر از توطئه و کودتا برای برکناریاش میگفت و روحانیون از رفتار او انتقاد میکردند. بنیصدر یکبار تفاهمها را با انتشار نوار محمدحسین آیت که در مخالفت با او سخن گفته بود، زیر پا گذاشت و بار دیگر روحانیون بعد از مدتی آتشبس حاضر نشدند به خانه رئیس‌جمهور بروند. جلسات منظم و به نوبت در خانه یکی از مسئولان برگزار میشد و این بار قرار بود بنیصدر میزبان باشد. 26تیر 1359 با انتخاب نمایندگان مجلس شورا به عنوان رئیس مجلس انتخاب شد. مرداد 1359 نمایندگان مجلس شورای اسلامی با بنیصدر توافق کردند که محمدعلی رجایی را بهعنوان نخستوزیر معرفی کند. نامه معرفی کنایه آمیز او بعدتر با تصویب رجایی بهعنوان نخستوزیر در مجلس همراه شد. 18شهریور 1359 هاشمی، بهشتی و رجایی بعد از سخنان حاشیه ساز بنیصدر در روز 17شهریور علیه این صحبتها با رسانه‌ها مصاحبه کردند. بنیصدر از اقلیتی انحصارگر و قدرتطلب گفته بود که همهچیز را بهدست گرفته اند و از اختلاف و دشمنی بین مسئولان گفت. هاشمی گفته بود حالا که بنیصدر جنگ سیاسی را شروع کرده ناگفتهها را به مردم خواهند گفت.

1359

16و 19شهریور 1359 همزمان با بحث های مرتبط با رأی اعتماد مجلس به کابینه، ارتش عراق ابتدا ارتفاعات زینل کش کرمانشاه و سه روز بعد ارتفاعات میمک را تصرف کرد. 26شهریور 1359 صدام رسما قرارداد الجزایر را ملغی اعلام کرد و گفت می خواهد بر آب و خاک عراق مسلط شود. 31شهریور 1359 ارتش عراق از مرز زمینی گذشت و بهخصوص به خوزستان حمله کرد و جنگندههای عراقی فرودگاههای ایران را بمباران کردند. جنگ رسما آغاز شده بود. هاشمی نزد امام رفت و امام به او گفت صدام مرگ خود را نزدیکتر کرده است و به او روحیه داد. 15مهر 1359 با سفیر شوروی در مجلس دیدار کرد و از او خواست اجازه ندهد صدام حسین با امکانات شوروی داعیه جنگ و کشورگشایی داشته باشد. 20مهر 1359 امام دستور تشکیل شورایعالی دفاع را داد و اکبر هاشمی بهعنوان رئیس مجلس عضو آن بود. جلسات شورا اما بهدلیل آنکه بنیصدر قصد داشت خودش تصمیمات را بگیرد جدی نبود. 23مهر 1359 برای شرکت در جلسه شورایعالی دفاع و بازدید از مناطق جنگی به دزفول رفت. در جمع مردم دزفول سخنرانی کرد و پیامی هم از آنها شنید. در این روز شاهد نخستین عملیات تهاجمی ارتش بود که شکست خورد. دو روز بعد به اهواز رفت و روز بعدی عازم تهران شد و گزارش جبهه ها را به امام داد. 27آبان 1359 در نخستین سفر رسمی خارجی بعد از انقلاب به الجزایر رفت. هیأتی او را همراهی میکردند و با استقبال بینظیر مردمی مواجه شد. با رئیس‌جمهور و نخستوزیر الجزایر گفتوگو کرد و از جنگ و تجاوز عراق گفت. در مجلس این کشور هم سخنرانی کرد. لیبی، سوریه و لبنان مقاصد بعدی او در این دوره سفر بودند. لیبی و سوریه از کشورهای عربی بودند که تجاوز عراق را محکوم و از ایرانی-عربی شدن جنگ جلوگیری کرده بودند. در سفر 12 روزه خود علاوه بر مسئولان کشورها با اعضای انجمن اسلامی دانشجویان لبنان، علمای شیعه لبنان، فعالان فلسطینی و مدرسه علوم دینی دمشق هم دیدار کرد.

1359

20دی 1359 بنی صدر بعد از پیروزی در عملیات نصر و شکست روز بعدش از پیروزی نظامی ناامید شده بود. در این روز او نامه ای به امام نوشت و به اشاره خواستار توقف جنگ شد مگر آنکه ایران طولانی شدن جنگ را بپذیرد و راهی به سمت بازار اسلحه باز کند. امام و نیز هاشمی بر این نظر بودند که تا وقتی عراق در خاک ایران است مذاکره معنی ندارد. دی 1359 دو بار با اولاف پالمه، فرستاده صلح سازمان ملل دیدار کرد. در این دیدارها تاکید کرد که به متجاوزان جایزه نمی دهند و ایران حاضر نیست به عراق برای خاتمه جنگ امتیاز بدهد. 15آذر 1359 به دعوت جامعه روحانیت مبارز محمدعلی رجایی از طرف دولت و اکبر هاشمی از طرف مجلس گفتوگو کردند و در این روز به تفاهم رسیدند که از مسائلی که ایجاد اختلاف کند اجتناب کنند و هیأتی از جانب جامعه روحانیت را بهعنوان قاضی بپذیرند. 21آذر 1359 برای مداوای مجروحیتهای باقی مانده از ترور زیر تیغ جراحی رفت و از خانه ماجراهای چند روز آینده را پیگیری کرد. دفتر همکاریهای مردمی رئیس‌جمهور تظاهراتی در اصفهان ترتیب داد که در آن علیه روحانیون شعار و توهین و عکس امام را پاره کردند. 24آذر طاهری امام جمعه اصفهان این شهر را به اعتراض ترک کرد. 27آذر هم آیت الله منتظری درخواست راهپیمایی برای دفاع از امام کرد. امام(ره) اما جلوی برگزار شدن این راهپیمایی را گرفت و از مسئولان خواست به رفع مشکلات بپردازند. 30دی 1359 ایران و آمریکا بر سر مسئله گروگانها توافق کردند. مسئله را امام به مجلس سپرده بود و توافق در نهایت در آخرین روز ریاستجمهوری کارتر به سرانجام رسید. 12 بهمن 1359 رئیس‌جمهور در این روز در مقالهای نوشته بود هر چیزی که از طرح و لایحه به مجلس برده میشود برای حذف رئیس‌جمهوری است. هاشمی پاسخ رئیس‌جمهور را داد و گفت تنها لایحهای که به رئیس‌جمهور مربوط بوده هم از سوی شورای نگهبان رد شده است. با توصیه امام، هاشمی و نمایندگان به تذکر از مجلس بسنده کردند. اما هاشمی و بهشتی تصمیم گرفتند نامههایی به امام بنویسند. 25بهمن 1359 یک نامه از اکبر هاشمی و یک نامه از بهشتی به ضمیمه نامهای که یک سال قبل این دو به علاوه سه نفر دیگر نوشته و امضا کرده بودند برای امام ارسال شد. نامه آخر را بهدلیل کسالت امام به او نداده بودند و بعد از یک سال ضمیمه دو نامه دیگر کردند. در نامه، هاشمی به امام(ره) گفته بود آنها برای اجرای حرفهای او و اسلام فقاهتی با بنیصدر به مشکل خوردهاند و روا نیست او سکوت کند.

1360

8 فروردین 1360 سیدعلی خامنه ای و اکبر هاشمی به دیدار امام رفتند. هاشمی در این دیدار در پاسخ به سیداحمد خمینی گفته بود اگر بنیصدر به اختیارات قانون اساسیاش قانع باشد او را تحمل میکنند. امام هم نگران نزدیکی بنیصدر و مجاهدین خلق شده بود. 22فروردین 1360 تصویر جعلی از صورتحساب یک بانک خارجی به نام اکبر هاشمی منتشر شد. در این تصویر به جای نام شناسنامه ای از «علی اکبر هاشمی رفسنجانی» استفاده شده بود. 22فروردین 1360 سیداحمد خمینی در نقد بنی صدر گفتوگو کرد و باعث رضایت هاشمی و دیگر روحانیون شد. سیداحمد پیش از این از بنی صدر حمایت می کرد. اردیبهشت 1360 چالش های نیروهای خط امام با بنیصدر و مجاهدین خلق بیشتر شد. مجاهدین خلق به طرفداری از بنیصدر راهپیماییهای گاه مسلحانه ترتیب میدادند و این باعث نگرانی و چالش بیشتر خط امامیها شده بود. 17 خرداد 1360 دادستانی چند روزنامه متعلق به طرفداران بنیصدر و جبهه ملی را توقیف کرد. هاشمی مخالف توقیف بود اما نظر جمعی بر این بود و به آن عمل شد. او گفته بود بگذارید حرفهایشان را بزنند تا جریانهایشان شناخته شود. 20خرداد 1360 امام بنی صدر را از فرماندهی کل قوا کنار گذاشت و یک روز بعد تیمسار فلاحی را مامور انجام وظایف فرماندهی کرد. 23خرداد 1360 اکبر هاشمی برای مذاکره درباره طرح عدم کفایت بنیصدر به دیدار امام(ره) رفت. نظر امام بر این بود که بنیصدر تابع قانون شود و رئیس‌جمهور بماند و بنابراین با او اتمام حجت و مذاکره شود. 31خرداد 1360 مجلس به ریاست هاشمی طرح عدم کفایت رئیس جمهور را بررسی کرد و به آن رأی داد. رئیس مجلس از بالکن مجلس چند کلمه ای برای مردمی که برای تظاهرات شادیگونه شان بیرون مجلس جمع شده بودند سخنرانی کرد.

1360

6تیر 1360 سید علی خامنه ای با بمبی که در ضبط صورت کار گذاشته شده بود در مسجد ابوذر ترور شد. هاشمی با اینکه آن روز برای بازدید از معادن به کهنوج رفته بود، از نخستین کسانی بود که خود را به بیمارستان رساند. خطر رفع شده بود و جراحات در دست راست و عروق ناحیه راست سینه بود.

1360

7 تیر 1360 سیدعلی حسینی بهشتی و اعضای حزب جمهوری در یک عملیات بمبگذاری ترور شدند. هاشمی برای رسیدگی به وضعیت سیدعلی خامنه ای ابتدا به بیمارستان و بعد بهدلیل قراری که با سیداحمد خمینی داشت به منزل رفته بود که خبر ترور را شنید. گفته بود: «خبر شهادت آقای دکتر بهشتی کمرم را شکست.»

1360

10تیر 1360 به دلیل شرایط جسمانی سیدعلی خامنه ای، امام اکبر هاشمی را مامور نمازجمعه کرد. در جلسه شورایعالی دفاع هاشمی اخبار ناخوشایندی از جبههها شنید. ارتش معتقد بود برای پیشروی باید لشکرهای جدید تاسیس کند.

1360

8شهریور 1360 خبر انفجار در دفتر نخستوزیر و شهادت رجایی و باهنر را شنید. او پیش از باهنر از گزینههای رجایی برای نخستوزیری بود اما پیچیده بودن ترکیب مجلس باعث شد باهنر انتخاب شود. کمی بیشتر از یکماه بعد از تنفیذ اما رجایی و باهنر هم در انفجار تروریستی کشته شدند.

1360

18شهریور 1360 هاشمی به واسطه سیداحمد خمینی، با امام(ره) مذاکره کرد که با رئیس جمهور روحانی و نامزدی سیدعلی خامنه ای موافقت کند. چرا که در میان غیر روحانیون کسی نبود که رأی طبیعی داشته باشد. امام یک روز بعد با اصرار مسئولان پذیرفت در شرایط اضطرار رئیس جمهور روحانی باشد و با نامزدی آقای خامنه ای موافقت کرد. 10مهر 1360 انتخابات ریاستجمهوری برگزار شد و یار دیرین دوران مبارزهاش بهعنوان رئیس‌جمهور برگزیده شد. با رایی بیشتر از دوره قبل، سیدعلی خامنه ای رئیس‌جمهور شد.

1360

22مهر 1360 امام(ره) حکم احکام ثانویه را صادر کرد که امکان می داد قوانینی برای اداره کشور تصویب شود که از نظر علما با شرع در تعارض است. مذاکرات در این زمینه از مرداد همین سال آغاز شده بود و هاشمی تلاش زیادی کرده بود که تردیدهای امام را در این زمینه برطرف کند. هفتم آبان 1360 همزمان با رای گیری برای نخست وزیری میرحسین موسوی در مجلس، خبر مرگ حسن لاهوتی، از مبارزین پیش از انقلاب و پدر همسر دو دخترش را در تریبون مجلس اعلام کرد و پشت تریبون گریست. بهمن 1360 هاشمی اواخر بهمن در مناطق جنگی آزاد شده در عملیات طریقالقدس حاضر شد و با فرماندهان گفتوگو کرد. در این عملیات که 8 آذر برگزار شد بستان و چزابه آزاد شده بودند. 17 بهمن ارتش عراق به چزابه حمله کرده بود و صدام مدعی بود چزابه و بستان را پس گرفته است. حضور هاشمی ادعاهای عراق را باطل کرد. 17اسفند 1360 بعد از پیروزی های بزرگ ایران در پاییز با میانجیهای صلح بین ایران و عراق گفتوگو کرد.روسای جمهور گینه، پاکستان و بنگلادش و نخستوزیر ترکیه، دبیرکل اتحادیه عرب و وزرای خارجه این کشورها این هیأت را تشکیل میدادند. آنها پیشنهاد جدیدی برای ایران نداشتند اما میخواستند ایران آتشبس را بپذیرد و برای اروندرود مذاکره کند.

1361

فروردین 1361 عملیات فتح المبین با یک پیروزی بزرگ برای ایران همراه بود. هاشمی چند بار با امام(ره) درباره ورود ایران به خاک عراق مشورت کرد. امام با وجود برخی نظرات تند مخالف ورود به عراق بود. 4 اردیبهشت 1361 هاشمی بعد از کشف کودتای صادق قطبزاده که آیت الله شریعتمداری هم در آن کمک مالی کرده بود از دانشجویان خط امام خواست اسناد مربوط به ارتباط آمریکا و این مرجع را که بعد از اشغال سفارت آمریکا به دست آمده بود منتشر کنند.

1361

29اردیبهشت 1361 تاسیس دانشگاه آزاد اسلامی را اعلام کرد. این دانشگاه با پیشنهاد هاشمی و کمک یک میلیون تومانی امام(ره) تاسیس شد.

1361

خرداد 1361 بعد از پیروزی در خرمشهر در جلسات تصمیمگیری شد که جنگ را با حضور در خاک عراق ادامه بدهند تا متجاوز را تنبیه کنند. نظر هاشمی رسیدن به بالای بصره بود. دو جلسه شورایعالی دفاع در روزهای 6و 20 خرداد با حضور امام(ره) برگزار شد. فرماندهان نظامی استراتژی رسیدن به اروند را داشتند تا صدام را تحت فشار قرار دهند و هاشمی هم با آنها موافق بود. سرانجام امام(ره) را قانع کردند. تیر 1361 شکست در عملیات رمضان غافلگیرکننده بود. بعد از چند پیروزی پیاپی، نیروهای ایران در خاک عراق با دفاع خوب ارتش این کشور روبهرو شدند و در دو مرحله شکست خوردند. 10شهریور1361 برای نخستین بار بعد از دو شکست، پایان جنگ در شورایعالی دفاع که با حضور هاشمی تشکیل میشد مورد بحث قرار گرفت. آبان 1361 همزمان با برگزار شدن همراه با موفقیت نسبی عملیات محرم، میانجیگریها برای پایان جنگ ادامه داشت اما میانجیها پیشنهاد تازهای نداشتند. هاشمی در پاسخ بهاحتمال میانجیگری دبیرکل اتحادیه عرب گفته بود اگر حرف جدیدی دارد بیاید.

1361

19آذر 1361 در نخستین انتخابات خبرگان رهبری شرکت کرد و در این روز بعد از آقای سیدعلی خامنه ای رأی دوم تهران را بهدست آورد. آذر 1361 بین فرماندهان سپاه و ارتش، محسن رضایی و علی صیاد شیرازی بر سر شیوه ادامه جنگ اختلافاتی وجود داشت و آنها در جلسات مدام ایرادهای طرف دیگر را گوشزد می کردند. در این ماه، پیش از آن و تا مدتها بعد از آن تلاش اکبر هاشمی و نیز دیگرانی مثل رئیس جمهور برای کاهش این اختلافات و همگرایی بیشتر بود. 4 بهمن 1361 به همراه نمایندگان مجلس به دیدار امام رفته بودند. بعد از گزارش هاشمی، امام به نصحیت مجلس پرداخت و به دولت هم انتقاد کرد. برخی از جملات امام باعث دلخوری نمایندگان شده بود. هاشمی سعی کرد در انتشار، کمی موضع امام را با موافقت او تعدیل کند اما امام مخالفت کرد. بهمن 1361 خبرهای عملیات والفجر مقدماتی که براساس طرحی از سپاه بود ناامیدکننده بود. عملیاتی که هاشمی «به ظن قوی سرنوشتساز» خوانده بود شکست خورد وتلفات ایران بالا بود. این عملیات 18 بهمن آغاز شد و عده زیادی در آن به شهادت رسیدند.

1363

فروردین 1363 در انتخابات مجلس شورای اسلامی یکبار دیگر شرکت کرد و به عنوان نماینده تهران برگزیده شد. این انتخابات اختلافات را در حزب جهموری بیشتر کرد. 7خرداد 1363 افتتاحیه مجلس شورای اسلامی برگزار شد و او یکبار دیگر بهعنوان رئیس مجلس شورای اسلامی انتخاب شد. مرداد 1363 بهعنوان فرمانده جنگ، طرحهای جنگی را برای پیدا کردن راهی برای عملیات جدید بررسی میکرد. عملیاتی برای فتح فاو طراحی شده بود که با وجود امضای اولیهاش از سوی محسن رضایی و سرهنگ قویدل در نهایت رضایی علیه آن صحبت کرد و مشخص شد از ابتدا مخالف بوده. هاشمی شکایت داشت که وقت گرفته شده است. جلسات متعددی برای تصمیمگیری درباره عملیات بعدی برگزار میشد اما بهنظر میرسید سپاه آمادگی انجام عملیات بزرگ را ندارد. مرداد 1363 برای رفع اختلافات سیاسی و رأی اعتماد دوباره به هیأت دولت تلاش زیادی کرد. 16شهریور 1363 با جامعه مدرسین حوزه علمیه قم چالش پیدا کرد و مجبور به نامهنگاری شد. او در خطبه نمازجمعه از عملکرد دولت دفاع کرده بود. جامعه مدرسین واکنش نشان داد و در نامهای به هاشمی اعتراض کرد. یک روز بعد به انتقادها در نامهای جواب داد و به منتقدان توصیه کرد جای عینک سیاه عینک شفاف بزنند.

1363

19اسفند 1363 یک بار دیگر عملیات جنگی خبرهای ناامیدکننده به همراه داشت. عملیات بدر شکست خورد و تبعاتی برای سپاه داشت. در قرارگاه فرماندهی حسن روحانی به جای هاشمی حضور داشت. فروردین 1364 بعد از ناکامی عملیات بدر توجه او و شورایعالی دفاع و مسئولان جنگ به طرحهای جنگی صیاد شیرازی که فرمانده نیروی زمینی ارتش بود بیشتر شد.

1364

18مهر 1364 در دومین مراسم تحلیف سیدعلی خامنه ای از او دفاع جانانهای کرد. مخالفان بهدلیل اختلافات رئیس‌جمهور و امام بر سر انتخاب نخستوزیر فشار زیادی به آقای خامنه ای آورده بودند و هاشمی سعی کرد در تحلیف از او تجلیل زیادی کند. مهر 1364 اختلافات زیادی بین سیدعلی خامنه ای و میرحسین موسوی وجود داشت. موسوی گزینه رئیس‌جمهور برای نخستوزیری نبود اما در نهایت فشار سیاسی و نظر امام باعث شد او را معرفی کند. هاشمی تلاش زیادی برای حل اختلافات کرد اما در نهایت کار با رضایت انجام نگرفت. هاشمی در کنار سیداحمد خمینی و سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی جزو هیأت سه نفره برای رفع اختلاف انتخاب کابینه بود. 21آبان 1364 هاشمی و اعضای دیگر مجلس خبرنگان، حسینعلی منتظری را بهعنوان قائممقام رهبری انتخاب کردند. دی 1364 عملیات والفجر 8 به امکانات جنگی بیشتری احتیاج داشت و تلاش زیادی کرد که این امکانات را فراهم کند. عملیات سرنوشتسازی که هاشمی همه توان نظامی و حتی توان دولتی را پای کار آورد.

1364

20بهمن 1364 عملیات والفجر 8آغاز شد و در نهایت منجر به فتح فاو از سوی نیروهای ایران شد. جزیرهای غیرمسکونی که موقعیتی استراتژیک داشت. هاشمی در قرارگاه فرماندهی بود و بخشی از امکاناتی که با دنبال کردن معاملهای سری با آمریکاییها بهدست آمده بود در این عملیات استفاده شد. بعد از این پیروزی معامله با آمریکاییها هم ادامه پیدا کرد. فروردین 1365 با توافق سه نفره، محسن رضایی را به عنوان جانشین خود در فرماندهی جنگ و علی صیاد شیرازی را به عنوان جانشین محسن رضایی منصوب کرد اما چند روز بعد صیاد از جانشینی و فرماندهی نیروی زمینی استعفا داد.

1365

4خرداد 1365 پس از مشورت با سران قوا و به دستور امام، مذاکره با مکفارلین، فرستاده ویژه رئیس جمهور آمریکا و همراهان او را که در تهران بودند، بر عهده داشت. بنا نبود مکفارلین که مشاور امنیت ملی سابق بود و برای مذاکره با ایران استعفا داده بود به تهران بیاید اما از پیش اعلام نشده به تهران آمد و درخواست ملاقات با رهبران را داد اما در نهایت هیأتی سه نفره با مکفارلین دیدار کرد. مکفارلین تا 7 خرداد در تهران ماند اما مذاکرات به دلیل خودداری ایران از حضور مقام های بلندپایه در مذاکرات شکست خورد. 20 روز بعد آمریکایی ها کانالی جداگانه برای ارتباط مستقیم با هاشمی و رساندن پیامشان باز کردند. 13آبان 1365 به دستور امام(ره) جزئیاتی از مذاکره با آمریکایی ها و سفر مکفارلین را تشریح کرد. پیش از دستور امام(ره) هفتهنامه الشراع لبنان از سفر مکفارلین به تهران خبر داده بود و آمریکایی ها تکذیب کرده بودند.

1365

3دی 1365 عملیات کربلای 4شکست خورد. این عملیات با همکاری اطلاعاتی آمریکا و عراق شکست خورده بود. بعد از آن هاشمی جلسات فشردهای با حضور فرماندهان جنگ برگزار کرد که عملیات کربلای 5 را طراحی کنند. 23دی 1365 عملیات کربلای 5 آغاز شد. این درگیری خونینترین درگیری جنگ ایران و عراق و با تلفات زیاد برای دو طرف همراه بود. در نهایت ایران دست برتر را داشت و به سمت شلمچه راه باز کرد.

1366

5فروردین 1366 نامهای محرمانه به امام نوشت و پیشنهاد کرد برخی مسائل مهم در حضور او حل شود. اصلاح قانون اساسی، اختلاف با عربستان، کاهش تنش با آمریکا، دوگانگی نیروهای نظامی و مشخص نبودن مرز سنتهای شرعی با سنتها و عادات عرفی و... ازجمله این مسائل بود. خرداد 1366 همراه با رئیس‌جمهور برای منحل شدن حزب جمهوری نامهای به امام نوشتند و امام(ره) هم موافقت خود را اعلام کرد. 10مرداد 1366 بعد از فاجعه حج و کشته شدن زوار ایرانی سخنرانی تندی علیه دولت سعودی کرد و آنها را وهابیهای شرور و خبیث نامید. شهریور 1366 قطعنامه 598در تیرماه تصویب شده بود و او مدیریت مذاکرات با دبیرکل سازمان ملل را برای اجرای این قطعنامه بر عهده گرفت. اسفند 1366 والفجر 10، عملیات موفقیت آمیزی بود که با فرماندهی او انجام شد. این عملیات بعد از یک سلسله عملیات موفق در جبهه شمال غرب انجام شد. اسفند 1366 هاشمی نگران حمله های موشکی صدام به شهرها و استفاده از بمب های شیمیایی علیه مردم بود. صدام حلبچه را بمباران شیمیایی کرده بود و امکان حمله او به شهرهای بزرگ ایران هم بود. 1367 فروردین 1367 به همراه آقای خامنه ای تلاش کرد از انشعاب در جامعه روحانیت مبارز جلوگیری کند اما موفق نشدند. 29فروردین 1367 با تاثر، شاهد تصمیم عقبنشینی از فاو بود. دستور مقاومت نداد که تلفات بیشتر نشود و ایران فاو را در جنگ از دست داد.

1367

13خرداد 1367 امام(ره) این بار در حکمی، هاشمی را بهعنوان جانشین خود در جانشین فرماندهی کل قوا منصوب کرد. این حکم در پاسخ به نامه رئیس‌جمهور که در آن هاشمی برای جانشین فرماندهی کل قوا پیشنهاد شده بود صادر شد. خرداد 1367 تلاشاش برای پایان دادن به جنگ را ادامه داد. استراتژی او از ابتدا بهدست آوردن یک پیروزی بزرگ و بعد پایان دادن به جنگ بود. 5تیر 1367 یک روز بعد از از دست رفتن مجنون با حمله شیمیایی عراق، در جلسه فرماندهان شرکت کرد. جلسهای که با گریههای مدوام هاشمی بعد از شنیدن گزارش فرماندهان از شهادت مظلومانه ایرانیان در مجنون همراه بود. 21تیر 1367 در جبهه خوزستان حضور داشت که عراق به دهلران حمله کرد و این شهر را در 5 ساعت تصرف کرد. 23تیر 1367 امام را به همراه مسئولان دیگر برای پذیرفتن قطعنامه توجیه کرد. امام(ره) به سختی حاضر شد در شرایط بد جنگی که ایران در آن قرار داشت جنگ را ختم کند. هاشمی در نهایت به امام پیشنهاد کرد بهعنوان جانشین او قطعنامه را بپذیرد و بعد خود محاکمه شود. 27تیر 1367 پذیرش قطعنامه پایان جنگ در این روز رسما اعلام شد. ناراحتها از این پس هاشمی را مسئول میدانند اما امام(ره) خودش مسئولیت را بر عهده گرفت. 31تیر 1367 با وجود پذیرش آتش بس، مجبور شد به دلیل حمله دوباره عراقی ها نیروها را علیه تجاوزدوباره آنها فرماندهی کند. نیروهای مردمی این بار عراق را پس زدند. 3مرداد 1367 عملیات مرصاد را علیه منافقین فرماندهی کرد. این عملیات بعد از پذیرش قطعنامه انجام و موجب شکست منافقین شد. شهریور 1367 مذاکرات دیپلماتیک را بعد از پایان جنگ مدیریت میکرد.

1367

15شهریور 1367 میرحسین موسوی از نخست وزیری استعفا کرده بود و در دسترس نبود. تلاش کرد او را به دولت برگرداند. 2 اسفند 1367 امام در نامه ای موسوم به منشور روحانیت در پاسخ به انتقادهای حسینعلی منتظری از فرماندهی جنگ از هاشمی و مسئولان دیگرجنگ دفاع کرد.